افکار زیادی به ذهنم می رسد که حالم را خراب می کند و به من فشار روحی وارد می کند و حتی در مواقع خواب مرا به جایی می رساند که به مردن فکر می کنم و با خود می گویم فردا زنده هستم یا مرده و این افکار اعتماد به نفس مرا ربوده است. نمی توانم محبتم را به دیگران ابراز کنم و همیشه در حالت خود خوری هستم و به خود فشار روانی وارد می کنم. لطفاً مرا راهنمایی کنید.
بهتر بود اطلاعات بیشتری در اختیار ما می گذاشتید تا جواب دقیق تری در خصوص سئوالتان بیان می داشتیم ، از کی شروع شده؟ آیا قبل از آن , برای شما یا نزدیکان و… واقعه تلخی رخ داده؟ در چه سنی هستید؟ چه موقع این افکار هجوم می آورند و موضوع افکارتان چیست؟ آیا همان افکار تکرار می شوند یا هر بار فکری؟ و نیز شغلتان و نوع فعالیتتان در روز چیست؟ به هر حال در ادامه بحث نکاتی بیان می داریم که با توجه به مقدمه بالا برایتان مفید واقع گردد.
1. مدیریت ذهن: نگذارید ذهنتان در این مواقع , محل تاخت و تاز افکار خودآیند و اتوماتیک منفی باشد. خود شما باید سعی کنید به افکارتان جهت دهید. مثلاً در آن هنگام دعا یا چند بیت شعر را زمزمه کنید و یا به حفظ آیات جزء 30 قرآن مشغول شوید. آزاد گذاشتن ذهن باعث رویش افکار باطل و منفی می گردد.[1]
2. افکار جایگزین: افکار منفی خود را با افکار مثبت و سازنده جایگزین کنید فهرستی از افکار منفی خود را بر روی کاغذ بیاورید مراقب باشید چیزی از قلم نیفتد. بعد مقابل هر فکر منفی یک فکر سازنده و مثبت بنویسید و در روز 10 الی 20 بار افکار سازنده را در زمانهای متفاوت تکرار کنید.[2]
3. در جمع حضور داشته باشید: سعی کنید زمان کمتری را در خلوت و تنهایی به سر ببرید بین دوستان و اعضاء خانواده حاضر باشید و با آنها گفتگو کنید و برای زندگی خود برنامه ریزی کنید و از افکار و نظرات همدیگر برای حل مشکلات زندگی کمک بگیرید گاهی برای آنها لطیفه تعریف کنید و شوخ طبع باشید این اعمال , مجال به افکار منفی نمی دهد و به آرامش شما کمک می کند.(نامه نوشتن و تماس تلفنی برای دوستان دور دست نیز , مفید است)
4. ورزش وکار: از جمله شیوه هایی که باعث تعدیل افکار می گردد , فعالیت های بدنی و کارهای فیزیکی و بدنی است. فعالیت های جسمانی به تنظیم هورمون های سوخت ساز و جهت دهی افکار کمک می کند. بنابراین توصیه می کنیم حتماً این فاکتور در برنامه زندگیتان باشد.
5. هنگام هجوم این افکار ذکر لا اله الاّ الله و لا حولَ و لا قوهَ الا بالله را زیاد زمزمه کنید.[3]
6. حقیقت مرگ: با مطالعه کتب عقاید اسلامی بینش خود را درباره مرگ و حقیقت آن تغییر دهید علت عمده ترس ما از مرگ چند چیز می تواند باشد که هر کدام راه حل دارد:
6ـ1. جهل: با رجوع به کتب عقاید و خواندن روایات و احادیث و آیاتی که در این باره است , جهل بر طرف می شود. از افراد مطلع نیز کمک بگیریم در روایات ما , مرگ به پلی تشبیه شده که انسان را از این سوی به آن سوی می برد. امام جواد ـ علیه السّلام ـ می فرماید: چون ما مرگ را نمی شناسیم از آن می ترسیم چرا کودک دارویی که برایش مفید است را نمی خورد چون فایده آن را نمی داند.[4] البته گاهی فکر می کنیم که مرگ باعث نابودی ما می شود که این امر نیز با مطالعه بر طرف می شود.
6ـ2. گناه زیاد: به تعبیر قرآن و احادیث , گناهان زیاد ما با آب توبه پاک می شوند. تنها کافی است ما خود را در حوض توبه شستشو دهیم و به رحمت وسیع و بیکران خداوند امیدوار باشیم. چون خود خداوند در قرآن فرمودند: ای بندگان من که با زیادی گناه بر خود اسراف کردید از رحمت من نا امید نباشید چرا که من همه گناهان شما را می بخشم.[5] و نیز می توانیم با انجام کارهای مثبت باعث محو آثار گناهان شویم.
تذکر: در آخر توصیه می کنیم اگر شدت این افکار زیاد است و استرس زیاد به شما وارد می کند به یک روان شناس بالینی هم مراجعه فرمائید. حضور مرتب و منظم شما و برنامه های سازنده و مفید آنها به افکار شما سامان می دهد و زمینه نشاط بیشتر شما را فراهم می آورد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. فکر برتر، دکتر محمدرضا شرفی، نشر سروش
2. مهندسی رفتار ارتباطی، نیما قربانی، نشر سینه سرخ تهران.
پی نوشت ها:
[1] . خلجی، امان الله، خودشناسی در آئینه مذهب و روان شناسی، نشر دفتر فرهنگ اسلامی، 1378، ص 96 ـ 95 (اقتباس).
[2] . برای مطالعه بیشتر به کتاب: جان بزرگی، مسعود، شیوه های درمانگری و اضطراب و تنیدگی مراجعه فرمائید و نیز رجوع شود به سبحانی نیا، محمد، کتاب جوان و آرامش، قم، نشر بوستان کتاب.
[3] . عرفانی، حسن، موضوعات تحقیقی معارف اسلامی و علوم انسانی، قم، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، 1373، ص 10 و 11.
[4] . اشتهاردی، محمد مهدی، عالم برزخ در چند قدمی ما، نشر نبوی، چاپ اول، 1371، ص 68 ـ 70 (اقتباس)
[5] . زمر/53.