چه نمازی در نزد خدا مورد قبول می باشد. آیا این نمازی که ما می خوانیم و بیشتر فکرمان در جای دیگری است مورد قبول می باشد؟

چه نمازی در نزد خدا مورد قبول می باشد. آیا این نمازی که ما می خوانیم و بیشتر فکرمان در جای دیگری است مورد قبول می باشد؟

چه نمازی در نزد خدا مورد قبول می باشد. آیا این نمازی که ما می خوانیم و بیشتر فکرمان در جای دیگری است مورد قبول می باشد؟

پرستش، از نیازهای اساسی انسان است.
پرستش یعنی حالتی که انسان از ناحیه باطنی خود به حقیقتی که او را آفریده است و خود را در قبضه قدرت او می‌بیند، توجه داشته باشد و خودش را نیازمند و محتاج او ببیند.
عبادت، قطع نظر از هر فایده و اثری که داشته باشد، خود یکی از نیازهای روحی بشر است و انجام ندادن آن موجب عدم تعادل و اضطراب در روح می باشد.
در میان عبادات، نماز از جایگاه ویژه ای برخوردار است. به گونه ای که این عمل به عنوان رکن اساسی دین معرفی شده است[1] و این جایگاه رفیع، به خاطر نقش و تأثیرگذاری شگرف آن در آرامش روح و روان، دورنگه داشتن انسان از پلیدی ها و آثار تربیتی آن است. اگر انسان نماز را با شرایطی که شارع مقدس بیان فرموده است انجام دهد، خصلت ها و فضیلت های انسانی در وجودش زنده می شود و انسان را به سوی تربیت عالی بشری رهنمون می گرداند.
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «اقم الصلوه اِنَّ الصلوه تَنهی عن الفحشاءِ و المنکرِ» نماز را به پادار، که همانا نماز انسان را از هر کار زشت و منکری باز می دارد.[2] البته وقتی نماز این خاصیت را خواهد داشت که انسان آن را با آداب و شرایط خاص خودش بجا آورد و نماز را کامل و درست انجام دهد و با حال معنوی و معرفت ویژه، این عبادت روح نواز را انجام دهد. امام علی ـ علیه السّلام ـ می فرماید: هر که نماز را با معرفت به حق به جای آورد، آمرزیده است.[3] بنابراین، خاصیت بازدارندگی نماز به دلیل همان توجه قلبی به خدا و فرمان او و خاصیت معنوی نماز است و هر قدر انسان نماز را بیشتر با حضور قلب و توجه به معنا و فلسفه نماز و محتوای آن بخواند، به همان اندازه برای او سازنده تر و به حالش مفید تر خواهد بود. و اگر انسان بخواهد بداند که از نماز چقدر بهره می برد، باید ببیند نماز تا چه اندازه در عمل و رفتار او اثر گذاشته است.[4]

اهمیت حضور قلب
در ضرورت تحصیل حضور قلب، همین بس که بدانیم نماز بی حضور قلب، نماز حقیقی نیست و وقتی نماز از حقیقت و باطن خود جدا شد و به صورت یک عمل بی روح در آمد، تمام فوایدی که در آیات و روایات، برای نماز آمده، در چنین نمازی وجود ندارد و چه بسا موجب دوری از خدا هم بشود.[5] (البته این بدان معنا نیست که ما نماز را ترک کنیم) چرا که انسان دراین حالت فکر می کند که به وظیفه اش عمل کرده است و حال آنکه نمازی بدون روح رابه درگاه خالق منان فرستاده است. احادیث فراوانی بر این مطلب تصریح می کنند که میزان قبولی نماز، بستگی به میزان حضور قلب در نماز دارد. امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «ان العبد لَیُرفعُ لُه مِن صلاتِهِ نصفُها او ثُلُُثُها او رُبُعها او خُمسها و ما یَرفَعُ له الاّ ما اَقبلَ علیه بقلبه»[6] همانا از نماز انسان نصفش، ثلثش، ربعش، خمسش بالا برده می شود و آن مقداری از نماز که توجّه قلبی داشته باشد بالا برده می شود. در روایت دیگر امام باقر ـ علیه السّلام ـ می فرماید: «بهتر است که توجه قلبی در نمازت داشته باشی، پس همانا آن مقدار از نمازت که با توجه قلبی خوانده ای محسوب می شود.»[7] بنابراین، بدون حضور قلب، آثار لازم بر نماز مترتب نخواهد شد. این گونه نمازها نه تنها عامل بازدارنده در برابر گناه نیست، چه بسا موجب خود بینی و خود بزرگ بینی هم بشود، چرا که با نماز خواندن، یک احساس کاذب در جهت قرب به خدا پیدا می شود و این احساس کاذب، موجب دوری از خداوند متعال می گردد که خود بلایی عظیم است.
البته دانستن این مطلب بسیار ضروری است که حضور قلب از شرایط صحت نماز نیست؛ یعنی با نبودن حضور قلب نماز باطل نمی شود و از لحاظ فقهی اشکال ندارد و لیکن چنین نمازی، قالبی و بی فضیلت بوده و اثر معراجی خود را نداشته و بالا نمی رود.

نکته:
و مطلب مهم تر اینکه به دلیل نبودن توجه و حضور قلب نمی شود این عبادت واجب را ترک کرد و از انجام دادن آن سرباز زد. بلکه انسان باید در هر شرایط و حالی نماز خود را به جا آورد و سعی کند که هر روز میزان حضور قلب و توجه خود را در نماز و دیگر عباداتش افزایش دهد. چرا که همین مقدار نماز بدون روح و حضور قلب هم از تأثیر گذاری به دور نبوده و اثر وضعی خود را دارد و بعد از مدتی اثر خود را خواهد گذاشت و نمازگزار را از گناه باز خواهد داشت. (این که ما اظهار می داریم که نمازمان با حضور قلب نیست، مشخص می کند که ما کاملاً با آن بیگانه نیستیم یعنی نمی توانیم بگوئیم کاملاً نمازمان بی روح و بدون حضور قلب است. شاهد آن این که در همین حد حضور قلب کم نیز فرق زیادی بین افراد بانماز و بی نماز است. پس باید سعی کنیم حضور قلبمان را زیاد کنیم).
«روایت شده که جوانی از انصار، پشت سر پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نماز می خواند، ولی مرتکب فحشا می شد. این خبر را به پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ رساندند، حضرت فرمود: سر انجام، نمازش او را از گناه باز می دارد. چیزی نگذشت که توبه کرد.»[8]

تحصیل حضور قلب
تحصیل حضور قلب از امور ممکن و مهمی است که با تمرین و ممارست به دست خواهد آمد. دانستن مراتب حضور قلب، تمرین و استمرار داشتن همراه با پیشرفت و ترقی در رتبه های آن، انسان را به مراتب عالی حضور قلب و توجه خواهد رساند.

مرتبه اول حضور قلب این است که:
شخص نماز گزار باید بداند که با خداوند متعال سخن می گوید و حمد و ثنای او می کند.

مرتبه دوم:
علاوه بر مرحله قبلی، به معانی کلمات و اذکار نیز توجه داشته باشد و بداند که چه می گوید.

مرتبه سوّم:
اسرار عبادت، حقیقت اذکار، تسبیح، تحمید و سایر مفاهیم را بفهمد و در حال نماز به آنها توجه کند تا خوب بداند که چه می گوید و چه می خواهد.

مرتبه چهارم:
نماز گزار علاوه بر مراحل سابق، باید اسرار و حقایق اذکار را به طور کامل در باطن ذاتش نفوذ داده و به مرحله یقین و ایمان کامل برسد. در این صورت است که زبان از قلب پیروی می کند. قلب چون به آن حقایق ایمان دارد، زبان را به اذکار وادار می کند.

مرتبه پنجم:
در این مرحله، نماز گزار به مرتبه کشف و شهود و حضور کامل می رسد که به این مرحله حضور قلب در معبود می گویند نه حضور قلب در عبادت؛ یعنی مرحله ای که اسماء و صفات و کمالات حق را با چشم باطن مشاهده می کند. چیزی جز خدا نمی بیند. حتی به خودش و افعال و حرکات و اذکارش نیز توجه نداشته و از سخن خود نیز غافل است و در حقیقت در انجذاب کامل قرار دارد، البته در این مرحله هم مراتبی هست که نسبت به سالکین متفاوت است.[9] همه ما باید در این مراتب، به دقت تأمل نموده و در صدد تحصیل آنها باشیم.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. عزیزی تهرانی . عباس . حضور قلب در نماز . دفتر تبلیغات اسلامی .
2. مصباح یزدی . محمد تقی . عروج تا بی نهایت . مؤسسه امام خمینی (ره) .
3. مرحوم ملکی تبریزی . اسرار الصلوه. نشر پیام آزادی .
4. بدیعی . محمد . حضور قلب در نماز . تشیع .
5. جوادی آملی . حکمت عبادات . اسراء .

پی نوشت ها:
[1] . محمدی ری شهری . منتخب میزان الحکمه . ترجمه : شیخی . ص 325 . ح 3601 . دارالحدیث . چاپ دوم . 83 .
[2] . عنکبوت/45 .
[3] . منتخب میزان الحکمه . ح 3602 .
[4] . مجله معرفت . ویژه نامه روان شناسی . شماره 84 . ص 29 به بعد . مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) . سال سیزدهم . شماره نهم . آذر 1383 .
[5] . محمدی ری شهری . منتخب میزان الحکمه . ترجمه شیخی . ص 325 . ح 3599 . دارالحدیث . چاپ دوم . 1383 .
[6] . مجلسی . بحارالانوار . ج 84 . ص 238 . چاپ بیروت . به نقل از کتاب : عزیزی . عباسی . حضور قلب در نماز . ص 15 . دفتر تبلیغات اسلامی . چاپ چهارم . 80 .
[7] . محمدی ری شهری . منتخب میزان الحکمه . ترجمه : شیخی . ص 327 . ح 3623 . دارالحدیث . چاپ دوم . 83 .
[8] . محمدی ری شهری . منتخب میزان الحکمه . ترجمه : شیخی . ص 325 . ح 360 . دارالحدیث . چاپ دوم . 83 .
[9] . عزیزی تهرانی . عباس . حضور قلب در نماز . ص 24 ـ 22 . دفتر تبلیغات اسلامی . چهارم1380 .

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید