در زمان ما انواع بیماریها افزایش یافته، از طرفی در روایات آمده که گناهان اگر افزایش یابد و متنوع شود، دردها و بیماریهای تازه ای پدید می آید؛ چرا ما به جای سعی علمی در طبابت، سعی در ترک گناهان نمیکنیم؟
مقدمه
تحقیقات و گزارشها نشان میدهد که در دهههای اخیر بیماریهای جسمی و روانی به صورت چشمگیری افزایش یافته و هر روز بیماریهای کشف میگردد. یا افراد به بیماریهای ناشناختهای مبتلا میشوند.[1]
در روایات آمده هرگاه گناهان افزایش یابد و متنوع شود، دردها و بیماریها افزیش مییابد و خداوند آنها را به بلاهای تازهای مبتلا میکند. امام رضا ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «بلاهای نو نتیجه گناهان نو هستند»، «کُلّما احدَثَ العبادُ منَ الذّنوب ما لم یکونوا یعملون، احدثَ الله لهم من البلاء ما لم یکونوا یعرفون»؛[2] هر گاه بندگان گناهان تازهای را که سابقه نداشته، انجام دهند، خدا بر آنها بلاها (و دردهای) تازهای را که سابقه نداشته ایجاد مینماید.
گناه و مرض
مطلب بالا اگر چه درستند؛ امّا چنین استنباطی درست نیست که اگر گناه باعث ایجاد دردها و بیماریهای جدید میشود، پس باید برای درمان هر نوع درد و بیماری، به جای سعی علمی در طبابت و مراجعه به پزشک، کاری کنیم که از گناهان دست برداریم. هر چند دست برداشتن از گناه به هر حال لازم و ضروری است؛ امّا نمیتواند ما را از مراجعه به پزشک بینیاز کند. فرض کنیم که در جهان هیچ گناهی انجام نشود و هیچ فرد گناهکاری وجود نداشته باشد، باز هم درد و بیماری وجود خواهد داشت و از مراجعه به پزشک و مصرف دارو بینیاز نخواهیم شد، با آنکه ممکن است فراوانی بیماریها به حداقل خود رسد.[3]برخی بیماری ها نتیجه گناهان است وبرخی مربوط به علل دیگر.
سرّ مطلب در این است که پیدایش همه دردها و بیماریها که ناشی از گناه نیست، و از روایات هم چنین مطلبی استفاده نمیشود بلکه یک سری از بیماریها در اثر عوامل ژنتیکی، نارسایی و مشکلات دوران پیش از تولد، عوامل محیطی و تصادفات و حوادث طبیعی به وجود میآید. برای درمان این گونه بیماریها باید به پزشک مراجعه کرد.
اگر چنین نتیجهگیری درست میبود، باید افرادی که گناه نمیکنند و معصوم هستند، هیچگاه به درد و بیماری مبتلا نشوند، در حالی که میبینیم حتی پیامبران و ائمه معصومین ـ علیهم السّلام ـ نیز مریض میشدند و به پزشک مراجعه مینمودند و دارو مصرف میکردند. بد نیست به یک مورد اشاره شود. در حدیثی آمده است که حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ بیمار شده بود، بنیاسراییل به عیادت او رفتند و بیماری او را تشخیص دادند و به او گفتند اگر از فلان دارو استفاده کنی، بهبود خواهی یافت. موسی ـ علیه السّلام ـ در پاسخ گفت: من از هیچ دارویی استفاده نمیکنم تا خداوند بدون دارو مرا شفا دهد، ولی بیماریاش طولانی شد. باز به او پیشنهاد نمودند که دارو مصرف کند، ولی حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ امتناع ورزید، بیماریاش ادامه یافت، سرانجام خداوند به او وحی فرستاد و فرمود: «و عزّتی و جلالی لا ابُرئتُک حتّی تتداوی بما ذکروه لکَ»؛[4] به عزت و جلالم سوگند که بهبودی به تو نمیدهم مگر اینکه از دارویی که گفتهاند، استفاده کنی. موسی ـ علیه السّلام ـ دستور داد آن دارو را برای او بیاورند و از آن استفاده کرد و بهبود یافت. در این هنگام در دل موسی ـ علیه السّلام ـ وسوسهای پیدا شد (شاید وسوسهاش این بود که چرا خداوند با دعا و توکل و راز و نیاز مرا شفا نداد؟) در این هنگام خداوند به او وحی فرستاد: «اردتَ اَن حکمتی بتوکّلکَ علی، فمن اودع العقاقیز منافع الاشیاءِ غیری؟»[5] تو میخواهی با توکل و دعای خود حکمت و سنّت مرا که درمان بیماری از طریق مصرف دارو است، باطل کنی؟ مگر منافع و آثار داروها را کسی غیر از من در آنها قرار داده است؟
توسعه بیماری ها صرفاً معلول گناهان نیستند؛ بلکه گناه یکی از عوامل ایجاد بیماری ها خواهد بود؛ زیرا در سیستم جهان ماده که عناصر طبیعی، آنرا تشکیل می دهند، همواره با هم در تضادند و هر گاه از حالت عادی و طبیعی خارج شوند ایجاد بیماری می کنند؛ مثلاً اگر درجه حرارت طبیعی بدون افزایش یابد، تب ایجاد می شود اگر دهان خود را مسواک نزنیم غذاهایی که لای دندان ها می ماند سبب پوسیدگی آنها می شود و… بعضی از بیماری ها را هم خود انسان ها تولید می کنند مثل به کارگیری سلاح های شیمیای که آثار مخربی بر دستگاه تنفسی و پوست انسان می گذارند کسی که قربانی این سلاح ها می شود که گناهی نکرده؛ بلکه مغلوب هوای دیگران شده است؛ بنابراین علم پزشکی لازم و ضروری زندگی بشر است و ما نیز با گناه نکردن خود سبب ایجاد آن بیماری هایی نمی شویم که در اثر گناه به وجود می آید.
نتیجهگیری:
ترک گناه به هر حال لازم و ضروری است. انسان برای خودسازی و تقرب به خداوند باید از گناهان دست بردارد و راه عبادت و معنویت را در پیش گیرد، ترک گناه باعث سلامت روانی انسان میشود و از بسیاری دردها و بیماریهای جسمی و روانی پیشگیری میکند. در عین حال، به هنگام بیماریها و دردها از مراجعه به پزشک و درمانهای طبی نیز نباید غافل شد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مجموعه مقالات، اسلام و بهداشت روان، دفتر نشر معارف، چ اول، 1382.
2. ابوالقاسم حسینی، اصول بهداشت روانی، انتشارات دانشگاه مشهد، چ اول، 1360.
پی نوشت ها:
[1] . درویزه، ابوالفضل، ایدز و ریشهیابی بحرانهای اخلاقی در غرب، انتشارات دانشگاه گیلان، چاپ اول، 1375، ص 10 ـ 51.
[2] . اصفهانی، محمد نصر، اخلاق دینی در اندیشه شیعی، انتشارات نهاوندی، چاپ اول، 1378، ص 340.
[3] . مراجعه شود به: نورمن شیلی، شفای الهی، ترجمه داود معظمی، نشر دریچه، چاپ اول، 1380، ص 101 ـ 112.
[4] . فیض کاشانی، محسن، المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، دفتر انتشارات اسلامی، 1340، ج 7، ص 432.
[5] .همان.