مترجم: حمید وثیق زاده انصاری
متخصصان میگویند به دارو درمانی ادامه دهید اما کودک و والدین را ترغیب به شرکت در جلسات مشاوره کنید.
اگر داروهای ضد افسردگی همیشه برای بچهها ایمن نیستند پس چه باید کرد؟ والدین گیج ، وحشت زده میشوند: زمانی که یک کودکی افسرده است، چه باید کرد؟
گام نخست: دارو را متوقف نکنید. روان پزشک دیوید فاسلر میگوید «اگر فرزند شما از داروی ضد افسردگی استفاده میکند، آن را به طور ناگهانی متوقف نکرده و یا تغییر ندهید. با روان پزشک کودک خود صحبت کنید، از او سؤال بپرسید، از او اطلاعات دریافت کنید، بنابراین شما میتوانید تصمیم خوبی برای کودک خود بگیرید.»
او میگوید: «داروهای ضد افسردگی میتوانند برای کودک یا نوجوان افسرده بسیار خوب عمل کنند، اما زمانی که آنها با رواندرمانی همراه شوند مؤثرتر خواهند بود. همچنین، بسیار مهم است که بچهها زمانی که هر نوع دارویی مصرف میکنند برای افسردگی تحت نظارت دقیق قرار داشته باشند.»
فاسلر میگوید:کودکان و نوجوانانی که سابقه اقدام به خودکشی دارند در معرض خطر بیشتری قرار دارند که دوباره دست به این کار بزنند. همچنین کودکانی که سابقه اقدام به خودکشی در خانواده آنها وجود دارد شدیداً در خطر هستند. میدانیم که به نظر میرسد اقدامات خاصی خطر خودکشی را کاهش میدهند. برای مثال رفتاردرمانی شناختی _ نوع خاصی از رواندرمانی_ الگوهای فکری و واکنش به حوادث زندگی را تغییر میدهد و میتواند کمک کننده باشید.
فاسلر ادامه میدهد: در حالی که افسردگی شدید یک بخش ژنتیکی دارد، اما مواجه شدن با رویدادهای استرسزا میتواند خطر آن را افزایش دهد – رویدادهایی همچون از دست دادن پدر و مادر، جابجاییهای متعدد، قرار گرفتن در معرض خشونت و یا سوءاستفاده، و یا بیماریهای مزمن.
او میگوید: خطرناکترین چیز این است که این کودکان اصلاً تحت درمان قرار نگیرند. تحقیقات نشان میدهد که بیش از نیمی از کودکان مبتلا به افسردگی ، حداقل یک بار اقدام به خودکشی میکنند، و بیش از 7٪ از آنها میمیرند. این یک بیماری بسیار جدی است و عواقب بسیار جدیای در بردارد.
غفلت کردن از کودکان : دلیلی برای نگرانی
اورین گورین وایس، روانشناس بالینی در آتلانتا، میگوید: هیچگونه آزمایش بالینیای در رابطه با اثر داروهای ضدافسردگی بر روی کودکان وجود ندارد – منتها با این حال این داروها به طور گستردهای برای کودکان تجویز میشوند.
او میگوید : میخواهم به روشنی، بگویم بله کودکان هم افسرده میشوند. من نمیخواهم داروهای ضد افسردگی برای کودکان غیرقانونی اعلام شوند، اما لطفاً، اجازه دهید در تجویز آنها برای هر کودکی کمی تأمل کنیم. دمدمی مزاجی، بداخلاقی، نارضایتی، از مشخصات طبیعی نوجوانی است نه نشانه افسردگی.”
ویس توضیح میدهد: بسیاری از بچهها به جای مشاوره، دارو دریافت میکنند و نشانههای افسردگیای که من در کودکان میبینم بیشتر نتیجه بیتوجهی بسیار عمیق به آنهاست. تجویز دارو برای کودک تنها وضعیت را پیچیدهتر میکند. شما به کودک میگویید که مشکلی دارد در حالی که این خانوادهی اوست که دچار مشکل هستند. در این صورت شما واقعاً نمیدانید چه اتفاقی در زندگی کودک افتاده است.
او میگوید: کودکان بسیاری _که بسیاری از آنها در خانوادههای مرفه زندگی میکنند – از مورد غفلت قرار گرفتن رنج میبرند که این ریشه افسردگی است، من بسیاری از نوجوانان را مورد بررسی قرار دادم. موضوعی که برای نوجوانان در اولویت قرار دارد، نادیده گرفته شدن است. آنها در یک خانه خوب زندگی میکنند. در 16 سالگی برایشان اتومبیل خریداری میشود، و هر چه بخواهند در اختیارشان قرار داده میشود. اما حیرتانگیز است که والدین کمترین ارتباط را با آنان دارند.
نخست به سراغ یک درمانگر بروید
وایس توصیه میکند: اگر فکر میکنید که یک کودک افسرده است، به جای متخصص اطفال، او را نزدیک درمانگر ببرید. اگر بعد از دو یا سه ماه رواندرمانی، احساس کردید که کودک بهبودی نیافته است، پس از آن – و تنها پس از آن – میتوانید دارودرمانی را امتحان کنید.”
او میافزاید :اگر هرچه کودک خواست در اختیارش قرار دهید مطمئناً این قضیه افسردگی او را تشدید خواهد کرد.کودکان و نوجوانان نباید تنها دریافت کننده باشند. باید از آنها خواست در عوض چیزی که دریافت میکنند کاری انجام دهند. همچنین، انجام همه چیز برای یک کودک، هرگز ایده خوبی نیست. اگر آنها فعال نباشند و با اعضای خانواده همکاری نکنند، افسردگیشان بدتر خواهد شد. اینکه کودکی هیچ کاری در خانه نداشته باشد، رفتار سالمی نیست.
وایس توصیه میکند: اگر میخواهید پیوند نزدیکی با فرزندتان برقرار کنید – و او را در برابر افسردگی حفاظت کنید – با او قدری زمان صرف کنید. “کودکان و نوجوانان زیاد صحبت نمیکنند، و اگر این کار را انجام دهند به این دلیل است که شما یک بعد از ظهر را در بازار با آنها گذراندهاید و طی این زمان شما موفق خواهید شد چند کلمه حرف از دهان آنها بشنوید. اگر به قدر کافی برای آنها وقت اختصاص ندهید نمیتوانید آنها را به صحبت وادارید.
نصیحت دیگر این است که اگر شما در مورد کودک خود نگران هستید از او نپرسید، “آیا افسرده هستی؟” بلکه از او بپرسید: آیا ناراحتی؟ احساس نارضایتی میکنی؟ زمان سختی را سپری میکنی؟ آیا خوشی و سرگرمی خاصی داری؟