موفقیت در هر کاری بعد از توکل به خدا، بستگی به سه چیز دارد: 1- برنامهریزی دقیق، 2- در اختیار داشتن امکانات، 3- سعی و تلاش. فقدان هر یک از این سه عامل باعث ایجاد مشکل در راه رسیدن به موفقیت میشود.
تحصیل روزی، که یکی از وظایف مهم ما در زندگی است، از این سه اصل مستثنی نیست. یعنی اگر انسان بخواهد در تحصیل روزی خود موفق باشد، باید این سه کار را انجام دهد. اصل اوّل به ما میگوید باید برای بهدست آوردن روزی برنامه مناسب و دقیقی داشته باشیم، یعنی باید ابتدا راههای بهدست آوردن روزی را بررسی کنیم. تا ببینیم اوّلاً چه زمینههایی حلال است و نیز آیا با استعداد و روحیات ما سازگار است؟ آیا درآمد کافی از آن بهدست میآید؟ پس اوّل باید در این موارد خوب فکر کنیم. حتّی اگر لازم است با دیگران مشورت کنیم، خصوصاً با مشاوران شغلی.
البتّه شغلهایی هم وجود دارد که ظاهر خوبی ندارد و از جایگاه اجتماعی بالایی برخوردار نیست، امّا این مطلب نباید باعث دلزدگی ما شود، مگر بسیاری از پیامبران و از جمله پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ مدّتی از عمرشان را به شغل چوپانی نگذراندند؟ پس نباید تصوّر کنیم که شخصیت انسان به شغل اوست. بلکه شخصیت و ارزش هر فرد به ویژگیهای درونی او بستگی دارد.[1] شاید بسیاری از جوانانی که امروز مشکل بیکاری دارند بهخاطر این است که تصوّر صحیحی از شغل ندارند.
دومین اصل موفقیت داشتن امکانات است. پس از اینکه برای تحصیل روزی برنامهریزی کردیم باید امکانات آنرا نیز در نظر بگیریم یعنی بسنجیم که آیا توان انجام این کار را داریم یا نه؟ اگر احتیاج به سرمایه دارد آیا میتوانیم آنرا تهیه کنیم؟ البتّه تصوّر نشود که تهیه امکانات غیر ممکن است و حتماً احتیاج به پول زیادی دارد. با کمی اندیشه و فکر میتوان آنرا تهیه کرد. امروزه جامعه ما بیش از هر جامعه دیگر احتیاج به افراد متخصص و کارآزموده دارد.
حتّی اگر این تخصص در حد یک گواهینامه پایه یک یا دو رانندگی باشد. افراد سرمایهدار زیادی هستند که حاضرند با متخصصین قرارداد ببندند و سرمایه و امکانات در اختیار آنان بگذارند. کافی است انسان اعتماد آنها را جلب کند. یعنی ثابت کند که به خوبی میتواند از عهده کاری که میکند برآید. امروز جوانی که دارای تخصصهای مختلف اهم از فنی، تولیدی، و تجاری است هرگز بیکار نمیماند. پس بزرگترین امکانات تخصص است. اگر امروز جوان ما تخصص نداشته باشد از بیفکری خودش است. باید با سعی و تلاش بکوشد تا این تخصصها را برای خود فراهم کند. یعنی اگر تخصصی ندارد سعی کند آموزش ببیند، نه یکی و دوتا، بلکه چندین تخصص بهدست آورد تا برای هر کدام موقعیت فراهم شد آنرا بهکار گیرد. بهطور مثال کارهای ساختمانی اعم از استاد بنایی شدن یا لولهکشی آب و گاز و یا برق و یا نصب کولر و آبگرم کن یا سنگکاری و کاشیکاری و یا نقاشی ساختمان، همه اینها احتیاج به آموزش دارد و نیز شغلهای که مربوط به ساختمانسازی است مثل جوشکاری، آسفالتکاری، آلومینیومسازی، درب و پنجره سازی، تانکر سازی، کابینتسازی و … تماماً تخصصهایی است که امروزه بازار کار خوبی دارد و یا تخصصهایی که مربوط به وسایل نقلیه و یا وسایل برقی منزل میشود. متأسفانه بعضی از جوانهای ما بدون آنکه به فکر تخصص باشند منتظرند شغل پر درآمدی نصیبشان شود. خداوند به همه انسانها استعداد تحصیل روزی را کما بیش عطا کرده است. کسی حق ندارد کمبود امکانات را بهانه کند و خود را ناتوان ببیند. خداوند خود روزی همه مخلوقاتش را میدهد ولی شرطش حرکت است. در روایتی آمده یکی از اصحاب امام صادق ـ علیه السّلام ـ به خدمت ایشان آمد و گفت من توان کار ندارم چون از دو دست محرومم، به من کمکی بکنید. امام فرمود: اگر دست نداری سرت که سالم است، با سَرت باربری کن ولی از کسی تقاضای کمک نکن.[2] از این روایت معلوم میشود که از کمترین امکانات میتوان برای تحصیل روزی استفاده کرد و ناامید نشد،
اصل سوّم کار و تلاش است هیچ گنجی بدون رنج بهدست نمیآید. هرگز انسان با تنبلی و بیحالی به جایی نمیرسد. در روایات اسلامی ما آمده است که خداوند وقتی زمین را آفرید به آن وحی کرد که حق ندارد به کسی روزی دهد مگر آنکه آنقدر کار کند که پیشانیش عرق کند و دستانش پینه ببندند. یعنی کنایه از این است که بدون کار و تلاش روزی را نمیتوان بهدست آورد هرچند قرآن، رساندن روزی به مخلوقات را یکی از کارهای حتمی خدا میداند.[3]
حال پس از طرح این مقدّمه نسبتاً طولانی باید ببینیم مشکلی که شما مطرح کردهاید ریشهاش در کجاست به عبارت دیگر شما باید ببینید علّت بیثمر ماندن زحمتتان بیتوجهی به کدامیک از این سه عامل است، تا آنرا مرتفع سازید. منتظر نباشید کس دیگری بیاید و مشکل شما را حل کند. بلکه با توکل بر خدا و اعتماد بهنفس حرکت کنید و هیچگاه از رحمت خدا مأیوس نباشید.
البتّه نکته بسیار مهمّی در اینجا وجود دارد که توجّه به آن برای هر مسلمان معتقدی ضروری است و آن تقدیر و خواست خداوند است که بر تمام زندگی ما حاکم است. طبق آیات قرآن کم و زیاد بودن رزق بهدست خداست.[4] علّامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل آیه 52 سوره زمر میفرماید: گرچه انسان باید برای تحصیل روزی تلاش کند ولی سعی و تلاش انسان به تنهایی کافی نیست، بلکه شرایط و علل زمانی و مکانی زیادی وجود دارد که همه این شرایط دست بهدست هم میدهند و باعث فراوانی و یا کمی روزی میشوند و این شرایط و علل از اختیار انسان خارج است. بهطور مثال کشاورزی که تمام اسباب و علل رویش محصولاتش را فراهم کرده است، زمانی میتواند به نتیجه دلخواه برسد که نزولات آسمانی و گرمی و سردی هوا مناسب باشد. یعنی اگر در بین کار سرمای شدید یا گرمای شدید و یا خشکسالی و سایر آفات اتّفاق افتد، زحماتش به نتیجه نمیرسد و معلوم است که اجتماع این شرایط و علل در اختیار کشاورز نیست، بلکه همان عللی هم که در ظاهر در اختیار اوست به خواست خدا بستگی دارد. از اینجاست که ما میگوییم یک انسان برای تحصیل روزی (و بلکه برای رسیدن به هدفی) باید آنچه در توان دارد انجام دهد، بدون آنکه تصوّر کند حتماً باید زحمات او به نتیجه برسد. بلکه اگر خدا اراده کرد کار درست میشود. و نیز یک انسان مؤمن توجّه دارد که هرچه خداوند مهربان به او میدهد برای آزمایش و امتحان اوست. چه کم بدهد و چه زیاد هر دو برای امتحان است تا معلوم شود که ایمانش به خدا چقدر است و آیا کمبود یا زیادی روزی او را از جاده اسلام منحرف میکند یا نه[5] از آنچه گذشت نتیجه میگیریم که انسان باید در تحصیل روزی بسیار دقیق و حساب شده عمل کند یعنی آنچه به عهده اوست بهطور کامل انجام دهد و در آنچه که از اختیار او خارج است به خدا توکل کند و به خواست و اراده او راضی باشد.
پی نوشت ها:
[1] ـ قرآن در آیه 13 از سوره حجرات این ویژگی درونی را تقوی میداند.
[2] ـ محجه البیضاء، ج 3، ص 143.
[3] ـ هود/6.
[4] ـ رعد/26؛ سباء/36؛ اسراء/30.
[5] ـ الفجر/15 تا 17.