چگونه با انجام بعضی عبادات آتش جهنم بر انسان حرام می شود؟ آیا با انجام گناه این حرمت آتش جهنم بر انسان از بین می رود؟

چگونه با انجام بعضی عبادات آتش جهنم بر انسان حرام می شود؟ آیا با انجام گناه این حرمت آتش جهنم بر انسان از بین می رود؟

چگونه با انجام بعضی عبادات آتش جهنم بر انسان حرام می شود؟ آیا با انجام گناه این حرمت آتش جهنم بر انسان از بین می رود؟

در پاسخ به این سوال لازم است سه مطلب را بیان کنیم.
1. آیا دلیلی داریم که با انجام بعضی عبادات آتش جهنم بر انسان حرام گردد؟
2. آیا حرمت آتش جهنم وابسته به این است که گناهی از انسان سر نزده باشد؟
3. به صورت کلی تأثیر و تأثّر متقابل گناه و عبادت چگونه است؟
مطلب اول: تردیدی نداریم که برخی از اعمال موجب می گردد آتش جهنم بر انسان حرام گردد. به عنوان نمونه در زیارت حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ منقول است که: رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود، بزودی پاره تن من در زمین خراسان مدفون گردد و هیچ مؤمنی زیارت نکند او را مگر آنکه حق تعالی بهشت را از برای او واجب گرداند و بدنش را بر آتش جهنم حرام گرداند.[1] در باب فضیلت آن امام همام چندین حدیث با همین مضمون بیان گردیده است، که بسیاری از آن احادیث صحیح السند می باشند.
در فضیلت زیارت حضرت فاطمه معصومه (س) نیز روایتی به همین مضمون داریم.[2] مطلب دوم: جواب این سؤال را نمی توان به صورت مطلق داد. به این معنا که موارد عبادات و اعمال عبادی با هم متفاوت هستند. در بعضی از آنها شرط هایی برای حرمت آتش جهنم ذکر شده. مثلاً در همین فضیلت زیارت امام رضا ـ علیه السّلام ـ دو شرط ذکر شده: 1. اینکه زائر مؤمن باشد 2. به حق امام ـ علیه السّلام ـ عارف باشد. این شرط در خود روایت نیست. اما در کلام امام جواد ـ علیه السّلام ـ در همان منبعی که ذکر گردید آمده است. در زیارت حضرت معصومه (س) نیز معرفت به حق ایشان قید گردیده است. اما پاره ای دیگر از اعمال به گونه ای در لسان روایات آمده که ظاهرا شرطی ندارد و چنین می نماید که انجام آن عبادات مطلقاً بدن انسان را بر آتش جهنم حرام می نماید. از جمله آن ها فضیلت صدقه در ماه مبارک شعبان می باشد که متن حدیث چنین است:
در این ماه صدقه دهید ، هر چند به نصف خرما باشد ، که حق تعالی بدن شما را بر آتش جهنم حرام گرداند[3] از این حدیث استفاده می شود که حرمت آتش جهنم مشروط به شرطی نیست. اما اظهار نظر قطعی در این باب مشکل است. چون حداقل ایمان و تقوی ، در آیات قرآن ، شرط قبول هر گونه عمل خیر قرار داده شده است.[4] آنچه تاکنون مطرح شد صرفاً نظر به ظاهر الفاظ روایات بود، اما مهم تحلیل اجمالی این روایات و آیات است که به ذکر آن می پردازیم.
مطلب سوم : برخی از عبادات انسان نیز موجب از بین رفتن اعمال بد می گردد. این مسئله تحت عنوان «حبط و تکفیر» در کتاب های کلامی و تفسیری بیان گردیده. و عنوان آن هم از آیات قرآن گرفته شده است. مثلاً خداوند متعال در سوره الزمر می فرماید: «لئن اشرکت لیحبطن عملک والتکونن من الخاسرین»،[5] اگر مشرک شوی تمام اعمالت تباه می شود و از زیانکاران خواهی بود.
و در آیه دیگری ، کفر، قتل انبیاء و قتل کسانی که امر به قسط و عدل می کنند، جزء اعمالی دانسته شده که اعمال نیک انسان را از بین می برد.[6] آیات از این دست فراوان است.
دسته ای دیگر از آیات در قبال دسته اول که کفر را موجب نابودی اعمال نیک معرفی می نمود ایمان و تقوی را جزء عوامل از میان برنده «گناهان» معرفی می کند. مثلاً خداوند متعال در آیه 29 از سوره انفال می فرماید که: «یا ایها الذین آمنوا ان تتقوالله یجعل لکم فرقاناً و یکفر عنکم سیئاتکم و یغفرلکم»[7] ای مؤمنان، اگر از خدا پروا داشته باشید برای شما فرقان (روشن بینی خاص که در پرتو آن، حق را از باطل خواهید شناخت) عطا می کند و گناهان شما را می پوشاند. و شما را می آمرزد. و نیز در آیه ای دیگر اجتناب از گناهان کبیره ، علت محو گناهان کوچک معرفی گردیده است.[8] شهید مطهری (ره) در کتاب عدل الهی ضمن تحلیل جالب از چگونگی رابطه ایمان و کفر با اعمال انسان ، شواهد فراوانی ارائه می کند که هیچ عملی بدون ایمان پذیرفته نیست. دلیل این امر این نیست که خداوند – نعوذ بالله – افرادی را صرفاً به دلیل اینکه دوست او نیستند ، اعمال صالحشان را نابود می سازد، بلکه بدان معناست که قبولی عمل، یعنی بالا رفتن انسان به سوی خدا. هر عملی که مقبول است یعنی یک مرتبه انسان را بالا می برد و هر عملی که بالا رود ، درجه ای در بهشت خواهد بود. عمل منهای ایمان ، مطابق نص آیات قرآن ، قدرت ارتقاء و بالا بردن را ندارد و به همین دلیل هر چند از نظر دنیوی نیکو باشد نمی تواند تضمین کننده درجه ای برای صاحبش در بهشت قرار گیرد. و همین نکته راز این سخن است که کفر ، عمل را نابود می سازد.[9] علامه طباطبائی در تفسیر شریف المیزان، پس از جمع بندی آیات و روایات مربوطه ، چنین نتیجه گیری می کند که: اصل در رابطه اعمال و نتایج اخروی آنها این است که هر عمل خیری ، ثواب دارد. منتها در برابر هر عمل خیری ده برابر یا بیشتر پاداش داده می شود.
اما در برابر هر گناهی ، یک جزاء و مکافات بیشتر نیست. اما قوانین عالم قیامت با قوانین دنیا متفاوت است. به همین دلیل چنین نیست که اگر گناهی از انسان سر زد دیگر حتماً باید مجازات آن را تحمل کند و یا اگر عمل خیری انجام داد ثوابش برای همیشه برای او باقی بماند، کاملاً بستگی دارد به اینکه در آینده چگونه عمل می کند. اگر عملی انجام داد که تمام گناهان گذشته اش بخشیده شد، ضمانتی وجود ندارد که گناهان آینده اش نیز بخشیده شود. شاید در آینده گناه بزرگی مثل شرک، از او سر بزند که همه اعمال نیک گذشته، از جمله همان عملی را که باعث محو آثار گناهان گذشته گردیده بود، از بین ببرد. و همین است معنای اینکه مؤمن بین خوف و رجاء زندگی می کند. هم از خدا بیم دارد و هم به رحمتش امید وار است. و همین است معنای اینکه هیچ عمل خیری نباید موجب غرور انسان گردد.[10]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. عمل در ترازوی حق، مصطفی جعفر طیاری دهاقان، دفتر انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
2. علامه طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج2.

پی نوشت ها:
[1] . قمی، شیخ عباس، کلیات مفاتیح الجنان، فصل نهم در فضیلت زیارت امام رضا ـ علیه السّلام ـ.
[2] . همان، در ذکر فضیلت زیارت حضرت معصومه (س).
[3] . همان، فصل دوم در فضیلت و اعمال ماه شعبان.
[4] . «خداوند فقط از پرهیزگاران قبول می کند» مائده/ 27.
[5] . زمر/ 65.
[6] . آل عمران/ 22.
[7] . انفال/ 29.
[8] . نساء/ 31.
[9] . مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، بحث عدل الهی، ج1، ‌بخش نهم.
[10] . طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان فی تفسیر القرآن، ج2، ص 170 الی 194.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید