امام مهدی(عج) در ادعیه ماه رمضان

امام مهدی(عج) در ادعیه ماه رمضان

ماه رمضان، بهار قرآن و هنگامه‌ی معطر شدن جان‌های مؤمنان با عطر دل نواز آیه‌های الهی است.
رسول گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ عترت خود را همراه و قرین قرآن نامید، پس رمضان همان گونه که بهار قرآن است. باید بهار ولایت نیز باشد. به همین خاطر در این ماه آن چنان که از سوی پیشوایان دینی به قرآن دعوت شده است، جویندگان حقیقت به ولایت و امامت نیز فرا خوانده شده‌اند. این حقیقت را در ادعیه‌ای از ماه مبارک رمضان که در ارتباط با امام مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ است به عیان می‌توان مشاهده کرد.
ما در اینجا برخی از این ادعیه را از کتاب شریف مکیال المکارم[1] نقل می‌کنیم. در این کتاب در این رابطه چنین آمده است:
تمام ماه رمضان
(یکی از زمان‌هایی که دعای برای امام مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ در آن سفارش شده است، تمام ماه رمضان است.) به خصوص در شب‌های آن ماه شریف، زیرا که این ماه بهار دعا کردن است، و این هم بهترین دعاها می‌باشد. از همین روی از خود آن حضرت ـ که خداوند فرجش را برساند ـ أمر و اهتمام به دعای افتتاح در شبهای این ماه رسیده است. بنابراین از خواندن آن غافل مشو که جدّاً دعایی است نفیس، و جامع مطالب دنیا و آخرت می‌باشد.
و نیز مؤید این مطلب است آن که رئیس محدثین شیخ بزرگوار صدوق ـ رحمه الله علیه ـ در کتاب فضائل شهر رمضان به سند خود از حضرت امام رضا ـ علیه السّلام ـ آورده که درباره‌ی خوبی‌های ماه رمضان فرمود: کارهای نیک در ماه رمضان پذیرفته شود و بدی‌ها آمرزیده گردد. هر کس در ماه رمضان یک آیه از کتاب خدای ـ عز و جل ـ بخواند چنان است که در ماه‌های دیگر ختم قرآن کند، و هر که در این ماه به روی برادر مؤمنش بخندد، روز قیامت او را ملاقات ننماید جز این که در روی او خنده آورد، و وی را به بهشت مژده دهد، و هر کس در این ماه مؤمنی را یاری کند خدای تعالی او را در درگذشتن از صراط یاری نماید. روی که قدم‌ها در آن خواهد لغزید، و هر آن که در این ماه خشم خود را فرو گیرد، خداوند روز قیامت خشم خود را از او باز دارد، و کسی که در آن اندوهگینی را دادرس شود خدایش از بیم بزرگ روز قیامت در امان دارد، و هر که در این ماه ستمدیده‌ای را یاری نماید خداوند او را بر هر کسی که در دنیا با وی دشمنی ورزد یاری فرماید، و روز قیامت هنگام سنجش اعمال و حساب نیز یاریش کند.
ماه رمضان؛ ماه برکت؛ ماه رحمت؛ ماه مغفرت؛ و ماه توبه و بازگشت (به درگاه خداوند) است، و هر کس در ماه رمضان آمرزیده نشود پس در چه ماهی آمرزیده خواهد شد!؟ پس از خداوند بخواهید که روزه را از شما بپذیرد. و آن رمضان را آخرین رمضان شما قرار ندهد، و این که شما را در این ماه برای فرمانبرداریش توفیق بخشد، و از نافرمانیش محفوظ بدارد، که او بهترین سئوال شدگان است.[2] می‌گویم: در باب پنجم گفتیم که دعا برای تعجیل فرج و گشایش امر مولایمان حضرت حجت ـ عجل الله تعالی فرجه ـ از اقسام یاری و کمک می‌باشد، که در این جهت شریف یاری کردن مؤمن تأکید شده این که در این ماه مبارک به آن عمل گردد، و بدون شک یاری کردن امام ـ علیه السلام ـ بهترین و تمام‌ترین اصناف یاری کردن است.
و گواه بر آنچه ذکر شد از اهتمام به آن در ماه رمضان: دعایی است که در کتاب اقبال و زاد المعاد از امام چهارم سید العابدین و فرزندش ابو جعفر باقر ـ علیه السلام ـ روایت آمده که اولش چنین است: «اللهم هذا شهر رمضان… و در آن آمده: أسألک أن تنصر خلیفه محمد و وصیّ محمد و القائم بالقسط من أوصیاء محمد صلواتک علیه و علیهم أعطف علیهم نصرک…»؛ خدایا این ماه رمضان است… از تو می‌خواهم که جانشین محمد و وصی محمد و قیام کننده‌ی به عدالت از اوصیاء محمد ـ که درودهایت بر او و ایشان باد ـ را یاری نمایی، یاریت را بر آنان معطوف بدار.
و نیز شاهد بر آن است روایتی که ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینی ـ رحمه الله علیه ـ در کتاب الصوم فروع کافی از محمد بن عیسی به سند خود از امامان ـ علیه السلام ـ آورده که فرمود: این دعا را شب بیست و سوم ماه رمضان در حال سجده و برخاستن و نشستن و در هر حال تکرار می‌کنی، و نیز هر قدر که می‌توانی و هرگاه که به یادت آمد در دوران زندگیت، پس از حمد خدای تبارک و تعالی و درود بر پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بگو: «الهم کن لولیک فلان بن فلان فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و ناصرا و دلیلا و قائدا و عینا حتی تسکنه أرضک طوعا و تمتّعه فیها طویلا.»[3] خداوندا برای ولی خودت فلان فرزند فلان (در هر زمانی شیعیان نام امام عصر و نام پدرش را می‌گفتند و در زمان ما باید گفت: حجت بن الحسن علیه و علی آبائه السلام ـ مترجم) در این ساعت و هر ساعت سرپرست و نگهدار و یاور و راهنما و پیشوا و مددکار باش تا این که او را در زمین خویش (فرمانروای) مطاع گردانی و در آن دورانی طولانی بهره‌مند سازی.
این حدیث شریف دلالت دارد بر این که دعا کردن برای آن امر بزرگ (زودتر شدن ظهور) در شب بیست و سوم ماه رمضان مهمتر و مؤکدتر است از وقتها و زمان‌های دیگر، همچنان که در ماه رمضان از سایر ماهها تأکید بیشتری دارد،‌به جهت این که جهات استجابت و روی آوردن به درگاه خداوند و پاداش در آن شب جمع است، و نیز فرشتگان و روح در آن شب فرود می‌آیند، و درهای فتح و رحمت آن قدر گشوده می‌شود که در شب‌های دیگر گشوده نشوند. و بلکه از صریح بعضی از روایات به دست می‌آید که آن شب همان شب قدر است که از هزار ماه بهتر می‌باشد، چنان که ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینی ـ رحمه الله علیه ـ در کتاب اصول کافی باب النوادر کتاب فضل القرآن به سند خود از حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ از پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ آورده که فرمود: قرآن در بیست و سوم ماه رمضان فرود آمد.[4] این حدیث به ضمیمیه‌ی این که خدای عز و جل فرمود: «انا انزلناه فی لیله القدر» ما (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم؛[5] دلالت دارد بر این که شب قدر همان شب بیست و سوم ماه رمضان است، و این برای اهل بینش واضح است.
و محقق نوری ـ رحمه الله علیه ـ در کتاب النجم الثاقب دعای مزبور را به گونه‌ی مبسوطی از کتاب المضمار تألیف سید علمای بزرگوار آن که شایسته است عموم اهل بینش به او اقتدا کنند سید علی بن طاووس ـ رحمه الله علیه ـ نقل کرده است، دعا چنین است: «اللهمّ کن لولیک القائم بأمرک الحجه بن الحسن المهدی علیه و علی آبائه أفضل الصلاه و السلام فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و مؤیّداً (مریداً ـ خ ل) حتی تسکنه أرضک طوعاً و تمتّعه فیها طولاّ و عرضاً و تجعله من الائمه الوارثین اللهم انصره و انتصر به و اجعل النصر منک له و علی یده و اجعل النصر له و الفتح علی وجهه و لا توجه الأمر الی غیره اللهم اظهر به دینک و سنه نبیک صلی الله علیه و آله حتی لا یستخفی بشیء من الحق مخافه احد من الخلق اللهم انی ارغب الیک فی دوله کریمه تعزّ بها الاسلام و اهله و تذلّ بها النفاق و اهله و تجعلنا فیها من الدّعاه الی طاعتک و القاده الی سبیک و آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا عذاب النار و اجمع لنا خیر الدارین و اقض عنا جمیع ما تحبّ فیهما و اجعل لنا فی ذلک الخیره برحمتک و منّک فی عافیه آمین ربّ العالمین و زدنا من فضلک و یدک الملاء فانّ کلّ معط ینقص من ملکه و عطاؤک یزید فی ملکک»؛ ‌خداوندا برای ولی قائم به أمرت حجت بن الحسن مهدی ـ که بر او و بر پدرانش بهترین درود و سلام باد ـ در این ساعت و در همه‌ی ساعت‌ها سرپرست و نگهبان و پیشوا و یاور و راهنما و تأیید کننده (یا خواهان) باش تا این که بر سراسر زمینت فرمانروای مطاعش سازی و از کران تا کران گیتی برخوردارش نمایی، و او و فرزندانش را از امامانِ وارث قرار دهی، خدایا او را یاری نموده و به وسیله‌ی او پیروزی را برای (دین) خویش تحقق بخش، و نصرت خود را برای او و به دست او فراهم آور، و یاری را به او اختصاص ده،‌و فتح و پیروزی را به روی او بگشای و امر (حکومت) را به غیر او متوجه مساز، خداوندا دینت و سنت پیغمبرت ـ که درود و سلامت بر او و خاندانش باد ـ را به او آشکار کن، تا چیزی از حق را از بیم احدی از خلق مخفی ندارد، خدایا من به درگاه تو زاری می‌کنم به جهت دولتی گرامی که اسلام و اهل آن را به آن عزت دهی و نفاق و اهل آن را خوار گردانی، و ما را در آن دولت از دعوت کنندگان به سوی طاعتت قرار داده و در شمار راهنمایان به راهت منظور داری، و در دنیا حسنه‌ای و در آخرت حسنه‌ای به ما عنایت فرمای و ما را از عذاب آتش نگهدار، و خیر دنیا و آخرت را برای ما فراهم ساز، و تمام آنچه در آن دوست داری برای ما قرار ده، و اختیار آن را برایمان محفوظ بدار به رحمت و منت خودت و با عافیت، اجابت فرمای ای پروردگار عالمیان،‌و از فضل و نعمتت بر ما بیفزای (و پیمانه‌مان را) پر کن، که هر بخشنده‌ای از داراییش کاسته می‌شود، ولی عطای تو در ملکت می‌افزاید.
شب ششم ماه رمضان
از دعایی که در اقبال از کتاب محمد بن ابی قره نقل شده به دست می‌آید، دعا این است: «اللهم لک الحمد و الیک المشتکی اللهم أنت الواحد القدیم و الآخر الدائم و الرّبّ الخالق و الدیان یوم الدین تفعل ما تشاء بلا مغالبه و تعطی من تشاء بلا منّ و تمنع ما تشاء بلا ظلم و تداول الایام بین الناس و یرکبون طبقاً عن طبق أسالک یا ذاالجلال و الاکرام و العزه التی لا ترام و أسئلک یا الله و أسئلک یا رحمن اسئلک أن تصلی علی محمد و آل محمد و أن تعجل فرج آل محمد و فرجنا بفرجهم و تقبل صومی و أسئلک خیر ما أرجو منک و أعوذ بک من شرّ ما أحذر إن أنت خذلت فبعد الحجه و إن أنت عصمت فبتمام النّعمه یا صاحب محمد یوم حنین و صاحبه و مؤیده یوم بدر و خیبر و الموطن التی نصرت فیها نبیّک علیه و آله السلام یا مبیر الجبارین و یا عاصم النبیین أسئلک أقسم علیک بحق یس و القرآن الحکیم و بحق طه و سایر القرآن العظیم أن تصلی علی محمد و آل محمد و أن تحصرنی عن الذنوب و الخطایا و أن تزیدنی فی هذا الشهر العظیم تأییداً تربط به علی جأشی و تسدّ به علی خلّتی اللّهمّ إنی ادرء بک فی نحور أعدائی لا أجدلی غیرک‌ها أنا بین یدیک فاصنع بی‌ما شئت لا یصیبنی إلاّ ما کتبت لی أنت حسبی و نعم الوکیل.»[6][1] . مرحوم سید محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج2، ص78 ـ 89.
[2] . بحارالانوار، ج96، ص341.
[3] . الکافی، ج4، ص162.
[4] . اصول کافی، ج2، ص629.
[5] . قدر / 1.
[6] . اقبال الاعمال، ص128.
@#@
پروردگارا حمد مخصوص تو است و تنها به تو شکایت می‌آوریم، خدایا تو یکتای قدیم و آخرِ دائم هستی، و پروردگار آفریننده، جزا دهنده‌ی روز قیامتی (که هیچ عملی را از خیر و شر وامگذاری)، آنچه خواهی بی‌چون چرا انجام می‌دهی، و به هر که خواهی بدون منت می‌بخشی،‌و هر چه را بخواهی بدون این که ستم کرده باشی منع می‌کنی، و روزگار را بین مردم می‌گردانی، و آنها در پی یکدیگر احوال گوناگون می‌یابند، از تو می‌خواهم ای صاحب جلال و کرامت و عزّتی که جوینده‌ای برایش نیست، و از تو می‌خواهم ای الله و از تو می‌خواهم ای مهربان از تو می‌خواهم که بر محمد و آل محمد درود فرستی و اینکه فرج آل محمد را زودتر رسانی، و گشایش أمر ما را با فرج آنان تعجیل فرمایی و روزه‌ام را بپذیری، و از تو مسئلت دارم بهترین چیزی را که از تو امیدوارم، و به تو پناه می‌برم از بدترین چیزی که از آن بر حذرم، اگر تو خوار کنی پس، از برپا نمودن حجت و دلیل است، و اگر حفظ فرمایی پس به جهت تمام نمودن نعمت می‌باشد، ای یاور محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ روز حنین و یاور و تأیید کننده‌اش در روز بدر و خیبر و جاهایی که در آنها پیغمبرت را یاری کردی ـ بر او و آل او سلام باد ـ ای نابود کننده‌ی ستمگران و ای حفظ کننده‌ی پیغمبران و از تو می‌خواهم و تو را سوگند به حق یس و قرآن حکیم، و به حق طه و سایر (آیات) قرآن عظیم این که بر محمد و آل محمد درود فرستی،‌و مرا از گناهان و خطاها مصون داری، و در این ماه بزرگ تأیید بیشتری به من بیفزایی که به آن اضطرابم را آرام سازی و کاستی‌هایم را جبران نمایی، خداوندا من به (قدرت) تو بر گلوی دشمنانم می‌زنم، برای خودم جز تو نمی‌یابم، اینک منم در پیشگاه تو پس آن چه می‌خواهی با من کن که جز آنچه تو بر من نوشته‌ای به من نرسد، تو مرا بسنده‌ای و بهترین وکیل هستی.
روز هشتم ماه رمضان
اهتمام به آن از دعایی که در اقبال روایت شده به دست می‌آید و دعا این است: «اللهم إنی لا أجد من أعمالی عملاً أعتمد علیه و أتقرب به إلیک أفضل من ولایتک و ولایه رسولک و آل رسولک الطیبین صلواتک علیه و علیهم أجمعین اللهم انّی اتقرّب إلیک بمحمد و آل محمد و أتوجه بهم إلیک فاجعلنی عندک یا إلهی بک و بهم وجیهاً فی الدنیا و الآخره و من المقربین فانّی قد رضیت بذلک منک تحفه و کرامه فانه لا تحفه و لا کرامه أفضل من رضوانک و التّنعّم فی دارک مع اولیائک و أهل طاعتک اللهم اکرمنی بولایتک و احشرنی فی زمره أهل ولایتک اللهم اجعلنی فی ودایعک التی لا تضیع و لا تردّنی خائبا بحقّک و حقّ من أوجبت حقّه علیک و أسئلک أن تصلی علی محمد و آل محمد و تعجّل فرج آل محمد و فرجی معهم و فرج کل مؤمن و مؤمنه برحمتک یا أرحم الراحمین»[1]؛ بار خدایا من از کارهایم عملی که بر آن تکیه کنم و به وسیله‌ی آن به سوی تو تقرب جویم نمی‌یابم که از ولایت تو و ولایت (دوستی و پیروی) فرستاده‌ات و خاندان پاک فرستاده‌ات ـ که درود تو بر او و آنان باد ـ بهتر باشد، خدایا من به درگاه تو به محمد و آل محمد تقرب می‌جویم و به آنها به سوی تو روی می‌آورم پس مرا نزد خود ای خدای من به حق خودت و به حق آنها در دنیا و آخرت با قدر و منزلت قرار ده و از نزدیکان درگاهت به شمار آور، که به درستی من راضیم که آن را از تو هدیه و گرامی داشتی بگیرم، چون که هیچ تحفه و گرامی داشتی بهتر از رضا و خشنودی تو و برخورداری از نعمت‌ها در سرای (ابدی) تو با دوستان و اهل اطاعتت نیست. خداوندا مرا به ولایت خویش گرامی بدار، و در شمار اهل ولایتت محشور گردان. خدایا مرا در بین سپرده‌های خودت که گم نمی‌شوند قرار ده و مرا نا امید بر مگردان به حق خودت و حق هر آن که حقش را بر خودت واجب دانسته‌ای، و از تو می‌خواهم که بر محمد و آل محمد درود فرستی و فرج آل محمد را زودتر برسانی و گشایش کار مرا با آنها تعجیل فرمایی، و نیز فرج هر مؤمن و مؤمنه را زودتر بیاوری، به مهربانیت ای مهربان‌ترین مهربانان.
شب دوازهم ماه رمضان
و شاهد بر اهتمام به آن دعایی است که در کتاب مزبور یاد شده که: «اللهم إنی أسئلک بمعاقد العزّ من عرشک و منتهی الرحمه من کتابک و باسمک الأعظم و کلماتک التّامّه الّتی لا یجاوز هنّ برّ ولا فاجر فانّک لا تبید و لا تنفد أن تصلی علی محمد و آل محمد و تقبّل منّی و من جمیع المؤمنین و المؤمنات صیام شهر رمضان و قیامه و تفکّ رقابنا من النار، اللهم صل علی محمد و آل محمد و اجعل قلبی بارّا و عملی سارّا و رزقی دارّاً و حوض نبیک علیه و آله السلام لی قرارا و مستقرا و تعجّل فرج آل محمد فی عافیه یا أرحم الراحمین»[2]؛ خدایا من از تو درخواست می‌کنم به پایگاه‌های عزت از عرش تو، و اوج رحمت از کتاب تو، و به اسم أعظم تو، و کلمات تمام یافته‌ات که هیچ نیک و بدی از حوزه‌ی آنها بیرون نیست، که به درستی تو را نیستی و پایانی نمی‌باشد، این که بر محمد وآل محمد درود فرستی، و از من و تمام مردان و زنان با ایمان روزه‌ی ماه رمضان و شب زنده‌داری‌های آن را بپذیری، و ما را از آتش دوزخ برهانی، خداوندا بر محمد و آل محمد درود فرست و دل مرا نیک و کارم را خشنود کننده و روزیم را پیوسته و فراخ گردان، و حوض پیغمبرت ـ که بر او و خاندانش سلام باد ـ را قرارگاه من ساز و در کنار آن مرا مستقر فرمای و گشایش امر آل محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را با عافیت زودتر برسان ای مهربانترین مهربانان.
روز سیزدهم ماه رمضان
دعای آن چنین است: «اللهم انّی ادینک بطاعتک و ولایتک و ولایه محمد نبیک صلی الله علیه و آله و سلم و ولایه امیر المؤمنین علیه السلام حبیب نبیّک و ولایه الحسن و الحسین سبطی نبیک و سیّدی شباب اهل جنّتک و ادینک یا رب بولایه علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و سیدی و مولای صاحب الزمان ادینک یا رب بطاعتهم و ولایتهم و بالتسلیم بما فضّلتهم راضیاً غیر منکر و لا مستکبر (متکبّر) علی (معنی) ما انزلت فی کتابک اللهم صل علی محمد و آل محمد و ادفع عن ولیک و خلیفتک و لسانک و القائم بقسطک و المعظم لحرمتک و المعبّر عنک و الناطق بحکمک و عینک الناظره و اذنک السامعه و شاهد عبادک و حجّتک علی خلقک و المجاهد فی سبیلک و المجتهد فی طاعتک و اجعله فی ودیعتک التی لا تضیع و أیّده بجندک الغالب و أعنه و اعن عنه و اجعلنی و والدیّ و ما ولدا و ولدی من الذین ینصرونه و ینتصرون به فی الدنیا و الآخره اشعب به صدعنا و ارتق به فتقنا اللهم امت به الجور و دمدم بمن نصب له و اقصم رئوس الضلاله حتی لا تدع علی الارض منهم دیّاراً؛ بارالها من تو را دینداری می‌کنم با اطاعتت و ولایتت و ولایت محمد پیامبرت ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و ولایت امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ دوست پیامبرت و ولایت حسن و حسین دو نواده‌ی پیامبرت و دو آقای جوانان اهل بهشتت، و تو را دینداری می‌کنم ای پروردگار به ولایت علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و آقا و مولایم صاحب الزمان، دینداریت می‌کنم ای پروردگار به اطاعت و ولایت ایشان و تسلیم بودن به آنچه آنان را برتری داده‌ای با خشنودی بدون این که منکر باشم یا تکبر ورزم، به همان گونه که در کتابت نازل فرموده‌ای. بارالها بر محمد و آل محمد درود فرست و از ولی و خلیفه و زبان گویایت و بپا خاسته (برای اجرای) دادگریت و تعظیم کننده‌ی حرمتت و بازگو کننده‌ی از سوی تو، گوینده‌ی حکم تو و چشم بیننده و گوش شنونده‌ی تو و گواه بندگانت و حجت تو بر خلقت و جهادگر در راهت و تلاشگر در طاعتت هر گونه بلا را دفع کن و او را در امانت گم ناشدنی خویش قرار ده و به سپاهیان پیروزت تأیید فرمای و او را یاری نموده و از او حمایت کن و مرا و والدینم و آنچه متولد کرده‌‌اند و فرزندانم را از کسانی قرار ده که او را یاری می‌کنند، و به او یاری می‌گیرند در دنیا و آخرت، پراکندگیمان را به او فراهم آور، و جدایی‌های ما را به او منسجم گردان، ای خدا به (ظهور) او ستم را بمیران، و هر کس با او بستیزد نابودش ساز، و سران گمراهی را پشت بشکن تا این که احدی از آنها را روی زمین به جای نگذرای.
روز هیجدهم و شب نوزدهم از همان ماه
و اهتمام به این دعا در آن مواقع از ملاحظه‌ی دعاهای وارد شده‌ی منقول در اقبال به دست می‌آید، و خداوند در هر حال یاری کننده است.
روز بیست و یکم همان ماه
به ویژه پس از انجام نماز صبح، و بر این معنی دلالت می‌کند آنچه سید أجل علی بن طاووس در کتاب اقبال به سند خود از حمّاد بن عثمان آورده که گفت: شب بیست و یکم ماه رمضان بر حضرت ابی عبدالله (امام صادق ـ علیه السلام ـ ) وارد شدم، آن حضرت به من فرمود: ای حمّاد غسل کرده‌ای؟ عرض کردم: آری فدایت شوم، پس حصیری خواست سپس فرمود: نزدیک من بیا و نماز بگزار، و پیوسته نماز می‌خواند و من در کنارش نماز می‌گزاردم تا این که از همه‌ی نمازهایمان فراغت یافتیم، آن گاه به دعا کردن پرداخت و من بر دعایش آمین می‌گفتم تا این که سپیده دم فرا رسید. پس آن جناب اذان و اقامه گفت و بعضی از غلامان خود را فرا خواند، ما پشت سرش قرار گرفتیم، جلو ایستاد و نماز صبح را به جای آورد، در رکعت اول سوره فاتحه الکتاب و انا انزلناه فی لیله القدر، و در رکعت دوم فاتحه الکتاب و قل هو الله احد را قرائت کرد.[1] اقبال الاعمال، ص133.
[2] . اقبال الاعمال، ص141.
@#@ و چون از تسبیح و تحمید و تقدیس و ثنای خدای تعالی فراغت یافتیم، و بر رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ درود فرستادیم و برای تمام مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات اولین و آخرین دعا کردیم، آن حضرت به سجاده افتاد ساعتی طولانی جز نفس کشیدن چیزی از او نمی‌شنیدیم، سپس شنیدم که می‌گفت: «لا اله الا أنت مقلّب القلوب و الأبصار لا اله إلا انت خالق الخلق بلا حاجه فیک إلیهم لا اله إلا انت مبدیء الخلق لا ینقص من ملکک شیء لا اله إلا انت باعث من فی القبور لا اله إلا انت مدبّر الأمور لا اله إلا انت دیّان الدّین و جبّار الجبابره لا اله إلاّ انت مجری الماء فی الصخره الصّمّاء لا اله إلاّ انت مجری الماء فی النّبات لا اله إلا انت مکوّن طعم الثّمار لا اله إلا انت محصی عدد القطر و ما تحمله السّحاب لا اله إلا انت محصی عدد ما تجری به الرّیاح فی الهواء لا اله إلا انت محصی ما فی البحار من رطب و یابس لا اله إلا انت محصی ما یدبّ فی ظلمات البحار و فی أطباق الثّری أسألک باسمک الذی سمّیت به نفسک، او استأثرت به فی علم الغیب عندک و أسألک بکل اسم سمّاک به أحد من خلقک من نبیّ أو صدًیق أو شهید أو أحد من ملائکتک و أسئلک باسمک الذی إذا دعیت به أجبت و إذا سئلت به أعطیت و أسئلک بحقک علی محمد و أهل بیته صلواتک علیهم و برکاتک و بحقهم الذی أوجبته علی نفسک و أنلتهم به فضلک أن تصلی علی محمد عبدک و رسولک الداعی إلیک بإذنک و سراجک الساطع بین عبادک فی أرضک و سمائک و جعلته رحمه للعالمین و نورا إستضاء به المؤمنین فبشّرنا بجزیل ثوابک و أنذرنا الألیم من عذابک أشهد أنّه قد جاء بالحق من عند الحقّ و صدّق المرسلین و أشهد أنّ الذین کذّبوه ذائقوا العذاب الألیم أسئلک یا الله یا الله یا الله یا ربّاه یا ربّاه یا ربّاه یا سیّدی یا سیّدی یا سیّدی یا مولای یا مولای یا مولای أسئلک فی هذه الغداه أن تصلّی علی محمد و آله و آل محمد و أن تجعلنی من أوفر عبادک و سائلیک نصیباً و أن تمنّ علیّ بفکاک رقبتی من النار یا أرحم الراحمین و أسئلک بجمیع ما سألتک و مالم أسئلک من عظیم جلالک ما لو علمته لسئلتک به أن تصلی علی محمد و أهل بیته و أن تأذن لفرج من بفرجه فرج أولیائک و أصفیائک من خلقک و به تبید الظالمین و تهلکمهم عجل ذلک یا ربّ العالمین و اعطنی سؤلی یا ذا الجلال و الاکرام فی جمیع ما سئلتک لعاجل الدّنیا واجل الآخره یا من هو أقرب إلیّ من حبل الورید أقلنی عثرتی و أقلبنی بقضاء حوائجی یا خالقی و یا رازقی و یا باعثی و یا محیی عظامی و هی رمیم صل علی محمد و آل محمد و استجب لی دعائی یا أرحم الراحمین»؛ هیچ معبود حقی جز تو نیست دگرگون کننده دلها و دیده‌هایی، هیچ خدایی جز تو نیست آفریننده‌ی خلق بی‌آنکه نیازی در تو به آنها باشد، هیچ خدایی جز تو نیست آغازگر آفرینش، از ملک تو چیزی کاسته نمی‌شود، هیچ معبود حقی جز تو نیست برانگیزنده‌ی هر آن که در گورها است، هیچ معبود حقی جز تو نیست تدبیر کننده‌ی امور (هستی)، هیچ معبود حقی جز تو نیست جزا دهنده و درهم کوبنده‌ی ستمگران، هیچ معبود حقی جز تو نیست روان کننده‌ی آب در سنگ سخت، هیچ معبود حقی جز تو نیست جاری کننده‌ی آب در (میان) گیاهان، هیچ معبود حقی جز تو نیست چگونگی دهنده‌ی مزه‌ی میوه‌ها، هیچ معبود حقی جز تو نیست آگاه به تعداد قطره‌ها و آنچه ابرها حمل می‌کنند، هیچ معبود حقی جز تو نیست آگاه به شماره‌ی آنچه بادها در هوا می‌پراکنند، هیچ معبود حقی جز تو نیست دانای به شماره‌ی آنچه در دریاها از تر و خشک هست، هیچ معبود حقی جز تو نیست شمارش کننده‌ی هر جنبنده‌ای که در تاریکی‌های دریاها و در طبقات خاک هست. از تو می‌خواهم به اسم تو که خودت را به آن نامیده‌ای یا در عمل غیب خویش آن را به خود اختصاص داده‌ای، و تو را می‌خوانم به هر اسمی که احدی از خلقت تو را به آن نامید پیغمبر یا صدیق یا شهیدی یا کسی از فرشتگانت، و تو را می‌خوانم به آن نامی که هرگاه به آن خوانده شوی اجابت می‌کنی و چون به آن سئوال گردی می‌بخشی و از تو می‌خواهم به حق تو بر محمد و اهل بیت او ـ که درودها و برکاتت بر آنها باد ـ و به حق آنها که بر خودت آن را واجب ساخته‌ای، و به سبب آن ایشان را به فضل خویش نایل فرموده‌ای، این که درود فرستی بر محمد بنده‌ات و فرستاده‌ات دعوت کننده به فرمان تو به سوی تو، و چراغ درخشان تو در بین بندگانت در زمن و آسمانت، و او را رحمت برای عالمیان، و نوری برای روشنایی گرفتن مؤمنان قرار دادی، پس به پاداش فراوانت ما را مژده داد، و از عذاب دردناکت ما را ترسانید، گواهی می‌دهم که او حق را از طرف حق آورد و فرستادگانت را تصدیق نمود، و شهادت می‌دهم که آنهایی که او را تکذیب کردند عذاب دردناک را خواهند چشید. از تو می‌خواهم ای الله ای الله ای الله، ای پروردگار ای پروردگار ای پروردگار ای آقای من ای آقای من ای آقای من ای مولای من ای مولای من ای مولای من، در این صبحگاه از تو می‌خواهم که بر محمد و ‌آل او درود فرستی و مرا از پر قسمت‌ترین بندگان و درخواست کنندگانت قرار دهی، و بر من منت نهی که گردنم را از آتش دوزخ برهانی ای مهربان‌ترین مهربانان. و از تو می‌خواهم به تمام آنچه از تو سئوال نمودم و آنچه از تو نپرسیدم از جلالت عظیم تو که اگر آن را می‌دانستم به آن از تو درخواست می‌کردم این که بر محمد و خاندان او درود فرستی، فرج کسی را که به فرج او دوستان و برگزیدگان از خلقت گشایش یابند را اجازه فرمایی، و به (دست) او ستمگران را نابود و هلاک گردانی، زودتر آن را برسان ای پروردگار عالمیان، و درخواستم را به من عطا کن ای صاحب جلال و بزرگواری، آن چه را درخواست نمودم برای دنیای نزدیک و آخرت پس از این به من عنایت کن، ای آن که از رگ گردن به من نزدیکتری، لغزشم را جبران کن، و با برآورده شدن حاجاتم مرا از درگاهت باز گردان، ای آفریدگار من ای روزی دهنده به من. ای برانگیزاننده‌ی من ای آنکه استخوان‌های پوسیده‌ام را زنده خواهی کرد بر محمد و آل محمد درود فرست و دعایم را به اجابت برسان ای مهربان‌ترین مهربانان.
هنگامی که از دعا فراغت یافت سر برداشت، عرضه داشت: فدایت گردم تو دعا می‌کنی برای فرج کسی که به فرج او برگزیدگان و اولیای خداوند گشایش یابند آیا تو خود آن کس نیستی؟ فرمود: نه. آن شخص قائم آل محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است. گفتم: آیا برای خروج او نشانه‌ای هست؟ فرمود: آری؛ کسوف خورشید هنگام بر آمدنش دو سوم ساعت از روز گذشته، و خسوف ماه شب بیست و سوم، و فتنه‌ای که بر اهل مصر سایه‌ی بلا افکند و قطع شدن رود نیل، به آنچه برایت بیان نموده بسنده کن، و شب و روزت را در انتظار مولایت باش، که خداوند هر روز در کاری است، و هیچ کاری از کار دیگر او را باز ندارد. او الله پروردگار عالمیان است، و نگهداری دوستانش به او می‌باشد و آنها نسبت به او بیمناکند.[1] [1] . اقبال الاعمال، ص300 ـ 201.
ره توشه مهدی یاوران، ص255

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید