زنان صالح در قرآن کریم (1)

زنان صالح در قرآن کریم (1)

چکیده
قرآن کریم در 63 آیه، از زنان صالح یاد کرده است. این آیات شامل تعداد نه زن می شود که به جز یک نفرشان (همسر فرعون)، بقیه از خاندان پیامبران بوده اند؛ یعنی مادر بزرگ، مادر، خواهر و دختران پیامبران. از این عده، پنج زن در ارتباط حوادث ایام حیات حضرت موسی یاد شده اند که به ترتیب نقش آفرینی شامل مادر و خواهر موسی، همسر فرعون، همسر و خواهر همسر موسی (دختران شعیب) می باشند. چهار زن دیگر یاد شده عبارتند از: همسر ابراهیم پیامبر (مادر اسحق)، همسر زکریای پیامبر (مادر حضرت یحیی)، همسر عمران (مادر حضرت مریم و مادر بزرگ حضرت عیسی) و حضرت مریم (مادر حضرت عیسی). از این عده فقط از حضرت مریم با ذکر نام یاد شده است و از دیگر زنان، با نسبت دادن آنان به مردان و بدون ذکر نامشان سخن رفته است. بررسی آیات مربوط به زنان صالح که تقریبا یک سوم کل آیات مربوط به زنان در قرآن را شامل می شود، بیانگر نقش آنها در طهارت زایش، پرورش و بالش پیامبران است. این پژوهش در صدد شناسایی این نقش ها و چگونگی آن است. از این رو، به بررسی آیاتی می پردازد که مشتمل بر احوال این زنان است. در تحقیق حاضر از شیوه ی تفسیری و تحلیل زبان شناختی بهره گرفته شده است.
کلید واژه ها: همسر ابراهیم، مادر موسی، خواهر موسی، همسر فرعون، همسر موسی، همسر عمران، همسر زکریا، حضرت مریم.

مقدمه
تاثیر زن به عنوان نیمی از پیکره اجتماع بشری امری غیر قابل انکار است، اما سطح این تاثیر و کیفیت آن از جمله مسائلی است که بستگی تام به فرهنگ جوامع و بنیادهای فکری آن دارد. اگر از اشاراتی مبهم که در مطالعات مردم شناختی به گذشته کوتاه زن سالاری در تاریخ بشری شده است بگذریم، عمده تاریخ حیات انسان ها با مردسالاری عجین بوده است. قرآن کریم نیز در دورانی نازل گردیده که فرهنگ مردسالاری در گستره ی جغرافیایی مخاطب پیامبر خاتم حاکم بوده است. در این فرهنگ، عنصر «زن» به عنوان انسانی فرودست نسبت به مردان به حساب می آمده و از این رو، تولد دختران مورد کراهت بوده است و چون به کسی خبر زاده شدن دختری را می دادند چهره اش بر افروخته و خشمناک می شد. « و اذا بشر اهدهم بالانثی ظل وجهه مسودا و هو کظیم.» (زخرف: 17) فرودستی منزلت زن به امری معیشتی نیز پیوند داشت؛ چرا که او را انسانی نان خور و نه نان آور می شناختند و از این رو، با توجیه معیشت مدارانه و از ترس ناداری(1) مبادرت به کشتن دختران می کردند. قرآن در چنین فضای فرهنگی و با نگاهی مبتنی بر اعتدال، نمونه هایی از دو دسته زنان معرفی می نماید؛ زنانی که به تعبیر این مقاله «زنان صالح» اند و در برابر آنها «زنان طالح» قرار دارند. مقاله در صدد معرفی دسته اول از این زنان است. شیوه ی کار در این معرفی، برشمردن آیات مرتبط با این زنان در قرآن است و نیز بهره گیری از تفاسیر، ترجمه های قرآن، روایات، کتب قصص قرآن و نیر فرهنگ ها و معجم های قرآنی. در مراجعه به تفسیرها نیز تلاش گردیده به آثار مفسران متقدم و معاصر رجوع شود تا تاثیر احتمالی زمان در تفسیر آیات مربوطه نیز از نظر دور نیفتاده باشد. در مواردی نیز نیاز به مراجعه به کتب عهدین بوده، که این مهم نیز انجام گرفته است. مقاله اگرچه منحصرا به زنان صالح می پردازد. اما با ارائه آماری از زنان صالح و طالح، به ثقل توجه قرآن در امر فرهنگ سازی امعان نظر کرده است. شایان ذکر است که نمونه های یاد شده زنان صالح در قرآن مربوط به زنان صالحی است که مرتبط با پیامبران است و به دیگر زنان صالح پرداخته نشده است.

آمار و واژگان زن در قرآن
قرآن مجید در حدود 196 آیه راجع به زنان سخن گفته است که شامل موضوعاتی به شرح زیر است:
احکام زنان، آفرینش زن، حقوق زنان، حجاب، زنان بهشتی، زنان اهل کتاب، زنان مستضعف، زنان پیامبر خاتم و دیگر پیامبران، زن و صاحبان قدرت، زن در قیاس با مرد، موارد منفی نگری به زن، دختر در نزد امم، تعدد زوجات، رابطه ی زن و مرد، همسرداری، طلب معاش زنان، سلوک با زنان، و نیز برشماری مصادیقی از زنان شایسته (صالح) و ناشایسته (طالح).
آیاتی که به موضوع زنان می پردازد نیز ذیل واژه هایی همچون: نساء، إمرأه، ام، مؤمنات، صالحات، انثی، بنات، زوجه، اخت و … آمده اند. آیاتی که به مصادیق زنان شایسته (صالح) و ناشایسته (طالح) پرداخته اند، جمعا شامل 74 آیه می شود که از آن میان 11 آیه مربوط به زنان طالح است و 63 آیه باقیمانده به معرفی زنان صالح می پردازد. نقطه اشتراک این دو دسته زنان، ارتباط آنها با پیامبران است. دو تن از چهار زن طالح که در قرآن به آنها اشاره شده، همسران نوح و لوط هستند و دو تن دیگر، یکی زن عزیز مصر در داستان حضرت یوسف است و دیگری زن ابولهب در ارتباط با پیامبر خاتم. آیات مربوط به زنان صالح شامل 9 زن، یعنی همسر ابراهیم، مادر و خواهر حضرت موسی، همسر فرعون، دختران شعیب همسر عمران (مادر مریم)، مریم، همسر زکریا (مادر یحیی و خاله مریم) است. در واقع، آیات مربوط به زنان صالح آیاتی هستند که مرتبط با پنج تن از پیامبران می باشند و بیشترین تنوع آیات در این باره مربوط به حضرت موسی (مادر و خواهر موسی، همسر فرعون، دختران شعیب) است.
در بررسی آماری تعداد آیات، بیشترین تعداد آیات مربوط به حضرت مریم (36 آیه) و کمترین آیات مربوط به همسر فرعون و عمران (هر کدام 2 آیه) است. دیگر آیات به ترتیب شامل مادر موسی (9 آیه)، دختران شعیب (8 آیه)، همسر ابراهیم (5 آیه)، همسر زکریا (4 آیه) و خواهر موسی (3 آیه) می باشد. شایان ذکر است که برخی از آیات یاد شده همپوشانی دارند؛ مثلا سه آیه ای که مربوط به خواهر موسی است، ضمن مباحث مربوط به مادر موسی آمده است. همچنین یک آیه از سه آیه مذکور به دختران شعیب نیز پرداخته است. در دو آیه مربوط به همسر عمران نیز به مسئله مریم به عنوان فرزند او پرداخته شده است. در این میان آیات مربوط به حضرت مریم علاوه بر فزونی کمّی، از نظر کیفیت و موضوع نیز با سایز آیات مربوط به زنان صالح متفاوت است، در حالی که در آیات مربوط به زنان دیگر، از آنها به تبعه مردان یاد شده است. آیات مربوط به حضرت مریم با محوریت خود او و معرفی فرزندش عیسی (ع) در قرآن آمده است. در معرفی زنان یاد شده، ترتیب تاریخی و آموزه های مربوط مورد نظر بوده است.

همسر ابراهیم
آیات مربوط به همسر ابراهیم، شامل آیات 71-73 سوره «هود» (و إمرأته قائمه فضحکت … حمید مجید) و آیه 30 سوره «ذاریات» (فاقبلت إمرأته …) می گردد. لحن این آیات در مقایسه با آیات ماقبل آنها که خطاب به حضرت موسی است از حالت عام خارج شده و به صورت خاص می شود و به همسر ابراهیم مژده زایش اسحاق را می دهد که او نیز صاحب پسری به نام یعقوب خواهد شد.
از آیات فوق دو نکته به ذهن متبادر می شود: یکی، مژده ی فرزند به همسر ابراهیم در عین سابقه ناباروری و دیگر، باوریابی زن ابراهیم به این وعده الهی علی رغم امتناع عادی زایش در سنین بالا و سابقه عقیمی.
بنا به روایات، همسر ابراهیم دختر عمو یا دختر دایی آن حضرت بود (کاشانی [بی تا]، ج4، ص 439/طبرسی، 1351، ج12، ص91) و نام وی ساره فرزند هارون یا هاران بوده است. (رازی، 1368، ج 10، ص 304/طبرسی، 1351، ج 12، ص 91/کاشانی [بی تا]، ج4، ص 438/ طباطبایی، 1349، ج20، ص 205/نجار، 1966م، ص 110)
هر دو دسته آیات، پس از ذکر داستان مهمان شدن فرشتگان بر حضرت ابراهیم آمده است. برابر این آیات، ابراهیم گوساله ای را برای مهمانان که برای او ناشناخته بودند بریان کرد و نزد آنان گذاشت. فرشتگان از تناول غذا خودداری کردند و این مایه ترس ابراهیم شد که مبادا آنان قصد سویی دارند. از این رو، فرشتگان حضرت ابراهیم را از این خیال بر حذر داشتند و ماموریت دوگانه خود را اعلام نمودند که یکی از آن دو، خبر فرود آمدن عذاب بر قوم لوط و دیگری، بشارت فرزند به حضرت ابراهیم و همسرش بود.
تبیین شرایط بیولوژیکی ابراهیم و همسرش سازگار با این بشارت نبود، چرا که ساره در نهایت عجز و پیری (عجوز) و شوهرش ابراهیم نیز پیرمردی فرتوت بود «انا عجوز و هذا بعلی شیخا» شرایطی که فرزند آوری را به طور طبیعی و عادی ناممکن می کند و این امر برای ساره که پیرزنی سترون (عجوز عقیم) بود – یعنی کسی که در جوانی نیز عقیم بوده است – به مراتب امتناع بیشتری داشت. از این رو، عکس العمل او نیز در برابر این بشارت نیز عکس العملی طبیعی و بازخوردی از حیا زنانگی و ناباروری بود: «ان هذا لشیء عجیب.» ساره پس از شنیدن این بشارت، با فریادی شدید (صره) و به زبان آوردن سخنی از ادات تعجب (یا ویلتی؛ ای وای بر من!) و محکم به صورت خود زدن (فصَکَّت) تعجب خویش را از این خبر باز نمایاند.
مفسران قرآن در اینکه سن ابراهیم و همسرش در این زمان چقدر بوده است اتفاق نظر ندارند، ابوالفتوح از قول محمد بن اسحاق و مجاهد، به ترتیب 92 و 93 را برای ساره و سن صد سال را از قول محمد ابن اسحاق برای ابراهیم ذکر کرده است. (رازی 1368، ج1، ص 305 – 306) تفسیر مجمع البیان سن 98 و 99 را برای ساره و 99، 100 و 120 را برای ابراهیم ذکر کرده است. صاحب منهج الصادقین در صفحه 438 جلد چهارم، سن ساره را 90 و 99 و سن ابراهیم را 100، 112 و 120 ذکر نموده است، اما همو در صفحه 43 جلد نهم اثر مذکور اعداد عجیب 95 و 190 را برای همسر ابراهیم و ایشان ذکر می کند که به معنای فاصله 95 ساله سنی آنهاست. طباطبائی از مفسران معاصر نیز از هر گونه ورود به سن حضرت ابراهیم و همسرش خودداری ورزیده است. کمترین رقم سن آن دو را سفر پیدایش تورات ذکر کرده است: ساره 90 و همسرش صد سال. (سفر پیدایش، باب هفدهم، آیه 18)
منبع: فصلنامه علمی-ترویجی بانوان شیعه – شماره 23

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید