بهداشت در‌ صحیفه سجادیه

بهداشت در‌ صحیفه سجادیه

خلاصه
بهداشت در‌ صحیفه سجادیه جایگاه ویژه ای‌ دارد ‌و‌ مقاله حاضر به‌ تبیین ابعاد ‌و‌ مؤلفه های ان‌ می‌ پردازد.
مفهوم بهداشت در‌ بادی امر بازشناسی شده ‌و‌ ابعاد جسمانی ‌و‌ اجتماعی ‌و‌ روانی ان‌ شرح می‌ گردد ‌و‌ سپس بعد روحانی ان‌ ‌و‌ آنگاه مفهوم بهداشت وحدانی توضیح داده می‌ شود.
آنگاه مفاهیم بهداشتی در‌ صحیفه سجادیه با‌ تکیه بر متن ارائه شده ‌و‌ گل واژگان صحیفه در‌ این ارتباط که عبارتند از: عافیت، سلامت، صحت ‌و‌ امنیت، تبیین می‌ گردند.
در همین رابطه؛ ده‌ موضوع بنیادی در‌ صحیفه سجادیه تحت عناوین: سلامت قلب، فراغت سالم، امنیت نفس، ارزش سلامت، آسایش روحانی، آسایش کامل، پویائی عمر ‌و‌ صحت فرزندان، سلامت رزمندگان، امنیت معنوی، اطمینان قلبی مورد بررسی ‌و‌ مطالعه قرار می‌ گیرند.
آنگاه به‌ شیوه الگوسازی بهداشتی در‌ صحیفه اشاره می‌ شود ‌و‌ نقش آنان در‌ ارتقاء بهداشت فرد ‌و‌ جامعه مورد بررسی قرار داده می‌ شود ‌و‌ سپس ویژگی ها ‌و‌ روش های بهداشتی صحیفه سجادیه ارائه می‌ گردند.
نتیجه گیری می‌ شود که صحیفه در‌ موضوع بهداشت از‌ شیوه مستقلی برخوردار بوده که نظریه روحانی بهداشتی را‌ تأیید کرده، عنصر زمان، مکان ‌و‌ شخص را‌ مورد عنایت قرار می‌ دهد تا‌ با‌ بالاترین بهره وری به‌ والاترین کیفیت زندگی بیانجامد. گسترش فرهنگ بهداشتی صحیفه سجادیه به‌ ارتقاء جدی ‌و‌ فراگیر بهداشت در‌ جامعه می‌ انجامد.

مقدمه
صحیفه سجادیه کتاب زندگی است که از‌ مرز زمان ‌و‌ مکان فراتر رفته ‌و‌ هر‌ روز طراوت ‌و‌ تازگی بیشتری می‌ یابد. تمام موضوعات حیات سالم در‌ این اثر جاویدان که از‌ زبان انسان کامل معصوم امام سجاد (ع) صادر شده با‌ انسجام ‌و‌ زیبائی ‌و‌ ژرف نگری ‌و‌ جامعیت مطرح گردیده ‌و‌ از‌ دیرباز مورد توجه بوده است.
بهداشت از‌ موضوعات مهم زندگی است که در‌ صحیفه سجادیه ‌و‌ در‌ فرآیند تبیین قوانین حیات ‌و‌ سنن الهی در‌ فقرات مختلف ادعیه ‌و‌ در‌ موقعیت های گوناگون ان‌ مطرح شده ‌و‌ تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
مقاله حاضر دیده گاه های استوار صحیفه سجادیه ‌و‌ مفاهیم بهداشتی ان‌ را‌ با‌ تکیه بر نظریه بهداشت روحانی ‌و‌ وحدانی مورد بررسی قرار می‌ دهد.

تعریف بهداشت
بهداشت در‌ مفهوم علمی خود معنائی جامع تر ‌و‌ گسترده تر از‌ نبود بیماری جسمی دارد. سازمان بهداشت جهانی در‌ اساسنامه خود در‌ سال 1946 سه بعد را‌ در‌ بهداشت شناسائی می‌ کند ‌و‌ در‌ تعریف ان‌ می‌ گنجاند ‌و‌ ان‌ را‌ بدین گونه مشخص می‌ سازد:
«بهداشت عبارت است از‌ حالت آسایش (صحت) کامل جسمی، روانی ‌و‌ اجتماعی ‌و‌ نه صرفا نبود بیماری ‌و‌ ناتوانی.» [1] .
بدین ترتیب شخص سالم کسی است که نه تنها از‌ نظر جسمی سالم باشد بلکه از‌ سلامت روان نیز برخودار بوده ‌و‌ از‌ نظر اجتماعی هم در‌ آسایش به‌ سر‌ برد. پژوهش های علمی نشان می‌ دهد که نابسامانی های فکری ‌و‌ عاطفی ‌و‌ احساسی می‌ تواند ریشه ‌و‌ علت بسیاری از‌ ناتوانی های جسمی باشد ‌و‌ سلامت جسمانی تا‌ حد زیادی با‌ سلامت فکری ‌و‌ شرایط فرهنگی ‌و‌ اجتماعی که فرد در‌ ان‌ زندگی می‌ کند مربوط می‌ شود.
به عبارت دیگر تندرستی یا‌ سلامت سه بعد دارد:
1- جسمانی 2- روانی 3- اجتماعی
این سه بعد در‌ یکدیگر تأثیر می‌ گذارند. گاه یک بعد، تسلط ‌و‌ نفوذ بیشتری در‌ ابعاد دیگر دارد ‌و‌ گاه نیز امکان دارد دو‌ بعد یا‌ هر‌ سه بعد در‌ یکدیگر تأثیر متقابل یا‌ چند جانبه داشته باشند.
واقعیت بهداشت روانی را‌ بیشتر ‌و‌ بهتر از‌ بهداشت اجتماعی می‌ توان درک کرد. شخصی که از‌ افسردگی شدید رنج می‌ برد، از‌ کیفیت بهداشت روانی برخوردار نیست، حتی اگر از‌ نظر جسمانی سالم باشد، بیمار تلقی می‌ گردد.
این بعد با‌ تعریف روانشناختانه که روانشناسی را‌ دانش رفتار شناسی می‌ داند سنجش پذیر است ‌و‌ هنجارهای روانی وضعیت سالم ‌و‌ بیمار را‌ مشخص می‌ سازد. در‌ عین حال، چون شخصیت انسانی رشد می‌ کند، تغذیه می‌ شود ‌و‌ در‌ متن اجتماعی حمایت می‌ گردد، زمینه اجتماعی بیشتر از‌ آنکه شاخص بهداشتی باشد تعیین کننده بهداشتی است.
می توان استدلال کرد که ناسازگاری اجتماعی یا‌ محرومیت اجتماعی، مثلا مشکلی را‌ پدید می‌ آورد که بازتاب ان‌ در‌ کاهش سلامت روانی ظاهر می‌ گردد. از‌ این رو، تعامل اجتماعی خوب در‌ سلامت انسان مشارکت خوبی دارد همان گونه که تغذیه سالم در‌ سلامت جسمانی عمل می‌ کند. در‌ عین حال، با‌ این دیدگاه تعامل اجتماعی ابزاری برای دستیابی به‌ بهداشت است نه جزئی از‌ خود بهداشت.
در نگاهی دیگر به‌ بهداشت اجتماعی باید شخص مشارکت مثبتی را‌ در‌ خانواده یا‌ جامعه ایفا نماید. والدینی که مسئولیت پدری ‌و‌ مادری را‌ نسبت به‌ فرزندان خود به‌ خوبی انجام می‌ دهند، از‌ نظر اجتماعی سالم تلقی می‌ گردند، در‌ مقابل پدر ‌و‌ مادری که وظیفه خود را‌ در‌ این زمینه معطل می‌ گذارند ‌و‌ نااهلند از‌ نظر اجتماعی بیمار محسوب می‌ شوند.
کارمندی که شرافت شغلی خود را‌ پاس می‌ دارد ‌و‌ مسئولیت های ناشی از‌ ان‌ را‌ به‌ خوبی عمل می‌ کند از‌ بهداشت اجتماعی برخوردار است ‌و‌ در‌ مقابل کارمندی که شرافت شغلی خود را‌ خدشه دار نموده ‌و‌ مثلا سهل انگاری را‌ پیشه خود می‌ سازد ‌و‌ یا‌ به‌ ارتشاء رو‌ می‌ آورد، از‌ نظر اجتماعی بیمار تلقی می‌ گردد؛ هر‌ چند از‌ سلامت جسمانی ‌و‌ روانی برخوردار باشد.
بر پایه این طرح، وضعیت بهداشت اجتماعی نه تنها بر حسب احساسات شخصی اندازه گیری می‌ شود، بلکه بر پایه تأثیرات فرد بر آسایش دیگران نیز سنجیده می‌ گردد. در‌ عین حال، وقتی بعد جسمانی را‌ به‌ عنوان عامل علیتی علائم بیماری دخالت دهیم مسائل روانی یا‌ عاطفی را‌ مشخص تر می‌ توان پذیرفت. [2] .
در هر‌ سه بعد بهداشت اعم از‌ جسانی، اجتماعی ‌و‌ روانی پدیده بهداشت را‌ به‌ صورت مادی نگریسته اند. تغییراتی که در‌ طی‌ سال ها در‌ شرایط ‌و‌ دیدگاه های فردی ‌و‌ اجتماعی ‌و‌ امور پزشکی روی داده ناچار منتهی به‌ ارزشیابی دوباره معنی ‌و‌ مقصود سلامت گردیده است.
تا به‌ حال اکثر مردم سلامت را‌ به‌ عنوان هدف نهائی دنبال می‌ کردند. اکنون به‌ طور فزاینده ای‌ به‌ سلامت، تنها هنگامی ارزش داده می‌ شود که کارآئی را‌ افزایش داده ‌و‌ تجربه زندگی را‌ به‌ سوی کمال میسر سازد. از‌ این گذشته آنچه که دارای معنی است کیفیت زندگی است نه کمیت آن. سلامت خود به‌ خود ثمری نداشته ‌و‌ ارزش حقیقی ان‌ در‌ فعالیت های باارزش نهفته است که به‌ وسیله ‌ی‌ وجود ان‌ میسر می‌ گردد. از‌ سوئی نباید هرگز در‌ دام این توهم افتاد که سلامت کامل ‌و‌ پاینده قابل دستیابی است. [3] .

بهداشت روحانی
دانشمندان بهداشتی، در‌ دهه های اخیر متوجه شدند که تعریف فوق از‌ بهداشت دارای نقیصه ای‌ بزرگ بوده ‌و‌ تأکید بیش از‌ حد به‌ جنبه های مادی بهداشت، موجب غفلت از‌ یکی دیگر از‌ ابعاد بسیار مهم ‌و‌ اساسی آن، که همان بعد روحانی ‌و‌ معنوی سلامت می‌ باشد، شده است.
«هوارد هوی من» (Howard Hoyman) مؤکدا این نکته را‌ بیان می‌ دارد.
«غفلت از‌ طبیعت روانی – معنوی انسان در‌ بسط الگوی بهداشتی به‌ مثابه بحث از‌ کاریکاتور انسان است؛ انسان جدیدی که دیگر از‌ خصایص انسانی محروم شده است.» [4] .
از این رو، در‌ سال 1984 میلادی زمانی که استراتژی جهانی بهداشت برای همه تا‌ سال 2000 مطرح شد، مجمع جهانی بهداشت به‌ حق بر اهمیت عنصر روحانی در‌ بهداشت تأکید نمود. مهم آنکه مجمع به‌ این نتیجه رسید که:
«بهداشت روحانی پدیده ای‌ است که ماهیت مادی ندارد ولی به‌ قلمرو ‌و‌ افکار، عقاید، ارزش ها ‌و‌ اخلاق که از‌ اذهان ‌و‌ وجدان های انسانی برخاسته وابسته است.» [5] .
همچنین بر این نکته تأکید نمود که:
«این افکار ‌و‌ اندیشه های شریف، نه تنها اقدام جهانی را‌ برای سلامت برانگیخته، بلکه به‌ تعریف بهداشت چنانکه در‌ اساسنامه سازمان بهداشت جهانی تعریف شده، بعد روحانیت را‌ نیز افزوده است.»
این قطعنامه ‌ی‌ به‌ هنگام ‌و‌ با‌ معنا، توجه عمیق به‌ بعد معنویت در‌ سلامت را‌ احیا نمود ‌و‌ در‌ درک مناسبت جنبه های مذهبی – روانی ‌و‌ روانی – روحانی در‌ زمینه بهداشت روحانی نیروی جدیدی به‌ نقش این عناصر اساسی انسانی در‌ ارتقاء بهداشت داد [6]  ‌و‌ در‌ نتیجه جای خود را‌ در‌ کتب درسی دانشگاهی باز کرد.
عصاره واقعی بهداشت در‌ یک عامل با‌ ترکیبی از‌ عوامل زیر یافت می‌ شود:
1- احساس رفاه ذهنی ‌و‌ آسایش
2- توان پذیرش شرایط متغیر ‌و‌ پر دغدغه
3- توان تحقق ‌و‌ یا‌ بهره برداری کامل از‌ نیروی بالقوه آدمی
جنبه معنوی ‌و‌ روحانی انسان، حداقل، تأثیرات عمیقی بر هر‌ یک از‌ این معیارها دارد.
بعد معنوی ‌و‌ روحانی بهداشت، به‌ اعتقاد فرد به‌ وجود نیروهای معنوی ‌و‌ طبیعت خاص ‌و‌ روش عملکرد این نیروها بستگی دارد. رابطه بعد روحانی بهداشت، که در‌ مفهوم متافیزیکی عالم بر سه بعد مندرج در‌ تعریف سازمان بهداشت جهانی حاکمیت دارد را‌ در‌ شکل زیر می‌ بینیم. [7] .
پژوهش های علمی نشان می‌ دهند که در‌ شخص که به‌ طور مرتب در‌ نماز ‌و‌ ذکر ‌و‌ دعاست ‌و‌ افکار فضولی را‌ از‌ خود دور می‌ سازد، مجموعه ای‌ از‌ تغییرات مثبت فیزیولوژیک رخ می‌ دهد. در‌ چنین شخصی سوخت ‌و‌ ساز، ضربان قلب ‌و‌ میزان تنفس کاهش می‌ یابد ‌و‌ امواج مغز به‌ طور متمایز آهسته تر می‌ شود. این تغییرات درست متضاد تغییراتی است که در‌ اثر اضطراب ‌و‌ تنش تحریک می‌ گردد ‌و‌ در‌ درمان بسیاری از‌ بیماری ها از‌ جمله پرفشاری خون، نامنظمی ریتم های قلبی، دردهای مزمن، بی خوابی های غیرعادی، ناباوری، علائم سرطان، علائم پیش قاعدگی، اضطراب ‌و‌ افسردگی های ملایم ‌و‌ معتدل مؤثر است. در‌ حقیقت، چنانچه بیماری به‌ علت استرس (تنش) رخ دهد یا‌ بدان تشدید یابد. این حالت فیزیولوژیک درمان مؤثری به‌ شمار می‌ آید.
تحقیقات دانشگاه هاروارد نیز نشان داد که روحانیت ‌و‌ معنویت اثرات شفابخشی در‌ پی‌ دارد ‌و‌ معنویت به‌ تجربه حضور یک قدرت، نیرو یا‌ انرژی ماورا ‌و‌ عالی که از‌ ان‌ به‌ خدا تعبیر می‌ شود ‌و‌ به‌ شخص نزدیک است، تعریف شد. [8] .
برخی زیگل (Bernie Siegel) که عمیقا به‌ انسانی سازی آموزش پزشکی پرداخته ‌و‌ حرفه پزشکی ‌و‌ بیماران را‌ از‌ ارتباط ذهنی – جسمی آگاه کرده است، سرسختانه معتقد است که با‌ فنون عبادی، تمدد اعصاب، آرامش ذهنی ‌و‌ تجسم فکری ‌و‌ تمرکز، می‌ توان خود را‌ شفا بخشید؛ چنانکه این مطلب را‌ در‌ کتاب معروف خود تحت عنوان «آرامش، عشق ‌و‌ شفا» بیان داشته است. [9]  وی‌ در‌ کتاب قبلی اش که با‌ عنوان «عشق، پزشکی ‌و‌ معجزه» منتشر شده [10]  از‌ اهمیت عشق ورزی به‌ خود در‌ بهداشت ‌و‌ اثرات شفابخش ان‌ چنین می‌ گوید:
«مسأله اساسی این است که بیشتر، چهره بیماران حاکی از‌ ناتوانی آنان در‌ عشق به‌ خوشتن است ‌و‌ احساس می‌ کند که در‌ بخشی از‌ دوران حساس زندگی خود دیگران آنها را‌ دوست نداشته اند. این دوران اغلب دوران کودکی است که ساختارهای شخصیتی انسان در‌ برابر تنش ها از‌ روابط والدین با‌ یکدیگر بنا می‌ شود ‌و‌ شکل می‌ گیرد. چون این شخص بزرگ می‌ شود واکنش ها را‌ تکرار می‌ کند ‌و‌ خود را‌ نسبت به‌ بیماری ها آسیب پذیر می‌ سازد ‌و‌ نوع شخصیت غالبا ماهیت خاص بیماری را‌ تعیین می‌ کند. توانائی شخص به‌ عشق ورزی به‌ خود که با‌ عشق به‌ زندگی همراه گردد ‌و‌ پذیرش کامل این اصل که زندگی ناپایدار است او‌ را‌ ناتوانائی می‌ بخشد تا‌ کیفیت زندگی خود را‌ بالا برد.»
بر این اساس باید به‌ اهمیت فوق العاده ارتباط ذهن ‌و‌ جسم توجه جدی داشت ‌و‌ پذیرای پیام های ذهن به‌ جسم بود.

بهداشت وحدانی
وابستگی مؤلفه های بهداشتی به‌ یکدیگر تهیه یک فهرست دقیق از‌ عوامل بهداشتی که همگان با‌ ان‌ موافق باشند را‌ مشکل می‌ سازد. آیا مؤلفه های جسمانی، روانی ‌و‌ جسمانی، روانی ‌و‌ اجتماعی، احساسی ‌و‌ اجتماعی را‌ در‌ نظر گیریم ‌و‌ یا‌ مؤلفه روحانی را‌ هم بدان بیفزائیم؟
بسیاری از‌ متخصصان بهداشتی تهیه چنین فهرستی راتوصیه نمی کنند بلکه بر این باورند که باید بهداشت را‌ به‌ صورت کل نگریست ‌و‌ به‌ بسط نگرش وحدانی در‌ سلامت توجه دارند تا‌ مجموعه ای‌ از‌ مؤلفه های جدا از‌ هم. بنابراین دیدگاه، فرآیند مشخص سازی ابعاد بهداشت موجب می‌ شود تا‌ فرد بصیرت کلی خود را‌ از‌ دست دهد ‌و‌ مفهومی ناروا را‌ از‌ سلامت عرضه کند. در‌ عین حال، این خطر وجود دارد که تقسیم بندی به‌ مؤلفه های گوناگون کلیت بهداشت از‌ بین برود ‌و‌ وحدت ابعاد مختلف را‌ در‌ یک وجود بهداشتی مشخص نسازد. مثلا کودک به‌ تغذیه خوب ‌و‌ مناسب، به‌ محبت ‌و‌ احترام، به‌ محرک های ذهنی ‌و‌ فکری، به‌ دوستان خوب ‌و‌ همزبان ‌و‌ به‌ اعتقادات پاک ‌و‌ استوار نیاز دارد. هدف یک کلیت تام است که نیازهای کودک را‌ تأمین کند ‌و‌ از‌ او‌ به‌ کودک سالم تعبیر شود. نیازها مشخص اند ‌و‌ به‌ مطالعه ‌و‌ تحلیل نیاز دارند. از‌ این کلیت که اجزاء ان‌ با‌ هم تعامل می‌ کنند به‌ بهداشت کل نگر یا‌ بهداشت وحدانی تعبیر می‌ شود. در‌ عین حال، باید توجه داشت که دو‌ جنبه ذهنی ‌و‌ عینی در‌ بهداشت مشخص می‌ گردد. جنبه ذهنی به‌ احساس بهزیستی ‌و‌ بهبودی ‌و‌ جنبه عینی به‌ توانائی کنشی مربوط می‌ شوند ‌و‌ هر‌ دو‌ با‌ هم پویائی بهداشت را‌ نتیجه می‌ دهد ‌و‌ شیوه ای‌ فرآیندی را‌ فراهم می‌ آورد.

مفاهیم بهداشتی در‌ صحیفه سجادیه
در صحیفه سجادیه چهار واژه کلیدی در‌ بسط الگوی وحدانی ‌و‌ روحانی بهداشتی به‌ کار رفته است که تعامل این واژه ها در‌ فقرات دعاهای گوناگون که در‌ مناسبت های مختلف از‌ پیشگاه ذات باری در‌ خواست می‌ شود، هاله ای‌ از‌ قداست را‌ بر بهداشت پوشانده است ‌و‌ نگرشی فعال، کنشی ‌و‌ سازنده را‌ ارائه می‌ دهد که به‌ زندگی پرنشاط ‌و‌ با‌ کیفیت ‌و‌ هدفمند ‌و‌ معنی داری انجامد.
این چهار واژه عبارتند از: عافیت، سلامت، صحت، امنیت.
در این راستا قرآن کریم وسیله وصول به‌ سلامت جامع ‌و‌ معنوی است که در‌ نتیجه ان‌ انسان در‌ مسیر بی نهایت الهی قرار گرفته ‌و‌ دستیابی به‌ نعمت های سرای جاودان را‌ برای خود فراهم می‌ آورد. در‌ دعای ختم قرآن از‌ درگاه خدای متعال چنین درخواست می‌ شود:
«واجعل القرآن وسیله لنا الی اشرف منازل الکرامه ‌و‌ سلما نعرج فیه الی محل السلامه ‌و‌ سببا نجزی به‌ النجاه فی‌ عرصه القیامه ‌و‌ ذریعه نقدم بها علی نعیم دار المقامه» [11] .
(خدایا)، قرآن را‌ برای ما‌ وسیله رسیدن به‌ بالاترین منازل عزت ‌و‌ نردبان رسیدن به‌ محل سلامت ‌و‌ سبب نجات یافتن در‌ عرصه قیامت، ‌و‌ وسیله ورود به‌ نعمت های سرای اقامت قرار ده».
حال، به‌ بررسی مفاهیم مرتبط با‌ بهداشت در‌ ادعیه گوناگون صحیفه سجادیه می‌ پردازیم:

سلامت قلب
در نیایش درباره خود ‌و‌ دوستان است، چنین می‌ فرماید:
«اللهم صل علی محمد ‌و‌ آله ‌و‌ اجعل سلامه قلوبنا فی‌ ذکر عظمتک ‌و‌ فراغ ابداننا فی‌ شکر نعمتک» [12] .
خدایا بر محمد (ص) ‌و‌ خاندانش درود فرست ‌و‌ سلامت دلهای ما‌ را‌ در‌ یاد عظمت خود ‌و‌ آسایش بدنهایمان را‌ در‌ شکر نعمت خود قرار ده.
قلب سلیم قلبی است که از‌ هرگونه بیماری معنوی ‌و‌ انحراف اخلاقی ‌و‌ اعتقادی به‌ دور بوده ‌و‌ بدان مرحله از‌ سلامت رسیده باشد که تمام وابستگی های او‌ تحت الشعاع تعلق به‌ خدا قرار گیرد. از‌ مصادیق بارز ‌و‌ الگوئی این مفهوم، حضرت ابراهیم (ع) است که خدای بزرگ درباره اش می‌ فرماید:
«ان من‌ شیعته لابراهیم اذ جاء ربه بقلب سلیم» [13] .
و ابراهیم که جزو پیروان او‌ (نوح) بود، چنین بود که دل پاک ‌و‌ پیراسته (از شک ‌و‌ شرک) به‌ درگاه پروردگارش آورد.
قلب در‌ برخی موارد به‌ معنی روح ‌و‌ عقل در‌ قرآن به‌ کار برده شده ‌و‌ بنابراین سلامت قلبی عبارت دیگری برای روح سالم یا‌ بهداشت روحانی است.
شکر الهی نشان از‌ بهداشت روحانی دارد ‌و‌ ناسپاسی، انسان را‌ از‌ حدود انسانی خارج می‌ سازد ‌و‌ آسایش جان در‌ پرتو سپاس حق تأمین می‌ گردد، چنانکه در‌ دعای اول صحیفه سجادیه می‌ خوانیم:
«الحمدلله الذی لو‌ حبس عن عباده معرفه حمده علی ما‌ ابلاهم من‌ مننه المتتابعه ‌و‌ اسبغ علیهم من‌ نعمه المتظاهره لتصرفوا فی‌ منه فلم یحمدوه ‌و‌ توسعوا فی‌ رزقه فلم یشکروه ‌و‌ لو‌ کانوا کذلک لخرجوا من‌ حدود الانسانیه الی حد البهیمیه فکانوا کما وصف فی‌ محکم کتابه: ان‌ هم الا کالانعام بل هم اضل سبیلا»
و سپاس خدائی را‌ که اگر بندگانش را‌ از‌ شناختن آئین سپاسگزاریش بر عطایای متواتری که به‌ ایشان داده ‌و‌ نعمت های پیوسته ای‌ که بر ایشان کامل ساخته محروم می‌ ساخت، در‌ نعمت هایش تصرف می‌ کردند ‌و‌ سپاس نمی گزاردند ‌و‌ در‌ روزی اش دست می‌ گشودند ‌و‌ شکر نمی کردند ‌و‌ اگر چنین می‌ بودند از‌ حدود انسانیت به‌ مرز بهیمیت می‌ رفتند، ‌و‌ چنان می‌ بودند که در‌ کتاب محکم خود وصف کرده است: ایشان جز مانند چهارپایان نیستند، بلکه پست تر از‌ آنانند.

فراغت سالم
زندگی سالم همراه با‌ فراغت تأمین می‌ شود ‌و‌ بدون ان‌ استمرار سلامت ناممکن می‌ گردد. اما گذران اوقات فراغت خود به‌ برنامه ‌و‌ مدیریت نیاز دارد ‌و‌ در‌ پرتو ان‌ می‌ توان از‌ پیامدهای ناگوار پیشگیری نمود. بنابراین، در‌ نیایشی که در‌ طلب فرجام نیک آمده، امام سجاد (ع) این گونه فراغت سالم را‌ از‌ خدا می‌ طلبد ‌و‌ چنین به‌ پیروان خدا آموزش می‌ دهد:
«فان قدرت لنا فراغا من‌ شغل فاجعله فراغ سلامه لا‌ تدرکنا فیه تبعه» [14] .
اگر برای ما‌ فراغتی از‌ کارها تقدیر کرده باشی، پس‌ ان‌ را‌ فراغت توأم با‌ سلامتی قرار ده‌ که به‌ سبب ان‌ گناهی دامنگیرمان نشود.

امنیت نفس
در نیایش در‌ مقام اعتراف ‌و‌ طلب توبه (دعای دوازدهم) می‌ خوانیم:
«صل علی محمد ‌و‌ آل‌ محمد ‌و‌ اقض حاجتی ‌و‌ انجح طلبتی ‌و‌ اغفر ذنبی ‌و‌ آمن خوف نفسی» [15] .
بر محمد (ص) ‌و‌ آل‌ محمد (ص) درود فرست ‌و‌ حاجتم را‌ بر آور ‌و‌ گناهنم را‌ بیامرز ‌و‌ دلم را‌ از‌ ترس ایمن ساز.
توبه بازگشت به‌ ارزش ها ‌و‌ سنن الهی است ‌و‌ سبب می‌ شود تا‌ انسان از‌ پیامدهای ناگوار گناهان آسوده گردد ‌و‌ در‌ حوزه امنیت روحانی قرار گیرد ‌و‌ از‌ اضطراب ‌و‌ تنش رها شود ‌و‌ پشتوانه محکم الهی را‌ در‌ وجود خود وجدان کند که بر همه مؤلفه های سلامت او‌ تأثیر مثبت بر جای می‌ گذارد.

ارزش سلامت
سلامت ارزشی والا ‌و‌ ستودنی است ‌و‌ انسان سالم می‌ تواند از‌ عهده شرایط ناگوار برآید ‌و‌ همیشه در‌ مدار انسانی شکر الهی به‌ حرکت فعالانه خود تداوم بخشد ‌و‌ در‌ هر‌ حال سپاس حق را‌ پاس دارد ‌و‌ در‌ بلاها هم مثبت بیندیشد ‌و‌ راه خود را‌ طی‌ کند ‌و‌ در‌ همان حال، هم یاد خدا روحیه پرتوان او‌ را‌ انرژی بخشد ‌و‌ چنین انسانی هرگز خود را‌ نمی بازد.

در طریقت هرچه پیش سالک آید خیر اوست
بر صراط مستقیم ای‌ دل کسی گمراه نیست

امام چهارده (ع) در‌ نیایشی که در‌ هنگام بیماری ‌و‌ یا‌ گرفتاری تعلیم فرموده این گونه خدا را‌ می‌ ستاید:
«اللهم لک الحمد علی ما‌ لم ازل اتصرف فیه من‌ سلامه بدنی ‌و‌ لک الحمد علی ما‌ احدثت بی من‌ عله فی‌ جسدی» [16] .
خدایا سپاس تو‌ را‌ بر ان‌ نعمت تندرستی که پیوسته در‌ فضای ان‌ می‌ گشتم ‌و‌ سپاس تو‌ را‌ بر علتی که در‌ بدنم پدید آورده ای.

عاشقم بر لطف ‌و‌ بر قهرش به‌ جد
ای عجب من‌ عاشق این هر‌ دو‌ ضد

در بلا هم می‌ چشم لذت او‌
مات اویم مات اویم مات او

«واوجدنی حلاوه العافیه واذقنی برد السلامه واجعل مخرجی عن علتی الی عفوک»
(خدایا) از‌ لذت عافیت کامیابم کن، ‌و‌ گوارائی سلامت را‌ به‌ من‌ بچشان ‌و‌ بیرون شدنم از‌ این بیماری را‌ به‌ سوی عفو خود قرار ده..

آسایش روحانی
در نیایشی برای هنگام سختی ‌و‌ مشقت ‌و‌ فروبستگی کارها، امام (ع) چنین می‌ فرماید:
«اللهم صل علی محمد ‌و‌ آل‌ محمد ‌و‌ ارزقنی الحق عند تقصیری فی‌ الشکر لک بما انعمت علی فی‌ الیسر والعسر والصحه والسقم حتی اتعرف من‌ نفسی روح الرضا ‌و‌ طمأنینه النفس منی بما یجب لک فیما یحدث فی‌ حال الخوف والامن والرضا ‌و‌ السخط ‌و‌ الضر والنفع» [17] .
خدایا بر محمد (ص) ‌و‌ آلش درود فرست ‌و‌ چون در‌ انجام وظیفه شکر نعمت هایت در‌ حال آسایش ‌و‌ تندرستی ‌و‌ بیماری کوتاهی کنم، اعتراف بحق خودت را‌ روزیم ساز، تا‌ به‌ هنگام ترس ‌و‌ ایمنی، ‌و‌ خشم ‌و‌ رضا، ‌و‌ سود ‌و‌ زیان مسرت خاطر ‌و‌ آرامش دل خود را‌ در‌ انجام وظیفه نسبت به‌ تو‌ بیابم.
«اللهم صل علی محمد ‌و‌ آل‌ محمد ‌و‌ ارزقنی سلامه الصدر من‌ الحسد حتی لا‌ احسد احدا من‌ خلقک علی شی ء من‌ فضلک ‌و‌ حتی لا‌ اری نعمه من‌ نعمک علی احد من‌ خلقک فی‌ دین او‌ دنیا او‌ عافیه او‌ تقوی او‌ سعه او‌ رخاء الا رجوت لنفسی افضل ذلک بک ‌و‌ منک وحدک لا‌ شریک لک» [18] .
خدایا بر محمد ‌و‌ آلش رحمت فرست، ‌و‌ دلم را‌ از‌ حسد پاک ساز تا‌ بر احدی از‌ آفریدگانت به‌ علت چیزی از‌ فضل ‌و‌ احسانت حسد نبرم، ‌و‌ تا‌ آنکه نعمتی از‌ نعمت هایت را، در‌ دین یا‌ دنیا، یا‌ عافیت یا‌ تقوی یا‌ سعه رزق یا‌ آسایش، بر احدی از‌ خلق تو‌ نبینم مگر آنکه بهتر از‌ ان‌ را‌ به‌ لطف تو‌ ‌و‌ از‌ جانب تو‌ ای‌ خدای یگانه بی شریک آرزو کنم.
تسلیم در‌ برابر حقیقت ‌و‌ پذیرش درونی ان‌ ‌و‌ انجام وظائف الهی، دستیابی به‌ آسایش روحی را‌ میسر می‌ سازد ‌و‌ اعتماد به‌ ذات باری موجب می‌ شود تا‌ انسان هر‌ نیکی را‌ از‌ خدای بی همتا درخواست نماید که دعا به‌ درگاه او‌ عزت بخش ‌و‌ کرامت آفرین بوده ‌و‌ سلامت روح را‌ تأمین می‌ کند ‌و‌ آسایش روحانی را‌ به‌ دنبال دارد، آسایشی که دیگر به‌ دیگران رشک نمی برد ‌و‌ بهتر از‌ آنچه را‌ که خدا به‌ سایرین داده از‌ مبدأ فیاض حق می‌ طلبد ‌و‌ همیشه عالم را‌ با‌ دیدی مثبت می‌ نگرد ‌و‌ فعالانه، در‌ مسیر انجام وظیفه گام برمی دارد ‌و‌ رفتار پویای او‌ در‌ حرکت به‌ سوی خدا شادابی را‌ برایش به‌ ارمغان می‌ آورد.
ای دل از‌ کین ‌و‌ کراهت پاک شو
و آنگهان الحمد خوان، چالاک شو

آسایش کامل
در نیایش عافیت ‌و‌ شکر بر آن، به‌ مفهوم رفاه یا‌ آسایش فراگیر ‌و‌ همه جانبه در‌ زندگی پی‌ می‌ بریم. عافیت کامل هم از‌ جنبه های مادی ‌و‌ هم معنوی برخوردار بوده ‌و‌ خود مولد آسایش تام دو‌ جهانی است ‌و‌ بهداشت مادی ‌و‌ روحانی را‌ تأمین می‌ کند ‌و‌ آگاهی ‌و‌ اختیار ‌و‌ توانائی را‌ به‌ ارمغان می‌ آورد:
«اللهم صل علی محمد ‌و‌ آله ‌و‌ البسنی عافیتک ‌و‌ جللنی عافیتک ‌و‌ حصنی بعافیتک ‌و‌ اکرمنی بعافیتک ‌و‌ اغننی بعافیتک ‌و‌ تصدق علی بعافیتک ‌و‌ هب لی عافیتک ‌و‌ افرشنی عافیتک ‌و‌ اصلح لی عافیتک ‌و‌ لا‌ تفرق بینی ‌و‌ بین عافیتک فی‌ الدنیا ‌و‌ الاخره» [19] .
خدای بر محمد ‌و‌ آلش رحمت فرست، ‌و‌ خلعت عافیت را‌ بر من‌ بپوشان، ‌و‌ مرا به‌ عافیتت فراگیر، ‌و‌ به‌ عافیتت محفوظ دارد، ‌و‌ به‌ عافیت بی نیاز کن، ‌و‌ عافیتت را‌ بر من‌ صدقه کن، ‌و‌ عافیت را‌ به‌ من‌ ببخش، ‌و‌ عافیتت را‌ برایم بگستران، ‌و‌ عافیتت را‌ بر من‌ شایسته ساز ‌و‌ میان من‌ ‌و‌ عافیتت در‌ دنیا ‌و‌ آخرت جدائی میفکن.
«اللهم صل علی محمد ‌و‌ آله ‌و‌ عافنی عافیه کافیه شافیه عالیه نامیه تولد فی‌ بدنی العافیه عافیه الدنیا والآخره ‌و‌ امنن علی بالصحه والامن والسلامه فی‌ دینی ‌و‌ بدنی ‌و‌ البصیره فی‌ قلبی ‌و‌ النفاذ فی‌ اموری ‌و‌ الخشیه لک والخوف منک والقوه علی ما‌ امرتنی به‌ من‌ طاعتک والاجتناب لما نهیتنی عنه من‌ معصیتک» [20] .
خدایا بر محمد ‌و‌ آلش رحمت فرست ‌و‌ مرا عافیتی بی نیاز کننده ‌و‌ شفادهنده ببخش که از‌ دسترس بیماری ها ‌و‌ علت ها بالاتر ‌و‌ در‌ کشاکش عمر رو‌ به‌ فزونی باشد، عافیتی که در‌ بدنم تولید عافیت کند: عافیت در‌ دنیا ‌و‌ آخرت ‌و‌ الهام فرمای بر من‌ به‌ تندرستی، امنیت، ‌و‌ سلامت دین ‌و‌ بدن، ‌و‌ بصیرت قلبی، ‌و‌ پیشرفت در‌ کار، ‌و‌ بیم ‌و‌ هراس از‌ تو، ‌و‌ قدرت بر انجام طاعتی که مرا به‌ ان‌ فرمان داده ای، ‌و‌ اجتناب از‌ معصیتی که مرا از‌ ان‌ نهی فرموده ای.
در هنگام نگاه به‌ ماه نو، امام سجاد (ع) این دعا را‌ می‌ خواندند:
«البسنا فیه جنن العافیه ‌و‌ اتمم علینا باستکمال طاعتک فیه المنه» [21] .
(در این ماه) ما‌ را‌ در‌ جامعه های عافیتت بپوشان، ‌و‌ به‌ وسیله انجام دادن طاعتت نعمت را‌ بر ما‌ تمام کن.
و باز نیایشی که در‌ عید اضحی ‌و‌ جمعه وارد شده است، امام (ع) درخواست عافیت دائمی ‌و‌ آسایش همیشگی به‌ پیشگاه حق تعالی را‌ چنین عرضه می‌ دارد:
«واذقنی طعم العافیه الی منتهی اجلی» [22] .
(خدایا) تا‌ پایان زنگی ام طعم عافیت را‌ به‌ من‌ بچشان.

پویائی عمر ‌و‌ صحت فرزندان
امام زین العابدین (ع) در‌ نیایشی درباره فرزندان از‌ خدا می‌ خواهد:
«الهی امدد لی فی‌ اعمارهم ‌و‌ زد لی فی‌ آجالهم ‌و‌ رب لی صغیرهم ‌و‌ قو لی ضعیفهم ‌و‌ اصح ابدانهم ‌و‌ ادیانهم ‌و‌ اخلاقهم ‌و‌ عافهم فی‌ انفسهم ‌و‌ فی‌ جوارحهم ‌و‌ فی‌ کل ما‌ عنیت به‌ من‌ امرهم» [23] .
خدایا عمرشان را‌ برای من‌ برکت بخش ‌و‌ مدت زندگیشان را‌ طولانی ساز، ‌و‌ خردسالشان را‌ برایم پرورش ده، ‌و‌ ضعیفانشان را‌ نیرومند کن، ‌و‌ بدن ها ‌و‌ دین ها ‌و‌ اخلاقشان را‌ به‌ صحت بدار، ایشان را‌ در‌ جان ها ‌و‌ اعضایشان ‌و‌ هر‌ چیز از‌ کارشان که مورد اهتمام من‌ است مشمول عافیت قرار ده.
دقت ‌و‌ تأمل در‌ این فقره از‌ دعا چند نکته مهم را‌ آموزش می‌ دهد:
نخست آنکه طول عمر پدیده ای‌ پویاست که با‌ درخواست از‌ ذات پروردگار مهربان قابل افزایش است. عمر در‌ اختیار ذات حق قرار دارد ‌و‌ به‌ مصداق آیه کریمه «اذا جاء اجلهم لا‌ یستأخرون ‌و‌ لا‌ یستقدمون» [24]  به‌ تقدم ‌و‌ تأخر نمی افتد ‌و‌ در‌ حقیقت هر‌ انسانی اجل محتوم دارد. اما اجلش برای او‌ معلوم نیست ‌و‌ خدای متعال تحت شرایط گوناگون افزایش یا‌ کاهش ان‌ را‌ ارده می‌ کند ‌و‌ اگر بندگان به‌ شناخت ان‌ شرایط همت ورزند ‌و‌ به‌ عمل به‌ ان‌ سنن الهی رو‌ آورند عمرشان افزایش پذیر است. ‌و‌ بنابراین، دعای امام (ع) دور از‌ حاجت نبوده ‌و‌ بر پایه سنن ربانی درخواست شده است.
از این رو، تحقیقات علمی نشان می‌ دهد که مثلا صله رحم باعث افزایش عمر انسان می‌ شود، حقیقتی که پیش از‌ ان‌ در‌ متون روائی اسلام بر ان‌ تأکید شده بود ‌و‌ نتیجه ای‌ از‌ ان‌ هم طول عمر تلقی گردیده بود. یا‌ آنکه در‌ بعضی روایات دیده می‌ شود که صدقه دفع بلا می‌ کند ‌و‌ یا‌ انسان برای عمر طولانی آفریده شده ‌و‌ خود بارفتارهای غیربهداشتی عمر خویش را‌ کوتاه می‌ سازد.
دوم آنکه دانش امروز بر این باورست که امید زندگی، یا‌ به‌ عبارت ساده تر متوسط سال های عمر، که شاخص مهم بهداشتی یک جامعه به‌ شمار می‌ آید ‌و‌ با‌ مدلسازی علمی براساس تجربیات مرگ ‌و‌ میر در‌ جدول عمر قابل محاسبه است با‌ توسعه ‌و‌ مدرن سازی به‌ صورت چشمگیری افزایش پذیر است، به‌ گونه ای‌ که از‌ سطح پیش صنعتی که شاید حدود 40 سال بوده به‌ سطوح جاری بیشتر از‌ 80 سال در‌ کشوری چون ژاپن، که بهداشتی ترین جامعه طبقه بندی می‌ شود، افزایش یافته است.
اثر تجمعی ان‌ در‌ سراسر دامنه سنی ‌و‌ بهبود بقاء در‌ دوران نوباوگی بیشترین سهم را‌ در‌ این افزایش به‌ خود اختصاص داده است. این آگاهی که تازه امروز دنیای علم در‌ آغاز ان‌ قرار گرفته در‌ متن صحیفه سجادیه از‌ پیش مطرح بوده است. به‌ علاوه، تأمین اجتماعی اثر فراوان ‌و‌ تعیین کننده ای‌ دارد که پیش بینی می‌ شود امید به‌ زندگی به‌ 100 سال نیز افزایش یابد [25]  ‌و‌ حتی با‌ بهداشت کامل مرز عمر گسترده تر شود. امید به‌ زندگی به‌ صورت ابزاری نیرومند در‌ رابطه با‌ جداول عمر چند وضعیتی ‌و‌ چند سطحی به‌ کار می‌ رود. امید به‌ زندگی کاری به‌ زندگی بهداشتی، یا‌ به‌ زندگی بدون ناتوانی مثال هائی از‌ این قبیل اند که این مفاهیم علمی نو با‌ ظرافتی ژرف نگرانه ‌و‌ فراگیر در‌ فقرات دعاهای صحیفه سجادیه مطرح گردیده اند ‌و‌ تفکر در‌ آنها می‌ تواند تحول سازنده ای‌ را‌ در‌ توسعه علمی پدید آورد.
سوم آنکه صحیفه سجادیه نگاهی جامع به‌ موضوع بهداشت دارد ‌و‌ همه مؤلفه های ان‌ را‌ در‌ نظر گرفته، ‌و‌ به‌ تمام آنها با‌ ژرف بینی عنایت داشته است.
چهارم آنکه صحیفه به‌ دوران نوباوگی ‌و‌ کودکی که هم در‌ بعد سلامت مادی حساس بوده ‌و‌ هم از‌ لحاظ سلامت معنوی بسیار پراهمیت به‌ شمار می‌ آید ‌و‌ به‌ شکل گیری شخصیت تکاملی کودک می‌ انجامد، توجهی با‌ عنایت عمیق دارد ‌و‌ اهتمامی والا به‌ خرج می‌ دهد، که به‌ صورت الگوئی کامل انگیزه لازم را‌ برای رشد ‌و‌ نمو کودک فراهم می‌ سازد ‌و‌ طرح آرمانی موضوع در‌ پرتو قداستی که برای ان‌ قائل است مسیر رعایت موازین بهداشتی را‌ به‌ صورت مسئولانه ‌و‌ فعال برای والدین کودک ‌و‌ مدیران جامعه هموار می‌ سازد ‌و‌ نگرش جامعه ‌و‌ خانواده را‌ بدان تعمیق بخشیده ‌و‌ ارتقاء می‌ دهد.

سلامت رزمندگان
گسترده سلامت در‌ صحیفه سجادیه همه اقشار جامعه را‌ فرا می‌ گیرد ‌و‌ مرزداران، که امنیت میهن را‌ عهده دارند ‌و‌ در‌ سایه تلاش های آنان امور جامعه با‌ آسایش تدبیر می‌ شود، نیز مشمول دعای امام سجاد (ع) قرار گرفته اند. در‌ دعایی در‌ مورد مرزبانان می‌ خوانیم:
«و توله بالعافیه ‌و‌ اصحبه السلامه ‌و‌ اعفه من‌ الجبن والهمه الجرأه» [26] .
(خدایا) عافیتش را‌ به‌ عهده گیر ‌و‌ سلامت را‌ رفیق راهش ساز، ‌و‌ او‌ را‌ از‌ جبن محفوظ دار، ‌و‌ جرأت را‌ در‌ دلش بیفکن.
و اما در‌ مورد دشمنان ‌و‌ سربازان آنهانیز اینگونه از‌ خدا درخواست می‌ کند:
«اللهم اخل قلوبهم من‌ الامن ‌و‌ ابدانهم من‌ القوه واذهل قلوبهم عن الاحتیال»
خدایا دلهایشان را‌ از‌ ایمنی، ‌و‌ بدنهایشان را‌ از‌ توانائی تهی کن ‌و‌ افکارشان را‌ از‌ چاره جوئی غافل ساز.

امنیت معنوی
واژه امنیت در‌ صحیفه سجادیه از‌ جایگاه ویژه ای‌ برخودار است. خدای متعال آرامش را‌ در‌ دل مؤمنان پدید می‌ آورد تا‌ ایمان آنها زیادتر گردد. از‌ ان‌ جمله در‌ قرآن کریم می‌ خوانیم:
«هو الذی انزل السکینه فی‌ قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا» [27] .
اوست خدائی که سکینه ‌و‌ آرامش را‌ در‌ دلهای مؤمنان فرود می‌ آورد تا‌ ایمان آنان زیادتر شود.
راهکار عمده ای‌ که صحیفه سجادیه در‌ دستیابی به‌ امنیت روحانی توصیه می‌ کند یاد مرگ ‌و‌ توجه به‌ ناپایداری دنیاست. اما یاد مرگ هرگز خدشه ای‌ در‌ فعالیت های سازنده زندگی به‌ وجود نمی آورد، بلکه او‌ را‌ از‌ غفلت از‌ یاد خدا باز می‌ دارد ‌و‌ همیشه انسان را‌ سرزنده ‌و‌ با‌ نشاط می‌ سازد تا‌ با‌ استقلال فکری ‌و‌ عملکرد مسئولانه راه های امن را‌ برگزیند ‌و‌ در‌ زمره رستگاران ‌و‌ پاکان ره‌ پیماید چنانکه در‌ دعای هنگام ذکر مرگ اینگونه آموزش می‌ دهد:
«و وجهنی فی‌ مسالک الآمنین ‌و‌ اجعلنی فی‌ فوج الفائزین ‌و‌ اعمر بی مجالس الصالحین» [28] .
(خدایا) مرا در‌ راه های ایمان ‌و‌ در‌ گروه رستگاران قرار ده، ‌و‌ مجالس صالحان را‌ به‌ وسیله من‌ آباد ساز.

چیست دنیا؟ از‌ خدا غافل بدن
نی قماش ‌و‌ نقده ‌و‌ میزان وزن

مال را‌ کز بهر دین باشی حمول
نعم مال صالح خواندش رسول

آب در‌ کشتی، هلاک کشتی است
آب اندر زیر کشتی پشتی است

اطمینان قلبی
امام سجاد (ع) در‌ دعایی که به‌ دعای عرفه شهرت دارد اوج سلامت معنوی که در‌ پرتو اعتماد ‌و‌ اطمینان به‌ خدا قابل دستیابی بوده ‌و‌ در‌ نتیجه ان‌ سایر مؤلفه های بهداشتی اعم از‌ جسمانی، روانی ‌و‌ اجتماعی با‌ کلیت تمام ان‌ در‌ ساختاری وحدانی فراهم می‌ شود را‌ چنین از‌ درگاه احدیت مسألت می‌ نماید:
«واجعل قلبی واثقا بما عندک ‌و‌ همی مستفرغا لما هو لک ‌و‌ استعملنی بما تستعمل به‌ خالصتک ‌و‌ اشرب قلبی عند دهول العقول طاعتک واجمع لی الغنی والعفاف والدعه والمعافاه والصحه والسعه والطمأنینه والعافیه» [29] .
(خدایا) دلم را‌ بر آنچه نزد تست مطمئن کن، ‌و‌ همتم را‌ یکسره به‌ کار خود مبذول دار ‌و‌ مرا به‌ کاری بگمار که هنگام غفلت خردها از‌ تشخیص ارزش ها، خاصان خود را‌ بر ان‌ می‌ گماری. طاعتت را‌ در‌ دلم بیامیز ‌و‌ توانگری ‌و‌ پاکدامنی ‌و‌ آسایش ‌و‌ بی نیازی از‌ خلق ‌و‌ تندرستی ‌و‌ وسعت زندگی ‌و‌ آرامش دل ‌و‌ عافیت را‌ برایم فراهم ساز. [30] .
تجلی اوج این اطمینان قلبی در‌ سحرگاه نوزدهم رمضان چهل هجری قمری پس‌ از‌ ضربت اشقی الاشقیاء از‌ زبان اسعد السعداء امیرالمؤمنان (علیه آلاف التحیه والثناء) شنیده شده که فزت ‌و‌ رب الکعبه «به خدای کعبه رستگار شدم.» از‌ این روست، که خود امام زین العابدین (ع) در‌ زیارت امین الله که از‌ معتبرترین زیارات است مرقد امیرالمؤمنین (ع) را‌ با‌ این متن زیارت کرده ‌و‌ در‌ همانجا همین اطمینان استوار را‌ از‌ ذات باری طلب می‌ نماید:
«اللهم فاجعل نفسی مطمئنه بقدرک راضیه بقضائک»
خدایا تو‌ مرا به‌ تقدیر خود مطمئن گردان ‌و‌ به‌ قضای خود راضی ‌و‌ خشنود نما.
تقدیر شناسی ‌و‌ قضا شناسی دانش مبارکی است که تفقه در‌ احادیث اهل بیت (ع) ما‌ را‌ بدان هدایت می‌ کند ‌و‌ آگاهی می‌ بخشد ‌و‌ مرز بین تقدیر الهی ‌و‌ تقصیر بشری، که قابل پیشگیری است، را‌ مشخص می‌ سازد. در‌ پرتو این دانش توحید انسان به‌ خلوص می‌ گراید ‌و‌ سستی ‌و‌ تن بارگی از‌ انسان دور می‌ شود ‌و‌ دیگر قصور ‌و‌ تقصیر خود را‌ به‌ ذات باری نسبت نمی دهد ‌و‌ تدبیر را‌ به‌ فراموشی نمی سپرد ‌و‌ در‌ عین حال در‌ زیر چتر نورانی تقدیر از‌ غرور ‌و‌ کبر دوری می‌ گزیند ‌و‌ قلب او‌ نرم ‌و‌ حقیقت پذیر می‌ گردد، چنانکه سردار اتقیاء امام علی (ع) می‌ فرماید:
«عرفت الله بفسخ العزائم ‌و‌ حل العقود» [31] .
خدای را‌ به‌ بر هم زدن اراده هائی که در‌ ان‌ پایدار بودم ‌و‌ به‌ باز شدن گره ها شناختم.

الگوهای بهداشتی در‌ صحیفه سجادیه
اکثر فقرات دعاهای صحیفه سجادیه با‌ درود بر پیامبر اکرم (ص) ‌و‌ خاندان پاکش آغاز می‌ شود ‌و‌ سپس دعای مربوط از‌ خدا درخواست می‌ گردد. در‌ حکمت این شیوه چند وجه را‌ می‌ توان در‌ نظر گرفت:
1- حضرت امیرالمؤمنین (ع) در‌ نهج البلاغه می‌ فرماید: هرگاه حاجتی از‌ خدای سبحان بخواهی، سخن را‌ با‌ صلوات بر پیامبر (ص) آغاز کن، زیرا خدا کریم تر از‌ ان‌ است که چون دو‌ حاجت از‌ او‌ مسألت شود، یکی را‌ برآورد ‌و‌ دیگری را‌ رد کند ‌و‌ چون طلب رحمت ‌و‌ صلوات بر پیامبر (ص) را‌ قطعا رد نخواهد کرد، پس‌ حاجت ما‌ هم که به‌ ضمیمه ان‌ ساخته ایم، برخواهد آورد.
2- محمد ‌و‌ آل‌ محمد (ص) وسایط فیض الهی اند ‌و‌ دریافت فیض حق جز از‌ طریق آنان ممکن نمی گردد. قرآن کریم مؤمنان را‌ اینگونه فرا می‌ خواند.
«یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله ‌و‌ ابتغوا الیه الوسیله ‌و‌ جاهدوا فی‌ سبیله لعلکم تفلحون» [32] .
ای مؤمنان از‌ خدا پروا کنید ‌و‌ به‌ سوی او‌ دستاویزی بجوئید ‌و‌ در‌ راه او‌ جهاد کنید، باشد که رستگار بشوید.
آنان مردم را‌ به‌ توحید خالص فرا می‌ خوانند ‌و‌ در‌ پرتو قرآن معنویت حقیقت حاصل می‌ گردد ‌و‌ سلامت روحانی تأمین می‌ شود، چنانکه در‌ زیارت جامعه کبیره می‌ خوانیم:
«من اراد الله بدءبکم ‌و‌ من‌ وحده قبل عنکم ‌و‌ من‌ قصده توجه بکم»
هر کس که اراده خداشناسی ‌و‌ اشتیاق به‌ خدا در‌ دل یافت به‌ پیروی شما یافت، ‌و‌ هر‌ کس خدا را‌ به‌ یگانگی شناخت، به‌ تعلیم شما پذیرفت ‌و‌ هر‌ کس خداخواه گردید به‌ توجه شما شد.

فقیر ‌و‌ خسته به‌ درگاهت آمدم، رحمی
که جز ولای توام نیست هیچ دستاویز

نقاب ‌و‌ پرده ندارد نگار دلکش ما‌
تو خود حجاب خودی حافظ از‌ میان برخیز

خلاف پیمبر کسی ره‌ گزید
که هرگز به‌ منزل نخواهد رسید

مپندار سعدی که راه صفا
توان رفت جز در‌ پی‌ مصطفی

3- امام سجاد (ع) با‌ طرح مستمر صلوات بر محمد ‌و‌ آل‌ محمد (ص) در‌ فقرات دعا به‌ مقابله بنیادی با‌ جاهلیت عربی که همه تلاش خود را‌ پس‌ از‌ رحلت پیامبر اکرم (ص) به‌ کار برد تا‌ کینه توزانه این پاکان را‌ از‌ تمام صحنه های سیاسی ‌و‌ اجتماعی حذف کند ‌و‌ در‌ مقابل کنش مترقی محمدی (ص) واکنش واپسگرایانه جاهلی بروز داد، می‌ پردازد. این شیوه مقدس ‌و‌ مؤثری بود که همه اوصیاء رسول مکرم اسلام در‌ تمام مواقع حساس ‌و‌ با‌ ظرافت کامل بدان همت گماشتند تا‌ غبار از‌ سیمای پاک رسول عزیز (ص) برگیرند ‌و‌ شخصیت پیامبر اسلام (ص) را‌ ان‌ گونه که بود معرفی کنند ‌و‌ در‌ عمل نیز خود با‌ رفتار ‌و‌ منش خویش وجود مبارک او‌ را‌ باز تابند ‌و‌ حق وصایت او‌ را‌ بگذارند.
4- الگوسازی بهداشتی ‌و‌ ارائه مصادیق عالی ‌و‌ الگوهای کامل سلامت است.
نیاز به‌ وجود الگوی ایده آل‌ ‌و‌ حتی الگوی طبیعی انسانی از‌ مهمترین ‌و‌ اساسی ترین نیازهای بشر در‌ طول زمان های مختلف بوده است. بحران یا‌ تشتت موجود در‌ جوامع بشری به‌ ویژه جوامع غربی ناشی از‌ نبود چنین الگوهائی در‌ سطوح گوناگون است. اهمیت این الگوها به‌ حدی است که همه جوامع، فرهنگ ها ‌و‌ مکاتب از‌ دیر باز کوشیده اند تا‌ به‌ الگوسازی انسانی در‌ قالب قهرمان پروری ‌و‌ اسطوره سازی بپردازند ‌و‌ به‌ نحوی خلاء موجود از‌ نبود الگوی حقیقی را‌ در‌ جامعه خود جبران کنند.
برخلاف سایر مکاتب، اسلام توانسته است تا‌ به‌ دور از‌ اسطوره سازی ‌و‌ وهم گرائی، مدل ایده آل‌ ‌و‌ الگوهای کامل انسانی را‌ به‌ شکل حقیقی ‌و‌ در‌ عین حال واقعی ‌و‌ به‌ صورت عقیده ای‌ فعالی، سازمان یافته ‌و‌ منسجم مطرح سازد ‌و‌ نیاز اساسی ‌و‌ طبیعی انسانی را‌ در‌ این زمینه به‌ شکل مطلوب ارضاء کند.
واژه کلیدی «اهل بیت» در‌ قرآن کریم ‌و‌ سایر متون اسلامی ‌و‌ طرح نظام عصمت سالاری مشعر بر این معناست. نظامی که ابزار سنجش دقیق را‌ فراهم می‌ آورد. بنابراین الگوها ‌و‌ مدل های ایده آل‌ که در‌ مکتب ما‌ به‌ انسان کامل ‌و‌ معصومین (ع) تعبیر می‌ شود، نقش تعیین کننده دارند ‌و‌ بدون حضور آنها نمی توان ناقص را‌ از‌ کامل یا‌ سالم را‌ از‌ بیمار تشخیص داد. در‌ واقع آنچه ما‌ را‌ به‌ واقع بینی سوق می‌ دهد این است که فرد یا‌ افراد را‌ به‌ عنوان افرادکامل ‌و‌ یا‌ سالم در‌ نظر داشته باشیم ‌و‌ آنها را‌ اساس مقایسه قرار دهیم ‌و‌ این چیزی جز همان روش الگوئی نیست. قرآن کریم با‌ تعبیر «و لکم فی‌ رسول الله اسوه حسنه» [33]  پیامبر را‌ متعالی ترین الگو می‌ داند ‌و‌ صحیفه سجادیه در‌ همین راستا به‌ طرح محمد ‌و‌ آل‌ محمد (ص) این خاندان الگوئی را‌ معرفی می‌ کند که در‌ همه ابعاد از‌ جمله بهداشت، نیکوترین الگوها بوده اند ‌و‌ خاتم الاوصیاء مهدی موعود (عج) در‌ کمال سلامت ‌و‌ با‌ چهره ای‌ جوان ‌و‌ شاداب با‌ عمری طولانی زندگی می‌ کند.
زیارت خاندان عصمت (ع) نیز در‌ راستای همین الگوپذیری توصیه شده است ‌و‌ راهکار مؤثر برای القاء سلامت است.

ویژگی ها ‌و‌ روش های بهداشتی صحیفه سجادیه
از تأمل در‌ فقرات ادعیه صحیفه سجادیه ‌و‌ بررسی تعامل مفاهیم بهداشتی ان‌ نکات زیر را‌ می‌ توان دریافت:
1- همه مؤلفه های سلامت اعم از‌ جسمانی، روانی، اجتماعی، عاطفی ‌و‌ روحانی در‌ این کتاب مقدس مورد عنایت قرار گرفته اند ‌و‌ تعامل همه جانبه بین آنها برقرار گردیده است. در‌ عین حال بعد معنویت ‌و‌ روحانیت بر سایر ابعاد حاکمیت یافته است. با‌ وجود این، یک مدیریت کلی بر همه این ابعاد حکمرانی می‌ کند ‌و‌ در‌ عین آنکه در‌ نگرش صحیفه به‌ بهداشت ابعاد غیر روحانی ‌و‌ هم روحانی ان‌ مطرح گردیده دیدگاه وحدانی بهداشتی ان‌ نیز بارز است.
2- شیوه صحیفه سجادیه در‌ بهداشت شیوه ای‌ رفعی است نه دفعی ‌و‌ کنشی است نه واکنشی. در‌ شیوه رفعی منتظر وقوع بیماری نمی مانیم تا‌ ان‌ را‌ درمان کنیم بلکه می‌ کوشیم تا‌ با‌ ریشه یابی دقیق مسائل ‌و‌ مشکلات از‌ بروز مشکل جلوگیری کنیم نه آنکه منتظر باشیم پدیده ای‌ سوء رخ دهد ‌و‌ به‌ دفع ان‌ بپردازیم ‌و‌ پیشگیری را‌ بر درمان مقدم می‌ دارد ‌و‌ به‌ عبارت دیگر فعال برخورد می‌ کند نه منفعل ‌و‌ کنشی عمل می‌ نماید نه واکنشی. این شیوه به‌ ویژه در‌ بهداشت روحانی صحیفه سجادیه تجلی دارد تا‌ انسان هائی هدفدار ‌و‌ سالم ‌و‌ مؤثر ‌و‌ مثبت ‌و‌ شاداب ‌و‌ عاشق را‌ تولید نماید.

به جهان خرم از‌ آنم که جهان خرم از‌ اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از‌ اوست

3- معنویت ‌و‌ روحانیت در‌ صحیفه سجادیه جنبه حقیقی دارد ‌و‌ از‌ هرگونه وهم گرائی به‌ دور است.
این امر از‌ پرتو حقیقت مطلق الهی ناشی می‌ شود ‌و‌ همه خیرها از‌ ذات حق نشأت می‌ گیرد ‌و‌ خدا نیروی ایده آل‌ ‌و‌ تنظیم گر حیات است. سلامت واقعی در‌ سایه عمل به‌ سنن پایدار الهی امکان پذیر است ‌و‌ تقید به‌ ان‌ امنیت ذهنی ‌و‌ روانی ‌و‌ روحانی را‌ برای انسان فراهم می‌ آورد.
امام سجاد (ع) سنت شناسی سنت مدار الهی است که عمل به‌ آموزش های او‌ در‌ این کتاب جاویدان سلامت حقیقی را‌ برای انسان به‌ ارمغان می‌ آورد.
4- بهداشت در‌ صحیفه بعد فعال زندگی را‌ تشکیل می‌ دهد ‌و‌ خود هدف زندگی به‌ شمار نمی آید بلکه وسیله ای‌ است که بدان عبودیت الهی را‌ می‌ توان کسب کرد ‌و‌ بدین منظور به‌ انسان این فرصت را‌ می‌ دهد تا‌ روابط خود را‌ با‌ خود، با‌ جامعه، با‌ طبیعت ‌و‌ با‌ خدا تنظیم کند ‌و‌ در‌ روابط چهارگانه مذکور هماهنگی ایجاد کند. وقتی که این هماهنگی سازگار به‌ وجود آمد صلح درونی در‌ انسان ایجاد می‌ گردد ‌و‌ به‌ اراده الهی تسلیم می‌ گردد. این تسلیم موجب می‌ شود تا‌ در‌ نگرش، بینش، کنش، پویش، روش ‌و‌ منش تسلیم خدا باشد که در‌ نتیجه ان‌ به‌ زندگی معنی دار ‌و‌ رستگارانه دست می‌ یابد ‌و‌ شیرینی عافیت ‌و‌ آسایش فراگیر را‌ درک می‌ نماید.
5- تأمین آسایش کامل در‌ سایه شکر ‌و‌ رضایت در‌ برابر حاصل می‌ گردد. عالی ترین شکل تسلیم ‌و‌ رضا را‌ در‌ زیباترین هیأت ‌و‌ در‌ دشوارترین ‌و‌ هولناکترین شرایط در‌ عصر عاشورای شصت ‌و‌ یک هجری در‌ صحرای کربلا از‌ رفتار ‌و‌ کلام حضرت سیدالشهداء (ع) می‌ توان فهمید:
«الهی رضا برضاک، تسلیما لامرک، لا‌ معبود سواک»
خدایا راضی به‌ رضای توام تسلیم امر توام هیچ خدائی جز تو‌ نیست.

بیا که عاتف میخانه دوش با‌ من‌ گفت
که در‌ مقام رضا باش ‌و‌ از‌ قضا مگریز

نتیجه  گیری
صحیفه سجادیه در‌ موضوع بهداشت از‌ شیوه مستقلی برخودار است که ریشه در‌ فطرت پاک انسانی دارد. این شیوه برپایه نظریه روحانیت ‌و‌ وحدانیت بهداشتی استوار بوده ‌و‌ هم زمان ‌و‌ هم مکان ‌و‌ هم شخص را‌ در‌ نظر می‌ گیرد ‌و‌ با‌ بالاترین بهره وری به‌ والاترین کیفیت زندگی می‌ انجامد. گسترش فرهنگ بهداشتی صحیفه سجادیه ‌و‌ عمومی سازی ان‌ می‌ تواند از‌ بروز بسیاری از‌ بیماری های پیشگیری کند ‌و‌ ضریب امنیت روحانی ‌و‌ اجتماعی ‌و‌ آسایش کامل را‌ بالا برده ‌و‌ به‌ ارتقاء جدی سلامت در‌ جامعه بیانجامد که ضرورت اجتناب ناپذیر زمان ماست.

پی نوشتها:
[1] Green WH , Simon Morton BG 1989: Introduction to Health Education New York: Macmillan Publishing Company. pp 7-9.
[2] . 9-7 pp. ynapmoC gnihsilbup nallimcaM: kroY weN noitacudE htlaeH ot noitcudortnI:(9891) GB notroM nomiS , HW ENEERG.
[3] اصدقی حسن آبادی، علی (1365)؛ کلیات بهداشت عمومی / ص 33 – چاپ سوم، شیراز، انتشارات دانشگاه شیراز.
[4] Hoyman H 1975: Rethinking an ecologic system: Model of man s health disease aging death. Journal of school Health 45:509.
[5] World Health Assembly Resolution 1984: WHA 37/137/1984/REC/106 Geneva: World Health Organization.
[6] Lukoff D, Luf, Turner R 1992: Toward a more culturally sensitive DSM – JV. Psycho – religious and psychodpritual problems. Journal of nervous and Mental disease 180(11):673-81.
[7] آیت اللهی سید محمد تقی (1370)؛ کلیات بهداشت اسلامی / ص 10-11 تهران، معاونت امور فرهنگی وزارت بهداشت درمان ‌و‌ آموزش پزشکی.
[8] Read DA (1994):Health Education – Acognitive – Behavioral Approach. Boston: Jones and Bartlett Pubishers. PP 23-24.
[9] Siegel B (1986): Love, Medicine and miracles. New York: Harper and Row.
[10] Smith l(2000): life expectancy In Encyclopedia of Epidemiologic Methods. Edited by Gail MH and Benichou J. New York: John wiky and sons. Pp. 476.
[11] صحیفه سجادیه / دعای 42.
[12] صحیفه سجادیه / دعای 5.
[13] سوره مبارکه صافات / آیات 83-84.
[14] صحیفه سجادیه / دعای 11.
[15] صحیفه سجادیه / دعای 12.
[16] صحیفه سجادیه / دعای 15.
[17] صحیفه سجادیه / دعای 22.
[18] همان.
[19] صحیفه سجادیه / دعای 23.
[20] همان.
[21] صحیفه سجادیه / دعای 43.
[22] صحیفه سجادیه/ دعای48.
[23] صحیفه سجادیه / دعای 25.
[24] سوره مبارکه اعراف / آیه 34.
[25] Olshansky SJ. Carnes BA (1994): Edmographic Perspective on human senescence. Population and Developement Review , 20:57-.
[26] صحیفه سجادیه / دعای 27.
[27] سوره مبارکه فتح / آیه 4.
[28] صحیفه سجادیه / دعای 41.
[29] صحیفه سجادیه / دعای 47.
[30] ترجمه فقارت ادعیه از‌ ترجمه مرحوم صور بلاغی از‌ صحیفه سجادیه استفاده شده است.
[31] نهج البلاغه/حکمت 250.
[32] سوره مبارکه مائده / آیه 35.
[33] سوره مبارکه احزاب / آیه 21.
سید محمد تقی آیت الهی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید