بنده مدتی است که نمی توانم حجاب را رعایت کنم نمی دانم مرا چه شده است ولی قبلاً با حجاب بودم لطفاً مرا راهنمایی کنید؟

بنده مدتی است که نمی توانم حجاب را رعایت کنم نمی دانم مرا چه شده است ولی قبلاً با حجاب بودم لطفاً مرا راهنمایی کنید؟

بنده مدتی است که نمی توانم حجاب را رعایت کنم نمی دانم مرا چه شده است ولی قبلاً با حجاب بودم لطفاً مرا راهنمایی کنید؟

مقدّمه:
یک فرد متدیّن در عمل به هر یک از دستورات دینی مثل مسئله حجاب ممکن است با سه مانع روبرو شود:
اول؛ شیطان که قسم خورده نگذارد بنی آدم در راه مستقیم هدایت، حرکت کند.[1] دوّم؛ شرایط زمانی و مکانی و جلوه های دنیا طلبی که به صورت جنگ بین حق و باطل همیشه بوده است و خواهد بود.[2] سوّم؛ عوامل درونی همانند هوای نفس[3] و خواهش دل که شاعر فرموده؛
ز دست دیده و دل هر دو فریاد           که هر چه دیده بیند دل کند یاد
عوامل گرایش به رعایت نکردن حجاب را در امور ذیل دیده و بررسی می کنیم:

عوامل ضعف حجاب؛
1) هوای نفس؛ نفس اماره مرکب چموشی است که اگر افسار آن را رها و آزاد بگذارند، صاحبش را به زمین می کوبد. نفس اماره انسان را به سوی بدی ها فرا می خواند؛ اما انسان باید به کمک خداوند، عاقلانه بیندیشد و امور خویش را به هواهای نفسانی نسپارد.
راهکار ما بیان شریف قرآن است که با یاد خداوند قلوب خود را به اطمینان برسانید و از خدا صبر و استقامت طلب کنید. مثلاً ذکر«یا حَفیظُ یا عَلیم»[4] را زیاد بگوئید.
2. شناخت ناکافی یا ناصحیح؛ بعضی نمی دانند که حجاب چیست؟ و حکمت آن چیست؟ و اصلاً به فکر این گونه امور هم نیستند و یا خیال می کنند که حجاب مربوط به کوچه و بازار است و بین فامیل لازم نیست رعایت شود. لذا ممکن است با اقوام خود دست بدهند و صورت آنها را ببوسند و حال آنکه عذر آنها قابل قبول نیست و قرآن هم حدود ارتباط بین زن و مرد را معین ساخته است و محارم را نام برده است[5] و البته کلام معصومین راه گشای این مشکل است.
3. جوّ غالب؛ گاهی تحت عنوان اینکه همه روسری ها را تا نیمه می بندند یا آرایش کرده هستند یا در خیابان ها بدون چادرند در دل ما ایجاد شرم و وحشت می شود که مبادا انگشت نمای خاص و عام شوم و لذا
خواهی نشوی رسوا                 همرنگ جماعت شو.
قرآن کریم جوّ غالب بدون دلیل و منطق را به شدت سرکوب کرده و تبعیت از رسوم جاهلی را ناشی از جهل می داند، پس اگر فرهنگی منطق داشت قابل پذیرش است و گر نه خیر. زیرا اکثریّت ملاک حقّانیت نیست.[6] 4. رفقای بد؛ گاهی انسان با افرادی دوست شده که بجای صداقت آیینه، زبان شیطان را دارند و به دنبال خوشی های زودگذر و لحظه ای هستند و دست آدم را با اصرار به دنبال خود می کشند که مثلاً به تفریح می رویم و پای انسان را با دام های تنیده شیطان می بندند. حتّی ممکن است دستورات دینی را تضعیف کنند و یا آن را بر خلاف رسوم اجتماعی بدانند و از آن به عقب ماندگی یاد کنند.[7] راهکار ارائه شده قرآنی آنست که گرد این گونه افراد نچرخید وگرنه زمانی نادم و پشیمان خواهید شد که راه چاره ای نباشد.[8] مؤمن فقط همتای مؤمن است.(جهت اطلاع بیشتر به اعترافات دختران پیشمان در مجلات و روزنامه ها و …. رجوع کنید)
5. فرهنگ بی محتوا؛ زمانی پوشش زنان مسلمان از روی حکمت بود و نکات ریز ولی مهمّ رعایت می شد. زنان کوچه و خیابان را برای خرید لباس طی نمی کردند و با چهره های آرایش شده و لباس های نازک و تنگ و موی بیرون ریخته، خود را به خطر دین فروشی و معصیّت خدا گرفتار نمی کردند. بلکه مادران سعی می کردند حتی پیش فرزندان سر خود را لخت نکنند چه رسد که بخواهد پیش فرزندانشان با لباس هایی نا متناسب حاضر شوند. راهکار ما در این قسمت پیروی از بهترین هاست[9] که فرهنگی قرآنی است و البته دستوری است بر اساس عقل و خرد. بررسی ضررها و نفع های یک حکم شرعی می تواند در حقانیت آن به ما کمک کند زیرا خداوند دستورات اسلام را بر پایه فوائد و مضرات بنا نهاده است.
6. وسوسه های شیطانی هر انسان در گوشه ای از شخصیّت خود دچار ضعف هایی است که از آن ناحیه ضربه پذیر است و شیطان هم سالیان سال است که دسیسه کرده و انسانها را آزموده است و بر نقاط ضعف انسان آگاهی دارد. از 4 جهت وسوسه می کند[10] و هر طرحی را می آزماید به امید اینکه انسان را از خدا دور سازد. راهکار قرآنی در سوره آل عمران دعای مادر مریم است که فرزندش مریم را از شرّ شیطان به خدا می سپارد.[11] پس باید دائماً به خدا پناه برد که هر کس به خدا توکل کند خداوند او را حمایت نماید.(از والدین نیز بخواهیم برایمان دعا کنند)
7. هدف ناصحیح؛ خداوند کسانی را که به تجملات دنیا سرگرم می شوند و از آخرت غافل هستند را همانند کودکانی می داند که با اسباب بازی های خود سرگرم عروسک بازی هستند[12] و رضایت خدا و بهشت جاوید را به دنیای بی ارزش فروخته اند. حال اگر  هدف رضایت خدا باشد اگر پدر و برادر و شوهر ما هم مخالف خدا باشند ما حاضر خواهیم بود با آنها قطع رابطه کنیم ولی رضایت خدا را از دست ندهیم.[13] 8. زمینه های مستعدّ گناه و مرتبط با فرهنگ غرب؛ در روایات ما عباراتی از معصومین آمده که زن هنگام بیرون نباید عطر بزند[14] یا آرایش کند یا هنگام صحبت کردن صدای خود را نازک کند[15] و با ناز و غمزه صحبت کند چون ممکن است قلوب افراد ضعیف الایمان از این منظره تحریک شود و جان یا آبروی زن به خطر افتد. که نگاه به زن تیری است از تیرهای مسموم شیطان. پس پوشش و حجاب لباس ضد گلوله ایست که یک رزمنده برای حفاظت از خود
می پوشد و یا صدفی است که مرواریدی در درون خود دارد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. حجاب شناسی، حسین مهدی زاده، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه.
2. مسئله حجاب؛ استاد مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، قم.
3. زن در آیینه جلال و جمال، آیت الله جوادی آملی نشر اسراء.

پی نوشت ها:
[1] . قرآن کریم؛ اعراف/ 14 ـ 27، حجر/ 39 ـ 43.
[2] . حج/ 52 ـ 53، ذاریات؛ 52 و 53 و غیره.
[3] . یوسف/ 53.
[4] . از جمله سفارشات آیه الله اراکی به دخترانشان در سفر زیارت حج.
[5] . نور/31 ـ 33.
[6] . یوسف/106، نجم /23 ـ 28.
[7] . قلم/ 15.
[8] . فرقان/ 28.
[9] . زمر/ 18.
[10] . اعراف/ 17.
[11] . آل عمران/ 36.
[12] . حدید/ 20، زخرف/ 83.
[13] . مجادله/ 22.
[14] . مجلسی، محمد باقر، حلیه المتقین، مبحث بوی خوش و عطریّات.
[15] . احزاب/ 32.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید