چهل حدیث سیره سجادی علیه السلام

چهل حدیث سیره سجادی علیه السلام

بخش اوّل: سیره عبادى امام سجاد علیه ‏السلام
1. در محـضر قـرآن
قالَ عَـلِىُّ بْنُ الْحُسَـیْنِ علیهماالسلام:
لَو مـاتَ مَنْ بَیْنَ الْمَشْـرِقِ وَالْمَغْـرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ یَکُونَ الْقُرآنُ مَعى، وَ کانَ علیه السلام إذا قَـرَءَ «مالِکِ یَـوْمِ الدّینِ» یُکَـرِّرُهـا، حَتّى کادَ أَنْ یَمُـوتَ.
[بحارالانوار، ج 46، ص 107. و بلاغه الامام على بن الحسین علیهماالسلام ص 221 از کافى] امام سجاد علیه السلام فرمود: اگر تمام کسانى که در میان مشرق و مغرب هسـتند از دنیا بروند (و من تنها بمانم) و قرآن با من باشد وحشت مرا نمى گیرد (و نمى ترسم). او چنین بود که وقتى جمله «مالک یوم الدین» را مى خواند آنرا تکرار مى کرد تا جایى که نزدیک بود جـان دهد.
قرآن مجموعه اى حکمت آمیز از کلمات خداوند است که معارفى بى پایان دارد، البته براى آنان که با زبان فهم این معارف آشنا باشند. هر که مونس و همدم کلام اللّه باشد، هیچ وقت احساس تنهایى و غربت نمى کند و تنهایى هاى او با تلاوت قرآن از بین مى رود.
2. قـرآن با صوت زیبا
عَنْ أَبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام قالَ:
… إنَّ عَلىَ بْنَ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام کانَ أَحْسَنَ النّاسِ صَوْتا بِالْقُرآنِ وَکانَ یَرْفَعُ صَوْتَهُ حَتّى یَسْمَعَهُ أَهلُ الدّارِ.
[وسائل الشیعه، ج 4، ص 858.] امام صادق علیه السلام فرمود: امام على بن الحسین علیهماالسلام خوش صداترین فرد در قرائت قرآن بود و صداى قرآن خواندنش را بلند مى کرد تا اهل خانه بشنوند و بهره مند گردند.
از آداب و مستحبات تلاوت قرآن، قرائت با صداى خوب است که بر زیبایى و جاذبه قرآن مى افزاید.
3. کمال معرفت
کانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام اِذا قَرَءَ هذِهِ الآیَهَ «وَاِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللّه ِ لاتُحْصُوها» [ـ النحل، آیه 18.]یَقُولُ:
سُبْحانَ مَنْ لَمْ یَجْعَلْ فى أَحَدٍ مِنْ مَعْرِفَهِ نِعْمَهٍ اِلاَّالْمَعرِفَهَ بِالتَّقْصِیرِ عَنْ مَعْرِفَتِها، کَما لَمْ یَجْعَلْ فى أَحَـدٍ مِنْ مَعْـرِفَهِ اِدْراکِهِ أَکْثَـرَ مِنَ الْعِلْمِ بِانَّهُ لایُدْرِکُهُ.
[روضه الکافى، ج 8، ص 394، بلاغه الامام على بن الحسین علیهماالسلامص 57.] امام چهارم علیه السلام هنگامى که این آیه را که مى گوید: «اگر نعمتهاى الهى را بخواهید شمارش کنید قابل شمارش نیستند» مى خواند مى فرمود: منزّه است خدایى که شناخت (و شکر) نعمت را براى هیچ کس جز شناخت اینکه قادر به شناخت آن نعمتها نیست قرار نداده همانطور که شناخت خودش را براى هیچ کس بیش از این قرار نداده که باور کند که[ذات] او را نمى تواند بشناسد (یعنى: همینکه باور کند نعمتهاى الهى را نمى تواند بشناسد و سپاسگزارى کند و بفهمد حقیقت او را قادر نیست درک کند همین براى شناخت و شکرگزارى کافیست).
بنده همان به که ز تقصیر خویش عذر به درگاه خدا آورد ورنه سزاوار خداوندى اش کس نتواند که به جا آورد.
4. دعاى سفره امام علیه‏ السلام
عَنْ أَبى حَمزَهَ الثُّمالى عَنْ عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام:
اِنَّهُ کانَ اِذا طَعِمَ قالَ: «اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى أَطْعَمَنا وَسَقانا وَ کَفانا وَاَیَّدَنا وَ آوانا وَ أَنْعَمَ عَلَینا وَاَفضَلَ، اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى یُطْعِمُ وَ لایُطْعَمْ.
[من لایحضره الفقیه، ص 233، ح 4266.] ابو حمزه ثمالى مى گوید: امام چهارم علیه السلام هنگامى که غذا مى خورد مى فرمود: حمد و ستایش براى خدایى است که ما را اطعام کرد و سیراب نمود و به قدر کفاف به ما نعمت داد و تأیید کرد و پناه داد و بر ما نعمت و برترى داد. ستایش مخصوص آن خدایى است که اطعام مى کند ولى خود نمى خورد.
معرفت و کمال انسان در شناخت نعمت هاى خداوند و اداى شکر آنهاست. موحّد، همه نعمت ها را از خدا مى داند و به شکرانه برخوردارى از این همه نعمت، به بندگى و نماز و شکر مى پردازد.
5. سجده‏ هاى امام
قالَ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمّدُ بْنُ عَلىٍّ الباقِرِ علیهماالسلام:
اِنَّ أَبى عَلىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام ما ذَکَرَ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ نِعْمَهً اِلاّ سَجَدَ، وَ لا قَرَأَ آیَهً مِنْ کِتابِ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ فیها سُجُودٌ اِلاّ سَجَدَ وَ لا دَفَعَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ عَنْهُ سُوءً یَخْشاهُ أَوْ کَیْدَ کائِدٍ اِلاّ سَجَدَ وَ لا فَرَغَ مِنْ صَلاهٍ مَفْرُوضَهٍ اِلاّ سَجَدَ، وَ لا وُفِّقَ لاِِصْلاحٍ بَیْنَ اثْنَیْنِ اِلاّ سَجَدَ وَ کانَ أَثَرُ السُجُودِ فى جَمیعِ مَواضِعِ سُجُودِهِ، فَسُمِّىَ السَّجّادُ لِذلِکَ.
[بحارالانوار، ج 46، ح 6.] امام باقر علیه السلام فرمود: پدرم على بن الحسین علیهماالسلام هیچگاه نعمتى را یاد نمى کرد جز اینکه سجده شکر انجام مى داد، و آیه اى از کتاب خدا را نمى خواند که داراى سجده بود مگر اینکه سجده مى کرد، و هرگاه خداوند، مکر حیله گرى یا خطرى را از او بر طرف مى کرد سجده شکر به جا مى آورد و هر وقت از نماز فارغ مى شد سجده مى کرد و زمانى که موفق مى شد بین دو نفر اصلاح کند سجده مى کرد و طورى بود که اثر سجده در تمام اعضاى هفتگانه سجده او نمایان بود از این جهت او «سجّاد» نامیده شد.
توفیق بر بندگى خدا و انجام کارهاى خیر هم یک نعمت الهى است و بر آن هم باید خدا را شکر کرد. سجده شکر، حالتى است که انسان را به خدا نزدیک مى کند.
6. آثــار سـجده
عَنِ الباقِرِ علیه السلام قالَ:
کانَ لاَِبى علیه السلام فى مَوْضِعِ سُجُودِهِ آثارُ ناتِئَهٍ وَ کانَ یَقْطَعُها فِى السَّنَهِ مَرَّتَیْنِ، فى کُلِ مَرَّهٍ خَمْسَ ثَفَناتٍ، فَسُمِّىَ ذَاالثَّفَناتِ لِذلِکَ.
[بحارالانوار، ج 46، ص 6.] امام باقر علیه السلام فرمود: در سجدگاه پدر بزرگوارم آثار ورم بود و سالى دوبار آن را قطع مى کرد. در هر مرتبه پنج لایه پینه بود، از این جهت او را «ذوالثّفنات» نامیدند.
«سجّاد»، صیغه مبالغه از سجود است، یعنى بسیار سجده کننده. پینه هاى پیشانى آن حضرت به خاطر سجده هاى فراوان او در پیشگاه خدا بود.
7. وضــوى امـام
کانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام اِذا تَوَضَّأَ اِصْفَرَّ لَونُهُ، فَیَقُولُ لَهُ أَهْلُهُ: مَا الَّذى یَغْشاکَ؟ فَیَقُولُ:
أَتَـدْرُونَ لِمَنْ أَتـأَهَّـبُ لِلْقیامِ بَیْنَ یَدَیْهِ.
[بحار الانوار، ج 46، ح 74.] امام سجاد علیه السلام هنگامى که وضو مى گرفت رنگ مبارکش زرد مى شد، خانواده اش به او مى گفتند: چه حالتى است که شما را دست مى دهد؟ مى فرمود: آیا مى دانید آماده مى شوم تا در مقابل چه کسى بایستم؟
براى اقامه نماز، انجام مقدمات لازم است، تا حالت بندگى را بیشتر کند. وضو مقدّمه انجام این عبادت است. کسى که حقیقت نماز را بداند و در نماز، خود را ایستاده در برابر فرمانرواى هستى و خداى جهان آفرین ببیند، طبیعى است که از مراحل مقدماتى نماز، یعنى هنگام وضو، رنگ چهره اش تغییر یابد و هراس وقوف در آستان الهى او را به خشیت آورد. چنین ادب و آدابى است که نماز را اثرگذار مى کند و نماز در زندگى انسان تأثیر سازنده مى گذارد.
8. نماز با بوى خوش
کانَتْ لِعَلىِ بْنِ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام قارُورَهُ مِسکٍ فىمَسْجِدِهِ، فَاِذا دَخَلَ اِلَى الصَّلاهِ أَخَذَ مِنْهُ وَتَمَسَّـحَ بِهِ.
[بحار الانوار، ج 46، ص 58.] امام چهارم علیه السلام یک شیشه مُشک در عبادتگاه خود داشت که وقتى مى خواست وارد نماز شود از آن بر مى داشت و استفاده مى کرد. عطر زدن هنگام نماز و پوشیدن لباس هاى تمیز و مرتب و آراستگى هنگام این عبادت، مستحب است و ثواب نماز را مى افزاید.
9. نمازهاى امام سجاد
عَنْ أَبى جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلىٍّ الْباقرِ علیهماالسلام قالَ:
کانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنُ علیهماالسلام یُصَلّى فِى الْیَوْمِ وَاللَّیْلَهِ أَلْفَ رَکْعَهٍ کَما کانَ یَفْعَلُ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ علیه السلام.
[بحارالانوار، ج 46، ص 61.] امام باقر علیه السلام فرمود: امام على بن الحسین علیهماالسلام شبانه روز هـزار رکعت نمـاز مى خـواند، همانطور که امیرمؤمنان هم چنـین مى کرد.
اولیاى الهى از عبادت و نماز، لذّت مى برند و شوق نماز سبب مى شود این همه نماز بخوانند و از نماز خسته نشوند.
10. کیفیت نماز امام
عَنْ أَبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام قالَ:
کانَ عَلىُ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام یَلْبِسُ الصُّوفَ وَأغْلَظَ ثیابِـهِ اِذا قامَ اِلَى الصَّـلاهِ، وَ کانَ علیه السلام اِذا صَلّى یَبْرِزُ اِلى مَوْضِعٍ خَشِنٍ فَیُصَلّى فیهِ وَیَسْجُدُ عَلَى الاَْرْضِ.
[بحارالانوار، ج 46، ص 108.] امام صادق علیه السلام فرمود: امام سجاد علیه السلام هنگام نماز لباس پشمى خشن مى پوشید و در مکان زبر و سخت به نماز مى ایستاد و بر زمین سجده مى کرد.
آنچه به نماز، فضیلت و اثر مى بخشد، خضوع و خشوع و توجّه قلبى به خداى متعال است. هر کارى که این حالت را ایجاد کند، مستحب و پسندیده است. نماز در لباس خشن و زبر و در مکانِ سفت و سخت، حالت انکسار و فروتنى بیشترى پدید مى آورد و سجده بر زمین، نماد فروتنى و خضوع در پیشگاه خداوند است. نمازگزار اگر معناى این عبادت را بداند از تکبّر و غرور نجات مى یابد.
11. سیره امام در نماز شب
رَوَى المَجلِسىّ:
اِنَّهُ علیه السلام کانَ لا یُحِبُّ اَنْ یُعینَهُ عَلى طَهُورِهِ أَحَدٌ وَ کانَ یَسْتَقى الْماءَ لِطَهُورِهِ وَ یُخَمِّرُهُ قَبْلَ أَنْ یَنامَ، فَاِذا قامَ مِنَ اللَّیْلِ بَدَأَ بِالسِّواکِ، ثُمَّ تَوَضَّأ ثُمَّ یَأْخُذُ فىصَلاتِهِ، وَ کانَ یَقْضى ما فاتَهُ مِنْ صَلاهِ نافِلَهِ النَّهارِ فِى اللَّیْلِ، وَ یَقُولُ: یا بُنَىَّ لَیْسَ هذا عَلَیْکُمْ بِواجِبٍ، وَلکِنْ اُحِبُّ لِمَنْ عَوَّدَ مِنْکُمْ نَفْسَهُ عادَهً مِنَ الْخَیْرِ أَنْ یَدُومَ عَلَیْها وَکانَ لایَدَعُ صَلاهَ اللَّیْلِ فِى السَّفَرِ وَالْحَضَرِ.
[بحارالانوار، ج 46، ص 98.] علامه مجلسى نقل کرده است: امام سجاد علیه السلام دوست نداشت در وضو گرفتن کسى او را کمک کند، خودش براى وضویش آب تهیه مى کرد و قبل از اینکه بخوابد رویش را مى پوشاند. شب هنگام که براى نماز شب از خواب برمى خاست نخست مسواک مى زد و بعد وضو مى گرفت و شروع به نماز مى کرد. امام علیه السلام نافله هاى روزانه را که نخوانده بود شب قضا مى کرد و مى فرمود: فرزندان من! این قضا کردن بر شما واجب نیست، ولى دوست دارم کسى که بر کار خیرى عادت کرده به آن ادامه دهد و خودش نماز شب را در خانه و سفر ترک نمى کرد.
12. نمــاز امـام
قـالَ البـاقِرُ علیه السلام:
کانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام یُصَلّى فِى الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَهِ اَلْفَ رَکْعَهٍ وَ کانَتِ الرّیحُ تَمیلُهُ بِمَنْزِلَهِ السُّنْبُلَهِ، وَ کانَتْ لَهُ خَمْسَمِأَهَ نَخْلَهٍ، فَکانَ یُصَلّى عِنْدَ کُلِّ نَخْلَهٍ رَکْعَتَیْنِ، وَ کانَ اِذا قامَ فى صَلاتِهِ غَشِىَ لَوْنَهُ لَوْنٌ آخَرٌ، و کانَ قیامُهُ فى صَلاتِهِ قِیامَ الْعَبْدِ الذَّلیلِ بَیْنَ یَدَىِ الْمَلِکِ الْجَلیلِ، کانَ أَعْضائُهُ تَرْتَعِدُ مِنْ خَشْیَهِ اللّه ِ وَ کانَ یُصَلّى صَلاهَ مُوَدِّعٍ یَرى أَنَّهُ لایُصَلّى بَعْدَها أَبَدا.
[بحارالانوار، ج 46، ص 79.] امام باقر علیه السلام فرمود: امام چهارم علیه السلام شبانه روز هزار رکعت نماز مى خواند و باد همانند سنبلى او را حرکت مى داد و او داراى پانصد نخل بود، که کنار هر کدام دو رکعت نماز مى خواند، و هنگامى که به نماز مى ایستاد رنگ به رنگ مى شد و ایستادنش در نماز همانند ایستادن بنده در مقابل پادشاه بزرگ بود، بدن او از خوف خدا مى لرزید، و همانند کسى که با نماز وداع مى کند و فکر مى کند آخرین نماز اوست و دیگر هیچ وقت نماز نخواهد خواند نماز مى گزارد.
نماز اگر با حضور قلب و دور از غفلت و سهل انگارى باشد، چنین تأثیرى را بر نمازگزار مى گذارد. مهم، معرفت بنده نسبت به آفریدگار است.
13. قضاى اعمال مستحب
عَنْ أَبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام قالَ:
اِنَّ عَلىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام کانَ اِذا فاتَهُ شَى ءٌ مِنَ اللَّیْلِ قَضاهُ بِالنَّهارِ وَ اِنْ فاتَـهُ شَى ءٌ مِنَ الْیَومِ قَضاهُ مِنَ الْغَدِ أوْ فِى الْجُمُعَهِ أَوْ فِى الشَّـهْرِ، وَ کانَ اِذا اجْتَمَعَتْ عَلَیْهِ الاَْشْیاءُ قَضاها فىشَعْبانَ حَتّى یَکْمُلَ لَهُ عَمَلُ السَّنَهِ کُلُّها کامِلَهً.
[وسائل الشیعه، ج 3، ص 201.] امام صادق علیه السلام فرمود: امام على بن الحسین علیهماالسلام هنگامى که نمازهاى مستحب شبانه از او فوت مى شد آنرا روز قضا مى کرد و اگر از نمازهاى مستحبى روز فوت مى شد فرداى آنروز یا جمعه آینده یا ماه بعد آنرا قضا مى کرد و اگر نمازهاى مستحبى فوت شده جمع مى شد در ماه شعبان قضا مى کرد تا اینکه تمام نمازهاى مستحبى سال کامل شود.
گرچه اصلِ نمازهاى نافله و نماز شب مستحب است نه واجب، ولى همین مستحبّات را هم مى توان قضا کرد، تا به فضیلت و پاداش اقامه نمازهاى مستحب رسید و از رحمت الهى برخوردار شد.
14. نمــاز شـب امـام
کانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ سَیِّدُ الْعابِدینَ علیه السلام یَقُولُ:
اَلْعَـفْوَ الْعَـفْوَ ثَلاثَمِاَهَ مَرَّهٍ فِى الْوَتْرِ فِى السَّـحَرِ.
[وسائل الشیعه، ج 4، ص 910.] نقل شده است که: امام سجاد علیه السلام در نماز وتر هنگام سحر سیصد مرتبه العفو، العفو مى گفت.
درخواست عفو و گذشت از آستان خدا و اقرار به خطا و گناه از سوى بنده عاصى، سبب برخوردارى از غفران الهى است. باید استغفار کرد تا بخشوده شد.
15. امام در شبهاى رمضان
عَن أَبى حَمزَهَ الثُمالى قالَ:
کانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام سَیِّدُ الْعابِدینَ یُصَلّى عامَّـهَ اللَّـیْلِ فى شَهْرِ رَمضـانَ فَاِذا کانَ فِى السَّحَرِ دَعا بِهذَا الدُّعـاءِ: اِلهى لا تُؤَدِّبْنى بِعُقوبَتِکَ . . . الخ.
[وسائل الشیعه، ج 5، ص 174.] ابوحمزه ثمالى مى گوید: امـام چهارم علیه السلام در مـاه مبارک رمضان تمام شب را نماز مى خواند و هنگامى که سـحر مى شد این دعـا را مى خـواند: الهى لا تؤدّبنى بعقوبتک . . .[ـ همان دعاى معروف ابو حمزه ثمالى است.]تا آخر یعنى: خدایا مرا با عذاب خودت ادب مکن … .
شب مردان خدا، روز جهان افروز است روشنان را به حقیقت، شبِ ظلمانى نیست نماز شب در همه ایام، بخصوص در شبهاى ماه رمضان فضیلت بسیار دارد و مقرّبان درگاه الهى با تهجّد شبانه و قنوت هاى مفصّل و سجده هاى طولانى و دعاهاى همراه با گریه، پله پله راه عروج به آسمان معرفت و کمال را مى پیمایند.
16. امام ‏سجاد علیه ‏السلام درماه ‏رمضان
عَنْ أَبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام قالَ:
کانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام اِذا کانَ شَهْرُ رَمَضانَ لَمْ یَتَکَلَّمْ اِلاّ بِالدُّعاءِ وَالتَّسْبیحِ وَالاِْسْتِغْفارِ وَالتَّکْبیرِ فَاِذا أَفْـطَرَ قـالَ علیه السلام: اَللّهُـمَّ اِنْ شِئْتَ أَنْ تَفْعَلَ فَعَلْتَ.
[کافى، ج 4 ، ص 88، ح 8.] امام صادق علیه السلام فرمود: امام سجاد علیه السلام در ماه مبارک رمضان جز به دعا و تسبیح و استغفار و تکبیر لب نمى گشود و سخن نمى گفت، هنگامى که افطار مى کرد مى فرمود: معبودا! هرکارى را خواسته باشى انجام دهى انجام خواهى داد.
ماه رمضان چنان فضیلتى دارد که به فرموده پیامبر خدا صلی الله علیه و آله حتّى نفس کشیدن هاى روزه دار هم ثواب تسبیح و ذکر دارد. اگر کسى در حال روزه، از حرف هاى بیهوده بپرهیزد و پیوسته اهل ذکر و دعا و تسبیح و تکبیر باشد، از ثواب بیشترى بهره مند مى شود و حالت معنوى او در زمان افطار، بهتر خواهد بود.
17. امام سجاد علیه‏ السلام و روزه
عَنْ أَبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام قالَ:
کانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام یَصِـلُ مـا بَیْنَ شَعـْبانَ وَ رَمَضانَ وَ یَقُـولُ: صَوْمُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ تَوْبَهٌ مِنَ اللّه ِ.
[کافى، ج 4، ص 92، ح 3.] امام صادق علیه السلام فرمود: امام سجاد علیه السلام روزه ماه شعبان و رمضان را به همدیگر وصل مى کرد و مى فرمود: روزه دو ماه پشت سر هم موجب پذیرش توبه از طرف خداست.
18. عفو و گذشت امام
مُحَمَّدُ بنُ عجلان قالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللّه ِ علیه السلام یَقُولُ:
کانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام اِذا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضانَ لا یَضْرِبُ عَبْدا لَهُ وَ لا أَمَهً، وَ کانَ اِذا أذْنَبَ الْعَبْدُ وَالاَْمَهُ یَکْتُبُ عِنْدَهُ: أَذْنَبَ فُلانٌ، أَذْنَبَتْ فُلانَهٌ یَوْمَ کَذا وَ کَذا، وَ لَمْ یُعاقِبْهُ فَیَجْتَمِعُ عَلَیْهِمُ الاَْدَبَ، حَتّى اِذا کانَ آخَرَ لَیْلَهٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ دَعاهُمْ وَجَمَعَهُمْ حَوْلَهُ ثُمَّ أَظْهَرَ الْکِتابَ ثُمَّ قالَ: یا فُلانُ فَعَلْتَ کَذا وَکَذا، وَ لَمْ اُؤَدِّبْکَ أَتَذْکُرُ ذلِکَ؟ فَیَقُولُ: بَلى یَابْنَ رَسُولِ اللّه ِ. حَتّى یَأْتِىَ عَلى آخِرِهِمْ وَیُقَرِّرُهُمْ جَمیعا ثُمَّ یَقُومُ وَسَطَهُمْ وَیَقُـولُ: اِرْفَعُوا أَصْواتَکُمْ وَ قُولُوا: یا عَلىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ إنَّ رَبَّکَ قَدْ أَحْصى عَلَیْکَ کُلَّما عَمِلْتَ کَما اَحْصَیْتَ عَلَیْنا کُلَّما عَمِلْنا وَلَدَیْهِ کِتابٌ یَنْطِقُ عَلَیْکَ بِالْحَقِّ لایُغادِرُ صَغیرَهً وَ لا کَبیرهً مِمّا أَتَیْتَ اِلاّ أَحْصاها، وَ تَجِدُ کُلَّما عَمِلْتَ لَدَیْهِ حاضِرا کَما وَجَدْنا کُلَّما عَمِلْنا لَدَیْکَ حاضِرا، فَاعْفُ وَاصْفَحْ کَما تَرْجُو مِنَ الْمَلیکِ الْعَفْوَ وَ کَما تُحِبُّ أَنْ یَعْفُوَ الْمَلیکُ عَنْکَ فَاعْفُ عَنّا تَجِدُهُ عَفُوّا… الــخ.
[بحارالانوار، ج 46، ص 103.] امام صادق علیه السلام فرمود: امام چهارم علیه السلام هنگامى که ماه رمضان داخل مى شد غلام و کنیز خود را نمى زد، هر وقت هر یک خلافى انجام مى داد پیش خود مى نوشت. فلان غلام یا کنیز فلان روز چنین و چنان کرد هیچ مجازات نمى کرد تا همه موارد را جمع مى کرد وقتى که آخرین شب ماه مبارک رمضان مى شد همه را صدا مى کرد و اطراف خود جمع مى کرد و بعد نوشته ها را رو مى کرد و بعد مى فرمود: فلانى چنین و چنان کردى ولى من تنبیه نکردم آیا یادت هست؟ طرف مى گفت: آرى تا اینکه به آخرین نفر آنان مى رسید و از همه اقرار مى گرفت. بعد در میان آنان مى ایستاد و مى فرمود: صداى خودتان را بلند کنید و بگویید: اى على بن الحسین خداوند هر کارى را که انجام دادى نوشته همانطور که کارهاى خلاف ما را نوشتى و پیش خدا کتاب و نوشته اى هست که علیه تو به حق سخن گوید و چیز کوچک یا درشتى را فروگذارى نکرده مگر اینکه آنها را نوشته است و هرچه کردى پیش خدا حاضر و روشن است همانطور که کارهاى ما پیش تو حاضر است. پس گذشت کن و بیامرز همانطور که از خداوند امید عفو و گذشت دارى و همانطور که دوست دارى خدا از تو بگذرد پس خودت هم گذشت کن تا او از تو بگذرد.
19. افطار و اطعام امام
عَنْ أَبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام قالَ:
کانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام اِذا کانَ الْیَوْمُ الَّذى یَصُومُ فیهِ، یَأْمُرُ بِشاهٍ فَتُذْبَحُ وَ تُقْطَعُ أَعْضاؤُهُ وَ تُطْبَخُ، وَ اِذا کانَ عِنْدَ الْمَساءِ أَکَبَّ عَلَى الْقُدُورِ حَتّى یَجِدَ ریحَ الْمَرَقِ وَ هُوَ صائِمٌ، ثُمَّ یَقُولُ: هاتُواالْقُصاعَ اِغْرِفُوا لاِلِ فُلانٍ، وَ اغْرِفِوا لاِلِ فُلانٍ حَتّى یَأْتِىَ عَلى آخِرِ الْقُدُورِ، ثُمَّ یُـؤْتى بِخُبْزٍ وَ تَمْرٍ فَیَکُونُ ذلِکَ عِشـاءُهُ.
[بحار، ج 46، ص 71؛ من لا یحضره الفقیه 90، ح 1955.] امام صادق علیه السلام فرمود: روزى که امام سجاد علیه السلام روزه مى گرفت دستور مى داد گوسفندى تهیه و ذبح شود و تکه شود و پخته شود هنگامى که شب مى شد سر خود را بالاى دیگها خم مى کرد تا بوى آبگوشت را با دهان روزه بچشد و بعد از چشیدن مى فرمود: کاسه ها را بیاورید براى فلان خاندان و فلانى پر کنید تا اینکه به آخرین دیگها مى رسید، نان و خرما آورده مى شد، پس این شامش مى شد.
اوج وارستگى از تعلّقات و شهوتِ شکم آن است که انسان روزه دار باشد و طعام هاى لذیذ براى دیگران فراهم کند و افطارى دهد، امّا خودش با غذاى ساده اى افطار کند.
بخش دوم: سـیره مردمى امام علیه‏ السلام
20. امــام علیه ‏السلام در سـفرها
عَنِ الصّادِقِ علیه السلام قالَ:
کانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام لایُسافِرُ اِلاّ مَعَ رُفْقَهٍ لایَعْرِفُونَهُ وَ یَشْتَرِطُ عَلَیْهِمْ أَنْ یَکُونَ مِنْ خَدَمِ الرُّفْقَهِ فیما یَحْتاجُونَ اِلَیْهِ.
[بحارالانوار، ج 46، ص 69.] امام صادق علیه السلام فرمود: امام چهارم علیه السلام جز با کاروانى که او را نشناسند مسافرت نمى کرد و با آنان شرط مى کرد که از خدمتگزاران کاروان در نیازمندى هاى آنان باشد.
از آداب سفر آن است که انسان اخلاق خوب با همسفران داشته باشد و با آنان در کارها همکارى کند و از خواسته هاى شخصى به نفع جمع همسفران بگذرد، نه آنکه پیوسته ایراد بگیرد، یا کار خود را به دوش دیگران بگذارد و کَلّ بر آنان و خودخواه و تن پرور باشد. سفر امام سجاد(ع) در جمع کاروانیان به صورت ناشناس براى آن بود که بارى بر دوش آنان نباشد، بلکه یار و همکارشان گردد.
21. تواضـع امـام علیه ‏السلام
قیلَ لَهُ علیه السلام:
اِذا سافَرْتَ کَتَمْتَ نَفْسَکَ أهْلَ الرُّفْقَهِ؟ فَقالَ: أکْرَهُ أنْ آخُذَ بِرَسُولِ اللّه ِ مالا اُعْطى مِثْلَهُ.
[بحارالانوار، ج 46، ص 93، ح 82.] به امام سجاد علیه السلامگفته شد: هنگامى که مسافرت مى کنى چرا خودت را از اهل کاروان کتمان مى کنى و نمى شناسانى؟ فرمود: دوست ندارم از وابستگى به رسول خدا استفاده کنم با اینکه خدمتى در مقابل آن وابستگى انجام ندادم.
22. صدقـات امـام علیه ‏السلام
عَن أبى عَبْدِاللّه ِ الدّامْغانى:
کانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام یَتَصَدَّقُ بِالسُّکَّرِ وَاللَّـوْزِ. فَسُئِلَ عَنْ ذلِکَ فَقَرأَ قَوْلَهُ تَعالى: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّى تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ»
[ـ آل عمران، 92.]. [بحار الانوار، ج 46، ص 89.] ابو عبداللّه دامغانى مى گوید: امام چهارم علیه السلام از گردو و شَکر صدقه مى داد. از حکمت این کار سؤال شد، این آیه را خواند که: «به نیکى و رستگارى نمى رسید تا اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید.» (امام علیه السلام شِکر و گردو را دوست داشت.)
صدقه و انفاق، افزون بر آنکه کمکى به نیازمندان جامعه است، خصلت ایثار را هم در انسان تقویت مى کند. از این رو بهترین صدقه آن است که از آنچه انسان به آن علاقه دارد انفاق کند، تا از وابستگى رها شود. روش امام سجاد علیه السلام با الهام از آیه شریفه، بر اساس همین نکته است.
23. امـام علیه ‏السلام و صـدقه
عَنْ أبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام قالَ:
کانَ [عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام] یُقَبِّلُ الصَّدَقَهَ قَبْلَ اَنْ یُعْطِیَهَا السائِلَ، قیلَ لَهُ: ما یَحْمِلُکَ عَلى هذا؟ قالَ: فَقالَ: لَسْتُ اُقَبِّلُ یَدَ السائِلِ اِنّما اُقَبِّـلُ یَدَ رَبّى، اِنَّـها تَقَعُ فى یَدِ رَبّى قَبْلَ أَنْ تَقَعَ فى یَدِ السائِلِ…
[بحارالانوار، ج 46، ص 74.] امام صادق علیه السلام فرمود: امام چهارم علیه السلام قبل از اینکه صدقه را به فقیر بدهد مى بوسید، از امام سؤال شد، حکمت این کار شما چیست؟ فرمود: من دست پروردگارم را مى بوسم نه دست فقیر را، زیرا صدقه قبل از اینکه به دست فقیر برسد در دست خدا قرار مى گیرد.
گر چه ظاهر صدقه، بیرون رفتن مال از دست انسان است، ولى نزد خداوند ذخیره مى شود و در روز نیاز، چند برابر به انسان بر مى گردد و این وعده حتمى خداست و پاداش عظیم آن را خداوند بر عهده گرفته است.
24. اخلاص امام سجاد علیه‏ السلام
وَکانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام لَیَخْرُجُ فِى اللَّیْلَهِ الظَّلْماءِ فَیَحْمِلُ الْجِرابَ فیهِ الصُّرُرُ مِنَ الدَّنانیرِ وَالدَّراهِمِ حَتّى یَأْتى بابا بابا فَیَقْرَعُهُ ثُمَّ یُناوِلُ مَنْ یَخْرُجُ اِلَیْهِ، فَلمّاماتَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام فَقَدُوا ذلِکَ فَعَلِمُوا أَنَّ عَلىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ الَّذى کانَ یَفْعَلُ ذلِکَ.
[بحارالانوار، ج 46، ص 66.] امام سجاد علیه السلام شب تاریک از خانه خارج مى شد و انبانى را که در آن کیسه هاى درهم و دینار بود با خود برمى داشت و مى آمد درب منزلها و در مى زد و از آنها به کسى که دم درب مى آمد مى داد. (بدون اینکه شناخته شود.) زمانى که به شهادت رسید و دیگر او را ندیدند دانستند که امام سجاد بود که آن کار را مى کرد.
این مصداق بارز رأفت به مردم و دلسوزى نسبت به دیگران و اخلاص در انفاق و صدقه است و عمل خالص، کارى دشوار و کمیاب است و مخلصان هم در معرض وسوسه هاى شیطانى اند.
25. امام سجاد علیه‏ السلام و بینوایان
فى رِوایَهِ أَحْمَدَ بْنَ حَنْبَلِ عَنْ مُعَمَّرٍ، عَنْ شَیْبَهِ بْنِ نُعامَه:
اِنَّهُ کانَ یَقُوتُ مِأهَ أَهْلِ بَیْتٍ بِالْمَدینَهِ.
[بحارالانوار، ج 46، ص 88.] در روایت احمد بن حنبل از معمر به نقل از شیبه بن نعامه آمده است که: امام سجاد علیه السلام صد خانواده را در مدینه غذا مى داد و آنان را تأمین مى کرد.
امامان، پناه بى پناهان و امید ناامیدان بودند و پیوسته به دست آنان خیر به مردم مى رسید و مردم را نیز به این شیوه دعوت مى کردند.
26. برخورد با مستمندان
وَ کـانَ علیه السلام اِذا أتـاهُ السائِلَ یَقُـولُ:
مرْحَبا بِمَنْ یَحْمِلُ زادى اِلَى الآخِرَهِ.
[بحارالانوار، ج 46، ص 98.] هنگامى که فقیر خدمت امام چهارم علیه السلام مى آمد امام مى فرمود: آفرین بر کسى که زاد و توشه مرا به آخرت حمل مى کند.
صدقه به فقیر، مثل آن است که انسان بار سنگین خود را به کسى بسپارد تا آن طرف پل و رودخانه، سالم به انسان تحویل دهد. آخرت، آن سوى رود است و صدقه، در قیامت به انسان برمى گردد.
بخش سوم: سیره شخصى و خانوادگى امام علیه ‏السلام
27. خـدمت به خـانواده
قالَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام:
لَأَنْ أدْخُلَ السُّوقَ وَمَعى دِرْهَمٌ أَبْتاعُ بِهِ لَحْما لِعِیالى وَقَدْ قَرَمُوا اِلَیْهِ أَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ أَنْ أُعْتِقَ نَسِمَهً.
[وسائل الشیعه، ج 15، ص 251، ح 6.] امام على بن الحسین علیهما السلام فرمود: اینکه وارد بازار شوم و همراهم درهمى باشد که با آن براى خانواده ام گوشتى بخرم که به آن اشتیاق دارند، براى من محبوبتر است از اینکه فردى را آزاد کنم.
کسى که مسؤولیت خانواده اى را بر عهده مى گیرد، باید در حدّ توان مالى به آنان وسعت دهد و نیازهایشان را برآورده کند، تا احساس کمبود نکنند. رسیدگى به خانواده و تأمین خواسته هاى آنان در حدّ معقول و متعادل، وظیفه مردِ خانه است و خدا هم به چنین کسانى اجر و ثواب عطا مى کند. در حدیث است: کسى که ثروت دارد، ولى به خانواده و فرزندانش نمى رسد، آنان آرزوى مرگ او را خواهند داشت.
28. برخـورد بـا نـوزاد
کانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام اِذا بُشِّرَ بِوَلَدٍ لَمْ یَسْأَلْ أَذَکَرٌ هُوَ أَمْ اُنْثى حَتّى یَقُولَ:
أَسَوِىٌّ؟ فَاِذا کانَ سَوِیّا قالَ: اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى لَمْ یَخْلُقْ مِنّى خَلْقا مُشَوَّها.
[وسائل الشیعه، ج 15، ص 143، ح 1.] امام چـهارم علیه السلام اینچنین بود: هنـگامى که به او بشـارت فرزندى مى دادند نمى پرسید پسر است یـا دختر؟ مى پرسید: آیا سالم است؟ وقتى سالم بود مى فرمود: حمد و ستایش مخصوص خدایى است که از من مخلوق ناقص و زشت خلق نکرده است.
مهم تر از دختر یا پسر بودن فرزند، سلامتى آنان است. گاهى یک فرزند که معلول فکرى و جسمى است، یک عمر مایه غصّه و سختى والدین مى شود. از این رو بر سلامت جسمى نوزاد باید خدا را شکر کرد و قدر این نعمت را دانست.
29. مداومت وپشتکار درکارها
عَنْ أَبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام قالَ:
کانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام یَقُولُ: اِنّى لاَُحِبُّ أنْ اُداوِمَ عَلَى الْعَمَلِ وَ اِنْ قَلَّ.
[وسائل الشیعه، ج 1، ص 70.] امام صادق علیه السلام فرمود: امام على بن الحسین علیهماالسلام مى فرمود: من دوست دارم که بر کار مداومت داشته باشم اگر چه کم باشد.
از عوامل موفقیت انسان در راه هدف، استمرار و تداوم و پشتکار است. قطرات آب، وقتى به صورت پیوسته بر سنگى بچکد، سنگ را سوراخ مى کند و این نتیجه تداوم و استمرار است. در ارزیابى اعمال، باید بر کیفیّت و استمرار آن اندیشید. کار نیک و مثبت، هر چند اندک باشد، اگر تداوم داشته باشد ارزشمندتر است.
30. برخورد با دانشجو
اِنَّ عَلىَّ بْنَ الْحُسَـیْنِ صَلواتُ اللّه ِ عَلَیْه کانَ اِذا جـاءَهُ طالِـبُ عِلْمٍ قالَ:
مَرْحَبا بِوَصیَّهِ رَسُولِ اللّه ِ صَلَّى اللّه ُ عَلَیْهِ وَآلِهِ. ثُمَّ یَقُولُ: اِنَّ طالِبَ الْعِلْمِ اِذا خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ لَمْ یَضَعْ رِجْلَهُ عَلى رَطْبٍ وَلا یابِسٍ مِنَ الاَْرْضِ اِلاّ سَبَّحَتْ لَهُ اِلَى الاَْرَضینَ السّابِعَهِ.
[بحارالانوار، ج 1، ص 168، ح 16.] امام چهارم که درود خدا بر او باد هنگامى که دانشجویى خدمتش مى رسید مى فرمود: آفرین بر وصیّت رسول خدا. صلی الله علیه و آله سپس مى فرمود: هنگامى که طالب علم از منزلش خارج مى شود پایش را روى هیچ تر و خشکى از زمین نمى گذارد مگر اینکه زمین تا طبقه هفتم بر او تسبیح مى گوید.
خداوند، طالبانِ علم را دوست مى دارد و دانش، معیار برترى و ارزش است. به وسیله علم و دانش مى توان به خداشناسى رسید و کارهاى خیر را شناخت و عمل کرد. هر قدمى که در این راه برداشته شود، مقدس و ارزشمند است.
31. امام و ایمان کامل
عَنْ أَبى جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلىٍّ علیهماالسلام قالَ:
کانَ أَبى عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام یَقُولُ: اَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فیهِ کَمُلَ اِیمانُهُ، و مُحِّصَتْ عَنْهُ ذُنُوبُهُ، وَ لَقِىَ رَبَّهُ وَ هُوَ عَنْهُ راضٍ: مَنْ وَفى لِلّهِ بِما جَعَلَ عَلى نَفْسِهِ لِلنّاسِ، وَ صَدَقَ لِسانُهُ مَعَ النّاسِ، وَاسْتَحْیى مِنْ کُلِّ قَبیحٍ عِنْدَاللّه ِ وَ عِنْدَ النّاسِ، وَ حَسُنَ خُلْقُهُ مَعَ أَهْلِهِ.
[امالى مفید، ص 299.] امام باقر علیه السلام فرمود: پدرم امام على بن الحسین علیهماالسلام مى فرمود: هرکس داراى چهار ویژگى باشد، ایمانش کامـل است، و گناهانش از او خواهد ریخت و پروردگارش را در حالى که از او خوشنود است ملاقات خواهد کرد:
ـ کسى که حق مردم را به خاطر خدا ادا کند
ـ با مردم راست سخن گوید
ـ از زشتیها پیش خدا و مردم حیا و پرهیز کند
ـ با خانواده اش با اخلاق خوب برخورد کند.
32. ادب امـام سجـاد علیه‏ السلام
عَنِ الْباقِرِ علیه السلام قالَ:
قالَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام مَرِضْتُ مَرَضا شَدیدا فَقالَ لى أَبى علیه السلام : ما تَشْتَهى؟ فَقُلْتُ: أَشْتَهى أَنْ أَکوُنَ مِمَّن لا أَقْتَرِحُ عَلَى اللّه ِ رَبّى ما یُدَبِّرُهُ لى، فَقالَ لى: أَحْسَنْتَ ضاهَیْتَ اِبراهیمَ الْخَلیلَ صَلَواتُ اللّه ِ عَلَیْهِ حَیْثُ قالَ جَبْرَئیلُ علیه السلام : هَلْ مِن حاجَهٍ؟ فقالَ: لااَقْتَرِحُ عَلى رَبّى، بَلْ حَسْبِىَ اللّه ُ وَنِعْمَ الْوَکیلُ.
[بحار الانوار، ج 46، ص 67.] امام باقر علیه السلام فرمود: امام على بن الحسین علیهماالسلام فرمود: من به بیمارى شدیدى مبتلا شدم. پدرم به من فرمود: چه میل دارى؟ گفتم: میل دارم از کسانى باشم که در مورد چیزى که خدا برایم اندیشیده، پیشنهادى نداشته باشم. (یعنى: راضى و خشنودم به آنچه را که خدا برایم پیش آورد) پدرم فرمود: آفرین بر تو که شبیه ابراهیم خلیل علیه السلام هستى که وقتى جبرئیل به او گفت: آیا حاجتى دارى (هنگامى که مى خواستند او را در آتش بیندازند) فرمود: پیشنهادى به پروردگارم نمى کنم، او بهترین وکیل است و مرا کفایت مى کند.
33. برخورد با بى ‏ادب
عَنْ عَبْدِاللّه ِ بْنِ مِسْکانَ قالَ سَمِعْتُ أَبا جَعْفَرٍ علیه السلام یَقُولُ:
اِنَّ أَبى کَرَّمَ اللّه ُ وَجْهَهُ نَظَرَ اِلى رَجُلٍ وَ مَعَهُ اِبْنُهُ، وِالاِْبْنُ مُتَّکٍ عَلى ذِراعِ الْعَبْدِ. قالَ علیه السلام: فَما کَلَّمَهُ عَلىُّ بْنُ الْحُسَـیْنِ علیهماالسلام مَقْتا لَهُ حَتّى فارَقَ الدُّنْیا.
[مشکاه الانوار، ص 165.] عبداللّه بن مسکان مى گوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم که مى فرمود: پدرم نگاهش افتاد به مردى که پسرش همراهش بود و بر بازوى پدر تکیه کرده بود. تا وقتى که پدرم زنده بود بخاطر بى ادبى پسر، با او صحبت نکرد.
ادب و احترام فرزند نسبت به پدر، نشانه فهم و کمال فرزندان است. فرزند نباید از پدرش جلوتر بیفتد، به او تکیه کند، صدایش را در مقابل پدر بلند کند و پرخاشگرى نماید. «حق پدر» بسیار عظیم است و کسى که این حق را نشناسد و مراعات نکند، از زندگى خیر نمى بیند.
34. برخورد امام علیه ‏السلام با مادر
قیلَ لَهُ علیه السلام:
اِنَّکَ أَبَرُّ النّاسِ وَ لا تَأْکُلُ مَعَ اُمِّکَ فىقَصْعَهٍ وَ هِىَ تُریدُ ذلِکَ؟ فَقالَ علیه السلام: أَکْرَهُ أَنْ تَسْبِقَ یَدى اِلى ما سَبَقَتْ اِلَیْهِ عَیْنُها فَأکَونَ عاقّا لَها فَکانَ بَعْدَ ذلِکَ یُغَطّىالْغَضَارَهَ بِطَبَقٍ وَیُدْخِلُ یَدَهُ مِنْ تَحْتِ الطَّبَقِ وَیَأْکُلُ.
[بحارالانوار، ج 46، ص 93 و بلاغه الامام على بن الحسین علیهماالسلام ص214 باب سوم کلمات قصار.] به امام سجاد علیه السلامگفته شد: شما برترین مردمید ولى با مادرتان در یک کاسه غذا نمى خورید با اینکه او چنین مى خواهد. امام علیه السلام فرمود: من دوست ندارم دستانم به طرف چیزى دراز شود که قبلش چشم مادرم به آن افتاده است و من عاقّ او شوم. پس از این امام با طبقى روى کاسه سفالى را مى پوشاند و دستش را از زیر طبق مى برد و غذا مى خورد.
این حدیث، گوشه اى از «حقّ مادر» را نشان مى دهد. هر کارى که مایه آزردگى خاطر مادر شود، زشت و گناه است.
35. دقّـت امــام علیه‏ السلام
عَنْ أَبى عَبدِاللّه ِ علیه السلام فى حَدیثِ الْلُّقَطَهِ قالَ:
وَکانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام یَقُولُ لاَِهْلِهِ: لا تَمَسُّـوها.
[وسائل الشیعه، ج 17، ص 348، ح 1.] امام صادق علیه السلام ضمن حدیث اشیاء پیدا شده فرمود: امام على بن الحسین علیهماالسلام به خاندانش مى فرمود: به اشیاء پیدا شده دست نزنید.
تصرّف در مال دیگرى بدون اجازه، حرام است. اموال پیدا شده، ملک دیگران است و نمى توان به آن دست زد و آن را براى خود برداشت و اگر کسى به آن دست زد، مسؤول است تا صاحبش را پیدا کرده به او برساند.
36. راه رفتن امـام علیه ‏السلام
عَنْ أَبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام قالَ:
کانَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهما السلام یَمْشى مَشْیَهً کَأَنَّ عَلى رَأْسِهِ الطَّیْرُ لایَسْبِقُ یَمینُهُ شِمالَهُ.
[مشکاه الانوار، 227.] امام صادق علیه السلام فرمود: امام چهارم علیه السلام چنان با آرامش راه مى رفت مثل اینکه بالا سرش پرنده اى قرار دارد
[که نمى خواهد او حرکتش را متوجه شود و پرواز کند ]دست راست او جلوتر از دست چپش نمى رفت.
رعایت متانت و ادب و وقار در راه رفتن، بر شخصیّت انسان مى افزاید. راه رفتن باید متواضعانه باشد نه متکبّرانه، با وقار باشد نه سبک و نامناسب. حرکتِ متعادل دست ها هنگام راه رفتن هم نشانه اى از وقار است.
37. تعهّد و خضوع امام علیه‏ السلام
کانَ علیه السلام یَمُرُّ عَلَى الْمَدَرَهِ فى وَسَطِ الطَّریقِ فَیَنْزِلُ عَنْ دابَّتِهِ حَتّى یُنَحّیها بِیَدِهِ عَنِ الطَّریقِ.
[بحار الانوار، ج 46، ص 93.] امام چهارم علیه السلام هنـگامى که وسط راه به کلوخ پاره اى بر مى خـورد از مرکب خود پیاده مى شد و با دست مبارکش آنرا از سر راه بر مـى داشت.
در آموزه هاى دینى، هر نوع خدمت رسانى به مردم و رفع مشکلات از آنان، مطلوب است. در احادیث است که حتّى برطرف کردن اندوه از چهره یک مسلمان یا برداشتن سنگى از سر راه مردم «صدقه» است و ثواب دارد. بر اساس این حدیث، تمیز کردن مسیر و صاف کردن جادّه و برداشتن سنگ و آشغال و موانع از سر راه مردم، کارى پسندیده و ثواب است.
38. یـاد کـربــلا
عَنْ أَبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام قالَ:
اَلْبَکّاؤُونَ خَمْسَهٌ: آدَمُ وَیَعْقُوبُ وَیُوسُفُ وَفاطِمَهُ بِنْتُ مُحَّمَدٍ صلی الله علیه و آله وَعَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام … فَبَکى عَلىُ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام عِشْرِینَ أَوْ أَرْبَعینَ سَنَهٍ، ماوُضِعَ بَیَنْ یَدَیْهِ طَعامٌ اِلاّبَکى…
[بحار 82 : 86 ح 33.] امام صادق علیه السلام فرمود: افراد زیاد گریه کن پنج نفر بودند: حضرت آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و امام سجاد علیه السلام … که امام بیست یا چهل سال گریه کرد، هیچ گاه غذا جلوى امام علیه السلام نگذاشتند مگر اینکه گریه کرد.
فرهنگ «یاد»، در سیره امامان معصوم نسبت به حادثه عاشورا، عامل زنده نگه داشتن آن بود. حادثه کربلا، هم اوج مظلومیت اهل بیت علیهم السلام بود، هم اوج فداکارى و جهاد در راه حق. گریه بر شهید کربلا، این دو نکته را زنده مى کند و مقابله با سیاست دشمن است که مى خواهد عاشورا از یادها برود.
39. راوى شــهادت
عَنِ الصّادِقِ علیه السلام:
اِنَّ زَیْنَ الْعابِدینَ بَکى عَلى أَبیهِ أَرْبَعینَ سَنَهً، صائِما نَهارَهُ، قائِما لَیْلَهُ، فَاِذا حَضَرَ الاِْفْطارُ جاءَ غُلامُهُ بِطَعامِهِ وَشَرابِهِ فَیَضَعُهُ بَیْنَ یَدَیْهِ فَیَقُولُ: کُلْ یا مَوْلاىَ، فَیَقُولُ علیه السلام: قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللّه ِ علیه السلام جائِعا، قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللّه علیه السلامعَطْشانا، فَلایَزالُ یُکَرِّرُ ذلِکَ وَیَبْکى حَتّى یَبِلَّ طَعامُهُ بِدُمُوعِهِ، وَیَمْزِجُ شَرابُهُ بِدُمُوعِهِ فَلَمْ یَزَلْ کَذلِکَ حَتّى لَحِقَ بِاللّه ِ عَزِّوَجَلَّ.
[وسائل الشیعه، 2 ، 923.] امام صادق علیه السلام فرمود: امام زین العابدین علیه السلام چهل سال براى پدر بزرگوارش گریه کرد، در حالى که روزش، روزه دار بود و شبش، شب زنده دارى مى کرد، هنگامى که وقت افطار مى شد غلامش غذا و نوشیدنى براى او مى آورد و جلویش مى گذاشت و مى گفت: بخور، امام علیه السلام مى فرمود: فرزند رسول خدا علیه السلام گرسنه و تشنه شهید شد. این جمله را تکرار مى کرد و گریه سر مى داد تا اینکه آب و غذایش با اشک چشمش مخلوط مى شد. او همواره چنین بود تا اینکه به جوار رحمت حق شتافت.
40. برخـورد با حـیوان
عَنْ أَبى جَعْفَرٍ علیه السلام قالَ:
لَمّا ماتَ عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام کانَتْ ناقَهٌ لَهُ فِى الرَّعْىِ جاءَتْ حتَّى ضَرَبَتْ بِجِّرانِها عَلَى الْقَبْرِ وَتَمَرَّغَتْ عَلَیْهِ وَإِنَّ أَبى کانَ یَحِّجُ عَلَیها وَما قَرَعَها قَرْعَهً قَطُّ.
[بحارالانوار 27: 168 ح 16.] امام باقر علیه السلام فرمود: وقتى که امام چهارم علیه السلام به شهادت رسید شترى داشت که در چراگاه بود. از آنجا آمد و سر و گردنش را به قبر امام زد و به خاک غلطید. پدر بزرگوارم سوار بر آن مى شد و حجّ انجام مى داد و هرگز به آن حیوان ضربه اى نزد.
رعایت حقوق حیوانات و پرهیز از اذیت و آزار آنها از توصیه هاى دینى است، به خصوص اگر وفادار باشند و ویژگى هاى خاصى داشته باشند. این حدیث مى رساند که حیوانات هم نسبت به مقام والاى امامان آگاهند، هر چند ما از زبان و دنیاى آنها بى خبر باشیم.
منبع : چهل حدیث « سیره سجادی » علیه السلام‏ ، محمود شریفی‏.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید