«صراط مستقیم» مفهوم گستردهای دارد و لذا بعضی آن را به معنای اسلام و بعضی قرآن و بعضی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و امامان راستین ـ علیهم السّلام ـ و بعضی به آئین الله و بعضی به معنای راه و روش انبیای الهی تفسیر کردهاند که هر کدام از اینها میتواند بخشی از مفهوم وسیع آیه را تشکیل دهد.
در روایات متعددی که به طرق مختلف از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده است، یکی از بارزترین مصادیق آن راه و روش، علی بن ابیطالب ـ علیه السّلام ـ و یا حضرت محمّد ـ صلّی الله علیه و آله ـ و آل محمّد ـ صلّی الله علیه و آله ـ شمرده شده است.
حاکم حسکانی در شواهد التنزیل از جابر بن عبدالله انصاری از قول پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل میکند که فرمود:
«ان الله جعل علیاً و زوجته و اَبنائه حجج الله علی خلقه و هم ابواب العلم فی امتی و من اهتدی بهم هُدی الی صراط مستقیم» یعنی خداوند علی ـ علیه السّلام ـ و همسرش زهرا ـ سلام الله علیها ـ و فرزندان او را حجتهای الهی بر خلقش قرار داده و آنها درهای علم در امّت اسلامی هستند، هر کس به وسیله آنها هدایت شود به صراط مستقیم هدایت شده است.[1]
در حدیث دیگری از ابن عباس از قول رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ چنین نقل میکند که به علی بن ابیطالب ـ علیه السّلام ـ فرمود: انت الطریق الواضح و انت الصراط المستقیم و انت یعسوب المسلمین؛ یعنی تو راه روشن و صراط مستقیم و رهبر مسلمین هستی.[2]
در حدیث پنجمی که در شواهد التنزیل آمده است از عبدالرحمن بن زید از پدرش در تفسیر آیه صراط الذین انعمت علیهم نقل میکند که گفت: هو النبی و من معه وعلی بن ابیطالب و شیعته؛ یعنی راه کسانی که خداوند به آنها نعمت داده که عبارت است از: پیامبر و اصحاب او و علی بن ابیطالب و شیعیان او.[3]
به این ترتیب بارزترین و روشنترین مصادیق صراط مستقیم پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و علی ـ علیه السّلام ـ و فرزندان معصوم او از نسل فاطمه ـ سلام الله علیها ـ است که هر کس به دامن والای آنها چنگ زند و در خطّ آنها حرکت کند، قدم در راه مستقیم گذاشته است که آن راه مستقیم او را به خدا نزدیک میسازد و از گمراهی و انحراف دور است.[4]
از بزرگترین امتیازات شیعه بر سایر مذاهب این است که پایه و زیربنای اصلی آن محبّت است. از زمان شخص نبی اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ که این مذهب پایهگذاری شده است. زمزمه محبّت و دوستی بوده است. آنجا که در سخن رسول اکرم جمله «علی و شیعته هم الفائزون» را میشنویم گروهی را در گرد علی(ع) میبینم که شیفته او و مجذوب او میباشند. از این رو تشیّع مذهب عشق و شیفتگی است. تولّای آن حضرت مکتب عشق و محبت است. عنصر محبت در تشیّع دخالت تام دارد. تاریخ تشیّع با نام یک سلسله از شیفتگان و شیدایان و جانبازان سر از پا نشناخته توأم است.[5]
اما باید بدانیم که عشق و محبت تنها برای هدایت و ورود به بهشت و کافی نیست. هم از نظر قرآن و هم از نظر روایات اهل البیت ـ علیهم السّلام ـ سعادت دنیا و آخرت در گرو عمل صالح و ارادت خالصانه به اولیاء الهی است.
قرآن کریم در این زمینه چنین میفرماید: ان کنتم تحبون الله فاتّبعونی یُحببکم الله و یغفر لکم ذنوبکم و الله غفورٌ رحیم. آل عمران، آیه: 31. یعنی بگو: اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است. یعنی محبت تنها یک علاقه قلبی ضعیف و خالی از هر گونه اثر نیست بلکه باید آثار آن، در عمل انسان منعکس باشد. کسی که مدعی عشق و علاقه به پروردگار است، نخستین نشانهاش این است که از پیامبر و فرستاده او پیروی کند.
دلیل این موضوع روشن است، زیرا علاقه و عشق انسان به چیزی حتماً به خاطر این است که کمالی در آن یافته است. هرگز انسان به موجودی که هیچ نقطه قوتی در آن نیست عشق نمیورزد. بنابراین، عشق انسان به خدا به خاطر این است که او منبع و سرچشمه اصلی هر نوع کمال است، مسلّماً چنین وجودی، تمام برنامهها و دستورهایش نیز کامل است، و در این حال چگونه ممکن است انسانی که عاشق تکامل و پیشرفت است از آن برنامهها سر باز زند و اگر سر باز زند آیا نشانه عدم واقعیت عشق و محبّت او نیست؟!
آنان که سر تا پا آلوده گناهند، با این حال قلب خود را مملو از عشق خدا، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ ، امیرمؤمنان ـ علیه السّلام ـ و پیشوایان بزرگ میدانند و یا عقیده دارند که ایمان و عشق و محبّت تنها به قلب است و ارتباطی با عمل ندارد، از منطق اسلام به کلی بیگانهاند. در معانی الاخبار از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل شده که فرمود: ما احبّ الله من عصاه، یعنی کسی که خداوند را معصیت میکند در حقیقت خدا را دوست ندارد.[6]
نتیجه آنکه: زمانی میتوانیم ادعای محبت و عشق نسبت به علی ـ علیه السّلام ـ داشته باشیم که اعمال ما مطابق با فرمایشات آن حضرت باشد و اگر فقط ادعای محبت بدون عمل داشته باشیم بهرهای از ایمان نخواهیم داشت و بهشت هم در گرو اعمال صحیح است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی ـ رحمه الله علیه ـ ، ج1، ذیل آیه اهدنا الصراط …
2. تفسیر عیاشی، محمد بن مسعود عیاشی.
3. تفسیر کنز الدقائق.
پی نوشت ها:
[1] . حسکانی، شواهد التنزیل، ج1، ص 58، حدیث 89، به نقل از پیام قرآن، ج9، ص 409.
[2] . همان، ص410.
[3] . همان، ج1، ص 66، حدیث 105.
[4] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن،ج9،ص11، تهران، دار الکتب اسلامیه، چاپ چهارم، 1377.
[5] . مطهری، مرتضی، جاذبه و دافعه علی ـ علیه السّلام ـ ص42 و43، انتشارات صدرا، چاپ 19، 1374، ص43 و 42.
[6] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه،ج2،ص512، ناشر: دارالکتب الاسلامیه، چاپ 30، 1377.