در پاسخ به این سوال ابتدا با طرح چند پرسش مطلب را آغاز می کنم ـ آیا تاکنون از خود پرسیده اید که چرا ازدواج ها و پیوند ها (البته برخی از آنها) به جدایی می انجامد؟
ـ آیا تاکنون اندیشه اید که چرا پیوند های عاشقانه بعضاً بعد از ازدواج گسسته می شود؟
ـ آیا تاکنون از خود پرسیده اید که چرا بعضی از زوجها با یکدیگر همدلی و همفکری دارند و برخی ندارند؟
یکی از اساسی ترین پاسخها به این سوال و سوالاتی از این قبیل این است که دختران و پسران جوان در آستانه ازدواج در معیارهای واقعی و به دنبال آن، تحقیق و شناخت در امر انتخاب همسر به طور مناسب تامل نکرده اند. بدون تردید، ازدواج بزرگترین و مهمترین حادثه زندگی هر انسانی است که موفقیت یا شکست در آن برای هر یک از زوجین سرنوشت ساز خواهد بود. بنابراین بر هر دختر و پسری لازم است که قبل از ازدواج، در مورد انتخاب همسر اطلاعات کافی را کسب کرده، سپس اقدام نمایند. اما متاسفانه عده زیادی بدون تجربه و کسب اطلاعات لازم به چنین امر مهم و سرنوشت سازی اقدام می نمایند.
در حالیکه نه از شرایط و صفات نیک یک همسر خوب آگاهی دارند و نه راه کشف آن را می دانند نه از نقاط ضعف و صفات بد همسر خبر دارند، نه راه کشف و اجتناب از آنها را می داند.
«چه بسا صفتی را از شرایط بسیار مهم و ضروری می پندارند و برای نیل به آن جدیت می نمایند در صورتی که آن صفت اصلاً از مزایای ضروری یک همسر نیست و چه بسا امر بسیار مهمی که باید جزو شرایط قرار گیرد در اثر غفلت آن را از شرایط و مزایا محسوب نمی دارند. هنگامی خبردار می شوند که کار از کار گذشته و چاره ای ندارند.»[1]
در آستانه ازدواج لازم است قبل از اقدام به اصل ازدواج به مقدمات ازدواج، که به طور خلاصه در ذیل بیان می شود، توجه نمائید.
1. هدف شما از ازدواج چیست؟ در این زمینه باید توجه داشت اهدافی که برخاسته از احساس و عشقهای زودگذر و بدور از تعقل می باشد مدنظر نباشند بلکه باید اهدافی والا و بلند مرتبه در انتخاب همسر داشته باشیم.
2. داشتن ملاک ها و معیارهای واقعی در انتخاب همسر، همچون
الف ـ اصالت خانوادگی که (اصل واقع بینی) معیاری بسیار اساسی برای انتخاب همسر اعم از زن و مرد می باشد یعنی بعضی خانواده ها ذاتاً شریف و بزرگوار و آبرومند هستند (همچون خانواده شما) و بعضی از خانواده ها پست و فرومایه و بی آبرو هستند گرچه ثروتمند و دارای مقام باشند، همسری که در خانواده شریف تربیت شده باشد غالبا شریف و بزرگوار خواهد بود و رفتار خانواده های شریف نسبت به عروس و دامادشان بهتر و مؤدبتر از خانواده های پست می باشد. انسان ناچار است با خانواده همسرش رفت و آمد داشته باشد اگر آبرومند و شریف باشند از حیثیت و آبروی آنها استفاده خواهد کرد و اگر بی آبرو باشند از معاشرت با آنها در عذاب خواهد بود. حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ در این زمینه می فرماید: «در خانواده شایسته و پاکدامن ازدواج کنید زیرا ریشه در آن پنهان است.»[2] همانطور که در نامه آمده مادر دختر مشهور به بدنامی می باشد که در این زمینه تذکر چند نکته ضروری است:
1. بدنامی مادر در جامعه اطراف خویش، قطعا در زندگی آینده شما نیز تاثیر خواهد گذاشت چرا که مردم و یا حتی خانواده خود شما در آینده ممکن است به خاطر کوچکترین ناراحتی به همسر شما سرکوفت بزنند (به خاطر مادرش) چه بسا شما هم در آینده ممکن است نسبت به همسرتان چنین برخوردهایی را داشته باشید و خود آن باعث پایین آمدن عزت نفس همسر و مشکلات دیگر خواهد شد. همچنین ممکن است شما بتوانید با کنایه های مردم بسازید اما این کار قطعا بر تربیت و معاشرت های فرزندان شما اثر می گذارد.
2. معمولا فرزندانی که در چنین خانواده هایی رشد کرده اند بی تاثیر از والدین نمی باشند چرا که زیردست آنها تربیت شده اند. (البته استثنائاتی هم وجود دارد.) آیا مطمئن هستید با چند برخورد سطحی توانسته اید به عمق شخصیت او آشنا شوید. توجه داشته باشید که برخی از رگه های شخصیت، در موقعیت های خاص ظاهر می شود.
3. شما متوجه هستید که این دختر خانم تنها کسی نیست که می توانید او را انتخاب کنید، اشخاص دیگری در اطراف شما هستند که ویژگی های او را دارند ولی این مشکل خانوادگی را ندارند و شاید ویژگی های برتری هم داشته باشند و عقل حکم می کند که در این میان بهترین را انتخاب نمود. تا از حمایت خانواده شما نیز برخوردار باشد و زندگی ای سرشار از تفاهم و سازگاری داشته باشید.
4. معمولا کسانی که قبل از تحقیقات و معیار سنجی، نسبت به همسر آینده به صرف دیدن او، عاشق می شوند، این گونه عشقها برخاسته از احساسات بوده سبب می شود که انسان واقع بینانه عمل نکند و عیوب طرف را نبیند و یا مهم نشمارد، اما وقتی ازدواج کردند و آتش عشق فرو نشست عیبها واضح و پدیدار می شوند و خدای نکرده موجب از هم گسسته شدن بنیان خانواده می شود.
ب ـ ایمان و دینداری: پایبندی به اصول اسلام، یکی از عوامل خوشبختی خانواده هاست. پسر و دختری که دیندار باشند از انجام بسیاری از اعمال خلاف خودداری می کنند. به همین خاطر وقتی از پیشوایان دینی سوال می شود که با چه گروهی باید ازدواج کرد در پاسخ می فرمودند: «علیک بذوات الدین، بر تو باد ازدواج با فرد متدین»[3]
ج ـ رعایت اصول کفویت و همتایی:
انسان باید همسری را انتخاب کند که با او در ابعاد سنی، جسمی، روحی، روانی، مذهبی، علمی، مادی، فرهنگی و طبقه اجتماعی به یکدیگر نزدیک باشند، همانطور که شما در نامه تان آورده اید خانواده شما از جهت وِجهه فرهنگی و طبقه اجتماعی از موقعیت خوبی برخوردارند ولی خانواده دختر در این زمینه هم شأن شما نیستند. هر چه این تناسب بیشتر باشد سازگاری و تفاهم در زندگی مشترک بیشتر خواهد بود و فرزندان حاصل از آن زمینه رشد بیشتری پیدا خواهند کرد.
با توجه به مطالب گفته شده توصیه ما این است همسری را انتخاب کنید که این مشکل را نداشته باشد. اگر چه ممکن است دختر واجد صفاتی که نوشته اید باشد اما مسائل جانبی (نگرش خانواده شما به آنها، تربیت فرزندان، دید مردم به شما، دخالت های بعدی خانواده شما و مادر این دختر و… ) زندگی آینده شما را تهدید می کند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، انتشارات سازمان انجمن اولیا و مربیان، چاپ سوم، 1379.
2. استادان طرح جامع آموزش خانواده، جوانان و تشکیل خانواده، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، چاپ اول، 1378.
3. مقدس نیان، سید عبدالحامد، روانکاوی زنان و مردان در زندگی زنا شوئی، چاپ امیر، اول، 1380.
پی نوشت ها:
[1]. امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، انتشارات سازمان انجمن اولیاء و مربیان، چاپ سوم، 1371، ص 11.
[2] . مکارم الاخلاق، ص 226.
[3] . استادان طرح جامع آموزش خانواده، جوانان و تشکیل خانواده، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، 1378، ص 85.
مریم محمدیان
سلام جوابی که شما برای این آقای جوان دادید رو خوندم
فکر نمیکنید بسیار بی رحمانه ویک سویه عمل کردید؟
شما چه راحت مردم رو دسته بندی میکنین خانواده های شریف وخانواده های پست!
این دختر مصداق (گلی که در مزبله روییده است )هست؟
خدا خیلی مهربونه ،خدای آدمای پست ،آدمای گناهکار…..
از خدا برای همه مون هدایت وبصیرت ورافت میخوام