منبع: نگین آفرینش
3. ایمنی بخش از بلاها
بدون تردید، امنیّت، از اساسیترین نیازهای زندگی است. پدیدآمدن رخدادهای ناگوار، همواره این نیاز را مورد تهدید جدّی قرار داده، زندگی و حیات طبیعی موجودات را به مخاطره انداخته است.
بخشی از این نگرانیها با کنترل عوامل شناخته شده بر طرف میشود؛ امّا در موارد فراوانی عواملی ناشناخته و خارج از کنترل، ناامنیهایی را بر زندگی تحمیل میکند.
در برخی روایات، امام و حجت الهی، عامل امنیّت زمین و اهل آن، دانسته شده است.
امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خود فرموده است:
وَ اِنِّی لَاَمانٌ لِاَهْلِ الْاَرْضِ… ؛7
من سبب ایمنی ]از بلاها[ برای ساکنان زمین هستم.
حجّت خداوند و امام معصوم، مانع از آن است که مردم به سبب انواع گناهان و مفاسدی که انجام میدهند به عذابهای سخت الهی گرفتار آیند و طومار حیات زمین و اهل آن در هم پیچیده شود.
قرآن کریم در اینباره، خطاب به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) که بزرگترین حجت الهی است، میفرماید:
وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ اَنْتَ فِیهِم…8؛
]ای رسول ما[ تا زمانی که تو در میان ایشان ]مسلمانان[ هستی، خداوند هرگز آنها را به عذاب ]عمومی[ گرفتار نخواهد کرد.
حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) که نمونه کامل رحمت و مهر پروردگار است نیز به عنایت خاص خود بلاهای بزرگ را به ویژه از جامعه شیعیان و فرد فرد آنها دور میکند؛ گرچه در بسیاری از موارد، شیعیان به لطف و کرامت او توجه نداشته باشند و دست یاریگر او را بر سر خود نشناسند.
آن گرامی در مقام معرفی خود فرموده است:
أَنَا خاتَمُ الْاَوْصِیاءِ وَ بییَدْفَعُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ الْبَلاءَ مِنْ اَهْلی وَ شِیعَتِی؛9
من آخرین جانشین پیامبر خدا هستم و خدای تعالی به واسطه من بلاها را از خاندان و شیعیانم دور میکند.
از موارد آشکار این فائده را میتوان در جریان شکلگیری انقلاب اسلامی ایران و سالهای پرالتهاب دفاع مقدس، جست و جو کرد. دیدهها و شنیدهها حکایت از آن دارد که بارها لطف و محبت آن امام بزرگوار بر سر ملت و مملکت سایه افکند و نظام اسلامی و ملت مسلمان و مهدوی را از گردنه توطئههای سنگین دشمن عبور داد.
4. ایجاد پروای الهی در پرتو باور وجود امام زنده در جامعه
از روایات اسلامی به دست میآید که در دوران غیبت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و در زمانهای معیّنی، اعمال انسانها به آن حضرت عرضه میشود. این باور خود در ایجاد پروای الهی، و خویشتنداری برابر انجام کارها، نقشی بسیار مهم و اساسی دارد.
مرحوم کلینی در کتاب کافی، بخشی را با عنوان «بَابُ عَرْضِ الْأَعْمَالِ عَلَی النَّبِیِّ(صلی الله علیه و آله وسلم) وَ الْأَئِمَّهِ(علیهم السلام)»، پدید آورده و در آن روایاتی را یادآور شده که در آن، سخن از عرضه اعمال بر امام زنده هر عصر دارد.
در روایت چهارم این باب، عبدالله بن ابان زیّات که جایگاه خوبی نزد حضرت رضا(علیه السلام) داشت، از آن حضرت خواست برای او و اهل بیتش دعا کند آن حضرت فرمود:
أَوَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَکُمْ لَتُعْرَضُ عَلَیَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَهٍ؛
مگر چنین نمیکنم؟ به خدا سوگند اعمال شما در هر روز و شب بر من عرضه میشود.
عبدالله بن ابان گفت: «از این فرمایش حضرت شگفتزده شدم». حضرت در پاسخ فرمود:
أَمَا تَقْرَأُ کِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَی اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ؟ قَالَ: هُوَ وَ اللَّهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ(علیه السلام) ؛10
مگر کتاب خدا را نخواندهای که فرمود: «و بگو هر کار میخواهید انجام دهید؛ پس به یقین خداوند، پیامبرش و مؤمنان عملتان را میبینند»؟ فرمود: به خدا سوگند! مقصود از او ]= مؤمن[ علی بن ابیطالب است.
این آگاهی، آثار تربیتی فراوانی دارد و که مهمترین آنها، این است که انسان را به نوعی مراقبت دائمی در رفتار خود وا میدارد. انسانی که بداند افزون بر خداوند، پیامبران و فرشتگان، امامی زنده نیز وجود دارد که اعمال او بر وی عرضه میشود، به طور قطع رفتار خود را با دقت بیشتری انجام میدهد.
5. یاری برخی نیازمندان
جدای از این که در همه حالتها، خود آن حضرت به یاری استمداد کنندگان میآید یا این که ملازمان و اولیای او و نیز اینکه یاری شدن توسط آن حضرت، همراه ملاقات باشد یا نه، شکی نیست که در طول تاریخ غیبت، انسانهای بسیاری به دست آن حضرت یا اراده ایشان از سختیها و مشکلات نجات یافتهاند.
طبق نقل مرحوم طبرسی از سوی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نوشته و توقیعی برای شیخ مفید صادر شده است که در آن، نکتههای ارزشمندی درباره فایده یاد شده است. آنجا میخوانیم:
إِنَّا غَیْرُ مُهْمِلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَکُمُ الْأَعْدَاءُ فَاتَّقُوا اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ…11 ؛
ما در رعایت احوال شما کوتاهی نمیکنیم و شما را فراموش نمینماییم. اگر این چنین نبود، شر و بدی بر شما نازل میشد و دشمنان بر شما چیره میگشتند؛ پس تقوای الهی پیشه کنید….
6. دعای خیر آن حضرت در حق مؤمنان
شکی نیست که امام معصوم(علیه السلام) از هر پدری و مادری مهربانتر است و در همه حال، خوبی بندگان خدا ـ بهویژه مؤمنانـ را میخواهد؛ از این رو همواره برای موفقیّت آنها و نیز دوری مصیبتها و مشکلات از آنها، دعا میکند. این هم در موارد فراوانی رخ داده است.
7. تصویب امور سال در شبهای قدر
طبق برخی روایات، تقدیرات الهی با امضای آن حضرت صورت میگیرد.
اگر چه در منابع مفصل، فوایدی افزونتر از آنچه ذکر شد، مورد اشاره قرار گرفته است، به همین مقدار بسنده کرده، علاقهمندان را به کتابهای بزرگان ارجاع میدهیم.
در پایان، مناسب است درباره روایاتی که از آن حضرت با عنوان «خورشید پس ابر» یاد شده، توضیح دهیم.
امام غایب، بسان خورشید پشت ابر
در سخنان پیشوایان معصوم(علیهم السلام) درباره فواید امام غایب، تشبیه زیبایی ذکر شده که در آن، حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در دوران غیبت، به آفتاب پشت ابر تشبیه شده است.
نخست، در بیان نورانی رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم)، آنگاه ششمین پیشوای شیعیان، امام صادق(علیه السلام) و سرانجام در بیانی نورانی از واپسین حجت الهی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به این تشبیه زیبا، اشاره شده است که به آنها میپردازیم:
1. جابربن عبداللّه انصاری از پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) پرسید: «آیا شیعیان در زمان غیبت قائم از وجود مبارک او بهرهمند میشوند؟» پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) در پاسخ فرمود:
اِی وَالَذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَهِ اِنَّهُم یَسْتَضیئُونَ بِنُورِهِ وَیَنْتَفِعُونَ بِوِلایَتِهِ فی غَیْبَتِهِ کَانتِفاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ اِنْ تَجَلَّلَها سَحابٌ. یا جابِرُ! هَذا مِنْ مَکْنُونِ سِرِّ اللَّهِ وَمَخْزُونِ عِلْمِهِ، فَاکْتُمْهُ اِلاّ عَنْ اَهْلِهِ؛12
آری! سوگند به خدایی که مرا به نبوّت بر انگیخت! آنان در غیبت او، از نورش روشنایی میگیرند و از ولایت او، بهرهمند میشوند؛ همانند بهرهمندی مردم از خورشید؛ اگرچه ابرها چهره آن را بپوشانند.ای جابر! این از اسرار پوشیده خداوند و از علوم ذخیره شده او است. آن را مخفی کن، مگر از اهلش.
2. سلیمان بن اعمش از امام صادق(علیه السلام) و او از امام باقر(علیه السلام) و او از امام سجاد(علیه السلام) چنین نقل کرده است که فرمود:
زمین از آفرینش آدم تا کنون و تا همیشه تاریخ، از حجّت خدا تهی نخواهد بود؛ خواه حجّت حق، ظاهر و آشکار و شناختهشده باشد یا بنا به مصالحی، نهان و پوشیده. تا رستاخیز نیز چنین خواهد بود که اگر جز این باشد، خدای یگانه پرستیده نمیشود.13
سلیمان میگوید: گفتم: «سرورم! مردم چگونه از امام غایب از نگاه، بهرهور میشوند؟»
حضرت فرمود:
همانگونه که از خورشید زمانی که ابرها آن را میپوشانند، بهره میبرند.
3. در توقیع مبارکی که از سوی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) برای اسحاق بن یعقوب صادر شده آمده است:
..وَاَمّا وَجْهُ الاِنتِفاعِ بیفِی غَیبَتی فَکَالاِنتِفاعِ بِالشَّمْسِ اِذا غَیَّبَتْها عَنِ الاَبْصارِ السَّحابُ… ؛14
…و اما چگونگی بهرهمندی از من در عصر غیبتم، درست همانند بهرهمندی، از خورشید است؛ هنگامی که ابرها آن را از چشمها بپوشاند….
بیگمان این تشبیه، از روی حکمت بوده است؛ از این رو دانشوران شیعه در بیان این تشبیهات نکتههای ارزشمندی را یادآور شدهاند که اینجا فقط به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1. خورشید، در منظومه شمسی محور و مرکز است. امام زمان(علیه السلام) نیز در منظومه زندگی انسانها محور و اساس است.
2. خورشید، در مجموعه هستی دارای فواید بیشماری است که فقط یکی از آنها نور افشانی است. امام زمان(علیه السلام) نیز در نظام آفرینش دارای فواید بیشماری است که فقط فواید اندکی از آن، وابسته به آشکاری او است.
3. ابر، فقط چهره خورشید را بر زمینیها میپوشاند؛ ولی هرگز زمین را تاریک نمیکند. پرده غیبت نیز فقط انسانها را از دیدار مستقیم حضرت محروم میکند و هرگز مانعی بر نورافشانی او بر مردمان نخواهد شد.
4. ابری شدن از عوارض زمین و زمینیان است، نه خورشید؛ غیبت نیز نتیجه رفتار انسانها است.
5. ابر، فقط برای کسانی مانع است که زیر آن باشند. اگر کسی بر جاذبه زمین غالب شد و از ابرها بالا رفت، دیگر ابر مانع او نخواهد بود. در غیبت نیز اگر کسی بر جاذبههای دنیایی چیره و غالب شد وآن سان که شایسته است، تعالی یافت، ممکن است از پرده غیبت فراتر رفته به دیدار آن خورشید پنهان نایل شود.
6. در بهرهمندی از خورشید، میان افرادی که خورشید را باور کردهاند با افرادی که منکر او هستند تفاوتی نیست. در بهرهمندی از فواید تکوینی امام نیز بین منکر و قائل به امام فرقی نیست.
7. فقط مردمی در انتظار راستین کنار رفتن ابرها به سر میبرند که به فواید خورشید آگاهی کامل دارند. در دوران غیبت نیز معرفت به امام، باعث حقیقیتر شدن انتظار میشود.
8. فقط انسانهای نابینا از نورافشانی خورشید محرومند؛ همانگونه که فقط انسانهای کوردل منکر نور وجود پیشوای معصوم و از آن بیبهره هستند.
بنابراین شکی نیست که میزان بهرهمندی موجودات از آفتاب عالمتاب در زمانی که چیزی حایل نباشد بیشتر و کاملتر است؛ امّا این بدان معنا نیست که وجود پرده بر روی خورشید، تمام یا بیشتر بهرهمندیها را از بین ببرد؛ بلکه این مانع، فقط برخی از فواید را از میان برده یا کم میکند.
وجود ظاهری امام در عصر حضور و ظهور نیز به معنای آن است که تمام منافع امام میتواند به مردم برسد. حال اگر چیزی مانع رسیدن فیضهای کامل امام به دیگران شود بدان معنا نیست که وجود او بیفایده است.
وجود امام در پس پرده غیبت، به همان میزان مفید است که وجود او در زندانهای حاکمان ستمگر دارای فایده بود. البته بین زندان غیبت و زندان حاکمان مستبد، تفاوتهای فراوانی است؛ ولی هر کدام به نوعی مانع رسیدن فیض کامل امام به عالم وجود و انسانها میشوند.
فشرده سخن این که مسأله غیبت، فلسفه ضرورت وجود امام معصوم(علیه السلام) را نقض نمیکند؛ زیرا امام معصوم در حال غیبت وجود دارد و فواید او هم به دیگران میرسد. فقط بخشی از فواید او است که در اثر تقصیر خود مردم در حال غیبت به آنان نمیرسد؛ ولی وجود او حجت را بر همگان تمام کرده است و این، خود مردم هستند که میبایست با ایجاد آمادگی لازم شرایط را برای ظهور آن حضرت فراهم کنند.
پی نوشت ها:
1. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج 2، ص 483، ح 4.
2. انفال (8): 33.
3. شیخ طوسی, کتاب الغیبه، ص 246.
4. شیخ کلینی, کافی, ج1, ص220.
5. طبرسی, احتجاج, ج2, ص495.
6. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج 1، ص 253، ح 3.
7. همان، ص 207، ح 22.
8. همان، ج2, ص483, ح4.