مرگ و شهادت از دیدگاه قرآن و روان شناسی (3)

مرگ و شهادت از دیدگاه قرآن و روان شناسی (3)

نویسندگان: دکتر محمدجواد سلمانپور (1)، حمیدرضا ایمانی فر (2)

4. بررسی تطبیقی دو دیدگاه روان شناسی و قرآن
در بررسی تطبیقی ابتدا به طرح شباهت ها و سپس تفاوت های این دو دیدگاه پرداخته می شود.

4ــ1.بررسی شباهت های دو دیدگاه

الف)‌هر دو دیدگاه بر اهمّیّت و عظمت مرگ در زندگی انسان تأکید می کنند.
در روان شناسی، مردن یک فرآیند بسیار پر معنا در زندگی است (اسر گراجنگ و همکاران، 13). آگاهی از مرگ به انسان کمک می کند تا ارزش ها و اهدافش را در زندگی مشخص کند و به هستی انسان کمال و معنا ببخشد. مرگ تهدید کننده ی مطلق وجود انسان است. مرگ باعث می شود تا قدر زندگی محدود خود را بهتر بدانیم و برای نیستی آماده شویم (کستنبوم).
از دیدگاه قرآن کریم، خداوند قادر، مرگ را برای انسان مقدر ساخت (واقعه، 60) فلسفه ی مرگ و زندگی که از مخلوقات خداست برای آزمایش انسان می باشد که کدام شخص عملش احسن است (ملک، 2). مرگ و میراندن انسان ها، همانند زندگی بخشیدن، نشانه ی قدرت خدا (یونس، 56) و از آیات اوست (بقره، 73).

ب)هر دو دیدگاه بر تمایل انسان به جاودانگی و ترس از نیستی و مرگ معتقدند.
در روان شناسی، مرگ به عنوان بزرگ ترین مشکل و حادثه ی زندگی، مفهومی پیچیده دارد که با نشانگان درد و رنج جسمی و روانی فراوان همراه است (وینگز و همکاران، بلسکی و جیر). اضطراب مرگ با افسردگی، اضطراب منتشر و افکار خودکشی همراه است که همه ی این موارد منجر به کاهش عملکرد در یک فرد می شود (مسعودزاده‌ و همکاران، 70).
آیات متعدّدی از قرآن کریم بر تمایل انسان به حیات و جاودانگی و ترس از مرگ تأکید می کند. آیات در مورد تمایل انسان به جاودانگی (طه، 120) فرار انسان از مرگ (احزاب، 16) و ترس او از مرگ (بقره، 19، 243، احزاب، 19، انفال، 5، 6) و بسیاری از آیات کریمه ی دیگر بر تمایل انسان به جاودانگی و ترس از مرگ اشاره دارد.

ج)واکنش های هیجانی در مواجهه با مرگ و پذیرش آن، بستگی به اعمال و رفتار و افکار قبل از زمان مرگ دارد.
در روان شناسی، هیجانات بیمار را باید با ساختار شخصیتی و توان مقابله ای گذشته فرد بیمار مورد بررسی قرار داد (بکمن، 30). شکست اتحاد و یکپارچگی قبلی من، می تواند ترس از مرگ را شدّت ببخشد و نگرش شکست و ناامیدی را جایگزین نماید (رک. اریکسون). مواجه شدن با مرگ، بستگی به شخصیت قبلی فرد در زندگی، سبک های مقابله ای او در مقابل با وحشت و مشکلات، شرایط فردی و محیطی و گذشت زمان دارد.
در قرآن کریم نیز، کسانی که در قلبشان مرض است از مردن و کشته شدن به شدّت می ترسند (محمد، 20). کسانی تمنای مرگ می کنند که بدانند دار آخرت برای آنهاست و کسانی که کردار بدی دارند و ظالم بوده اند نمی توانند تمنای مرگ کنند (بقره، 94). اولیا خدا می توانند تمنای مرگ کنند (جمعه، 6)، اما دیگران به خاطر اعمال بدشان نمی توانند تمنای مرگ کنند (جمعه، 7). مرگ برای ظالمان دارای سکرات، شدائد، سختی و غمرات است (انعام، 93). همانطور که مشاهده می شود نوع مرگ در قرآن کریم و روان شناسی کاملاً به رفتار و افکار قبلی فرد در زندگی وابسته است.

4ــ2: بررسی تفاوت ها

الف)اعتقاد یا عدم اعتقاد به حیات پس از مرگ
مهم ترین تفاوت مرگ از دیدگاه قرآن کریم و رویکردهای روان شناسی که باعث ایجاد تفاوت های بعدی نیز می شود،‌ طرح اعتقاد به حیات پس از مرگ در قرآن و عدم توجه
یا عدم اعتقاد برخی روان شناسان ــ در نظریّه پردازی های خود درباره ی مرگ و مراحل آن ــ روان شناسان به جهان آخرت می باشد. در روان شناسی، مرگ باعث ایجاد رنج احساس تنهایی و بی معنایی در زندگی می شود (کشفی، 37). مرگ، تهدید کننده ی مطلق وجود انسان است. مرگ باعث می شود تا قدر زندگی محدود خود را بهتر بدانیم و برای نیستی آماده شویم (کستنبوم، 68). هر چند به اعتقاد روان شناسان، تأثیر مذهب بر کاهش درد و رنج مثبت می باشد (داف، 32، تورسون، 23، رشتی، 210، مسعودزاده، 142)، اما اشکال کار در این است که برخی روان شناسان به دین به عنوان یک وسیله برای کاهش درد و رنج نگاه می کنند که می تواند همتراز موارد کاهش دهنده ی درد و رنج دیگر، مثل مرفین و مسکن های قوی، تکنیک های رفتارگرایی و شناختی و تلقین بیمار به مرگ با عظمت باشد. برخی متخصصان روان شناسی، متخصص الهیات نمی باشند و مذهب را در چهارچوب بعضی از ده قانون هاستون برای کمک به بیماران رو به مرگ مفید می دانند. البته به این شرط قاطع که بیمار در حال مرگ، معتقد به حیات بعد از مرگ باشد و دوست داشته باشد درباره ی آن صحبت کند؛ چرا که اعتقاد یا عدم اعتقاد به حیات دوباره، اصولاً جایگاهی در
روان درمانی های مطرح روان شناسی ندارد. اما حدود یک سوم آیات قرآن کریم درباره ی جهان آخرت می باشد (رک. خلوتی). تنها آن شخصی فکر می کند که زندگی جز مرگ و حیات نیست و مبعوث نخواهند شد که هوای نفسش خدایش باشد و خدا او را گمراه کرده و بر گوش و قلبش ختم و مهر نهاده باشد و بر چشمش پرده کشیده باشد (جاثیه، 24). کسانی که گمراهند قسم یاد می کنند که مبعوث نخواهند شد (نحل، 38) و زنده شدن پس از مرگ را سحر آشکار می دانند (هود، 7).

ب)اهداف درمانی متفاوت در دیدگاه قرآن کریم و روان شناسی
در روان شناسی، هدف اصلی درمان، کاهش رنج و درد و افزایش لذت بیشتر است. اعضای خانواده و مراقبان بیماران در حال مرگ، باید لحظات آرامش بخشی را برای تکمیل شدن زندگی او فراهم کنند. مراقبت تسکینی موقتی شامل مراقبت های روانی، اجتماعی و روحی با توجه به فرهنگ، اخلاق و قوانین آن جامعه می باشد. مرگ خوب یعنی مردن بدون درد و رنج و فشار که اشخاص مورد علاقه ی بیمار، او را در یک محیط عاطفی گرم احاطه کرده باشند و افکار بیمار در آرامش باشد و از زندگی باقیمانده اش لذت ببرد (اسر گراجنگ و همکاران، 13).
از دیدگاه قرآن کریم، رویکردهای درمانی با بیماران رو به مرگ، دارای جهت گیری
آخرت گرایی است و آماده کردن بیمار برای مواجهه ی بهتر با جهان آخرت است. فلسفه ی مرگ و زندگی که از مخلوقات خداست برای آزمایش انسان می باشد که کدام شخص عملش احسن است (ملک، 2). مرگ در فرهنگ قرآن، آغاز حسابرسی نهایی است (ص، 38) از این رو توصیه های درمانی برای زمان مرگ از دیدگاه اسلام شامل وصیت کردن (بقره، 180) برگرداندن امانات به صاحبش، دادن بدهکاری، ادای خمس و زکات معوقه، وصیت به نماز و روزه ی قضا می باشد (امام خمینی، 407 ــ 406) و همچنین اعمالی همانند، رو به قبله بودن فرد در حال مرگ، شهادتین گفتن، خواندن دعاهای خاص و سوره های خاصی از قرآن کریم، تنها نگذاشتن محتضر هنگام فوت و حرف نزدن زیاد می باشد (امام خمینی، 81 ــ 80).
البته علاوه بر موارد فوق که از مهمترین اهداف دین اسلام در زمان مرگ فرد می باشد کمک به کم کردن رنج و درد بیمار نیز مورد توجه است و در چهارچوب باورهای دینی قرار دارد، اما کاهش این رنج و درد در مقایسه با عظمت جهان آخرت (‌بقره، 114؛ انعام، 15) از درجه ی چندم اهمّیّت برخوردار می باشد. هدف اصلی کار با بیماران در حال مرگ، آماده کردن بیمار برای سفر آخرت است.

ج)کیفیت مرگ (‌مرگ خوب و بد) از دیدگاه قرآن و روان شناسی
در روان شناسی، کیفیت مرگ، به هزینه های درمانی قابل پرداخت توسط بیمار رو به مرگ، کیفیت و کمیت ارتباط با گروه درمانی، کنترل میزان درد، رژیم غذایی، یبوست و آماده کردن بیمار برای گذراندن مراحل مرگ بستگی دارد. بیماران رو به مرگ نیازمند مراقبت و افزایش گفتگو و تعامل با خویشاوندان نزدیک خود هستند. همچنین نیازمند هستند که ارتباط خود را با گروه درمانی افزایش دهند تا گروه درمانی به طور مؤثرتری در مدیریت درد و انسانی تر کردن مراقبت بیمار رو به مرگ موفق باشند. (ونیگز و همکاران، 31، پاتریک و همکاران، 36). مرگ خوب یعنی مردن بدون درد و رنج و فشار که اشخاص مورد علاقه ی بیمار، او را در یک محیط عاطفی گرم احاطه کرده باشند و افکار بیمار در آرامش باشد و از زندگی باقیمانده اش لذت ببرد (اسر گراجنگ و همکاران، 13).
کیفیت مرگ از دیدگاه قرآن مجید، بستگی کامل به اعمال نیک، پرهیز از ظلم و ایمان به خداوند سبحان، در زمان حیات فرد دارد. کسانی که در قلبشان مرض است، خداوند پلیدی را بر پلیدی آن ها اضافه می کند تا در حال کفر بمیرند (توبه، 125) و اهدای تمام
طلاهای زمین نیز از ایشان پذیرفته نمی شود و عذاب الیمی در پیش دارند و یاوری ندارند (آل عمران، 91). حضرت عیسی بر خود سلام می کند در زمان مرگ و تولدش (مریم، 33). کسانی هستند که با غیظ و خشم می میرند (آل عمران، 119). کسانی تمنای مرگ می کنند که بدانند دار آخرت برای آن هاست و کسانی که کردار بدی دارند و ظالم بوده اند نمی توانند تمنای مرگ کنند (بقره، 94). اولیای خدا می توانند تمنای مرگ کنند (جمعه، 6) اما دیگران به خاطر اعمال بد نمی توانند تمنای مرگ کنند (جمعه، 7). گفتار غیر حق به خدا و افترا و دروغ بستن به خدا و تکبر در برابر آیات خدا، باعث غمرات و سختی های مرگ می شود. این افترا، زیر مجموعه ی ظلم به خداست و هر نوع ظلمی باعث غمرات مرگ می شود (انعام، 93). مرگ برای ظالمان دارای سکرات، شدائد، سختی و غمرات است و فرشتگان به آن ها می گویند خارج کنید نفس هایتان را (انعام، 93).

د)ایجاد سردرگمی و نبود یک فلسفه ی کامل در روبرو شدن با پدیده ی مرگ از دیدگاه روان شناسی و عدم سردرگمی در دیدگاه قرآن کریم
در دیدگاه قرآن کریم، تنها آن شخصی فکر می کند که زندگی جز مرگ و حیات نیست و مبعوث نخواهند شد که هوای نفسش خدایش باشد و خدا او را گمراه کرده و بر گوش و قلبش ختم و مهر نهاده و بر چشمش پرده کشیده باشد (جاثیه، 24). قرآن کریم با کلماتی بسیار جزمی دیدگاه دیگران را اشتباه و گاه به سخره می گیرد (بقره، 15). قرآن کریم متذکر می شود کسی که خداوند سبحان هادی او نباشد (اعراف، 186) و به دیدار خداوند (یونس، 11) و آخرت ایمان نداشته باشد (نمل، 4)، خداوند او را به حال خود رها می کند ( یونس، 11) و اعمالش را برای او زینت می دهد (نمل، 4) تا راه حق و باطل را نفهمد (بقره، 42) و در مسیر حرکت به سوی کمال سرگردان و حیران بماند (نمل، 4). اما استدلالاتی که برای تسکین ترس از مرگ و رنج روانشناختی حاصل از نبودن بعد از حیات و بدبختی موجود که برای بیماران رو به مرگ آورده می شود، با یکدیگر تضاد داشته و برای فرد در حال مرگ غیر قابل باور هستند و از قطعیت لازم برخوردار نمی باشند (بتوو و همکاران، 116).

5.نتیجه گیری
مرگ به عنوان بزرگ ترین مشکل و حادثه ی زندگی، مفهومی پیچیده دارد که می تواند با درد و رنج زیادی همراه باشد. هر دو دیدگاه ــ قرآن مجید و روان شناسی ــ بر تمایل انسان به جاودانگی و ترس از نیستی و مرگ معتقدند. هر دو بر اهمّیّت و عظمت مرگ در زندگی
انسان تأکید می کنند و مرگ را فرآیندی پر معنا و تهدیدکننده ی حیات می دانند که باعث می شود قدر زندگی محدود خود را بهتر بدانیم. همچنین هر دو دیدگاه، توافق دارند که نوع واکنش های هیجانی افراد در مواجهه با مرگ و پذیرش آن، بستگی کامل به اعمال، رفتار، افکار، ساختار شخصیتی و توان مقابله ای او با مسائل و مشکلات گذشته در طول زمان حیات دارد.
اما مهم ترین تفاوت مرگ از دیدگاه قرآن کریم و رویکردهای روان شناسی که باعث ایجاد تفاوت های بعدی نیز می شود، طرح اعتقاد به حیات پس از مرگ در قرآن کریم و عدم توجه یا عدم اعتقاد برخی روان شناسان ــ در نظریّه پردازی ها و مراقبت های درمانی بیماران در حال مرگ ــ به جهان آخرت می باشد. عدم اعتقاد به حیات بعد از مرگ موجب احساس تنهایی و بی معنایی زندگی و ترس شدید می شود و اضطراب نیستی را به وجود می آورد که هیچ فلسفه و دارو و روان درمانی قادر به درمان آن نمی باشد. به طور کلی فلسفه ی لذت گرایی و دوری از رنج و دنیامحوری که زیربنای فرهنگ سکولار می باشد، اساس دیدگاه برخی روان شناسان معاصر در برخورد با پدیده ی مرگ است. آن ها به جد تلاش می کنند که بیمار در آخرین لحظات عمر خود نیز، رنج کمتری بچشد و لذت بیشتری از زندگی ببرد، این لذت بیشتر و درد کمتر، ممکن است با کمک دارو و کاهش سطح هوشیاری، تعامل با اقوام و نزدیکان و یا حتی فریب بیمار و القای فلسفه های دروغین به او می باشد تا آخرین لحظات عمر خود را نیز در غفلت و مستی بگذراند.
اما در دیدگاه قرآن کریم، هدف اصلی کار با بیماران در حال مرگ با جهت گیری آخرت گرایی، آماده کردن بیمار برای مواجهه ی بهتر با جهان آخرت و روز حساب و حسرت می باشد. مرگ در فرهنگ قرآن آغاز حسابرسی نهایی از یک عمر نیک بودن و ظلم کردن است. از این رو، توصیه های درمانی، برای زمان مرگ با توجه به محدودیت زمانی، شامل برگرداندن امانات به صاحبش، دادن بدهکاری، ادای خمس و زکات معوقه، وصیت به نماز و روزه ی قضا و خواندن دعاهای خاص و سوره های خاصی از قرآن کریم است. هر چند توبه هنگام مرگ اثر چندانی ندارد (نساء، 18) اما برای دوری از رنج اخروی و بالا رفتن از نردبان درجات بهشتی (حدید، 10، بقره، 253) و نتیجتاً کاهش رنج روانشناختی، توصیه های درمانی فوق کمک کننده خواهد بود. مرگ خوب از دیدگاه قرآن کریم، مردن بدون درد، رنج و فشار که اشخاص مورد علاقه ی بیمار، او را در یک محیط عاطفی گرم احاطه کرده باشند و افکار بیمار در آرامش باشد و از زندگی باقیمانده اش لذت ببرد نیست. البته کمک
به کمتر کردن رنج و درد بیمار با دارو، تکنیک های شناختی ــ رفتاری و بینشگرا، به شرط آنکه با سوگیری آخرت گرایی ــ نه اغفال بیشتر بیمار در حساس ترین لحظات عمر ــ باشد نیز مورد توجه است و در چهارچوب باورهای دینی قرار دارد، اما کاهش صرف رنج و درد، از درجه ی چندم اهمّیّت برخوردار می باشد. هدف اصلی کار با بیماران در حال مرگ با توجه به محدودیت زمانی، آماده کردن بیمار برای سفر آخرت است. در فرهنگ قرآن آماده شدن برای مرگ، کل پهنه ی زندگی (61) را دربرمی گیرد. از روزی که تکلیف بر فرد واجب شد، باید به یاد مرگ باشد و یاد مرگ نماید و توشه ی آخرت جمع آوری نماید که ماحصل اعمال و افکار فرد در زمان حیات، هیجانات متنوع زمان مرگ خواهد بود که دامنه ای از تمنای مرگ تا ترس شدید از مرگ را در برخواهد داشت. روان شناسی می خواهد مشکلات درد و رنج فرد را در روز امتحان با تکنیک های رفتاری و شناختی حل نماید و بهترین تکنیک های او نیز در جهت غافل کردن بیشتر او با داروهای مسکن و کاهش دهنده ی سطح هوشیاری و یا تلقین افکار و انجام رفتارهایی است که با غفلت از عظمت نیستی یا روز امتحان، درد او را کاهش دهد. امتحانی که نتیجه ی آن حیات طیبه (نحل، 97)
است یا حالتی از عذاب بین مرگ و زندگی (طه، 74) که دائماً آرزوی مرگ می کند. تکنیک های روان شناسی برای فرد در حال مرگ، تکنیک های غفلت است نه درمان. باورهای دینی به کاهش رنج و درد بیمار نیز توجه دارد، اما کاهش این رنج و درد در مقایسه با عظمت جهان آخرت (‌زمر، 13) از درجه چندم اهمّیت ــ اگر نگوییم بسیار ناچیز و بی اهمّیّت (نساء،‌ 77) ــ برخوردار می باشد. هدف اصلی کار با بیماران در حال مرگ، آماده کردن بیمار است برای سفر آخرت که یکی از نتایج این آماده شدن برای آخرت، کاهش درد و رنج فرد در حال مرگ ــ که منظور نظر روان درمانی های معاصر است ــ نیز خواهد بود.

پی نوشت ها :

1.دانشیار گروه معارف اسلامی دانشگاه شیراز
نشانی الکترونیکی: msalman@rose.shirazu.ac.ir
2.عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور لامرد فارس
نشانی الکترونیکی: imainfar@gmail.com
*تاریخ دریافت مقاله: 1389/8/12
*تاریخ پذیرش مقاله: 1389/9/30
منابع:
1.پورجواهری، علی، پیوند اعضاء‌ و مرگ مغزی در آینه فقه، چاپ اول. تهران، دانشگاه امام صادق (ع)، صفحات 120ــ130، 1383.
2.خلوتی، محمد، قیامت روز حسرت، هفته نامه راه روشن، شماره 28، 1389.
3.خمینی، روح الله. رساله توضیح المسائل، قم، نشر روح، چاپ هشتم، 1378.
4.ری شهری، محمد محمدی. میزان الحکمه، انتشارات دارالحدیث، چاپ اول، 1377.
5.کشفی، عبدالرسول، تحلیلی فلسفی از رنج روانشناختی بیماران در آستانه مرگ و جایگاه آن در اخلاق پزشکی، مجله دیابت و لیپید ایران، ویژه نامه اخلاق پزشکی، ص 37ــ 45، 1386.
6.مسعودزاده، عباس، ستاره، جواد. محمدپور، رضاعلی. مدانلوکردی، منا شیوع اضطراب مرگ بین کارکنان یک بیمارستان دولتی شهر ری. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران، دوره هجدهم، شماره 67ــ84 ــ90، 1378.
7.نرم افزار جامع تفاسیر نور.
8.Arndt, 1., Greenberg, J., Simon, L., Pyszczynski,T. & Solomon, S.(1998).Terror management and self-awareness: Evidence that mortality salience provokes avoidance of the self-focused state. Personality and social psychology, 24(11).
9.Belsky, J.(1999).The psychology of again (belsky,Brooks/Cole publishing company).
10.Buckman,R.(1993).Communication in palliative care: a practical guade.In oxford textbook of palliative medicine(doyle,D.Hanks.G. W. C & Macdonald, N.(eds).Oxford medical publications.Oxford.
11.Buetow, S.(2009).Manage the Fear of Death. Journal of Palliative Care 25:2/ 2009.
12.Copp, g.(1998). A reviw of current theories of death and dying.Journal of advanced nursing,1998,28(2).
13.Corr,C,A.(1993).Coping with dying:lessons that we should not learn from the work of Elisabeth Cubler-Ross. death studies.17.
14.Culkin,J.(2002). Psychotherapy with the Dying Patient.Pecrino,P(Ed). Perspectives on death and dying, 5th Ed.New York:Gin Press.
15.Cuttr, J.(1998).On death and dying. The stat-journal register.
16.Duff, R, & Hong, L.(1995).Age density, religiosity, and death anxiety in retirement communities.37.
17.Erickson,E.(1959). Identity and the life cycle.New York:Norton.
18.Herz,F.(1980). The impact of death and serious illness on the family life cycle. In E.A. Carter & M.McGoldrik(Eds). The family life cycle: A framework for family therapy.New York: Gardner Press.
19.Horman-Jones E,Simon L,Greenberg J, Pyszczynski T,Solomons S, McGregor H.(1997).
Terror management theory and self-esteem:Evidence that increased self-esteem reduces morality salience effects.J Personality Soci Psycho.72.
20.Houston, R.(1999). The angry dying patient.Primary care companion j clin psychiatry,1.
21.Gire,J(2002).How death imitates life:Cultural influences on conceptions of death and dying.In: W.J.Lonner,D.L.Dinnel,S.A.Hayes,& D.N.Sattler(Eds.).Online Readings in Psychology and Culture; Unit 14, Chapter 2.
22.Glaser,B.G. & Strauss,A.L.(1965).Awareness of dying.New York.
23.Kastenbaum,R.G.(1998). Death society.And human experience(6 th ed).Boston:Allyn and Bacon.
24.LeShan,L.(1969). Psychotherapy and the dying patient.In L.Pearson(Ed).Death and dying :Current issues in the treatment of the dying person. Cleveland : Case Western Reserve University.
25.Purslow,C.E.(2009).Death Anxiety and Experiences of Transcendence:Peak Experiences of Skydrivers.A thesis submitted in partial fulfillment of the requirements for the degree Master of Arts Department of Psychology Brock University.
26.Patrick D, Engelberg R, Curtis R.(2001).Evaluating the Quality of Dying and Death.J Pain Symstom.22(3).
27.Pattison E.M.(1977).The experience of dying.Simon and Schuster,New York.
28.Roshdieh,S,Templer,D. I, Cannon,W.G.(1999).The relationship of death anxiety and death depression to religion and civilian war-related experiences in Iranians.38/
29.Sigelman.C.K.(1999). Life-span human development.col publishing company a division of international Thomason publishing Inc.
30.Srikrajang.J.(2008).Dying Process and Family Responses:A Lay Perspective.International conference” Health and the changing word”.
31.Thorson,J.A.Powell,F.C.(1993).Development and validation of a multimensional sense of Humor scale.J Clin Psycho;49(1).
32.Venegas,M.E&Alvarado,O.E.(2010).Factors Related to the Quality of the Dying of the Dying Process in Cancer Patients.Rev.Latino-Am.Enfermagem.2010 Jul-Aug; 18(4).
منبع: نشریه علوم و معارف قرآن کریم، شماره 8.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید