اوتانازی (قتل ترحّمی) از دیدگاه اسلام (1)

اوتانازی (قتل ترحّمی) از دیدگاه اسلام (1)

نویسنده:احمدرضا بسیج(1)

چکیده

پیشرفت ها و مناسبات جدید و مختلف در دوران معاصر، به ویژه دهه های پایانی قرن بیستم، در موازات پیچیدگی های ایجاد شده، سؤالات جدید و چالش های فراوان و مهمّی را پیش روی اخلاق گشود که کاربردی کردن اخلاق را بیش از پیش طلب می کرد. تطبیق معیارهای اخلاقی و مهندسی و طراحی پاسخ های مناسب و در خور به موضوعات پیش آمده با توجّه به ماهیّت چالشی مباحث نوین اخلاقی، وظیفه ی مهم عالمان علم اخلاق و فیلسوفان اخلاق است.
در ساخت اخلاق کاربردی، بر رسیدن به موضوعات نوین در اخلاق زیست پزشکی اهمیّتی بسزا و گاه حیاتی دارد. موضوعاتی از قبیل شبیه سازی، سقط جنین و مرگ مغزی از جمله مسایلی هستند که در دانش اخلاق کاربردی مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته و پاسخ هایی پیرامون آن ها ارایه گردیده است.
از جمله ی این موارد یکی هم اوتانازی یا مرگ از روی ترحّم است که موضوع این نوشتار بوده و ما سعی نموده ایم ضمن توضیح کامل مطالب، دلایل موافقان و مخالفان را نقل و سپس پاسخی را از منظر شریعت اسلامی و اخلاق الاهی برای آن تبیین نماییم.

مقدمه

اوتانازی یا یوتانازی واژه ای یونانی است به معنی مرگ خوب و آسان. در فرهنگ های انگلیسی به فارسی اوتانازی به معنای کشتن دلسوزانه، مرگ آسان و بی درد، خوش مرگی و خوب میری و کشت انسان یا جانور از روی ترحّم به خاطر نجات جان او از درد و غیره آمده است.
این واژه در ابتدا با مسایل پزشکی و اخلاق پزشکی و درمان بیماران ارتباطی نداشت و به طور سنتی در معنای «مرگ راحت» مطرح می شد و در موقعیتی به کار می رفت که فرد با مرگی ناگهانی در زمان بسیار کوتاهی بدون درد و رنج بمیرد. تفاوتی نبود که از اصابت گلوله در جنگ در یک لحظه بمیرد و یا این که به صورت تصادفی ضربه ای به او وارد شود و یا به دلایلی دیگر.
امروزه، جهت این اصطلاح تغییر کرده و وارد علم پزشکی شده و به عنوان یکی از بحث های مهم در اخلاق پزشکی مطرح گردیده است؛ این که آیا کادر پزشکی می تواند در امر مرگ بیماران مداخله کند به گونه ای که مداخله ی پزشک و یا عدم اقدام او در درمان بیماری های سخت باعث مرگ بیماران شود؟ این امر باعث شد که اصولاً اوتانازی تحت عنوان «قتل از روی ترحّم» و یا اهدای مرگ به بیماری که دارای درد و رنج زیاد است، مطرح گردد؛ یعنی، نقش داشتن پزشک در تسریع مرگ بیمار. به عبارت روشن تر، اوتانازی هر عملی است که به فرد کمک کند که مرگی آرام و راحت و فاقد درد و رنج را تجربه کند.(2) به دیگر سخن، اوتانازی یعنی کوتاه کردن مدّت درد و رنج بیمار درمان ناپذیری که با توجّه به دانش فعلی پزشکی هیچ امیدی به درمان و بهبودی او نیست.
اینک سؤال اساسی در این بحث برای ما این است که: «اوتانازی از منظر فقه و اخلاق اسلامی چه حکمی پیدا می کند؟» اساساً آیا با توجّه به جدید بودن این بحث در مسایل پزشکی و نیز جدیدتر بودن آن در حوزه ی مباحث و مسایل اخلاقی، دین اسلام پاسخی برای پرسش فوق دارد؟ و بالاخره این که آیا شریعت اسلامی قادر به پاسخ گویی به مواردی از این دست که با پیشرفت تکنولوژی و تغییر برخی مناسبت های انسانی و اقتضائات جدید، پدید می آیند، هست ؟
لازم است پیش از بررسی اقسام و دلایل صحیح بودن یا غلط بودن اوتانازی، مباحثی پیرامون ارزش پزشکی و پزشک ارایه شود.

ارزش طبابت

رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیثی علم را به دو نوع «علم دین ها » و «علم بدن ها » تقسیم می فرماید:
«العلمُ علمانِ: علم الادیان و علمُ الابدان.»(3)
«علم بر دو قسم است: علم دین ها و علم بدن ها.»
حضرت در گفتاری دیگر، علم را چهار قسم، می داند:
«العلومُ اربَعَه: الفِقهُ لِلاَدیانِ و الطّب لِلاَبدانِ و النّحو لِلّسانِ و النّجومُ لِمَعرِفه الأزمانِ.»(4)
«دانش ها بر چهار گونه اند: فقه برای دین ها، طب برای بدن ها، نحو برای زبان و نجوم برای شناخت زمان ها.»
علی (علیه السلام) نیز علم را به سه دسته تقسیم نموده است:
العلمٌ ثلاثه الفِقهُ لِلأدیانِ و الطبُّ لِلاَبدان و النحوُ لِلَّسانِ.»(5)
«دانش سه گونه است: فقه برای دین ها، طب برای بدن ها و نحو برای زبان ها.»
اما صادق (علیه السلام) می فرماید:
«مردم هیچ آبادی ای از سه گروه بی نیاز نیستند، که در کار دنیا و آخرت خویش به ایشان پناه برند و چون آنان را نداشته باشند شور بخت باشند: فقیه دانا و پرهیزگار، امیر نیکوکار و فرمان روا و طبیب آگاه و مورد اعتماد.»(6)
با توجه به آن چه بیان گردید، می توان اوّلاً به ضرورت طبابت و پزشکی و ثانیا به تقدّس طب و ارزش و قداست کار طبیب پی برد؛ چرا که بدون شک سرآغاز علم طب، آموزه های وحیانی بوده است، سپس تجربه ی دانشمندان و پزشکان نیز بدان افزوده شد و به تدریج گسترده گردیده و می گردد. در حدیثی آمده است که:
«اِنّ الله تبارک و تعالی أهبَطَ آدَمَ مِن الجَنَّهِ و عَرَّفَهُ عِلمَ کُلِّ شیءٍ، فَکانَ مِمّا عَرَّفَهُ النجومُ و الطّبُّ.»(7)
«خداوند، آدم را از بهشت فرو آورد و او را از آگاهی به همه چیز برخوردار ساخت و نجوم و پزشکی از جمله چیزهایی بود که خداوند وی را از آن ها آگاه کرد.»
وظیفه ی ذاتی پزشک و دیگر کسانی که دست اندرکار بهداشت و سلامت و درمان و شفای مریض هستند، سعی و تلاش و تحقیق و مطالعه پیرامون شفا و درمان است. بنابراین، همکاری آنها چه به صورت فعّال و چه غیر فعّال در مرگ دیگران، با وظایف ذاتی آنها مغایرت داشته و بدون شک، گناه بوده و مستلزم عقاب خواهد بود.
علی (علیه السلام) می فرماید:
«یُجِبُ عَلَی الامامِ اَن یَحْبِسَ الفُسّاقَ مِن العلماء و الجُهّالَ مِنَ الاطبّاء.»(8)
«بر امام لازم است عالمان تبهکار و پزشکان ناآگاه را به زندان درافکند.»
می توان گفت یکی از مصادیق عالمان تبهکار، پزشکانی هستند که عامدانه در مرگ بیمار نقش مستقیم یا غیر مستقیم دارند.
خیر خواهی برای بیمار و تلاش برای درمان او از اصلی ترین عناصر اخلاق پزشکی محسوب می شوند که با هر گونه تلاش برای کشتن بیمار یا همکاری در این راه، به هر نحوی که باشد، در تضادی آشکار است.
علی (علیه السلام) فرمود:
«مَن تَطَبّبَ فَلْیَتَّقِ اللهَ وَ لیَنصَحْ وَ لیَجتَهِدْ»(9)
«هر کس طبابت پیشه کند باید از خدا پروا بدارد و خیر خواهی و جدیت به خرج دهد.»
امام صادق (علیه السلام) از قول عیسی مسیح (علیه السلام) می فرماید:
« آن که درمان کردن زخم مجروحی را واگذارد، ناگزیر شریک کسی است که زخم را بر بدن وی نشانده است؛ چه، آن که زخم رساننده، تباهی مجروح را خواسته است و آن که درمان وی را واگذارده، بهبود او را نخواسته است. پس اگر که بهبود وی را نخواسته، ناگزیر، تباهی او را خواسته است.»(10)
خدمات پزشکی در تمام سطوح آن یک خدمت انسانی و از عبادات است و با توجه به نوع کار و موقعیّت بیمار و عوارض بیماری ها، کار ساده ای نیست و چه بسا که بعضی از افراد در برخورد با بیمار دچار اضطراب و افسردگی می شوند. به علاوه، شاید هیچ منظره ای تلخ تر و اندوه بارتر از دیدن انسان در حال درد و مرگ و بدنی زخمی و اعضای شکسته و ظاهری خون آلود نباشد. برخی افراد حتّی نمی توانند به چنین صحنه ای نگاه کنند، چه رسد به این که بخواهند اقدامی در جهت یاری رساندن انجام دهند. از این جهت، افتخار و اجر نصیب کسانی می گردد که در این لحظه های دلخراش و اندوه بار، بر حس عاطفی ـ انسانی خود غلبه نموده و با صبر و بردباری دست همّت برای یاری رسانی می گشایند و درمان و اصلاح و ترمیم زخم و شکستگی و خونریزی و درد و رنج و داد و فریاد بیمار را پذیرا می گردند.
در این میان، گاه ممکن است نوع درمان به گونه ای باشد که بی ثمر مانده و جز اتلاف وقت و امکانات نصیبی نمی دهد و یا بیمار دچار مرضی است که امکان شفا و درمان او نیست و درد و رنج نیز امان از او بریده است. یا بیمار به یک زندگی نباتی رسیده که هیچ اختیاری از خود نداشته، و در نتیجه، تمام بار زحمات و پرستاری ها، اعم از مادّی و معنوی، بردوش خانواده و اطرافیان او می افتد.
در این حال، آیا خود بیماری که درد و رنج می کشد و مطمئن است شما نمی یابد یا پزشک و خانواده ی بیمار مجاز هستند حیات را متوقّف نموده و اقدام به اوتانازی نمایند؟

اَشکال اوتانازی

برخی اوتانازی (یوتانازی) را به سه قسم داوطلبانه، غیر داوطلبانه و ناخواسته تقسیم کرده اند.
در صورت اوّل، فرد، خود، خواهان یوتانازی است، و در صورت دوم، فرد، توان اعمال نظر را در این باره ندارد؛ مثلاً نوزاد یا فرد سالخورده ای است که مشاعرش را کاملاً از دست داده است. یوتانازی ناخواسته نیز در جایی است که فرد تمایل به ادامه ی حیات دارد و به ادامه ی زندگی اظهار علاقه می کند.
تقسیم دیگری که در حوزه ی اخلاق تأثیر گذار است، تقسیم قتل ترحّمی به فعّال، انفعالی و غیر مستقیم است. در نوع اوّل، پزشک یا فرد دیگری از روی ترحّم یا انگیزه ای مشابه به زندگی بیمار خاتمه می دهد. در نوع دوم، از ادامه ی درمان بی فایده و تلاش برای زنده نگه داشتن بیمار علاج ناپذیر صرف نظر می کند.
قتل ترحّمی غیر مستقیم نیز عبارت است از تلقین خودکشی به بیمار علاج ناپذیر؛ مثل این که داروهای مخدّر را عمداً در کنار بستر وی قرار دهیم و تأکید کنیم که مبادا در مصرف این داروها زیاده روی کند که باعث مرگش خواهد شد، که در این نوع قتل ترحّمی، از حیله و نیرنگ نیز استفاده شده است.(11)
تقسیم دیگر چنین است که معمولاً اوتانازی را به دو قسمت فعال و غیر فعّال تقسیم می کنند.
اوتانازی فعّال یعنی این که عمداً حیات را با عملی فعّال از کسی سلب نماییم. اوتانازی فعّال، زمانی است که با مداخله ی پزشک، فرد بیمار دارای درد و رنج با تزریق داروی مرگ آور از بین می رود. اگر بیمار در شرایط بحرانی است و پزشکان، مداوای او را امکان پذیر نمی دانند و مرگ او قطعی است، برای این که مرگی آرام و راحت داشته باشد، فاصله ی باقی مانده تا مرگ را با تزریق دارویی کشنده کم می کنند. یعنی مرگ را تسریع می نمایند، یا آن که در بیهوشی، دوز دارو را بالا می برند و بیمار را به گونه ای که دیگر بر نگردد، بیهوش می کنند. در اوتانازی فعّال، عمل، در اصل عمدی است. در این جا بیماری، باعث مرگ فرد نشده است، بلکه در واقع مرگ را کسی دیگر ایجاد نموده است.
در اوتانازی غیر فعّال، پزشک در امور درمان، یک فرد دخالت نمی کند؛ یعنی وقتی می بیند که فردی یک بیماری لاعلاجی دارد، هیچ گونه اقدامی جهت درمان وی انجام نمی دهد تا مرحله ی نهایی را طی کند و بمیرد. یا او را از دارو و تجهیزات محروم می کند تا بمیرد.(12)
این که اوتانازی چه فعّال و چه غیر فعّال، با تصمیم چه کسی انجام شود، چهار حالت پدید می آید:
1. اوتانازی فعّال داوطلبانه: که تصمیم گیرنده خود بیمار است و به دلیل درد و رنجی که می کشد و امیدی به درمان ندارد از پزشک می خواهد تا او را به قتل برساند.
2. اوتانازی غیر فعّال داوطلبانه: در این نوع، بیمار، درمان خود را رد می کند تا مرگش تسریع شود. عدّه ای می گویند در اوتانازی غیر فعّال داوطلبانه، بیماراست که تصمیم می گیرد در حالی که دارد می میرد، این فاصله ی تا مرگ را چگونه زندگی کند؛ یعنی بیمار در واقع مرگ را انتخاب نمی کند، بلکه چگونگی حیات را در مدتی که زنده است بر می گزیند.(13)
3. اوتانازی فعّال غیر داوطلبانه: در این مورد، بیمار خود توانایی تصمیم گیری ندارد و در حالت زندگی نباتی و یا مرگ مغزی به سر می برد، و به همین دلیل، دیگران درباره ی او تصمیم می گیرند. پزشک یا تیم پزشکی یا خانواده ی بیمار در این حالت ممکن است با تزریق دارو یا استفاده از داروهایی دیگر به زندگی او خاتمه دهند.
4. اوتانازی غیرفعّال داوطلبانه: مانند مورد بالا است، با این تفاوت که در این مورد معمولاً ممکن است بیمار حالت نباتی فاقد درد و رنج داشته باشد‌، امّا درمان وی ممکن نیست و نهایتاً هم خواهد مرد. لذا تصمیم به قطع مراقبت می گیرند و او را از غذا و دارو محروم می نمایند و اجازه می دهند تا بمیرد.

پی نوشت ها :

1ـ دانشجوی دکتری رشته ی قرآن و منابع اسلامی.
2ـ کرمی، خدابخش، اوتانازی مرگ آسان و راحت، صص17و18.
3ـ محمّدی ری شهری، دانش نامه احادیث پزشکی، ج1، ص 32.
4ـ همان.
5ـ همان.
6ـ همان، ص 34.
7ـ همان، ص 14.
8ـ همان، ص 68.
9ـ همان، ص 66.
10ـ همان، ص 67.
11ـ اسلامی، محمّد تقی و دیگران، اخلاق کاربردی (چالش ها و کاوش های نوین در اخلاق علمی)، ص 167.
12ـ کرمی، خدا بخش، اوتانازی مرگ آسان و راحت، ص 18.
13ـ همان، ص 22.

منبع: فصلنامه تخصصی اخلاق شماره 20

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید