احساس میکنم عاق پدر و مادر شدهام. هر شکستی در زندگیام را ناشی از بیاحترامی نسبت به آنها میدانم، به زندگی علاقه ندارم. روزی هزار بار آرزوی مرگ میکنم. در وجود خود احساس گناه میکنم و خود را سرزنش میکنم… تمام فکر و ذکرم تفکر به گذشته و احساس ندامت شده است. به من بگوئید چه کار کنم و تکلیف من چیست؟
از اینکه برای ما نامه نوشتهاید و درد دلهایتان را مطرح نمودهاید سپاسگزاریم. امیدواریم این پاسخ در کنار زدن ابرهای تیره وحشت و آفتابی شدن هوای دلت سهمی ولو اندک داشته باشد. در نامه خویش ماجرای بیماری مادر مهربانتان را یادآور شده اید و به این نکته اشاره نموده بودید که: «پس از انجام آزمایشات مشخص شد که بیماری ایشان سرطان بد خیم است، با تشخیص پزشکان مورد عمل جراحی قرار گرفت امّا عمل نتیجه مطلوب نداد و پس از یکسال به لقاءالله پیوست، پدرم نسبت به اینجانب بد بین شد که اگر من مادرم را مجبور به عمل نمیکردم، از دنیا نمیرفت…»
در نامهتان نوشتهاید که در طول بیماری پدرم، چندبار با عصبانیت با ایشان برخورد کردم و واقعاً به او بیاحترامی کردم امّا بعد از هر برخورد پشیمان میشدم… بعد از وفاتش به شدت نگرانم انگار چیزی وجودم را آزار میدهد، احساس میکنم عاق پدر شدهام به من بگویید چه کار کنم و تکلیف من چیست؟
از اینکه شما احساس مسئولیت نموده مادرتان را نزد پزشکان متخصص بردهاید، و غرض شما هم این بوده است که بهبود یابد، این کار بسیار شایسته بوده است چون خدمت به والدین به خصوص مادر، لازم است. ولی بهتر بود که قبل از مراجعه به پزشک مسئله را با پدرتان در میان میگذاشتید و رضایت ایشان را جلب میکردید یا قبل از عمل جراحی و مشخص شدن بیماری مادرتان، به نحوی ایشان را در جریان قرار میدادید، اگر لازم بود، یک بار ایشان را نیز همراهتان نزد پزشک معالج میبردید، تا از زبان ایشان میشنید و برایش مسلم میشد که جز عمل جراحی راه دیگری وجود ندارد.
نگرانی بیش از حد شما سودی ندارد، هنوز هم وقت آن باقی است که رضایت پدر مهربانتان را بعد از مرگ ایشان به دست آورید. درست است که شما در زمان حیات ایشان یا از روی غرور جوانی و یا شرایط سخت و دشوار زندگی باعث رنجش خاطر ایشان شدهاید امّا الآن احساس میکنید که برخوردها و رفتار شما نادرست بوده است، همین که به این مسئله اعتراف دارید و در صدد کسب رضایت پدرتان هستید، خود نشانه بزرگواری شما است. روایات بسیاری وجود دارد که در آنها به اهمیت و جایگاه والدین اشاره شده است و نیز آمده است که اگر انسان به پدر و مادرش در حال حیات آنها بیاحترامی کرده باشد، بعد از مرگ آنان چه کارهایی را انجام دهد تا رضایت آنان را کسب نماید. در اینجا به پارهای از آن روایات اشاره نموده شما را توصیه میکنیم که به مضمون آنها عمل نمائید و هیچ وقت از رحمت خداوند ناامید نباشید. امید عفو و نجات برای هر کسی وجود دارد. از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت شده است که فرمود: «هر کس بعد از مرگ پدر و مادرش به آنها نیکی کند و بدهکاریشان را بپردازد و به آنان بد نگوید، فرزند نیکوکاری خواهد بود، اگر چه در زمان حیاتشان مورد عاقشان واقع شده باشد. [1]
برای ایشان دعا و طلب آمرزش نمائیدچراکه در روایت به آن تأکید شده است. بنابراین این احسان به والدین اختصاص به زمان حیات آنها ندارد بلکه اگر فوت نمودند نیز جای احسان باقی است، چه بسا ممکن است فردی در زمان حیات پدر و مادر خود به عللی نتوانسته باشد رضایت آنها را کسب نماید، در این صورت بعد از وفات آنها میتواند رضایت والدین خود را به دست آورد.
راههای کسب رضایت و احسان به والدین پس از مرگ:
1ـ دعا کردن در حق آنان و طلب آمرزش نمودن: سعی کنید همیشه به خصوص بعد از هر نماز در حقّ پدر و مادرتان دعا کنید[2] و بگوئید: «اللهم اغفرلی ولوالدیَّ و للمؤمنین یوم یقوم الحساب» امام باقر ـ علیه السلام ـ فرموده است: «فردی که در زمان حیات پدر و مادر خود عاق آنها است و نسبت به آنها نیکی نمیکند، ولی چون مردند برای آنها آمرزش میخواهد خدای عزّوجل او را نیکوکار مینویسد.»[3]
2ـ ادا نمودن بدهیها و دیون والدین: اگر به نظر شما پدر مرحومتان به کسی بدهکار است، شما میتوانید با ادا نمودن بدهی هایش، رضایت او را کسب نمائید.[4]
3ـ انجام دادن اعمال مستحبّی و اهدا نمودن ثواب آن به روح والدین: شما میتوانید صدقه بدهید نماز بخوانید، حج به جا آورید و روزه بگیرید و ثواب آنها را نثار روح پدر و مادر بزرگوارتان نمائید. خداوند مانند همان ثواب را برای شما نیز عطا خواهد کرد.[5]
4ـ در رفتار و عملکردهای خویش به گونهای باشید که همگان از شما به نیکی یاد کنند. در کارهای خیر پیشقدم باشید و با اخلاق شایسته با دیگران برخورد نمائید وقتی مردم این همه خوبی و اخلاق نیکو را از شما ببینند خواهند گفت: خدا رحمت کند پدر و مادرش را که چنین فرزندی تربیت نموده اند و خدای نکرده کاری نکنید که مردم آنها را دشنام دهند.[6]
اگر به مضمون روایات مذکور عمل نمایید، مطمئن باشد که روح پدر و مادرتان از شما خشنود خواهد شد و از این طریق غفلتها و بیتوجهیهای شما نسبت به پدرتان جبران میشود. هیچگاه از رحمت خداوند مأیوس نبوده[7] و همیشه در رفع کاستیها و نقایص خویش بکوشید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ محمد نصر اصفهانی، اخلاق دینی در اندیشه شیعی (شرح و تحلیل اخلاق اصول کافی)، انتشارات نهاوندی، چ اوّل، 1378.
2ـ محمد ارگانی بهبهانی حائری، آداب معاشرت با خویشاوندان، نشر پیام مهدی، 1380، فصل 6.
پی نوشت ها:
[1] – اصفهانی، محمد نصر، اخلاق دینی در اندیشه شیعی، نهاوندی، ص 526.
[2] – حر عاملی، محمد بن حسن، وسائلالشیعه، ج 15، ص 206، حدیث 1.
[3] – مصطفوی، سید جواد، ترجمه و شرح اصول کافی، ج 3، ص 238.
[4] – همان و نیز ص 237، حدیث 19.
[5] – نصر اصفهانی، اخلاق دینی در اندیشه شیعی، ص 183، ترجمه اصول کافی، ج 3، ص 232، حدیث 7.
[6] – اخلاق دینی در اندیشه شیعی، ص 231، حدیث 5.
[7] – توبه/106.