جایگاه حقوقی زن در نهج البلاغه(2)

جایگاه حقوقی زن در نهج البلاغه(2)

ب)جایگاه ممتاز زن در هستی

زن به مقتضای خلقت خویش از جایگاه ممتازی برخوردار است که مرد قابلیت جانشینی آن را ندارد. جایگاهی بزرگ که تعیین کننده وظیفه و مسؤولیت اجتماعی اوست. وظیفه ای آن چنان بزرگ که انجام آن، محور اساس صلاح فردی و اجتماعی بوده و عدم انجام آن اساس فساد فردی واجتماعی می باشد. مسؤولیتی که اگر آن را به عنوان یک امر الهی و تکلیف عقلی و دینی انجام رساند به کمال انسانی خویش خواهد رسید و بهشت را زیر پای خویش خواهد دید ولی رها ساختن و کنار زدن آن جایگاه که زیر بنای تکوینی مسؤولیت انسانی و تکلیف الهی است زن را به پایین ترین مرتبه وجودی تنزل خواهد داد چنان جایگاهی عبارت است از پرورش و آماده سازی انسان. زن کشتزار نسل بشری است. او نگهدارنده و حافظ بقای حیات است. کرامت آدمی بسته به کرامت زن است.
نسائکم حرث لکم(1)
کلمه حرث این معنی را در بردارد که شرط اصلی پرورش بذر و دانه، کشتزاری است که آنها در آن نهفته شده است. کشتزاری که شرط اساسی محصول مناسب را ندارد اگر بهترین بذر هم در آن کاشته شود هرگز به بار نخواهد نشست پس اینکه خداوند رحم و دامان زن را کشتزار رشد و پرورش انسان قرار داده است شرط اساسی جوانه های شرف و انسانیت و فضایل اخلاقی را در آن به ودیعت گذاشته است که از جمله شروط مهم آن، وجود عاطفه ، مهر و دلسوزی است.
ویل دورانت می گوید:
«انداختن مسؤولیت اصلی تشکیل شخصیت نوزاد انسانی برعهده مادر از لحاظ روانشناسی چنین معنا می دهد که زن در واقع سرچشمه زندگی است.»(2)
طبق قانون تو ارث که هر موجودی صفات و خصوصیات جسمانی و روحی خود را به موجود مستقر در صلب و بطنش هست منتقل می کند، صفات و خصوصیات جسمانی و روحی زن به نطفه ای که در رحم او جای گرفته انتقال می یابد اگر صفات و حالات منتقل شده به کودک، جهت انسانی و مثبت داشته باشد، زمینه رشد شخصیت مثبت انسانی قوی تر از شخصیت منفی خواهد بود و چنانچه صفات انتقالی دور از شایستگی های معنوی و انسانی باشند زمینه رشد منفی شخصیت شدیدتر خواهد بود. رحم مادر نقش مهمی در جهت گیری استعدادها و چگونگی ظهور مراتب دارد. به همین جهت پیشوایان دینی تأکید برازدواج با زن صالح دارند. حضرت علی علیه السلام نیز بعد از شهادت حضرت زهرا علیها السلام از عقیل خواستند با توجه به علم أنساب همسری برای ایشان انتخاب کند که فرزندانی قوی و شجاع به دنیا آورد.(3)
آن گاه که حضرت ترس فرزندشان محمد بن حنفیه را در رویارویی با دشمن در جنگ جمل مشاهده کردند آن روحیه را نیز از آثار به جای مانده از مادر ش دانسته و فرمودند:«أدرکک عرق من أمک»(4)
با اینکه حضرت علی علیه السلام در شجاعت بی نظیر بودند اما این، برای داشتن فرزندی شجاع کافی نیست و بدینوسیله حضرت برنقش ممتاز و اساسی زن در شکل گیری شخصیت فرزند و شکوفایی استعدادهای او تأکید می فرمایند. آیا مسؤولیتی هست که با این وظیفه الهی و انسانی برابری کند؟

ج)محرم اسرار الهی

در تفکر قرآنی زن انسانی است که اگر به صفات برجسته الهی مزیّن شود به قدری مقام پیدا می کند که شایسته نمونه و الگوی رفتاری برای تمام مؤمنین می گردد.(5)
این تفکر قرآنی است که در سیره عملی حضرت ظهور می یابد آنجا که در میان تمام مردان و زنان تنها یک بانوی متقی یعنی امّ سلمه است که لیاقت و شایستگی آن را یافت که محرم اسرار حضرت قرار گیرد. مرحوم کلینی از امام صادق علیه السلام روایت نموده که فرمود:
«علی علیه السلام هنگامی که سوی کوفه رفت نامه ها و وصیت خود را نزد امّ سلمه به امانت سپرده و چون امام حسن علیه السلام بازگشت امّ سلمه آنها را به او تسلیم نمود.»(6)
همین عمل حضرت در خاندان او نیز سنت گردید و هنگامی که امام حسین علیه السلام عازم عراق بود نامه هاو وصیت خویش را نزد آن بانوی خردمند به امانت گذارد و چون امام سجاد بازگشت این زن حکیم و فرزانه آنها را به ایشان تسلیم نمود.(7)

د)امانت الهی

حضرت علی علیه السلام زن را امانت الهی می داند که همچون امانتهای دیگر خداوند ارزشمند و قابل اکرام و احترام می باشد و باید آن چنانکه شایسته امانت گذار است از او محافظت و نگهداری شود. زیرا در قیامت خداوند متعال از امانتهای خود سؤال می فرماید که با آنها چگونه رفتار کردید. آیا حق امانتداری را به جا آوردید؟!
«إنهنّ امانه الله عندکم فلا تضارّوهنّ و لا تعضلوهنّ»(8)
زنان امانت خدا برشما هستند به ایشان زیان نرسانید و برایشان سخت نگیرید.
امام علیه السلام دو جمله را از آیات (6)سوره طلاق و(232)سوره بقره و(19)سوره نساء اقتباس فرموده است.
به همین جهت است که وقتی حضرت، فاطمه علیها السلام را به خاک می سپارند، می فرمایند:
«امانت خدا از دست من گرفته شد».

ه)اوجگرایی و تکامل زن

زن را باید به چشم یک انسان والا به عنوان یک موجودی که می تواند مایه ای برای اصلاح جامعه و پرورش انسانهای والا شود، نگاه کرد تا معلوم شود زن کیست؟ و توانایی او چقدر است؟
قرآن هرگاه از کمالات و ارزشهای والایی که انسانها بدان می رسند سخن می گوید، زنان را نیز همدوش و همسان مردان مطرح می نماید:
«إنّ المسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤمنات و القانتین و القانتات و الصادقین و الصادقات و الصابرین و الصابرات و الخاشعین و الخاشعات…».(8)
زن می تواند تا آنچا پیش رود که افتخار خاندان وحی گردد. امام خمینی علیها السلام می فرماید:
«یک زن به دنیا آمد که مقابل همه مردان است یک زن به دنیا آمد که نمونه انسان است، زن به دنیا آمد کهتمام هویت انسانی در او جلوه گر است.»(10)
منزلت و جایگاه رفیع حضرت زهرا علیها السلام در نزد امام علیه السلام نشانگر اوج شخصیت زن در نگاه اوست، یک زن می تواند چنان بالا رود که مایه مباهات و افتخار امام علیه السلام گردد. اگر چه بیان عظمت مقام حضرت فاطمه علیها السلام در نزد حضرت علی علیه السلام خود تحقیق مستقلی می طلبد لکن در اینجا فهرست وار به ذکر پاره ای از موارد پرداخته شده تا بیانگر اوج مقام و مرتبه زن در نگرش حضرت باشد.

1ـ مباهات حضرت علی علیه السلام به همسری فاطمه علیها السلام

شخصیت بزرگی چون علی علیه السلام به همسری فاطمه علیها السلام افتخار می کند و همسری با او را برای خود فضیلت و ملاک برتری بردیگران و شایستگی پذیرش مسؤولیتهای سنگینی چون رهبری جهان اسلام می داند برخی از موارد که حضرت برای اثبات حقانیت خود به داشتن همسری فاطمه علیها السلام استناد فرموده اند عبارت است از:
الف-در پاسخ نامه ای به معاویه از جمله فضیلتها و امتیازهایی که حضرت به آن اشاره می فرمایند این است که «بهترین زنان جهان از ماست و حماله الحطب و هیزم شکن دوزخیان از شماست».(11)
ب- در جریان شورای شش نفره که خلیفه دوم برای جانشین وی تعیین کرده بود حضرت خطاب به سایر اعضاء فرمود: «آیا در بین شما به جز من کسی هست که همسرش بانوی زنان جهان باشد؟»همگی پاسخ دادند:نه.(12)
ج- حضرت در ضمن پاسخ به نامه دیگر معاویه می نویسد:«دختر پیامبر صلی الله علیه و اله همسر من است که گوشت او با خون و گوشت من درهم آمیخته است. نوادگان حضرت احمد صلی الله علیه و اله ، فرزندان من از فاطمه علیها السلام هستند، کدامیک از شما سهم و بهره ای چون من دارا هستید.»(13)
د-در جریان سقیفه حضرت ضمن برشمردن فضایل و کمالات خویش و اینکه باید بعد از پیامبر، او رهبری و هدایت جامعه اسلامی را عهده دار شود به ابوبکر فرمود:«تو را به خدا سوگند می دهم!آیا آن کس که رسول خدا او را برای همسری دخترش برگزید و فرمود خداوند او را به همسری تو [علی]در آورد من هستم یا تو؟ ابوبکر پاسخ داد: تو هستی.(14)

2ـ فاطمه رکن علی است

از مقامات ممتازی که مخصوص پیامبر صلی الله علیه و اله و حضرت فاطمه علیها السلام می باشد رکن بودن برای علی است. در حدیثی می خوانیم پیامبر صلی الله علیه و اله به حضرت علی علیه السلام فرمودند:
«سلام علیک یا أبا الریحانتین، فعن قلیل ذهب رکناک.»(15)
چه تعبیر لطیف و زیبایی همان تعبیر حضرت علی علیه اسلام در مورد زن که فرمودند زن ریحانه است.
پیامبر نیز فرمودند:«سلام برتو ای پدر دو گل[زینب و ام کلثوم]به زودی دو رکن تو از دست می روند».
علی علیه السلام بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و اله فرمودند:«این یکی از دو رکن بود»و بعد از شهادت حضرت زهرا علیها السلام فرمودند:«این رکن دیگر است».

3ـ مددکار اطاعت الهی

انبیا و پیشوایان معصوم تنها راه سعادت و خوشبختی انسانها را پیروی از دستورات الهی می دانستند و از این رو بهترین همکار و دوست برای آنان کسی بود که در این راستا به آنها کمک کند. می خوانیم علی علیه السلام در پاسخ پیامبر که سؤال کردند:«همسرت را چگونه یافتی؟»گفتند:«بهترین یاور در راه اطاعت از خداوند».(16)

4ـ تمسک علی علیه السلام به کلام زهرا علیها السلام

حضرت در حدیث اربعمائه بعد از اینکه فرمودند در مراسم تجهیز مرده ها گفتار خوب داشته باشید چنین ادامه دادند:
«فان بنت محمد(ص)لما قبض أبوها ساعدتها جمیع بنات بنی هاشم، قالت :دعوا التعداد و علیکم بالدعا».
یعنی حضرت زهرا علیها السلام بعد از ارتحال رسول اکرم صلی الله علیه و اله به زنان بنی هاشم که او را یاری می کردند و زینتها را رها کرده و لباس سوگ در برنموده اند، فرمود:«این حالت را رها کنید و برشماست که دعا و نیایش نمایید».(17)
با اینکه حضرت علی علیه السلام معصوم بوده و تمام گفته های او حجت است ولی برای تثبیت مطلب به سخن زهرا علیها السلام تمسک می کند.این نشانگر عصمت حضرت صدیقه طاهره علیها السلام بوده و اینکه تمام رفتار، گفتار و نوشتار او حجت است و از این جهت فرقی بین زن و مرد نیست.

5ـ تنها تسلی بخش علی علیه السلام

حضرت بعد از شهادت فاطمه خطاب به ایشان فرمودند:
«بمن العزاء یا بنت محمد؟ کنت بک أتعزّی ففیم العزاء من بعدک؟»(18)

6ـ غضب خداوند به غضب فاطمه علیها السلام

حضرت علی علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نقل نموده که ایشان فرمودند:
«انّ الله عز وجلّ لیغضب لغضب فاطمه و یرضی لرضاها»(19)
و در حدیث دیگر خطاب به حضرت فاطمه علیها السلام فرمودند:
«انّ الله لیغضب لغضبک و یرضی لرضاک».(20)

7ـ برگزیده پیامبر(ص)

حضرت علی در مصیبت حضرت زهرا علیها السلام :خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله می گوید:
«قلَّ یا رسول الله عن صفیتک صبری»
«یعنی این صفیه تو است، بانویی که صفوه تو، مصطفی و برگزیده توست رحلت کرده و صبر فقدانش برای من دشوار است.»(21)

8ـ تکرار مصیبت فقدان پیامبر(ص)

هنگام ارتحال بزرگ بانوی اسلام حضرت فاطمه و بیان وصایا و حلالیت ایشان حضرت در پاسخ می گوید:
«پناه به خدا، تو داناتر و پرهیزکارتر و گرامی تر و نیکوکارتر از آنی که به جهت مخالفت کردنت با خود، تو را مورد نکوهش قرار دهم. دوری از تو و احساس فقدانت برمن گران خواهد بود؛ولی گریزی از آن نیست. به خدا قسم با رفتنت مصیبت رسول خدا را بر من تازه نمودی، یقیناً مصیبت تو بزرگ است مصیبتی که هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند به انسان دلداری دهد و هیچ چیز نمی تواند جایگزین آن شود.»(22)

9ـ مقدم نمودن خواست فاطمه بر خواست خویش

در هنگام وصیت حضرت زهرا علیها السلام در پاسخ امام به ایشان و گریستن هر دو، سپس امام سرمبارک فاطمه علیها السلام را به سینه چسباند و گفت:
«هر چه می خواهی وصیت کن، یقیناً به عهد خود وفا کرده، هر چه فرمان دهی انجام می دهم و فرمان تو را برنظر و خواست خویش مقدم می دارم».(23)
10ـ پایان شکیبایی علی علیه السلام
علی علیه السلام که اسوه صبر و استقامت است اما در شهادت حضرت زهرا علیها السلام تأثر و تألم خود را چگونه اظهار می دارد، تا آنجا که بعد از دفن همسر گرامیش در حالیکه حزن و اندوه تمام وجود او را فرا گرفته بود خطاب به قبر پیامبر صلی الله علیه و اله عرضه داشت:
«خدا چنین خواست که او زودتر از دیگران بپیوندد، پس از او شکیبایی من به پایان رسیده و خویشتنداری از دست رفته، اما آن چنان که در جدایی تو صبر کردم در مرگ دخترت نیز جز صبر چاره ای ندارم شکیبایی برمن سخت است. پس از او آسمان و زمین در نظرم زشت می نماید و هیچگاه اندوه دلم نمی گشاید. چشمم بی خواب، و دل از سوز غم کباب است. تا خداوند مرا در جوار تو ساکن گرداند. مرگ زهرا ضربتی بود که دل را خسته و غصه ام را پیوسته گردانید و چه زود جمع ما را به پریشانی کشایند…اگر بیم چیرگی ستمکاران نبود، برای همیشه اینجا [کنار قبر زهرا علیها السلام]می ماندم و در این مصیبت بزرگ چون مادر فرزند مرده اشک از دیدگانم می راندم.»(24)

پی نوشت ها :

1ـ بقره223.
2ـ ویل دورانت/لذات فلسفه/ص140.
3ـ ریاحین الشریعه/شیخ ذبیح الله محلاتی/دار الکتب اسلامیه/بدون تاریخ/ج3/ص292.
4ـ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید/به تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم/مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان/بی نام/بی جا/ج1/ص243.
5ـ ممتحنه/12.
6ـ اصول کافی/مکتبه الاسلامیه/تهران/1392(هق)/.ج2/ص98.
7ـ همان/ص109.
8ـ نهج البلاغه فیض الاسلام/خطبه193.
9ـ احزاب/35-33.
10ـ امام خمینی/جایگاه زن در اندیشه امام خمینی/مؤسسه تنظیم و نشر اثار امام خمینی/چاپ چهارم/تابستان1376/ص16-15/در تاریخ27/2/89.
11ـ رک. بحار الانوار/ج41/ص151و224.
12ـ نهج البلاغه.
13ـ طبرسی/احتجاج /مؤسسه الاعلمی للمطبوعات/بیروت/چاپ دوم،1983میلادی/ج1/ص135.
14ـ همان/ص123.
15ـ علامه الحافظ محب الدین الطبری، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی/چاپ بیروت دارالمعرفه/ص56.
16ـ بحار الانوار/ج43/ص117.
17ـ جوادی آملی/همان/ص42.
18ـ رحمانی همدانی /احمد/فاطمه الزهرا علیها السلام بهجه قلب مصطفی(ص)/ص578به نقل از مجمع الراویه.
19ـ کنز العمال/مؤسسه الرساله بیروت/ج12/ص111.
20ـ همان.
21ـ نهج البلاغه/فیض الاسلام/خطبه193.
22ـ سید محمد کاظم قزوینی/فاطمه الزهرا علیها السلام من المهد الی اللحد/دار الصادق بیروت/چاپ اول/ص610-609.
23ـ همان.
24ـ اصول کافی/ج1/ص495.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید