چرا خدا دعای دختری را که از خدا همسر شایسته می خواست، اجابت …

چرا خدا دعای دختری را که از خدا همسر شایسته می خواست، اجابت …

چرا خدا دعای دختری را که از خدا همسر شایسته می خواست، اجابت نکرد و حتی او را دچار بیماری کرد، در حالیکه این دختر اهل نماز شب و مراقبه بود و الان فقط نماز واجبش را می خواند از خدا شفا می خواهد و به خاطر مشکلاتی علاقه به ازدواج را از دست داده است. آیا می توان امیدی داشت که فرجی حاصل شود؟

پاسخ

فلسفه حقیقی دعا
اصولاً غالب مردم فکر می کنند که استجابت دعا یعنی: «آدمی چیزی را از خدا بخواهد و خدا هم عین همان حاجت را بلافاصله برآورده سازد.» ولی این فقط بخش کوچکی از حکمت دعا می باشد.
دعا در رحمتی است که از طرف خالق قادر و حکیم به سوی بندگان باز شده است و فلسفه و حکمت آن بسیار فراتر از آن چیزی است که غالباً درباره آن فکر می شود.
دعا یک نوع عبادت و خضوع و بندگی است. انسان به وسیله دعا توجه تازه ای به ذات خداوند پیدا می کند و همان طور که همه عبادات اثر تربیتی دارد دعا هم دارای چنین اثری خواهد بود.[1] امام صادق(ع) می فرماید: «اِنّ عنداللّه عزّوجلّ منزله لاتنال الّا بمسأله[2]ٍ؛ در نزد خداوند مقاماتی است که بدون دعا کسی به آن نمی رسد». معمولاً ما در قالب ادعیه کمیل، توسل، ندبه و … دعا می کنید و از خداوند تبارک و تعالی
می خواهیم مثلاً فلان حاجتمان را برآورده سازد و توقع مستجاب شدن آن را هم داریم ولی غافل از اینکه حقیقت چیز دیگری است. حقیقت آن است که بنده خدا از راه دعا و راز و نیاز به چیزی بالاتر برسد و این چیز بالاتر، مقاماتی است که خداوند برای دعاکننده، نزد خودش در بهشت برین قرار داده است.

جایگاه ویژه دعا در معارف دینی
دعا در معارف دینی جایگاه خاص و والائی دارد تا آنجا که خداوند متعال خطاب به پیامبرش می فرماید: «قل مایعبَؤا بکم ربّی لَولا دُعاءُکم[3]؛ (ای پیامبر) بگو: پروردگارم برای شما (ارزش) اجری قائل نیست، اگر دعای شما نباشد».
طبق این آیه شریفه اگر دعای انسان و اظهار نیازش به آن قادر متعال نباشد، خداوند هیچ اعتنائی به او نمی کند و کمترین ارزش و قیمتی برایش قائل نخواهد بود.[4] دعا یک نوع خود آگاهی و بیداری دل و اندیشه و پیوند باطنی با مبدأ همه نیکیها و خوبیهاست که در خلال آن بنده راستین خدا نیازهای خود را نیز، به خالق خویش عرضه می دارد تا در ظرف و شرایط خاص آن برآورده گردد.
امّا در اینجا سوال مهمّی، ذهن انسان را متوجه خویش می سازد که چرا بندگان خوب خدا به بیماری دچار می شوند و یا علی رغم خواستن ازدواجی موفق، زندگی ای با آرامش و … که همه مشروع هستند باز استجابت دعایشان با تأخیر همراه است و یا ظاهراً اصلاً مستجاب نمی شود؟
دعا برای ازدواجی موفق و زندگی آرام حق هرکسی است امّا همان طور که بیان شد هر دعائی شرایط و ظرایف خاص خودش را می طلبد. به عنوان مثال، نگاه کنید ببینید در جامعه ما چقدر ازدواجهای ناموفق انجام گرفته است و گاهی هم به طلاق منجر شده است. آیا اینها همه خواهان ازدواج موفق نبوده اند یا اینکه اصلاً دعا نکرده اند. نه اینطور نیست. با توجه به اینکه اصل بر این است که خداوند امور بندگان را از طریق عادی اداره کند نه معجزه، به همین خاطر هر رویدادی در زندگی نیاز به اسباب و شرایط خاص خود را دارد و دعا هم جزء این اسباب است که پس از فراهم شدن آن مقدمات، محقق خواهد شد. اینکه ما بخاطر یک واقعه تلخ یا مستجاب نشدن یک دعا در زندگی نا امید شویم، خدای ناکرده موجبات بسته شدن درهای رحمت دیگر خواهد شد. آیا فقط باید نیمه خالی ظرف را دید؟ پس نیمه پر آن که بخش بسیار عمده ای را به خود اختصاص می دهد چه می شود؟ نیمه پر در زندگی ما بسیار بیشتر از نیمه خالی آن است. این همه نعمت، این همه رحمت و استعدادهای خدادادی ما و توجه ما به خدا، اینها همه دعاهای ما هستند که مستجاب می شوند. امّا در کنار اینها ممکن است به خاطر مصالحی مثلاً بخاطر مقدّر شدن پاداشی بالاتر، استجابت به تأخیر بیفتد.
از طرفی دیگر گاهی اوقات ما بندگان فکر می کنیم امری به صلاح ماست و در راه رسیدن به آن پافشاری هم داریم در حالی که دقیقاً، برخلاف مصلحت است. «و عسَی اَن تَکرهوا شیئاً و هو خیرٌ لکم و عسَی اَن تُحبّوا شیئاً و هو شرٌّ لکُم[5]؛ چه بسیار چیزی را ناخوش می دانید در حالی که برای شما خیر است و چه بسا چیزی را دوست می دارید در حالیکه برای شما شر است».
آیا امیدی هست؟
عبداللّه بن سنان می گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند:
زیاد دعا کنید، زیرا دعا کلید بخشش خداوند و وسیله رسیدن به هر حاجت است. نعمتها و رحمتهایی نزد پروردگار است که جز با دعا نمی توان به آن رسید! و بدان هر دری را که بکوبی عاقبت گشوده خواهد شد.[6] آری او به ما نزدیک است. چگونه ممکن است از ما دور باشد در حالی که میان ما و قلب ما جای اوست! «واعلموا انّ اللّه یحول بین المرء و قلبه»[7].
در عین حال یکی از شرایط قبولی و استجابت دعاء کار و تلاش و فعالیت است، و دعا هرگز چراغ سبز به تنبلی و بیکاری و رکود نیست. بنابراین دعا کننده ای که به فرهنگ دعا آشناست می داند که برای استجابت دعا باید نهایت تلاش خویش را بنماید تا نتیجه بگیرد. بدین جهت انسان را وادار به تلاش و کوشش می کند و اصولاً یکی از موارد تلاش و کوشش، استقامت در خود راز و نیاز و امیدواری است. البته گاهی بعضی از گناهان باعث عدم استجابت دعاست و موجب نزول بلا می شود که باید انسان این عوامل را نیز مد نظر قرار دهد و توجه کند که آیا گناهی مرتکب شده یا نه، آیا دلی را شکسته یا نه و با توبه و دلجویی و… دنبال جبران آن باشد.

چند نکته کلیدی:
شما پرسشگر محترم نیز بهتر است به ایشان امید دهید و نکات زیر را به او تلقین کنید:
1. زندگی دنیا برای همه افراد سرشار از خوشی ها و ناخوشی هاست. گاهی از مواقع ضربه ای که ما انسان ها از ناکامی ها می خوریم به خاطر جهان بینی ضعیفمان است. یعنی در آن جهان بینی، ما زندگی را تنها به خوشی ها
شناخته ایم اما جهان بینی قرآنی برای ما آمادگی روحی برای برخی از ناکامی ها، سختی ها و مصیبت ها را ایجاد کرده و بیان داشته که دنیا محل آزمایش است و انسان مؤمن با همین آزمایش هاست که ارتقاء درجه می گیرد. همانگونه که یک فرد دانشجو تا استرس و سختی کنکور و زحمات آن را اختیاری تحمل نکند به مدارج عالی علمی نخواهد رسید. در زندگی دنیا نیز آنهایی که حقیقت گرفتاری ها را می دانند تنها صبر می کنند و از خدا می خواهند که به آنها تحمل بیشتر و رفع مشکلاتشان را عنایت کند.
2. سعی کنید توجه دوستتان را از نکات ضعف و بیماری اش به نکات و نقاط قوتش منعطف کنید. بهتر است نمونه عینی و زنده از افراد موفق که به جنگ بیماری ها و مشکلات خود رفته اند به ایشان نشان دهید. از نوشته ها و نقل قول ها و یا زندگی بسیاری از دانشمندان برجسته نیز می توانید کمک بگیرید. مطمئناً اگر دوست شما سری به مراکز بهزیستی بزند و افرادی را ببیند که با مشکلات حرکتی، شنوایی، بینایی و … چگونه امیدوارانه زندگی می کنند نظرش درباره مشکلش تغییر خواهد کرد. روان شناسان نیز گفته اند که مشاهده مشکلات و ناکامی های دیگران باعث کاهش فشار روحی می گردد.
«ناراحت بودم کفش ندارم یکی را دیدم پا نداشت.»
3. طبق نظر بسیاری از افراد موفق، زندگی سرشار از نشاط و موفق آنها مرهون دست و پنجه نرم کردن آنها با سختی است یعنی گنج های پیروزی در دل رنج ها و شکست ها و سختی مقابله با آنهاست. گاهی مشکلات نقش سازنده در آینده دارد که اگر آن مشکلات تدریجی نمی بود فرد از پس سختی ها و مشکلات شدیدتری بر نمی آمد.
4. به دوستتان یاد آور شوید که فکر کردن و غرق شدن در مشکل دو مشکل برای شما ایجاد می کند:
1. خود همین مشکل که لاینحل باقی می ماند.
2. تشویش و اضطراب بیشتر.
اما در پی حل مشکل برآمدن (با مشورت، مطالعه و کمک از متخصص) و برنامه ریزی برای استفاده بیشتر از امکانات و توانایی ها خود باعث رضایت خاطر، نشاط، عدم رکود و نزدیک تر شدن به زندگی با نشاط است.
5. به دوستتان بگوئید که دعا و ایمان وی نقش بسیار سازنده ای در کنار آمدن او با مشکل دارد و به دعای خود ادامه دهند ما نیز دعاگوی ایشان هستیم. افرادی که به این سلاح مجهز نیستند مطمئناً تاب و توان و امیدشان کمتر است و زود افسردگی و یأس به سراغشان می آید.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مکارم شیرازی . ناصر . تفسیر نمونه . ج 1 . ص 637 الی ص 647 . تهران . داراکتب الاسلامیه . 1373 .
2. مکارم شیرازی . ناصر . تفسیر نمونه . ج 15 . ص 512 الی ص 522 . تهران . داراکتب الاسلامیه . 1373 .
3. سبحانی نیا . محمد . جوان و آرامش . قم . بوستان کتاب .

پی نوشت ها:
[1] . مکارم شیرازی . ناصر . تفسیر نمونه . ج 1 . ص 641 . تهران . دارالکتب الاسلامیه . 1373 .
[2] . کلینی . الکافی . ج 2 . ص 473 . باب الاقبال علی الرّعاء . تهران . دارالکتب الاسلامیه . 1365 .
[3] . فرقان/77 .
[4] . مکارم شیرازی . ناصر . والاترین بندگان . ص 231 . شرح و تفسیر آیات عبادالرحمن . قم . نسل جوان . 1383 .
[5] . بقره/216 .
[6] . مکارم شیرازی . ناصر . تفسیر نمونه . ج 1 . ص 638 . تهران . دارالکتب الاسلامیه . 1373 .
[7] . انفال/24 .

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید