هشام بن حکم که بود؟!

هشام بن حکم که بود؟!

امام صادق علیه السلام در طول حیات مبارکشان شاگردان بسیاری را تربیت کرده اند. هشام بن حکم یکی از اصحاب دانشمند ایشان بوده است که در زمان خود یکی از اصلی ترین شخصیت های شیعه به شمار می رفته است.

امام صادق و هشام بن حکم

جعفر بن محمد بن علی بن حسین معروف به امام صادق، امام ششم شیعیان. پدرش امام باقر و مادرش ام فروه است. آن حضرت در سال ۱۴۸ قمری به وسیله منصور عباسی مسموم و شهید و در قبرستان بقیع دفن شد.

هشام بن حَکَم متکلم شیعی قرن دوم قمری و از اصحاب امام صادق و امام کاظم(علیهما السلام) . بسیاری از دانشمندان شیعه و اهل سنت او را به لحاظ علمی ستوده اند. وجود روایاتی از امامان شیعه در مدح هشام و حضور هشام در جلسات علمی یحیی بن خالد برمکی به عنوان رئیس انجمن یا ناظر و داور، و دریافت هدیه از جانب هارون الرشید را گواه این مدعا دانسته اند.
ولادت هشام بن حکم

تاریخ ولادت هشام بن حکم بطور دقیق معلوم نیست و در این خصوص تصریحی در هیچیک از کتب دیده نشده ولی از شواهد و قرائن تاریخ میتوان حدس زد که ولادتش در اوائل قرن دوم هجری بوده.
یکی از شواهد و قرائن اینست که «هشام بن الحکم» با «عمروبن عبید بصری» که از رؤسای معتزله بوده و بسال 144 هجری در گذشته است مناظره یی داشته. اگر فرض کنیم که آن مناظره در همان سال درگذشت «عمروبن عبید» بوده باید فرض کنیم که «هشام» در آن سال از نظر رشد فکری قابل مناظره با رئیس معروف معتزله، بوده، و این فرض طبعاً مقتضی است که لااقل سنتش کمتر از بیست سال نباشد، بنابراین میتوان گفت که ولادتش در سال 124 هجری بوده است
ولی شاهد و قرینه ی تاریخی دیگر اقتضا میکند که ولادتش قبل از این سال باشد و آن اینست که این ندیم در فهرست او را قبل از تشرف بمکتب ولایت از اصحاب «جهم بن صفوان» معرفی کرده. و در تاریخ، کشته شدن جهم بن صفوان در ترمذ بسال 128 ثبت شده. چنانچه تعبیر این ندیم از هشام بعنوان یکی از اصحاب درست باشد لااقل باید پانزده سال داشته باشد تا قابل باشد که او را در ردیف اصحاب بشمرند. بنابراین، بر فرض اینکه ابتدای آشنائی و صحابت هشام بن الحکم را با جهم بن صفوان در همان سال کشته شدن وی بدانیم باید در سال 113 متولد شده باشد.
امام صادق علیه السلام در طول حیات مبارکشان شاگردان بسیاری را تربیت کرده اند. هشام بن حکم یکی از اصحاب دانشمند ایشان بوده است که در زمان خود یکی از اصلی ترین شخصیت های شیعه به شمار می رفته است.
قرن شکوفایی

در سال 132 هجری، رژیم خودکامه و ستمگر بنی امیه، پس از 91 سال حکومت، سرانجام در آستانه ی سقوط قرار گرفت و با کشته شدن مروان بن محمد منقرض شد و حکمرانان عباسی حکومت استبدادی خویش را آغاز کردند. در چنین موقعیتی، که کشمکشهای سیاسی بنی امیه و بنی عباس به اوج خود رسیده بود، حضرت امام صادق (علیه السلام) با درایت خاص خویش نهضت علمی فرهنگی تشیع را طرح ریزی کرد و دانشگاه عالی جعفری را بنیان نهاد. امام، با استفاده از فرصت به دست آمده حوزه ی علمی با عظمتی تشکیل داد و در مدتی کوتاه علاقه مندان دانش معارف جعفری را پیرامون خود گرد آورد. آنان مشتاقانه به دانش اندوزی پرداختند و از گنجینه ی علوم آل محمد به قدر توانایی خویش بهره مند شدند. به گفته ی شیخ مفید (ره) چهار هزار تن از حوزه ی درسی آن حضرت استفاده کردند.

هشام، به عنوان یک پژوهشگر شیعی، سعی می کرد پرسشهای خود را با امام صادق در میان نهد و از آن حضرت پاسخ دریافت کند. داستان زیر بر درستی این سخن گواهی می دهد: روزی، ابن ابی العوجاء یکی از دانشمندان مخالف اسلام، پرسشی درباره ی تعدد زوجات مطرح کرد و گفت: قرآن از سویی در آیه ی سوم سوره نساء می گوید: «فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع فان خفتم الا تعدلوا فواحدهً؛ با زنان پاک مسلمان ازدواج کنید، با دو یا سه یا چهار زن؛ و اگر می ترسید میان آنها به عدالت رفتار نکنید، پس به یک همسر بسنده کنید.» از سوی دیگر در آیه ی 129 همین سوره می فرماید: «و لن تستطیعوا ان تعدلوا بین النساء و لو حرصتم؛ هرگز نمی توانید میان زنان به عدالت رفتار کنید، هر چند کوشش کنید.» با ضمیمه کردن آیه دوم به آیه اول درمی یابیم که ثعدد زوجات در اسلام ممنوع است؛ زیرا تعدد زوجات مشروط به عدالت است و عدالت هم ممکن نیست. پس تعدد زوجات در اسلام حرام است. هشام از پاسخ باز ماند. پس از ابن ابی العوجاء فرصت خواست و برای گرفتن پاسخ به مدینه شتافت. هشام سخن ابن ابی العوجاء را برای حضرت باز گفت. امام فرمود: منظور از عدالت در آیه سوم سوره نساء، عدالت در نفقه و رعایت حقوق همسری و طرز رفتار و کردار است؛ و مراد از عدالت در آیه ی 129 این سوره عدالت در تمایلات قلبی است. بنابراین تعدد زوجات در اسلام حرام نیست و با شرایطی جایز است. هشام از سفر برگشت و پاسخ را در اختیار ابن ابی العوجاء قرار داد. او سوگند یاد کرد که این پاسخ از تو (هشام) نیست. هشام این گونه برای کسب علم و معارف اسلام تلاش می کرد. امام صادق نیز متقابلاً هشام را از کوثر زلال ولایت سیراب می ساخت. امام در برابر پرسشهای هشام، با بردباری پاسخ می داد و قانعش می ساخت. نمونه هایی از این پرسش و پاسخها در کتابهای توحید صدوق و علل الشرایع دیده می شود.

منابع:
1.هشام بن حکم از اصحاب امام صادق
2.سایت راسخون
3.دانشنامه اهل بیت
4.حوزه دات نت

فرآوری: محمد باعزم –  تبیان

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید