ریشه ها و علل تنبلی و اهمال گری در پرداختن به واجبات و ترک محرمات دینی چیست و چگونه می توان شوق عبادت و نیایش را در افراد ایجاد نمود؟
چرا عدّه ای کار امروز را به فردا می سپارند؟ چرا بسیاری از کارها، چه اعمال مذهبی و چه رفتارهای غیر دینی (امور روزمره زندگی) همیشه با تأخیر زیاد همراه است؟ در این بحث مختصر، ابتدا اهمال کاری را تعریف کرده، سپس آثار و پیامدهای آن را ذکر نموده، به ریشه ها و عوامل آن نیز می پردازیم.
تعریف اهمال کاری:
اهمال کاری به تأخیر انداختن کاری است، (بدون علت) که شخص تصمیم به انجام آن گرفته است. جوهره این الگوی رفتاری نادرست وصفت زیان آور، «تعویق انداختن، تعلل ورزیدن، سبک گرفتن، سهل انگاری در کارها» و عدم انجام به موقع تصمیمات، می باشد.[1]
اهمال کاران چهار گروه هستند:
1. برخی از آنان هیچ توجیهی برای رفتار مسامحه آمیز خود ندارند، از اینگونه رفتار غلط خود غافل هستند.[2]
2. برخی دیگر، به این رفتار خود اعتراف دارند، ولی به زشتی و آثار منفی و زیان بار آن پی نبرده اند. لذا در فکر اصلاح خود نیستند.[3]
3. گروه دیگر به این نارسایی اخلاقی و روانی خود توجه دارند و خود را ملامت می کنند و دنبالِ درمان خود نیز هستند.
4. گروه دیگر با آوردن عذر و بهانه، خطای خود را منطقی جلوه می دهند و سعی در توجیه کردن بر می آیند و این شیوه آنها به صورت عادت همیشگی بر می آید و از عواقب وخیم آن غافل می شوند.[4]
پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ می فرمایند: «از امروز و فردا کردن بر حذر باش» و «ارزش زمان را بدان و حقّ آن را ادا کن، اگر برای تو فردایی باشد، فردا نیز چون امروز قدرشناس خواهی بود».[5]
ریشه های اهمال کاری:
1. درونی: مربوط به بینش و روان خود شخصِ اهمال کار و تنبل است. عواملی مثل خود کم بینی، توقّع بش از حدّ از خود، اشتیاق به لذّت جویی کوتاه مدّت و عدم قاطعیت و اضطراب، وسوسه ها، شبهات بدون جواب، ضعف بینش نسبت به مسأله و پیامدهای مثبت و منفی آن و … .
2. عواملی که در ارتباط با دیگران و یا محیط اطراف، خود را نشان می دهند، مثل نارضایتی از وضع موجود، نگرش منفی به کار و شغل و مصاحبت با افراد اهمال کار، ناکامی های متعدد، تربیت مستبدانه و … .[6]
عوامل اهمال کاری و راه های درمان:
1. فقدان قاطعیّت:[7]
بسیاری از افراد به دلیل نداشتن قاطعیت و استقلال در گرفتنِ تصمیم و انجام به موقع آن، دچار تساهل و تسامح افراطی هستند. آنها از نه گفتن به دیگران وحشت دارند. برای اینکه دیگران را ناراحت نکنند، بدون هیچ ضرورتی، برنامه های خود را به هم می زنند. مثال: کسی در یک مجلسی که کار حرام انجام می دهند (غیبت)، نهی از منکر نمی کند، بخاط اینکه می ترسد، آنها از او ناراحت شوند. لذا نباید خود را ملزم و مقیّد به قبول و تبعیّت سخن دیگران نمود، بلکه باید به تشخیص خود عمل نمایید. در تصمیم درست و منطقی و عاقلانه گرفتن، دچار تردید نشوید و با اراده قوی، تصمیم قاطع گرفته و به آن عمل نمایید.
2. عدم اعتماد به نفس و احساس خود کم بینی:
نباید در خود احساس یأس، درماندگی و ناامیدی کرد. با یک یا چند بار شکست خوردن، خود را کوچک نشمارید و دوباره تصمیم جدی بگیرید. کسی که از خود توقع دارد، کاری را به شکل مطلوب انجام دهد و چون به نتیجه دلخواه نمی رسد، احساس ضعف و خود کم بینی می کند و اعتماد به نفس را از دست می دهد. مثلاًَ اگر یک روز نماز صبح او قضا شود، نباید با خود بگوید که من دیگر آدم درستی نخواهم شد و دچار سستی شده دیگر به نماز اهمیّت ندهد؛ بلکه باید با این سستی خود، منطقی و عاقلانه برخورد کند. مثلاً به کسی سفارش نماید که او را به موقع برای نماز بیدار کنند و یا اینکه از ساعت زنگی استفاده کند.[8]
3. توقّع بیش از حدّ از خود داشتن:
نباید انسان پرتوقّعی بود. هرکس، توانایی و ظرفیّت های مخصوص به خود دارد و نباید خود را تماماً با دیگران مقایسه نمود. باید میزان توانمندی خود را شناخت و به همان اندازه از خود انتظار داشت.
4. نگرش غیر واقع بینانه نسبت به دیگران:
اگر تصوّر شود که دیگران بدون تلاش و زحمت، از روز اول، نماز اول وقت می خواندند، هیچ غیبت و دروغی نمی گفتند و … این پندار غلطی است و ما را در رسیدن به اهداف عالی، دچار مشکل می کند. این نگرش باعث دل سردی و ناکامی می شود.
راه درمان:
1. تعیین زمان:
برای انجام هر کار باید وقت معیّنی را مشخص کرد.[9] مثلاً برای اموال و منفعت کسب و درآمد، سال خمس تعیین کرد و در آن روز معیّن، به حساب اموال خود رسید و خمس آن را پرداخت نمود.
2. تعیین هدف:
باید هدف از کار و رفتار در زندگی (خصوصاً زندگی دینی) روشن باشد. افراد موفّق، کسانی هستند که پس از تعیین هدف، با عمل و پشتکار و جدّیت، با شادابی و نشاط به سمت هدف حرکت می کنند.
3. ایجاد انگیزه در انجام کار:
ایجاد انگیزه و عشق و معرفت نسبت به اعمال و رفتاری که قصد انجام آن را دارید.[10] باید حقیقت واجبات دینی و محرّمات را شناخت و بعد از معرفت نسبت به آن حکم دینی، باید انگیزه انجام یا ترک آن را، در خود تقویت نمود.
در نظر گرفتن ثواب و اجر دنیوی و اخروی اعمال دینی، در درجه اول، راهکار مناسبی برای تقویت انگیزه می باشد. در گام دوم باید به نعمت های عظیم الهی که سراپای وجود ما را فرا گرفته است، توجه کنیم و عبادات خود را از باب شکر نِعَم الهی انجام دهیم. کسانی که برای تشکر از نعمت های الهی عبادت می کنند، به خاطر عظمت محبوب، او را پرستش می کنند. این غریزه شکرگزاری و حق شناسی در فطرت همه انسانها وجود دارد ولی باید آن را تقویت نمود بهترین راه این است که روح حق شناسی و شکرگزاری را در خود تقویت کنیم. عبادت های خود را با نیت پاک و خالص، از باب شکر انجام دهیم. تشکر از صاحب نعمت یک حکم عقلی است. اقلّ مراتب شکر این است که نماز بخوانیم و در مقابل ولی نعمت خود سر به خاک گذاریم. عبادات ما تابع معرفت و همت ما می باشد. باید بکوشیم معرفت و شناخت خود را نسبت به واجبات و محرّمات افزایش دهیم.[11]
4. لذت جویی و راحت طلبی آنی را از خود دور کنیم.
بسیاری از اهمال کاری ها، نتیجه لذّت جوییِ آنی و خوشی زودگذر است. برای خوشی های زودگذر، در مجالس گناه شرکت می شود. در حالی که اگر به عواقب آن توجه داشته باشیم، خود را غرق در گناه نخواهیم کرد. البته در مسیر انجام واجبات و ترک محرّمات باید گام به گام قدم برداشت و نمی توان در یک مرحله، در انجام واجبات و ترک محرّمات موفق بود. درمان لذّت گرایی در کلامِ امام علی _ علیه السلام _ : «چه بسا ساعتی کامروایی، اندوه غصه طولانی و فراوانی را در پی آورد». «در تعجبم از آن کس که نتایج بدِ لذّت ها را می شناسد، ولی چگونه از آن دست نمی کشد و عفت به خرج نمی دهد»[12].
به دور از افراط و تفریط، عبادات را انجام دهید. امام حسن _ علیه السلام _ : «در انجام عبادت میانه رو باش و بر تو باد که تا حدّ توانِ خود، به عبادت استمرار ببخش». امام علی _ علیه السلام _ : «تنها نادان را می بینی که گاه تندروی و گاه کندروی می کند»[13].
رفتارهای مثبت دینی خود را تقویت کنید. برای رفتارهای غیر دینی، تنبیه مناسب در نظر بگیرید. نوع تنبیه به سلیقه افراد، بستگی دارد. مثل: صدقه دادن، کمک به مستمندان، به دوستان مهمانی دادن، تمیز کردن خانه، روزه گرفتن و … . بنابراین در مقابل هر سستی و اهمال کاری، خود را تنبیه کنید.[14]
راه رسیدن به شوق در عبادت و نیایش:
همه روزه مقداری از وقت خود را به تفکّر درباره صفات و آیات الهی و نعمت های خداوند، اختصاص دهید. کسب معرفت و ایجاد محبت قلبی، راه شناخت خداوند است و راه چشیدن لذتِ مناجات با حق، بی اعتنایی و عدم دلبستگی به لذّت های دنیوی است.[15]
برای اینکه با اشتیاق، عبادت کنیم:
باید محبت خدا در قلب جای گیرد، باید بهترین اوقات خود را به عبادت اختصاص دهیم. با پراکندگی حواس و عدم تمرکز، از عبادت بهره ای نخواهیم برد. با سستی و خستگی و عدم نشاط جسمی و روحی نمی توان نیایشیِ مشتاقانه انجام داد. انتخاب محل و مکان خلوت در تقویتِ حضورِ قلب به هنگام عبادت و ذکر و نیایش مؤثر است و اینگونه ارتباطِ با خداوند نیاز به تکرارِ توجه و استمرار اُنس و یاد الهی دارد که کم کم حلاوت و شیرینی عبادت در وجودمان حسّ خواهد شد.[16]
از جمله کارهایی که شوق به عبادت را زیاد می کند، همنشینی با عالمان وارسته و خواندن زندگی نامه عبادی آنها و شوق عبادت و راز و نیاز آنهاست.
کسی که عبادت را از سر وظیفه و تکلیف انجام می دهد و آن را با خستگی و کسالت بجا می آورد، شوق در او ایجاد نخواهد شد. کسانی که به دنبال این هستند که نیایش هایشان از سرِ شوق و محبت باشد، ابتدا باید به عظمت و کبریایی حضرت حق، به اندازه معرفت و شناخت و ظرفیت خود پی ببرند. در راه کسب این معرفت و فهیم عظمت الهی، مطالعه، تفکر و تعقل ضروری است. در مرتبه بعد در برابر عظمت الهی، به حقارت و ناچیزی خود پی ببرند و به آن اعتراف کنند. به نعمت های عظیم خداوند که سراپای وجود انسان ها را فرا گرفته است، توجّه کنند.[17] عبادت اگر به خاطر شکر نعم الهی باشد، باعثِ شوق و عشق در بنده مطیع خواهد شد.
ارزش معرفت و آگاهی:
با دادن آگاهی و معرفت و شناختن عظمت و شوکت الهی می توان در افراد انگیزه عبادت شائقانه و عاشقانه را فراهم کرد. با ایجاد زمینه های مناسب برای اندیشیدن و کسب معرفت می توان در انسان ها، ایجاد علاقه و انس به بندگی را فراهم نمود. نباید افراد با زور عبادت، دعا و نیایش بر خود یا دیگران تحمیل کنند؛ بلکه بهترین راه، ایجاد انگیزه، معرفت و بینش بندگی است که موجب عبادت بانشاط خواهد شد. با استفاده از تشویقات و ترغیبات به موقع و مناسب می توان عشق و علاقه را ایجاد کرد.[18]
عبادت عاشقانه:
در تمام عبادت ها، عنصر اساسی، عشق و شوق است. جوانان با توجه به قابلیت های ویژه به خوبی می توانند با تکرار، شناخت اوصاف خداوند، شناخت نعمت های دنیا و آخرت، یادآوری رحمت و محبت الهی به بندگان، «جام عشق» را با معرفت، آگاهی، تفکر و تعقّل سرکشند.[19]
پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ : «برترین مردم کسی است که به عبادت الهی عشق ورزد و با آن هم آغوش گردد و از عمق دل آن را دوست بدارد و پیکرش را در راه آن بکار گیرد»[20].
نکته مهم:
باید همیشه تشنگی خود را نسبت به عبادت حفظ نمود و این نیاز دارد که در انجام عبادات میانه رو بود. عبادت و دعای کم، امّا مداوم باعث می شود که همیشه با علاقه و تمایل، نیایش انجام داد.
امام علی _ علیه السلام _ : «مقدار کمی که بر آن مداومت داشته باشی، برتر است از مقدار زیادی که از آن خسته گردی»[21].
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مصباح . خودشناسی برای خودسازی . مؤسسه امام خمینی . چاپ اول . 1377 .
2. روانشناسی اهمال کاری (غلبه بر تعلل ورزیدن) . ترجمه : فرجاد . محمدعلی . رشد .چاپ اول . 1375 .
3. آقاتهرانی . مرتضی . اهمال کاری . مؤسسه امام خمینی . چاپ اول . 1383 .
پی نوشت ها:
[1] . آقاتهرانی . مرتضی . اهمال کاری . ص 16 . مؤسسه امام خمینی . چاپ اول . 1383 .
[2] . همان . ص 19 .
[3] . همان . ص 20 .
[4] . روانشناسی اهمال کاری . ترجمه : فرجاد . محمدعلی . رشد . چاپ اول . 1375 .
[5] . آقاتهرانی . اهمال کاری . ص 41 .
[6] . همان . ص 42 .
[7] . آقا تهرانی . اهمال کاری . ص 37 .
[8] . همان . ص 33 .
[9] . روانشناسی اهمال کاری . ص 162 . ترجمه : دکتر فرجاد . محمدعلی . رشد . چاپ اول . 1375 .
[10] . آقا تهرانی . اهمال کاری . ص 67 .
[11] . از بیانات استاد مصباح یزدی .
[12] . آقا تهرانی . اهمال کاری . ص 35 .
[13] . همان . ص 60 .
[14] . همان . ص 73 .
[15] . از بیانات استاد مصباح یزدی در درس اخلاق .
[16] . مصباح یزدی . محمدتقی . یاد او . ص 95 . مؤسسه امام خمینی . چاپ دوم . 1382 .
[17] . از بیانات استاد مصباح یزدی در دروس اخلاق .
[18] . خادمی کوشا . محمدعلی . جوان در پرتو اهل بیت _ علیهم السلام _ . ص 186 . قم . بوستان کتاب . 1382 .
[19] . همان . ص 190 .
[20] . همان . ص 190 .
[21] . همان . ص 191 .