حریم احترام به استاد در کلاس درس تا چه اندازه لازم است؟
احترام به استاد مقوله ای نیست که بتوان برای آن حد و مرز مشخصی بیان کرد، یعنی اینکه بگوئیم فقط تا حد معینی باید به معلم احترام گذاشت نه بیشتر. چرا که اینگونه مسائل با توجه به انعطافی که دارند؛ حد و حریم های متفاوتی می توان برای آنها ترسیم کرد.
وظائف شاگرد:
1. «استاد را به مثابه پدر خود بداند و مانند پدر خویش در اداء حق معلم کوشش نماید. از اسکندر پرسیدند برای چه به معلم و استاد خود بیش از پدرت ارج می نهی؟ در پاسخ گفت: معلم منشأ و سبب زندگانی جاوید و پایدار من است ولی پدر من، مجرای وجود زود گذر و فناپذیر من می باشد.
2. شاگرد باید به دیده تکریم و ادب به استاد بنگرد و از عیوب او چشم پوشد و با دل و زبانش از او خرده نگیرد.
3. شاگرد در مقابل استاد نهایت تواضع و فروتنی را داشته باشد و هرگز در مقابل او صدا بلند نکند.
4. در کلاس درس باید آمادگی روحی و ذهنی داشته باشد و از چرت زدن و افکار پراکنده و … به شدت پرهیز کند.
5. شاگرد باید مراقب حرکات و حالات خود در مقابل استاد باشد.
6. عدم پیش دستی شاگرد نسبت به پاسخ پرسشها در محضر استاد. یعنی هنگامی که دیگران از استاد مطلبی میپرسند نباید شاگرد بدون اینکه استاد از او بخواهد به آن سئوال پاسخ دهد، بلکه اجازه دهد که خود استاد پاسخ آن سئوال را مطرح کند.
7. تمرکز حواس در کلاس درس و دقت در گوش دادن به سخنان استاد.»[1]
8ـ به هنگام نشستن در کلاس باید رو به روی استاد، خاضعانه، با ادب و نزاکت بنشیند. نباید در حضور استاد به دیوار و پشتی نیمکت تکیه دهد (در حالت لمیده قرار گیرد)، به گونهای بیشیند که پشت و پهلوی او طرف استاد قرار نگیرد. به گونهای ننشیند که دست خود را پشت سر یا کنار سر خود به صورت متکا قرار دهد. نباید در حضور استاد به چپ و راست و بالا و پائین نگاه کند بلکه به سخنان استاد توجه داشته باشد. در محضر استاد نباید با دیگران گفتگو و شوخی نماید. از نظر دور و نزدیک بودن نیز مناسب باشد نه آنچنان دور بینشیند که نشان دهنده عدم تمایل شاگرد به سخنان استاد باشد و نه آنچنان نزدیک که موجب سلب راحتی استاد گردد.
9ـ خطاب به استاد محترمانه باشد. او را از راه دور صدا نزند. از خطابهای غیر محترمانه مانند «تو گفتی» اجتناب کند و از کلمات احترام آمیز مانند استاد و آقا استفاده کند. در غیاب استاد نیز از او به احترام یاد کند.
10ـ شاگرد باید نسبت به تلاشهای استاد در تدریس و یاددهی سپاسگزار باشد.
11ـ شاگرد باید پیش از استاد در جلسه درس حضور یافته و منتظر شرفیابی استاد باشد. حتی اگر ممکن است در مسیر راه منتظر استاد بماند و او را تا کلاس درس همراهی کند.
12ـ صدای خود را در محضر استاد بیش از اندازه بلند نکند. زیاده از حد و بدون نیاز سخن نگوید. سخن خارج از نزاکت مطرح نکند و دیگران را در محضر استاد نخنداند. از غیبت دیگران در محضر استاد اجتناب نموده
13ـ هنگام بحث علمی با استاد نظرات اساتید دیگر را در محضر او مطرح نکند و مرتبا نگوید فلان شخص چنین گفت فلان استاد چنان گفت.
14ـ طرح سئوال از استاد با لطافت و احترام باشد، نگوید «من حرف شما را قبول ندارم»، «مطلب آنطور که شما گفتید نیست». از اینگونه تعبیرات اجتناب کند.[2]
وظائف شاگرد در قبال استادش بیشتر از این موارد است و دانش آموز باید با تمام قوا حرمت و احترام او را چه در کلاس درس و چه در خارج از کلاس نگهدارد. اما باید این نکته را نیز در نظر داشت که رابطه معلم و شاگرد، یا دانشجو و استاد، از نظر طاعت و احترام، رابطه ای یک طرفه نیست که صرفاً معلم بخواهد محتکرانه طاعت و احترام شاگرد را به خود جلب کند و شاگرد از احترام و محبت متقابل محروم باشد.
بلکه بر طبق منطق تعلیم و تربیت اسلامی،0
با وجود اینکه معلم و استاد دارای مقامی بس ارجمند است و باید شاگرد نسبت به دستورات معلمِ شناخته شده و صالح, گوش شنوا داشته باشد و عالی ترین نوع احترامات را درباره او مبذول دارد – اما باید معلم و استاد نیز در برابر حالت پذیرای شاگرد، به نوبه خود به هیچ وجه از احترام و محبت به او دریغ نورزد تا این رابطه در جهت پیشبرد و توسعه علم، زمینه هموار و آماده ای را فراهم سازد. گوش شنوای حق برای هر دو طرف ـ یعنی استاد و شاگرد ـ لازم است تا حق بر روابط آنها حکومت کند و در زیر سایه آن، جامعه بر مدار حق داوری کند.
اگر بنا باشد شاگرد ـ به ناحق ـ در برابر استاد و معلم خرده گیری و انتقاد کند و در قبول حق، استنکاف ورزد و در عین حال خواهان مصونیت از انتقادها باشد، باید به او گفت: که صد البته توقع نابجایی دارد.
شاگرد باید با توجه به نکاتی که در مورد احترام او به معلم و طاعت از وی یاد شده است در انتقاد از استاد ـ ضمن آن که باید دقیق باشد ـ لازم است خرده گیری های خود را با مایه های ظریفی از لطف و احترام بیامیزد تا مقام شکوهمند معلم از گزند فرومایگی مصون ماند.
این رهنمودِ طاعت آفرین و احترام برانگیز، فرمان خدا در قرآن و فرستاده او در سنت اسلامی است که امامان معصوم (ع) به ما گوشزد کردهاند که باید بیش از پدر به معلم و استاد احترام بگذاریم تا از این طریق به رشد و بالندگی علم و دانش مدد نمائیم.
ولی از آن سو معلم و استاد نیز بر اساس رهنمودهای همین وجودات مقدس و به منظور توسعه و گسترش خوانِ پربار علم و دانش، مؤظفند که از هر گونه محبت و احترام به شاگرد و اهتمام به افکار و تشویق از پیشرفتهای او دریغ نورزد و از طریق مواسات با او و دلسوزی و شفقت بر او، وی را از محبتهای سازنده خویش مالامال و سرشار سازند, و جز بر اساس حق خردهگیری ننمایند. و آنگاه که حق و حقیقت، مقتضیِ چنین خردهگیریها و انتقاد باشد، لطف و محبت و برخوردهای دلنشین را به کار گیرند. چون برای رسیدن به راه خدا، ـ راهی که نیکبختی جاوید را در دنیا و آخرت برای جامعه به ارمغان می آورد ـ «حکمت و موعظه حسنه»، و برخوردهای مبتنی بر حق و محبت لازم است.
ستیز و درگیریهای خشونت آمیز نه تنها نمیتواند راه صحیح را به ما بنمایاند بلکه ازآن جهت که عقل و اندیشه را زیر فشار هیجان، علیل می سازد، راه را از نظرها دور داشته و راه های شیطانی را برای افکار از کار افتاده، هموار کرده و ناگزیر انسان را در دست اندازهایِ مخفی خود، به سقوط و نابودی سوق می دهد، چون راه های باطل و شیطانی، پریشان و پریشانی زا است:
«مردم را با حکمت و اندرزهای نیکو و دلنشین، به راه پروردگار خود بخوان و با آنها به گونه ای که نیکوتر و بهتر است به استدلال و مجادله بپرداز.»[3] « و این طریق راه و رسم من است که از افراط و تفریط به دور است و کاملاً عادلانه و معتدل می باشد، پس باید از این راه و رسم پیروی کنید و از راه و رسم های پریشان و پریشانگر پیروی ننمائید؛ چون شما را از هم می پراکند.»[4]
آری، معلم صاحب قدرت و زمامدار مستبد در کلاس درس نیست تا انتظار داشته باشد که کودکان و نوجوانان همچون بندگان و بردگان او بوده، باید بی چون و چرا از او اطاعت کنند. بر عکس، باید کلاس درس برای محصل، میدان حیات و نفس کشیدن و جای آزمایش استعداد ها و محل تشکیل عادات و خصال پسندیده باشد. کلاس باید نمونه محیطی انسانی و محیطی پاک و صاف و زدوده از زنگارهای خودبینی و رعب و قدرت طلبی باشد تا محصل با اعتماد کامل بتواند خود را از این آئینه پاک و صاف به معلم خود نشان دهد. و معلم هم در این آئینه بتواند به نقائص شاگردش آگاهی یابد و چشم و بصیرت او را از افق کلاس به جو جامعه باز نماید.[5]
بنابراین باید گفت که اصل، حفظ حرمت استاد است – چه در کلاس و چه خارج از کلاس – مگر زمانی که پا را از حوزه عقل و شرع بیرون گذارد که در آن صورت هم نباید حرمت او را شکست؛ ولی باید نظر خود را با نهایت ادب و احترام ابراز نمود.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1) مسائل تربیتی اسلام، سید محمد باقر حجتی، چ 7، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1367.
2) راه و روش تربیت از دیدگاه امام علی (ع)، علی محمد حسین ادیب، ترجمه سید محمد رادمنش، چ 2، مؤسسه انجام کتاب، 1363.
3) آداب تعلیم و تربیت در اسلام، شهید ثانی، ترجمه سید محمد باقر حجتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1356.
پی نوشت ها:
[1] – اقتباس از شهید ثانی، ترجمه سید محمد باقر حجتی، آداب تعلیم و تربیت در اسلام، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1356، صص 316 تا 359.
[2] – بر گرفته از همان منبع.
[3] . نحل/ 125.
[4] . انعام/ .153
[5] . اقتباس از: حجتی، سید محمد باقر؛ مسائل تربیتی اسلام، چاپ 7، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، جلد 7، 1367، ص 118.
ادیب، علی محمد حسین؛ ترجمه سید محمد رادمنش، راه و روش تربیت از دیدگاه امام علی ـ علیه السلام ـ ، چاپ2، مؤسسه انجام کتاب، جلد 2، 1363، ص 30.