درباره خلقت انسان از دیدگاه داروین و مقایسه آن با دیدگاه اسلام پرسیدهاید. ابتدا، از راه بررسی رابطه گزارههای علمی و باورهای دینی و دیگری از راه بررسی اجمالی این نظریه سخن می گوییم.
الف. علوم تجربی؛ علومی هستند که در طول تاریخ تفکر بشر، رشد یافته و با آزمون و خطا به جایگاه کنونی خود رسیدهاند، و نظریات فراوانی در تاریخ علم وجود داشتهاند که امروز به هیچ وجه قابل قبول نیستند، مانند اعتقاد به ثابت بودن زمین و گردش خورشید به دور آن، و یا کشفیات جدید پزشکی که هر روز به مضر بودن داروهای کشف شده قدیمی پی میبرند و… که امروزه هیچ یک از این نظریات ارزش علمی ندارند. و این نکته نشان میدهد که تجربه بشری تا چه حد خطاپذیر است. بنابراین ما نمیتوانیم دستاوردهای علوم تجربی را همیشه حق و ثابت بدانیم، البته تا وقتی نظریهای ابطال نشود، میتوان آن را پذیرفت ولی بشر امروز همیشه منتظر آن است که باورهای گذشتهاش با کشفیات جدید فرو ریزد.
از طرف دیگر، آنچه به پیامبران وحی میشود چون سرچشمهاش، علم بیکران و لایزال الهی است، هیچ گاه اشتباه نخواهد بود، البته همه آیات و احادیث به گونهای نیستند که نتوان از آنها برداشتهای مختلف داشت بلکه بیشتر آیات و روایات، یک معنای ظاهری دارند که با توجه به برخی قراین، ممکن است آن معنا را نپذیرفته و معنای دیگری بیابیم که صحیحتر باشد. پس اگر در علم فیزیک یا شیمی و یا هر علم دیگر نکتهای بود که با آموزههای دین سازگار نبود ابتدا باید ببینیم آن نظریه علمی چگونه نظریهای است، اگر صرفاً یک فرضیه اثبات نشده باشد، ما آن را نخواهیم پذیرفت ولی اگر به گونهای باشد که قطعی و حتمی باشد و تمام آزمایشات آن را تأیید کرده باشند، ما معنای ظاهریی را که از این فهمیدهایم توجیه و تأویل خواهیم کرد. البته نظریات علمی قطعی و آموزههای قطعی عقل هیچگاه با دین قطعی در تعارض نخواهند بود.
تذکر این نکته نیز لازم است که قرآن، کتاب علمی یا تاریخی و یا جامعهشناسی و… نیست بلکه کتابی است که در درجه اوّل هدف آن تکامل انسان از نظر روحی و اخلاقی است. و اگر هم مسایل تاریخی و یا علمی در آن مطرح شده، همه در راستای این هدف هستند. و لذا نباید انتظار داشت که حتماً از قرآن چگونگی خلقت انسان به صورتی تفصیلی و کاملاً مشروح، ذکر شده باشد بلکه قرآن به کلیّات این داستان اشاره کرده است.
ب. با تذکر این نکته که در تئوری تحول انواع به جز نظریه داروین، نظریات دیگری نیز مطرح بوده است، به بررسی اجمالی نظریه داروین میپردازیم:
اصول و ارکان تئوری داروین عبارتند از؛ تأثیر محیط، تغییرات تصادفی که علت آن را نمیدانیم، تنازع بقاء، اصل انتقال صفات اکتسابی از طریق وراثت و اصل انتخاب اصلح، وی بر همین اساس است که میگوید انسان، تحول یافته نوع دیگری از موجودات است نه آن که از آغاز انسان بوده باشد: برخی از انتقاداتی نیز که به این نظریه وارد است به قرار زیر میباشد.
1. اگر تئوری تحول انواع یک قانون علمی باشد باید همیشه صحیح بوده و پیشبینی پدیدهها را ممکن سازد و درباره همه افراد آن قانون، صادق باشد. در حالی که این تئوری چنین نیست، زیرا در یک محیط برخی جانداران تبدیل به نوع دیگر شده و برخی نشدهاند. (البته بر مبنای تفکر تکاملی و الّا ما تحول یک نوع به نوع دیگر را قبول نداریم).
2. اصل انتقال صفات توسط دانشمندان جنین شناس، باطل شده است. چنان که 22 نسل از یک حیوان را دچار نقص عضو کردند ولی باز هم تغییری در نسلهای بعدی ایجاد نشد.
3. اصل سازش با محیط نیز، با آزمایش بر روی 69 نسل از مگس باطل شده است، زیرا آنها با آن که در مکان تاریکی بودند ولی چشمان آخرین نسل آنها کاملاً طبیعی بود.
4. فسیلهای کشف شده مربوط به انسان ماقبل تاریخ هیچ شباهتی به میمون ندارد.
5. این نظریه به تفاوت روان شناختی ودرک و فهم و عقل و احساس انسان با میمون توجهی ندارد.
6. با تحقیقات ژنتیک، امروزه تمام تئوریهای تکامل نقش برآب شدهاند و اصولاً بین DNA یک انسان متعلق به یکصد هزار سال پیش که کشف شده با میمونهای شبیه انسان هیچ شباهتی وجود ندارد.[1]
با توجه به آن چه گفته شد طبیعی است که آن چه در قرآن آمده است، با نظریه داروین سازگاری نداشته باشد.
با تمام این توضیحات حتی اگر نظریه داروین درست باشد، باز هم مشکلی پیش نخواهد آمد، چرا که قرآن خلقت انسانها را به حضرت آدم ـ علیه السّلام ـ منتهی میکند که ایشان هم از خاک آفریده شدهاند. ولی چنان که برخی از اندیشمندان مسلمان توضیح دادهاند. در قرآن بیان نشده که تبدیل خاک به آدم چقدر طول کشیده و چه مراحلی را گذرانده است و قرآن در این باره ساکت است و لذا اسلام نه نظریه داروین را نفی میکند و نه اثبات.[2] البته با بطلان نظریه داروین، نیازی به بررسی آیات قرآن و مقایسه آنها با این تئوری نیست.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. سبحانی، جعفر، داروینیسم یا تکامل انواع، انتشارات توحید، قم، بیتا.
2. مشکینی اردبیلی، علی، تکامل در قرآن، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، بیتا، ترجمه: قرآن، حسین نژاد.
3. مطهری، مرتضی، توحید، انتشارات صدرا، تهران، 1373، چ اوّل، از ص 223 ـ 264.
4. علوی سرشکی، سید محمد رضا، تکامل یا تناقض، (دفتر انتشارات اسلامی، قم: 1364) ، چ سوم.
پی نوشت ها:
[1] . ر.ک: خسرو پناه، عبدالحسین، کلام جدید، قم، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، 1379، ص 384 ـ 392.
[2] . ر.ک: همان، ص 405 ـ 422.