مقدّمه:
نوجوان به تدریج از سرزمین آرام و بی خیال کودکی به دشتهای پرحادثه بلوغ می رسد، دگرگونیهایی را در خویش می یابد احساس می کند که به سرعت دارد به وضعیّت جدیدی دست می یابد و میل دارد که خانواده به عنوان نزدیکترین افراد، این دگرگونیها را باور کنند و موقعیت جدید وی را به رسمیت بشناسند. کوچکترین حرکت ناشیانه والدین به این موقعیت جدید لطمه می زند و روحیه نوجوان را به شدت جریحه دار می کند و او را برمی انگیزاند تا به عکس العمل های تند دست بزند. والدین باید ابتدا نیاز های نوجوان را بشناسد و سپس به طور شایسته و مناسب با او برخورد کند.
الف. نیازها و انتظارات یک نوجوان:
نوجوانان در سنین بلوغ که در حدود دو ـ سه سال می باشد؛ نیازهائی دارند که والدین باید آنها را مورد توجّه قرار دهند و با توجه به این نیازها برخوردهای مناسبی در پیش بگیرند تا نوجوان بتواند به خوبی از این مرحله خطرناک بگذرد و به ثبات برسد. در این میان بیشترین نقش را والدین ایفا می کنند. بعضی از این نیازها که برای نوجوان اهمیت بیشتری دارند در اینجا بیان می کنیم:
1. نیاز به ابراز وجود:
نوجوان به شدت نیازمند آن است که دیگران حضور او را قدر دانسته و ارج نهند و شخصیّت او را به حساب آورند. این نوعی تمرین شخصیت برای او محسوب می شود که می خواهد در آینده ای بسیار نزدیک به استقلال دست یابد و اتکای خویش را از خانواده بردارد و متکی به خود شود.
نوجوان برای پاسخگویی به این نیاز می کوشد به آنچه می خواهد از راه طبیعی نائل شود و حتی المقدور سعی دارد که به رفتارهای منفی متوسل نشود. در غیر این صورت، برای اثبات وجود خویش، با بزرگترها به مقابله بر می خیزد و در این تقابل به جستجوی خواسته هایش می پردازد. در برابر آنان به اظهار نظر می پردازد، عقاید آنان را ردّ می کند و به مخالفت برمی خیزد.
2. پذیرش و مسئولیت:
از نیازهای مهمّ نوجوان، این است که مقبول خانواده و مورد پذیرش والدین باشد و احساس کند که از موقعیت مطلوب و قابل قبولی در میان خانواده اش برخوردار است. همانگونه که هست و اشتباهاتی دارد مورد پذیرش واقع شود و به خاطر خطاهایش مقبولیتش زیر سؤال نرود.
3. همانندسازی:
از ویژگی های دیگر دوره نوجوانی، پدیده «همانندسازی» است. پسر نوجوان در خصوصیات و رفتار پدر دقیق می شود و مترصد است که از او شخصیتی مردانه اقتباس کند. ریزه کاریهای گفتار و رفتار پدر را از نظر دور نمی دارد تا بر اساس آن الگوی شخصیتی مردانه بسازد و خود را همانند او شکل دهد. در مورد دختر نوجوان نیز مادر الگو قرار می گیرد. اگر دختر یا پسر پدر و مادر را واجد صلاحیت الگو بودن ندانستند به الگوهای دیگری روی می آورند. که در این صورت الگوهای آنها یا یک فرد خاصّی می باشد که اگر فرد مثبت باشد، بیشترین تأثیر را از او خواهد گرفت. و اگر فرد منفی باشد، تأثیرات منفی بسیاری از او خواهد گرفت و شخصیتش مثل او شکل می گیرد. و اگر الگوهای نوجوان یک فرد خاص نباشد، در این صورت نوجوان به یک فردی که دارای شخصیت رنگارنگ و متزلزل است تبدیل می شود. چنین افرادی هر لحظه به رنگی در می آیند.
5. نیاز به تعلق و پیوستگی؛
که در قالب دوستیهای نزدیک با گروه همجنس نوجوان بروز می کند. در این سنین نوجوان هر چه قدر که دوست دارد به دوستان خود نزدیک شود و در میان آنها محبوب شود، دوست دارد که روابطش را با خانواده کمتر کند.
شیوه های برخورد مناسب با نوجوان:
1. صمیمیت، گذشت و درک نیازهای نوجوان:
نوجوانان نخست به یک رابطه صمیمانه، مطمئن و امن نیاز دارند و سپس مایلند بزرگسالان و به ویژه والدین، آنها را درک کنند، علت احساسات و رفتار آنها را بشناسند و در برابر اشتباهات و خطاهای آنها صبورانه و منطقی برخورد نمایند.
2. ستایش و حمایت:
نوجوانان، برای تغییر رفتار خود، بیش از انتقاد و سرزنش و تحقیر، به ستایش و حمایت نیاز دارند. آنان بزرگسالانی را دوست می دارند که آنها را بشناسند و به آنها علاقمند باشند و با آنان محترمانه و دوستانه رفتار کنند.
3. بر خورد منطقی:
نوجوانان به والدینی نیاز دارند که با جدی بودن خود در زمینه های بهداشت و تندرستی و امنیت، اطاعت از نظم و قانون و پذیرش منطق و اعمال اصول مربوط به آن، آنها را راهنمایی کنند و در صورتی که صداقت ببینند، هرگز مقاومت نخواهند کرد.
4. شناخت نوجوان و خصوصیات این دوره:
باید دانست که بحران بلوغ موقتی می باشد و با پشت سر نهادن دوران نوجوانی، آرامش بر رفتار فرد حاکم می شود. پذیرش این واقعیت به والدین و نوجوان آرامش و اطمینان خاصّی می بخشد.
5. چنانچه والدین بپذیرند پاره ای از رفتارهای دوران بلوغ، متکی بر اراده و انتخاب نوجوان نمی باشد،بلکه دستخوش هیجانات زودگذر است، امید به بهبود رفتارنوجوان در والدین افزایش می یابد و راه بازگشت به رفتارهای مطلوب برای نوجوان همواره می شود. با توجه به خصوصیاتی که نوجوان دارد، از لحاظ اخلاقی و رفتاری گستاخ، بی ملاحظه، نامهربان، ستم کار، خشن و مغرور خواهند شد، لیکن انتظار دارد با محبت و مهربانی با او رفتار شود.
6. استقلال طلبی نوجوان: نوجوان چون در حال گذر از کودکی به بزرگسالی است. از طرفی می خواهد مستقل باشد و از طرفی هنوز به خانواده وابسته می باشد. پس والدین باید دیدگاه خود را نسبت به نوجوان تغییر دهند و به عنوان یک فرد رشد یافته با او برخورد کنند.برای این که می خواهد استقلال خود را ثابت کند، معیارها و عقاید بزرگسالان را مورد انتقاد قرار خواهد داد، امّا در شناختن و دریافتن رفتار کامل و پخته به کمک والدین نیاز دارد.
7. کاهش توقعات و انتظارات:
حدود توقّعات خود را از نوجوان باید کمتر کرد زیرا در غیر این صورت خود والدین به زحمت خواهند افتاد. توقع اینکه نوجوان باید والدین را درک کند، غم خوار آنها باشد، امر و نهی آنها را بپذیرد، برای آنها شأن و منزلتی قائل باشد، توقع خلاف واقع می باشد چون نوجوان در این بحران بلوغ در عالم دیگری است تصورش این است که اگر معادل والدین نیست از آنها کمتر هم نیست. در مواردی حتی خود را از والدین برتر هم می داند. به همین خاطر از طریق دوستی و به عنوان اینکه دوست او هستید با او برخورد کنید و به صورت نامحسوس و غیرمستقیم او را هدایت کنید.
8. پرهیز از تحقیر، ملامت و سرزنش:
برای اینکه به پدر و مادر بی احترامی نکند، رعایت نکات بالا الزامی می باشد و علاوه بر آنها نباید نوجوان را به خاطر کارهای خطایش موردسرزنش، ملامت، توهین، امر و نهی مستقیم قرار دهید. بلکه با احترام و محبت اشتباهات او را با دلایل کافی برایش توضیح دهید تا قانع شود. باید در نظر بگیرید که نوجوان هیچ گونه فشار و زور را قبول نمی کند و طغیان می کند و مقابله مستقیم با طغیان او باعث دوری فرزند از خانواده می گردد. در مورد بلوغ مطالب فراوانی هست که آگاهی از آنها برای والدین بسیار ضروری می باشد. به همین خاطر کتاب های زیر را حتماً مطالعه کنید تا بتوانید به راحتی فرزندتان را از این مرحله خطرناک و حساس عبور دهید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. دنیای نوجوان، دکتر محمدرضا شرفی، مؤسسه فرهنگی منادی تربیت
2. والدین و مربیان مسئوول، رضا فرهادیان، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.