احترام مهمان بر هر شخصی لازم است

احترام مهمان بر هر شخصی لازم است

احترام مهمان بر هر شخصی لازم است

حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود دو نفر که یکی پدر و دیگری پسر او بود به عنوان مهمانی به خانه علی (علیه السلام) آمدند. حضرت از جای خویش برای آنها حرکت کرد. ایشان را در بالای مجلس نشانید و خود در مقابل آنها نشست. آنگاه دستور داد غذا بیاورند. پس از صرف خوراک قنبر طشت و آفتابه و حوله آورد خواست دست بشوید. علی (علیه السلام) از جا بلند شد و آفتابه را از دست قنبر گرفت تا دست پدر را بشوید ولی آن مرد خویش را به خاک افکنده عرض کرد یا علی تو می خواهی آب بر دست من بریزی خداوند مرا بدان حال ببیند؟ فرمود بنشین خدا می بیند تو را در حالی که یکی از برادرانت که با تو فرقی ندارد مشغول خدمت تو است نشست. علی (علیه السلام) فرمود قسم می دهم به حق بزرگی که بر گردنت دارم طوری آرام و آسوده بنشین چنانکه اگر قنبر بر دستت آب می ریخت آسوده بودی.
هنگامی که دست او را شست آفتابه را به محمد ابن حنفیه داد فرمود اگر این پسر تنها آمده بود دست او را می شستم ولکن خداوند دوست ندارد بین پدر و پسری که در یک محل و مجلس هستند در احترام تسویه باشد. اکنون پدر دست پدر را شست تو هم پسرجان پسر را بشوی. محمد بن حنفیه دست او را شستشو داد. امام حسن عسکری (علیه السلام) فرمود هر کسی از علی (علیه السلام) پیروی کند در این کار شیعه حقیقی خواهد بود.(7)

در چنین موقعیتی مهمان را پذیرائی می کنند

در نهم بحارالانوار ص 514 از تفاسیر عامه نقل می کند که مردی پیش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد از گرسنگی شکایت کرد. آن جناب فرستاد به نزد زنهای خود که اگر خوراکی پیش شما یافت می شود برای این مرد بدهید. گفتند غیر آب چیزی اینجا پیدا نمی شود. پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود من لهذا الرجل اللیله؛ کیست امشب این مرد را خوراک دهد. علی (علیه السلام) عرض کرد من امشب او را مهمان می کنم.
آنگاه امیر المؤمنین (علیه السلام) به خانه پیش فاطمه زهرا (علیها السلام) آمد. پرسید خوراکی یافت می شود که این مرد را پذیرائی کنیم؟ فاطمه (علیها السلام) عرض کرد مختصری که بچه ها را کفایت کند هست ولی مهمان را بر فرزندان خود مقدم می دارم.
حضرت فرمود نومی الصبیه و اطفی ء السراج؛ بچه ها را بخوابان و چراغ را خاموش کن. چراغ را خاموش کرد، ظرف غذا را که بر زمین گذاشت علی (علیه السلام) دهان خود را حرکت می داد و چنان می نمود که مشغول خوردن است تا میهمان با خاطری آسوده غذا بخورد. همین که آن مرد به اندازه کافی غذا خورد دست کشید. کاسه را به فضل خداوند پر از غذا یافتند. صبحگاه امیر المؤمنین (علیه السلام) برای نماز به مسجد رفته بود بعد از انجام فریضه، پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) نگاهی کرد و قطرات اشک از دیده فرو ریخت. فرمود یا ابالحسن دیشب خداوند از عمل شما در شگفت شد و این آیه را فرستاد و یؤثرون علی انفسهم و لوکان بهم خصاصه دیگران را بر خویش مقدم می دارند اگر چه خود تنگدست و گرسنه باشد. منظور علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) می باشند.(8)


7) 16 بحارالانوار، ص 148.

8) نهم بحار، ص 514.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید