اداره ی سالم به روایت نهج البلاغه(2)

اداره ی سالم به روایت نهج البلاغه(2)

ب)اداره ی سالم حساب پس دهنده است.
حساب پس دهی دقیق، یکی از سنت های مهم و غیر قابل اجتناب حکمرانی
سالم و سلامت اداری است؛ برخلاف رویه های مرسوم اداری، هر چه افراد در سلسله مراتب اداری بالاتر می روند، حساب پس دهی آنان دقیق تر و حساس تر می شود.
جالب آن که حساب پس دهی موجب توانمندسازی (2) مردم نیز می شود؛ زیرا توانمندسازی، تنیجه مشارکت بیشتر عامه مردم در حکومت و اداره منابع اجتماعی است (Kilby, 2005, 951). حساب پس دهی را باید به صورت یک سیستم پیوسته با ابعاد گوناگون در نظر آورد؛ زیرا گسستگی بین ابعاد حساب پس دهی یا اعمال آن به صورت بخشی، ممکن است آحاد جامعه را به رفتارهای غیراخلاقی خود برآیند (Hall & Others, 2007, 412).
نهج البلاغه در امتداد حساب کشی از خویشتن، کارگزاران را به مسئولیت پذیری در برابر عامه مردم فرا می خواند و این مهم را مبنای اصلاح امور حکمرانی قرار می دهد.
(نهج البلاغه، نامه 53):
و هرگز مباد که نیکوکار و بدکار در نزد تو جایگاهی یکسان با هم داشته باشند؛ زیرا چنان کاری به کناره گرفتن و ناگرویدن نیکوکاران در نیکی می انجامد و آموخته کردن بدکاران بر بدی را به دنبال دارد! و هر کدام را با چیزی همراه کن و پاسخ ده که خود را بدان همراه کرده است و… پس باید کاری از تو سر بزند که بدان وسیله خوش گمانی به شهروند را برای تو فراهم سازد؛ زیرا خوش گمانی به ایشان، رنج درازی را از تو دور می سازد؛ و بی گمان سزاوارترین کسی که [می توانی] به وی خوش گمان باشی، حتماً همان کسی است که در نزد او آزمونی
نیکو داشته ای و بدون شک، سزاوارترین شخص به بدگمانی در نزد تو، همان کسی است که در نزد او آزمونی بد داشته ای (ر.ک. ترجمه جعفری، 448).
یعنی همراه با حساب پس کشی از کارگزاران حکومت، نیکوکاران را پاداش بده و بدکاران را فراخور و متناسب با بدکرداری و جفایشان، عقوبت نما. نکته بسیار تأمل برانگیز، تأکید امام بر پیامدهای روانی آزمون های خوب و بد در نزد مردم است. یعنی اگر کارگزار در نزد مردم بدکردار بوده باشد، باید همواره از آنها در هراس باشد؛ و اگر در نزد مردم خوش رفتار و شایسته رفتار کرده باشد، می تواند به آنها خوش گمان باشد و اعتماد نماید! در همین امتداد، تأکید می شود که سنت پاسخگویی و حساب کشی، فقط در باب زیردستان جاری نمی شود، بلکه حکمرانان عالی رتبه را نیز در برمی گیرد!
اگر شهروندان گمان بردند که تو از حق منحرف شده ای، دلیل خود را [که از حق منحرف نشده ای] برایشان آشکار کن و با این روشنگری خود، گمان های [بد] ایشان را از خویش بگردان؛ زیرا با آن دلیل آوردن [که گونه ای تربیت نفس تو است و همراهی و نرمشی است با شهروندانت]، با برپاداشتن و هدایت آنان به راه حق، به خواست خودت هم رسیده ای. نهج البلاغه، نامه 53، ترجمه جعفری، 459)
حساب پس دهی باید اثربخش بوده، به اصلاح رفتار منجر شود؛ زیرا صرفاً ارائه گزارش اعمال، بدون رسیدگی جزایی و پاداش و تنبیه، موجب جسور شدن بدکاران و ناامید شدن درستکاران خواهد شد!

ج) اداره ی سالم حافظ بیت المال است.
یکی از مهم ترین ویژگی های اداره سالم در روایت نهج البلاغه، اصرار و تأکید بر حفظ و حراست از بیت المال است. در حراست از بیت المال باید دو جنبه را در نظر داشت: یکی حفظ بیت المال از به یغما رفتن توسط ویژه خواران و
قدرتمندان و سلطه جویان؛ دومی حفظ آن از حوادث روزگار و بحران های اجتماعی.
نکته بسیار مهم آن است که مردم، در همه حال در شمار مهمترین دارایی های جامعه قرار گرفته، رشد و تعالی آنها هدف همه این دقت ها و حسابگری هاست! بنابراین حکومت ها حق ندارند به بهانه حفظ بیت المال، مردم را در تنگنا قرار دهند.
نهج البلاغه، نامه 53:
هر کس که بی آباد ساختنی درخواست خراج کند، سرزمین های کشور را به ویرانی انداخته و بندگان خدا را به نابودی کشانیده است و جز اندکی کار او راست نیامده است. پس اگر از سنگینی [خراج] یا آسیبی، یا قطع آبیاری زمین، یا سیلاب، یا دگرگونی زمینی که آب بسیار آن را در خود فرو برده است یا تشنگی به آن زیان رسانیده است، شکایت کردند، به اندازه ای در پرداخت خراج بدانان تخفیف می دهی که امیدوار شوی بدان وسیله، کارشان به سامان می رسد… ویرانی زمین فقط از تنگدستی دارندگان زمین پیش می آید و دارندگان زمین فقط و فقط با روی نهادن فرمانداران به گرد آوردن [دارایی برای خویش] و بدگمانیشان به ماندگاری در کار و کم بهره جستن از عبرت ها، تنگدست می شوند (ر.ک. ترجمه جعفری، 4-453).
ملاحظه می شود که از این منظر، مالیات ابزاری است برای خدمت به جامعه و پیشرفت و آبادی آن؛ پس نباید با نابخردی خط مشی گذار حکومتی با شهری، به گونه ای وضع شود که مردم را تنگدست نماید. سیستم مالیاتی نامناسب، موجب انحراف اذهان عمومی و باور آنان به ناشایستگی حکومت و ناپایستگی اطاعت از آن می شود. چنین وضعی، موجب تفرق آرای مردم و
بروز رفتارهای پراکنده شده، رشوه دادن برای فرار از مالیات باب می گردد و رشوه ستانی در برابر ارائه خدمات رایج می شود و ناتوانان زیر بار فشار مالیاتی و هزینه زندگی پایمال می گردند و زندگی عامه مردم پاکیزه کردار، به تباهی می گراید و همه این مفاسد، ناشی از سوءتدبیر و ناشایستگی فنی و اخلاقی مدیران حکومت خواهد بود!
در همین امتداد (در نامه 53)، امام از بذل و بخشش بیت المال به اطرافیان برحذر داشته، رعایت حق را درباره دور و نزدیک لازم می شمارند.
آنگاه [بدان] که فرماندار، خویشان و نزدیکانی دارد که خودگزینی (3) و [به حق دیگران] دست دراز کردن و کمی انصاف و داددهی، در خوی ایشان است؛ پس رنج [ریشه] آن خوی ها را با بریدن رشته های آن حالات، یکباره از میان بردار و… حق را درباره همگان، از کسان دور و نزدیک که باید اجرا شود، اجرا کن و در آن کار پایدار باش و این پایداری را به حساب خدا بگذار؛ هرچند در اجرای حق، به نزدیکان و خویشانت زیان برسد؛ پس به عاقبت پیامدهای سنگینی که دچار می شوی بنگر؛ زیرا عاقبت آن نیکوست (ترجمه جعفری، 9-458).
ملاحظه می شود که امام بر دشواری ایستادگی در برابر خواسته ها و تقاضاهای دوستان و نزدیکان واقف است، اما زمامداران و کارگزاران تحت امر خود را به عاقبت نیکوی پرهیز از فساد در اداره دولت نوید می دهد حفظ بیت المال و دقت در هزینه کردن آن، از ویژگی های مشهور امام است! شاید این حد از حساسیت، متوجه این مهم باشد که در صورت مصرف درست بیت المال، نکبت فقر از چهره جامعه انسانی زدوده می گردد و جامعه ای سالم و پاکیزه صورت بندی می شود.

د) اداره ی سالم تعالی دهنده ی انسان ها است.
این سیستم اداری نسبت به وضعیت اقتصادی مردم و کارکنان حساس است و رفع فقر را مقدمه مهم سیر تعالی روحی و معنوی آنان می داند. این احساس مسئولیت، هم متوجه نیروهای انسانی فعال در سیستم اداری و هم عامه مردم می شود. به ویژه سیستم اداری سالم یک حکومت حق مدار، نسبت به وضعیت فقرا و یتیمان در جامعه، حساس است. در نامه 53 نهج البلاغه، در موارد متعدد درباره یتیمان سفارش شده است:
کار یتیمان و کهن سال نیازمندی را که چاره ای ندارد و دست خود را برای تقاضایی در برابر دیگران دراز نمی کند [و از میان برداشتن نیازشان را] بر عهده گیر (ر.ک. ترجمه جعفری، 456).
همچنین در نامه 53 به صراحت تأکید شده است که زمامدار باید طبقه ها و اصناف گوناگون جامعه را بشناسد و با هر یک به گونه ای رفتار کند که کارش به صلاح و نیکویی رهنمون گردد. سفارش های امام، قشرهای گوناگون دبیران، بازرگانان، فقرا، نیازمندان، سالخوردگان، یتیمان، و لشکریان را دربرمی گیرد؛ و به ویژه تأکید می فرماید که برای رسیدگی به کار کسانی که چاره ای ندارند، باید فردی با ویژگی های خاص، مسئول و پاسخگو گردد:
پس تلاش خود را در توجه به آنان بازمگیر، و روی خود را با خود بزرگ پنداری از آنان مگردان، و در جستجوی کارهای کسانی از این مردم باش که دستشان به تو نمی رسد؛ از آن کسانی که چشم ها به حقارت در آنها می نگرد و بزرگان کوچکشان می شمرند. پس یکی از افراد مورد اطمینان خود را که خداترس و فروتن است، از هر وظیفه ای آزاد کن تا فقط به کار آنان بپردازد (ر.ک. ترجمه جعفری، 456).
در واقع حکمرانی سالم، مستلزم بذل توجه به شرایط رشد و بلوغ و تعالی
همه کارکنان و شهروندان است و چنین تأکید می شود که امور مردم نباید دچار وقفه ناشی از عدم دسترسی به حاکم شود. پس حاکم موظف و مسئول است تا افراد مناسبی را برای رسیدگی به این امور بگمارد.
یکی از شدیدترین مصادیق این مسئولیت، معطوف به سرنوشت و تعالی یتیمان و بی سرپرستان است. در نامه 47 نهج البلاغه (زمانی که امام پس از جنایت ابن ملجم، در بستر شهادت قرار گرفته بودند) چنین آمده است:
خدای را، خدای را [در برابر چشم داشته باشید] درباره یتیمان بی سرپرست، مبادا گاهی آنان را سیر نگاه دارید و گاه گرسنه! و مبادا در نزد شما تباه شوند (ر.ک. ترجمه جعفری، 438).
ملاحظه می شود که در اینجا بازرسی و سرکشی تفننی و فانتزی به امور فقرا و بی سرپرستان مد نظر نیست، بلکه بر مسئولیت پذیری جدی برای وارسی مستمر امور آنان تأکید گردیده است! بنابراین، حکمرانی سالم موظف به تأمین شرایط تعالی انسان هاست و در هر سطحی از کشور که برپا گردد، باید به اندازه خود در تسهیل سیر رشد و بلوغ کارکنان و خانواده هایشان جدیت نماید.

ه) اداره ی سالم قانونمدار و وفا پیشه است.
قانونمداری و وفا کردن به پیمان ها و معاهده ها، از جمله ویژگی های متمایز کننده اداره سالم از اداره فاسد است. در اداره فاسد، قانون قابل خرید و فروش است و افراد می توانند اجرای آن را به تعویق بیاندازند؛ در حالی که در اداره سالم قانون باید به دقت و در زمان مقرر اجرا شود و قابل تعویق نیست؛ مگر در مواردی که در آن تصریح شده باشد یا در مواقع بحرانی که ضرورتی جدی تر و مهم تر مطرح شود. همچنین اهمیت وفا به پیمان نیز به حدی است که حتی در برابر دشمن، بر آن تأکید شده است. البته در این رویکرد، نباید طرف پیمان را صرفاً “دشمن” یا “فردی از آحاد انسانی” تلقی
کرد! بلکه باید در نظر داشت که پیمان با هر شخصی که بسته شود، خداوند نیز ناظر بر آن است.
نهج البلاغه، نامه 53؛
چنانچه میان خود و دشمنت پیمان بستی، یا از سوی خود زینهاری بر او پوشانیدی، پس پیمان خود را با وفا کردن نگاه دار و زینهارت را با امانتداری رعایت کن و خودت را در برابر آنچه [پیمان] بسته ای، چون سپری قرار ده؛ زیرا هیچ یک از واجبات خدای پاک از هر کاستی نیست که مردم – با همه پراکندگی خواسته هایشان و اختلاف نظرهایی که دارند – بیشتر از بزرگداشت وفای به پیمان ها بر سر آن اتفاق نظر داشته باشند. وفای به عهد را از مسلمانان گذشته، مشرکان هم به علت دریافت پیامد بدخیم عاقبت خیانت، پایبند بوده اند؛….. پس پیمانی مبند که بهانه آوردن ها [برای گسستن آنها] روا بوده و هرگز پس از استوار گردانیدن و با اطمینان بستن آن، بر تفسیر و نادرست تعبیر کردن سخنی تکیه مکن؛ و مبادا تنگنای شرایط و موقعیتی که تو را وادار به بستن پیمان خدا کرده است؛ تو را به گشودن ناحق آن برانگیزد! (ر.ک. ترجمه جعفری، 60-459).
همچنین در نامه ای به اشعث پسر قیس (نامه 5 نهج البلاغه)، کارگزار امام در آذربایجان چنین آمده است:
تو را نرسد که خودسرانه درباره مردم کاری انجام دهی و نباید [در چیزی از حقوق مردم]، جز با اطمینانی استوار، خود را به خطر بیندازی (ر.ک. ترجمه جعفری، 375).
یعنی کارگزار نمی تواند بر اساس دیدگاه ها و گمانه های خود عمل کند
و موظف است براساس اطلاعات و پس از کسب یقین و اطمینان، صرفاً بر اساس قانون عمل کند؛ ضمن اینکه کارگزاران حق ندارند تا به میل خود، قوانین را تغییر دهند!

پی نوشت ها :

1. دانشیار دانشگاه تهران pourezzat@ut.ac.ir
2. Empowerment
3. در برابر ایثار به معنی دیگر گزینی.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید