مولی مقدس اردبیلی و سال قحط

مولی مقدس اردبیلی و سال قحط

سید نعمت الله جزائری دانشمند جلیل شاگرد مولی مقدس اردبیلی می گوید در سال قحط مولی آنچه خوراکی از گندم و غیره داشت با فقرا تقسیم می کرد و از برای خانواده خود نیز یک سهم مانند هر یک از فقرا باقی می گذاشت، تا اینکه در یکی از روزها زوجه اش آشفته شد و بر اینکار مولی اعتراض نمود که شما رعایت بچه های خود را نمی کنید تا به مردم محتاج نشوند و هر چه دارید با فقرا تقسیم می نمائید.
مولی برای این اعتراض از منزل کناره گرفت و در مسجد کوفه اعتکاف (سه شبانه روز در مسجد جامع به عبادت گذران) کرد. روز دوم اعتکاف مردی درب منزل مولی آمد و چند بار گندم و آرد خیلی خوب بر ایشان آورد و گفت مولی فرستاده. پس از بازگشت مولی زوجه اش گفت این گندمی که فرستاده بودید بسیار خوب بود. مولی از این پیش آمد سپاسگزاری و شکر کرد، گفت چنین مرد عربی را هیچ ندیده ام و اطلاعی از او ندارم و نه من گندم فرستاده ام.(4)
نیست همدردی که بردارد ز دل بار کسی – در جهان هرگز نیفتد با کسی کار کسی
هیچکس هرگز نمی سوزد چراغش تا به صبح – خوش مخند ای صبح صادق بر شب تار کسی
با توکل هر چه می خواهی ز حق بنما طلب – گردن خود کج مکن ای گل مشو خار کسی
از برای حق هر آنکاری که کردی بی ریا – هست مقبول خدا و نیست لازم به گفتار کسی
مکه رفتن دل به دست آوردن خلقست و بس – سودمند آنکس که می گردد خریدار کسی


4) روضات الجنات، ص 73.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید