چرا عده ای از جوانان و نوجوانان گرایش به بی حجابی دارند؟ دلایل بی حجابی افراد چیست؟
حجاب اسلامی جلوه ای از خورشید زیبای باورهایی است که خود دنیایی از امنیت، آرامش روانی، عزت نفس، خودباوری و … را برای هر زن و مردی به ارمغان می آورد و بهشتی از تفاهم و همدلی را به همسران می بخشد.
پوشش اسلامی که بر اساس تدبیر حکیمانه الهی ونگاه ارزشمدارانه به انسان به ویژه زنان واجب گشته، به حق، هدیه ای الهی برای جامعه اسلامی و انسانی محسوب می شود.
گرایش روز افزون زنان به این امر حکیمانه الهی در غرب، پس از چشیدن مزه تلخ بی حجابی و بد حجابی، تداعی گر همان جمله معروف است که «حجاب مصونیت است نه محدودیت»[1].
درباره مسئله بد حجابی که یکی از معضلات کنونی جامعه ماست بررسی و تحلیل عمیق و چند جانبه ای لازم است لیکن در اینجا به اختصار به چند علت آن اشاره می کنیم:
1. هوای نفس:
اینکه دیده می شود برخی از زنان به سمت بد حجابی تمایل پیدا کرده اند ناشی از عواملی چند است که از جمله می توان به مسئله هوای نفس که پدیده ای خطرناک و لغزاننده است و در همه اعصار، انسان هایی بر اثر گرفتار آمدن در دام آن، به سرپیچی از حقیقت و یا مبارزه با آن گراییده اند اشاره کرد.
همین مسئله بوده است که همواره تاریخ بشریت را سیاه کرده و بسیاری از انسان ها را رو در روی پیامبران و اولیای الهی قرار داده است.
اگر انسان در زندگی خود، لذتهای دنیوی را انتخاب کند و پیرو هوای نفس و شهوات جسم باشد و خداوند متعال و روز جزاء را فراموش کند، درست مانند حیوان، و حتی بدتر از آن می شود. زیرا از عقل خود که خداوند متعال او را به واسطه آن بر حیوان برتری بخشیده، استفاده نکرده است.
قرآن کریم می فرماید: «أرأیتَ مَنِ اتّخَذَ الهه هواه أفأنتَ تکون علیه وکیلاً أم تحسبُ ان اکثرهم یسمعونَ أو یعقلونَ ان هم الا کالانعام بل هم أضَلُّ سبیلاً[2]؛ آیا دیدی کسی را که هوای نفس خویش را معبود خویش ساخت؟ آیا تو می توانی او را هدایت کنی (یا به دفاع از او برخیزی) … آنها همچون چهارپایانند، بلکه گمراه ترند.
انسانی که این گونه زندگی می کند فاقد شخصیتی رشد یافته است. چنین شخصیتی درست مانند کودکی است که به جز نیازها و تمایلات خود، هیچ چیز برایش اهمیت ندارد. و در واقع هنوز اراده اش قوی نشده و کیفیت حاکمیت بر هوای نفس و خواسته های دل را نیاموخته است. از این رو همواره دنباله رو خواسته ها و تسلیم وسوسه های «نفس اماره به سوء» است.
2. دور شدن از فطرت:
اگر سیری در آیات سوره اعراف داشته باشیم و مراحل فریب خوردن حضرت آدم و حوّا _ علیهما السلام _ و خروجشان از بهشت را بررسی نماییم، خواهیم فهمید که اصل مسئله حجاب از فطریات انسانی به شمار می رود و گناه انسان را از این فطرت دور می کند. در قرآن کریم در سوره اعراف به این امر اشاره شده است.[3]
بنابراین طبق اصل اولیه نظام خلقت، پوشش جزیی از شأن مخلوق خداوند و مقارن با آفرینش آدم است. منتهی در طول اعصار نقش آن به خاطر عواملی کمرنگ شده است.[4]
3. تهاجم فرهنگی:
تهاجم سنگین فرهنگی غرب و همسویی بسیاری از غربزدگان در نوشته ها و هنرهای خود با آنان و ترویج خزنده ماتریالیسم و سکولاریسم اخلاقی و کاهش تعهدات دینی و روح تعبد و تسلیم در برابر احکام و هنجارهای الهی نیز از دیگر علل گرایش به بی حجابی و بد حجابی است.
4. بلوغ و بحران هویت:
پس از پایان یافتن دوره کودکی، فرد وارد مرحله ای می شود که شرایط آن با شرایط دوره قبلی کاملاً متفاوت است. نوجوان در این دوره شرایط و توقعات تازه ای دارد که نمی توان آن را با دوره قبلی او یکی دانست. در این دوره
دگرگونی های زیادی در ابعاد مختلف جسمی، عقلی و احساسی او به وجود می آید که روی هم شخصیت نوجوان را شکل می دهند.
افراد در دوره نوجوانی با تحولات روحی گوناگونی رو به رو می شوند، از جمله مدگرایی، تقلید، جلوه گری، اهمیت دادن به مورد تأیید اجتماعی واقع شدن و خودشیفتگی و یا توجه داشتن به خویشتن در آن ها نمود پیدا می کند.
برتری جویی در جهت جلب توجه دیگران در بین اکثر قریب به اتفاق نوجوانان وجود دارد. نوجوان برای اثبات شخصیت خود و حتی نمایان ساختن قابلیت ها و ویژگیهایش ممکن است از تقلید از فرهنگ های غربی و … برای اثبات نظر خود به دیگران استفاده کند.
حس تبرّج (نمایش دادن زینت ها)، مدگرایی و … از ویژگی های این دوره است که معمولاً در دختران و خانم ها به وسیله تنگی پوشش، بیرون گذاشتن قسمتی از موهای سر و بدن و … به نمایش در می آید که همگی تحت عنوان بی حجابی و یا بد حجابی قرار می گیرند.
5. اختلال در عوامل مؤثر بر شخصیت:
از عوامل مؤثر در معضل بی حجابی و بد حجابی ضعف شخصیتی افراد است.
این عامل که خود برگرفته از شاخص هایی چون:
محیط جامعه و خانواده، وراثت، تربیت، الگوها و … می باشد، نقش مهمی در رفتارهای انسانی و اجتماعی اشخاص دارد.[5]
هرچه محیط جامعه (مدرسه، خانواده، محل کار و زندگی و …) اسلامی تر و تربیت افراد برگرفته از دستورات الهی و شرعی باشد و الگوهای جوانان و نوجوانان مذهبی و رابطه افراد جامعه بر محور دستورات شارع مقدس باشد، رفتار و کارکردهای اجتماعی افراد به مراتب متفاوت خواهد بود.
در جامعه ای که پدر و مادر به دنبال تعلیم دستورات قرآنی بوده و محیط جامعه اعم از مدرسه، دانشگاه، خیابان ها و … مملو از الگوهای اسلامی بوده و رفتار و قراردادهای اجتماعی بین جامعه بر اساس دستورات اسلامی باشد، به مراتب افراد آن جامعه دارای ظاهری پوشیده و باحجاب خواهند بود.
6. عدم اجرای عوامل باز دارنده بد حجابی و …:
از مهمترین عواملی که در روند بی حجابی و بد حجابی مؤثر می باشد، مقوله مهم امر به معروف و نهی از منکر است. جامعه ای که افراد آن این دستور مهم الهی را به فراموشی سپرده اند قطعاً باید منتظر باشند که شعائر الهی و دستورات اسلامی به فراموشی سپرده شود.
در جامعه ای که افراد با حجاب و متدین، خود را مسئول حفاظت و صیانت از دستورات الهی نمی دانند قطعاً آن جامعه دچار بی عفتی و بی حجابی خواهد گردید. هرچند که این مقوله مهم دارای ارزش و اهمیت والایی است ولی از طرف دیگر باید توجه داشت که عدم اجرای صحیح این فریضه الهی خود ممکن است باعث زدگی و ترویج بی حجابی و … گردد.
7. نبودن قانون صریح و شفاف:
در تبصره ذیل ماده 638 قانون مجازات اسلامی آمده است: «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر می شوند به حبس از 10 روز تا 2 ماه و یا 50 هزار تا 500 هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد»[6].
در این قانون صراحتاً در رابطه با افراد بد حجاب مجازاتی وضع نشده است.
8. جهل به مسئله حجاب:
یکی دیگر از دلایل بی حجابی زنان، می توان جهل و نادانی بعضی از خانواده ها، نسبت به اصل مسئله حجاب و ضرورت آن در دین اسلام و یا ندانستن حدود و اندازه لازم این مسئله در برخوردها و روابط اجتماعیشان را نام برد. شناخت ضرورت رعایت حجاب و حدودهای آن راه دیگری در جهت رفع این معضل اجتماعی خواهد بود.
9. دیگر موارد:
ضعف باورهای دینی، معاشرت با دوستان ناباب، وسوسه شیطان، خانواده های فاسد، محیط مدرسه و دانشگاه ها، ناکامی ها، شبهات مختلف در مورد حجاب، فیلم های تلویزیونی، مدگرایی، حس حقارت، استهزاء و مورد تمسخر واقع شدن، فشارهای سیاسی و قدرت حاکم (که مصداق کامل آن را می توان قانون کشف حجاب توسط رضاخان ملعون نام برد)، نگاه سودگرایانه به عریان بودن زن و فروش کالاهای تجاری و اقتصادی و تبلیغ آن ها با استفاده از زنان عریان و نیمه عریان و … عدم ارضای نیازهای جنسی و عاطفی، از خود بیگانگی، مشکلات شغلی و اعتراض به تربیت های مستبدانه و یا بی عدالتی و … را می توان ذکر کرد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. برهنگی فرهنگی و فرهنگ برهنگی، غلامعلی حداد عادل، سروش.
2. زن در آینه جمال و جلال، آیت الله جوادی آملی، نشر اسراء.
3. پاسداران حجاب، تاج لنکرودی.
4. فلسفه حجاب، شهید مطهری، صدرا.
5. حجاب شناسی، مهدی حسین زاده، نشر مرکز مدیریت حوزه علمیه قم.
پی نوشت ها:
[1] . مجله صباح، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه، ج14/13، ص75.
[2] . فرقان/43 و 44.
[3] . اعراف/20 تا 22، «سپس شیطان آن را وسوسه کرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود آشکار سازد … و هنگامی که از آن درخت چشیدند، اندامشان (عورتشان) بر آنها آشکار شد؛ و شروع کردند به قرار دادن برگهایِ (درختان) بهشتی بر خود، تا آن را بپوشانند … .
[4] . غفرانی، محمد، نشریه رسالت، 19/11/82 ، حجاب از حقیقت تا واقعیت.
[5] . جمعی از نویسندگان، قرآن، روانشناسی و علوم تربیتی، بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه، مؤسسه انتشاراتی بنیاد پژوهشهای قرآن حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1384، Researchs.orgWWW.Quran (اقتباس).
[6] . دانش پور، برنامه کامپیوتری نمایه ها، عنوان: حجاب و حکومت.