با توجه به اینکه اگر انسان دچار مریضی شود، رجوع به پزشک کرده…

با توجه به اینکه اگر انسان دچار مریضی شود، رجوع به پزشک کرده…

با توجه به اینکه اگر انسان دچار مریضی شود، رجوع به پزشک کرده و از داروها استفاده می کند و می دانیم که خداوند در داروها اثر شفا بخش نهاده است؛ آیا با این وجود دیگر نیازی به دعا هست؟

پاسخ

انسان در دو حال ممکن است خدا را بخواند، یکی در وقتی که اسباب و علل از او منقطع شود و دچار سختی و اضطرار گردد و یکی در وقتی که روح خودش اوج بگیرد و خود، خویشتن را از اسباب و علل منقطع کند و کمال نفس در این است که خودش را منقطع سازد و اوج بگیرد، فلذا قطع نظر از اجر و پاداشی که برای دعا هست و قطع نظر از اثر استجابتی که بر دعا مترتب است، اگر دعا از حدّ لقلقه زبان بگذرد و دل با زبان هماهنگ شود و روح انسان باهتزاز در آید ، آنوقت است که انسان خوب درک می کند که در سایر اوقات چه چیزهای کوچکی او را به خود مشغول داشته بود، لهذا دعا هم طلب است و هم مطلوب، هم وسیله است و هم غایت، هم مقدمه است و هم نتیجه. و اولیای خدا بیش از آن اندازه که به مطلوبهای خود اهمیت می دادند به خودِ طلب و راز و نیاز اهمیت می دادند.[1] انسان ممکن است خدا را کاملا بشناسد و بوجود مقدسش ایمان و اذعان داشته باشد ولی در زندگی خصوصی خود، اثر لطف خاص خدا و عنایت های مخصوصه ای که گاهی به بندگانش عنایت می فرماید نبیند، ولی گاهی هست که عملا اثر توحید را مشاهده کرده و دعا می کند و دعای خود را مستجاب شده می بیند، در کارهای خود به خدا توکل و اعتماد می کند و از غیر خدا اعتمادش را قطع می نماید و اثر این توکل و اعتماد را در زندگی خودش می بیند.[2] نتیجه آنچه تابحال گفته شده می تواند این باشد که دعا کردن در عین استفاده از اسباب و علل طبیعی، در تحقق باور توحید افعالی بعنوان عالیترین مرتبه توحید، در انسان اثر دارد و او را متوجه این امر مهم می کند که ، نقش و علیّت این اسباب تبعی، و فرع بر قدرت ذات حق تعالی است. البته شناختن اینکه جهان با همه اسباب و مسببات و سنن و علل و معلولات، فعل حضرت باری تعالی و ناشی از اراده اوست، در این مقام ضروری است و باید اذعان داشت که موجودات عالم در ذات خود استقلال ندارند و همه قائم به او و وابسته به او هستند و در مقام تأثیر و تأثر نیز استقلال از آنها ساقط شده است.[3] لهذا دعا بعنوان یک علت و سبب مستقل در کار انسان مؤثر است و خود در عرض سایر ابزار مادی مثل داروها برای دفع بیماری، عمل می کند.[4] البته نکته مهم این است که اثر دعا و جایگاه و موقعیت آن در مواردی که راه درمان بیماری هنوز کشف نشده روشن تر و واضح تر است و چه بسا دعا که علت و سبب مستقلی از دیگر اسباب و علل است در شفای مریض از دارو و درمان طبیعی پیشی بگیرد و مقدم شود و اگر چه نمی توان بدین جهت از طی کردن طرق طبیعی درمان مریض دست کشید اما از آن طرف نیز نباید خود را با وجود دارو و درمان از دعا مستغنی دانست چراکه لااقل دعا مکمل و متمم عمل است[5] و نمی توان از آن چشم پوشی کرد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. کتاب بیست گفتار مرحوم شهید مرتضی مطهری.
2. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ذیل آیه 186 سوره بقره.
3. تفسیر نمونه، آیه الله مکارم شیرازی، ذیل آیه 186 سوره بقره.

پی نوشت ها:
[1] . مطهری، مرتضی، بیست گفتار، انتشارات صدرا، ص 285 ـ 300، استفاده و تلخیص.
[2] . همان.
[3] . مطهری، مرتضی، جهان بینی توحیدی، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1362، ص91 و 90.
[4] . حسینی بهشتی، محمد و باهنر، محمد رضا و گلزاده، علی، شناخت اسلام، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ص80 و 79.
[5] . بیست گفتار، همان، ص 6 و 5 و 29.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید