نویسنده: علی اصغر رضوانی
23- دروغگو بودن مدّعی مشاهده در عصر غیبت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به علی بن محمد سمری میفرماید:
«و سیأتی شیعتی من یدّعی المشاهده، ألا فمن ادّعی المشاهده قبل خروج السفیانی و الصیحه فهو کذّاب مفتر» (1)؛
«و زود است که در بین شیعیانم کسانی پیدا شوند که ادعای مشاهده کنند، آگاه باشید! پس هر کس قبل از خروج سفیانی و صیحهی [آسمانی] ادعای مشاهده کرد او بسیار دروغگو و افترا زننده است».
مقصود به ادعای مشاهده در این توقیع آن است که کسی ادعا کند من هرگاه بخواهم خدمت حضرت میرسم و او را میبینم و از او دستور میگیرم و در حقیقت من دربان و نائب خاص او هستم، که چنین ادعایی را باید در عصر غیبت کبرا تکذیب کرد، و این با رؤیت کمی از افراد در عصر غیبت و رسیدن خدمت امام زمان (علیه السلام) منافاتی ندارد.
24- زندگی کردن امام زمان (علیه السلام) در مکان مخفی
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خطاب به ابراهیم بن مهزیار فرمود:
«انّ ابی صلی الله علیه عهد الیّ ان لا أوطّن من الارض الا اخفاها و اقصاها؛ اسراراً لأمری و تحصیناً لمحلی من مکائد اهل الضلال و المرده…» (2)؛
«همانا پدرم – که درود خدا بر او باد – به من سفارش کرده که تنها در مکانهای مخفی و دور از زمین سکنی گزینم؛ به جهت مخفی کردن امرم و حفظ نمودن محلّم از کیدهای اهل گمراهی و سرکشی…».
دربارهی غیبت و مخفی بودن امام زمان (علیه السلام) بحث است که آیا خفای آن حضرت شخصی است یا نوعی؛ یعنی هیچ کس او را مشاهده نمیکند مگر در برخی از موارد ضروری یا اینکه مردم او را میبینند و آن حضرت نیز در بین آنها زندگی میکند ولی کسی او را نمیشناسد؟ از حدیث فوق استفاده میشود که خفای حضرت مهدی (علیه السلام) شخصی بوده و در سرزمینهای دور و پنهان به سر میبرد، و هر از چندی که مصلحت باشد با طیّ الارض به حاجتمندان سرکشی کرده و حاجات آنان را برآورده مینماید، و این به جهت حفظ و مخفی نمودن امر آن حضرت از دست دشمنان است.
25- علمای دین، مرجع مردم در عصر غیبت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
«و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا؛ فانّهم حجّتی علیکم و انا حجّه الله» (3)؛
«در مورد حوادثی که بر شما اتفاق میافتد به راویان حدیث ما رجوع کنید؛ زیرا که آنها بر شما از طرف من حجّتاند و من حجّت خدایم».
مردم در هر عصر و زمانی احتیاج به کسی دارند که در حوادث جدید و مسایل مستحدثه جوابگوی مسایل آنها باشند، و از آن جا که امام زمان (علیه السلام) در عصر غیبت ارتباط مستقیم با مردم ندارد لذا علمای امت از طرف آن حضرت حجت بر مردم میباشند همانگونه که آن حضرت حجت مطلق خدا بر علماست.
26- غیبت امام زمان (علیه السلام) تا زمان خاص
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی وصیت پدرش به او فرمود:
«… وصیه اوصی بها الی وصیّ ستره الله عزوجل بأمره الی غایه» (4)؛
«… وصیتی که با آن بر وصیّی نمود که خداوند عزوجل او را به امرش تا زمان خاصّی مستور داشت».
غیبت حجت خدا نمیتواند دائمی باشد و تنها به جهت مصالح است که اتفاق میافتد و تا مدّت محدودی است، همانگونه که غیبت وصیّ و جانشین امام حسن عسکری (علیه السلام) به امر خدا بوده و تا حدّ معیّنی است که خدا تعیین کرده و تنها او میداند.
27- مخفی بودن مکان امام زمان (علیه السلام) در عصر غیبت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خود فرمود:
«… ستره الله عزوجل بأمره الی غایه و اخفی مکانه بمشیته، للقضاء السابق، و القدر النافذ» (5)؛
«… خداوند متعال او را به امرش تا زمانی خاص مستور کرد، و به مشیت و ارادهاش مکان او را مخفی نمود، به جهت قضاء سابق و قَدَر نافذ [خداوند]».
قضا و قدر الهی بر این تعلق گرفته که امکان زمان (علیه السلام) از دیدههای مردم تا زمان معینی مخفی باشد و به ارادهی خداوند کسی از مکان او اطلاع نداشته باشد؛ به جهت مصلحتی که در آن ملاحظه شده است.
28- امام زمان (علیه السلام) و غصّه خوردن بر شیعیان
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی شیعیانش فرمود:
«انه أُنْهِیَ إلی ارتیاب جماعه منکم فی الدین و ما دخلهم من الشک الحیره فی وُلاه امرهم، فغمّنا ذلک لکم لا لنا وَسَأَوْنا فیکم لا فینا…» (6)؛
«به من خبر رسیده که گروهی از شما در دین شک کرده و در مورد والیان امرشان شک و حیرت بر آنها وارد شده است، این امر بر من اندوه وارد کرده، آن هم به جهت شما نه خودم، چرا که ما در مورد شما ناراحت میشویم نه خودمان…».
بزرگان دین و اولیای الهی بعد از آن که خودشان را اصلاح کرده و به کمال رسیدهاند عمدهی همّ و غمّ آنها دربارهی مردم میباشد؛ از اینکه مردم در دین خود شک داشته و متحیّر گردند و به والیان به حق خود یقین و معرفت نداشته باشند؛ و این غم و غصّه به خاطر مردم است نه خودشان و این چیزی است که دل آن حضرت را به درد میآورد.
29- امام زمان (علیه السلام)، غایبی در بین ما
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خود چنین تعبیر فرمودند:
«مغیَّب لم یخل منّا» (7)؛
«پنهانی که از بین ما بیرون نیست».
امام زمان (علیه السلام) گرچه از دیدگاه ما غایب است ولی از بین ما بیرون نیست و به شیعیانش سر میزند و از احوال آنها باخبر است.
30- امام زمان (علیه السلام)، از جملهی عترت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خود فرمودند:
«أین بقیه الله التی لاتخلو من العتره الطاهره» (8)؛
«کجاست باقی ماندهی خدا که از عترت هدایتگر بیرون نیست».
اینکه حضرت مهدی (علیه السلام) که در آخرالزمان ظهور کرده و زمین را پر از عدل و داد میکند از عترت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است، از جمله مسایلی است که مورد اتفاق علمای شیعه و سنی میباشد؛ گرچه عترت طاهره بودن و عصمت آن بزرگواران را اهل سنت قبول ندارند، ولی مطابق نصّ بالا و آیات و روایات فریقین، عصمت آنها از مسایلی حتمی است.
31- امام زمان (علیه السلام)، سخنگو در گهواره
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خود را اینگونه توصیف کرده است:
«مکلّم الناس فی المهد» (9)؛
«سخنگو با مردم در گهواره».
امام زمان (علیه السلام) همانند حضرت عیسی (علیه السلام) است که برای اثبات امامت خود در گهواره با مردم سخن گفت.
32- امام زمان (علیه السلام)، غائب از دیدگان
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خود را اینگونه توصیف کرده است:
«الغائب عن الأبصار، الحاضر فی الامصار» (10)؛
«پوشیده از دیدگان، حاضر در شهرها».
امام زمان (علیه السلام) گرچه به جهت مصالحی که بخشی از آنها معلوم و بخشی دیگرش نامعلوم است به امر خداوند متعال از دیدگان مردم غایب و مخفی است، ولی در شهرها و بین مردم حاضر میباشد.
33- امام زمان (علیه السلام)، غائب از اوهام
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خود را اینگونه توصیف کرده است:
«الغائب عن العیون، الحاضر فی الأفکار» (11)؛
«پوشیده از دیدهها [ی تیز اوهام] و حاضر در افکار [تیز]».
کسی با وهم و خیال نمیتواند امام زمان (علیه السلام) و مقام و منزلت او را درک نماید، گرچه افرادی که فکر تیز دارند آن حضرت را حاضر نزد خود میبینند.
34- امام زمان (علیه السلام)، باقی ماندهی نیکان
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خود فرمود:
«بقیه الأخیار» (12)؛
«باقی ماندهی نیکان».
امام زمان (علیه السلام) آخرین وصی از اوصیای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است که خداوند متعال او را به جهت برپایی حکومت عدل جهانی توحید در سطح کرهی زمین باقی گذارده و از او نگهداری کرده است.
35- حق داشتن امام زمان (علیه السلام) بر مردم
و نیز از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه میدارد:
«اللهم… و استأصل من جحده حقّه، و استهان بأمره و سعی فی اطفاء نوره و اراد اخماد ذکره» (13)؛
«بار خدایا!… هر کس که حق او را انکار کرده و امرش را سست شمرده و در خاموش کردن نورش کوشش نموده و قصد خاموش کردن ذکرش را نموده ریشهکن ساز».
امام زمان (علیه السلام) از جانب خداوند متعال برعهدهی ما حقوقی را دارد که از جملهی آنها اطاعت از دستورات و گسترش پرتو نور او در سطح جامعه و زنده کردن یاد اوست.
36- امام زمان (علیه السلام)، باب خداوند
و نیز دربارهی خود میفرماید:
«… السلام علیک یا باب الله» (14)؛
«… درود بر تو ای باب خدا».
امام زمان (علیه السلام) در این عصر و زمان باب خداوند است که هر کس میخواهد از فیض تکوین و تشریع الهی استفاده کند باید از باب او وارد شود، و او واسطهی بین خلق و خالق است.
37- امام زمان (علیه السلام)، آرزوی مردم
و نیز از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خود فرمود:
«السلام علیک ایها المقدم المأمول» (15)؛
«درود بر تو ای پیشتازی که آرزوی مردمی».
همهی مستضعفان عالم در طول تاریخ آرزوی روزی را داشتند که شخصی بیاید و ظالمان را سرکوب نماید و عدالت را در سطح جهان گسترش دهد و آنان را از زیر بار ظلم و ستمشان رهایی دهد و تنها کسی که مصداق واقعی آن است امام زمان (علیه السلام) میباشد که با ظهورش در آخرالزمان این خواستهی عمومی را برآورده میگرداند.
38- امام زمان (علیه السلام)، باقی ماندهی حجتهای الهی
و نیز از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خود فرمود:
«السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه» (16)؛
«درود بر تو ای باقی ماندهی خدا در روی زمین».
در هیچ عصر و زمانی زمین از حجت خدا خالی نبوده است و تنها حجت باقی ماندهی خداوند از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) امام زمان (علیه السلام) است.
39- پیمان خداوند با خلق دربارهی حضرت مهدی (علیه السلام)
در دعای آل یاسین از حضرت مهدی (علیه السلام) آمده است:
«السلام علیک یا میثاق الله الذی اخذه و وکّده» (17)؛
«درود بر تو ای پیمان خدا که آن را گرفته و بر آن تأکید کرده است».
خداوند متعال از مردم عهد و پیمان گرفته که از صاحبان امر امامت و ولایت پیروی کنند و بر آن نیز تأکید کرده است، که از جملهی آنان امام زمان (علیه السلام) است. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید:
(أَطِیعُوا اللّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ) (18)؛
«اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوالأمر [= اوصیای پیامبر] را».
40- ظهور حضرت مهدی (علیه السلام)، وعدهی تضمین شدهی خداوند
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خود از قول خداوند متعال میفرماید:
«السلام علیک یا وعدالله الذی ضمنه» (19)؛
«درود بر تو ای وعدهی خدا که آن را تضمین کرده است».
خداوند متعال وعده داده که مستضعفان عالم به رهبری حضرت مهدی (علیه السلام) در آخرالزمان پیروز گشته و بر جهان حکومت کنند، و این وعدهی خود را تضمین کرده و آن را حتمی نموده است، آنجا که میفرماید:
(وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ…) (20)؛
«خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد…».
41- امام زمان (علیه السلام)، پناه مردم
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خود از قول خداوند متعال فرمود:
«السلام علیک ایها… الغوث» (21)؛
«درود بر تو ای… پناه مردم».
42- امام زمان (علیه السلام)، رحمت گستردهی الهی
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خود از قول خداوند متعال عرضه میدارد:
«السلام علیک ایها… الرحمه الواسعه» (22)؛
«درود بر تو ای… رحمت گستردهی خدا».
خداوند متعال دارای رحمت گسترده و همه جانبه بوده و امام زمان (علیه السلام) مظهر آن رحمت واسعه است، و این مقام را به جهت قرب به خداوند به دست آورده و از خود به استقلال چیزی ندارد و هرچه از رحمتش را به مردم افاضه میکند همه به اذن و اراده و مشیّت الهی است.
43- امام زمان (علیه السلام)، منتظر فرج خود
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه میدارد:
«… و لإنجاز وعدک مرتقبون، و لحلول وعیدک بأعدائک متوقعون» (23)؛
«… و برای منجّز شدن وعدهات مراقب و بر رسیدن عذابت به دشمنانت متوقعیم».
همانگونه که امام زمان (علیه السلام) منتظر منجّز شدن وعدهی خدا در نجات مستضعفان و وارد شدن عذاب خدا بر دشمنانش است ما نیز باید همیشه چنین انتظاری را داشته باشیم.
44- اکرام اولیا با ظهور امام زمان (علیه السلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه میدارد:
«… و اکرم اولیائک بإنجاز وعدک» (24)؛
«… و با منجّز کردن وعدهات [به ظهور امام زمان (علیه السلام)] اولیائت را اکرام گردان».
اولیای الهی گرچه الآن که عصر غیبت است در شدّت و گرفتاری به سر برده و مورد اذیت و آزار و بیاحترامی دیگران هستند و لااقل قدرشان ناشناخته است ولی با انجاز وعدهی حتمی خداوند متعال در ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) تمام اولیای الهی تکریم خواهند شد.
45- امام زمان (علیه السلام)، ولیّ خدا
امام زمان (علیه السلام) در دعایی عرضه میدارد:
«اللهم و صلّ علی ولیّک…» (25)؛
«بار خدایا درود فرست بر ولیّت…».
امام زمان (علیه السلام) کسی است که به جهت قرب به خداوند متعال مظهر صفات جمال و جلال و کمال الهی شده که از آن جمله ولایت بر خلق است و او نیز بدین جهت ولیّ بر عموم خلق و به طور خصوص بر مؤمنین میباشد.
46- امام زمان (علیه السلام)، کمال نعمت خدا
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خود فرمود:
«و کمال نعمته» (26)؛
«و کمال نعمت خداوند».
همهی نعمتهای خداوند متعال در حدّ خود کامل است ولی هنگامی که با نعمتهای دیگر مقایسه شود برخی از نعمتها مکمل نعمتهای دیگر میباشد، که از آن جمله وجود پر برکت و پر فیض امام زمان (علیه السلام) میباشد، و آن کاملترین نعمت خدایی بوده و مکمل نعمتهای دیگر است و بدون وجود او نعمتهای دیگر لغو میباشد؛ چرا که او علت غایی در خلقت است.
47- امام زمان (علیه السلام)، بهترین ولیّ زمان
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خود را این چنین توصیف میکند:
«… خیر من تقمّص وارتدی…» (27)؛
«… او که بهترین کسی است که لباس و رداء را به تن کرده است…».
امام زمان (علیه السلام) بهترین فردی است که خداوند متعال بر قامتش لباس و ردای خلافت و جانشینی خود و پیامبرش را کرده و او را آمادهی انقلابی در سطح جهان نموده است.
48- امام زمان (علیه السلام)، برپا کنندهی عدالت در سطح زمین
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خود را این چنین توصیف میکند:
«… الذی یملأ الأرض عدلاً و قسطاً کما ملئت ظلماً و جوراً» (28)؛
«… او که زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد آنگونه که از ظلم و جور پر شده باشد».
خیلیها مدّعی عدالت هستند و با سعی و تلاش خود ممکن است که تا حدودی گرچه بسیار محدود عدالت را پیاده کنند، ولی امام زمان (علیه السلام) تنها کسی است که به کمک و یاری خداوند متعال، عدالت را در سطح کلّ کرهی زمین پیاده کرده و آن را پر از عدل و داد خواهد کرد همانگونه که از ظلم و جور پر شده باشد.
49- عدم حرمت ذکر نام امام زمان (علیه السلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به شیعیانش دستور میدهد تا اینگونه بر او درود فرستند:
«اللهم صلّ علی محمد بن الحسن…» (29)؛
«بارخدایا! بر محمد بن حسن درود فرست…».
از اینکه در این جمله امام مهدی (علیه السلام) به نام مخصوص خود (محمد) تصریح کرده، معلوم میشود که بردن نام ایشان حرمت مطلق و دائمی ندارد.
50- امام زمان (علیه السلام)، احیا کنندهی سنت الهی
و نیز امام زمان (علیه السلام) دربارهی خود این چنین عرضه میدارد:
«… المحیی سنتک» (30)؛
«او که زنده کنندهی سنت توست».
امام زمان (علیه السلام) کسی است که بعد از ظهورش، سنتهای فراموش شده را احیا خواهد کرد.
51- امام زمان (علیه السلام)، دعوت کننده به راه خدا
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خود میفرماید:
«… الداعی الی سبیلک» (31)؛
«… او که دعوت کنندهی به راه توست».
هنگامی که امام زمان (علیه السلام) ظهور نمود سرلوحهی دستورات او دعوت مردم به راه خداست، یعنی آن حضرت مردم را ارائه الطریق کرده و در راهی قرار میدهد که خودشان بتوانند طیّ طریق کرده و خود را به سر منزل مقصود برسانند، و این همان وظایف انبیا و اوصیای الهی است؛ زیرا هر کس وظیفه دارد تا با قدرت و اختیار خود راه را بپیماید و وظیفهی انبیا و اوصیا نشان دادن راه صحیح است.
52- امام زمان (علیه السلام)، مظهر عدل خدا
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خود فرمود:
«القائمِ بقسطک» (32)؛
«او که قیام کننده به عدالت توست».
حضرت مهدی (علیه السلام) بعد از ظهورش نه تنها اهل قسط و عدل است، بلکه قیام به آن مینماید و سعی و کوشش در پیاده کردن عدالت در سطح کرهی زمین میکند.
53- امام زمان (علیه السلام)، برطرف کنندهی ظلمتها
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خود فرمود:
«… و مجلّی الظلمه» (33)؛
«… او که برطرف کنندهی ظلمت است».
در عصر غیبت امام زمان (علیه السلام)، ظلمت همه جا را فراگرفته و تنها اوست که با ظهور و پیاده کرده تعالیم الهی و دور ساختن مردم از انحرافات و تحریفات، ظلمت را از سطح جامعه برطرف میکند.
54- امام زمان (علیه السلام)، ناطق به حکمت و صدق
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خود فرمود:
«الناطقِ بالحکمه و الصدق» (34)؛
«او که نطق کنندهی به حکمت و راستگویی است».
هنگامی که حضرت مهدی (علیه السلام) ظهور کند تنها سخن از حکمت میگوید و به صداقت رفتار کرده و تمام سخنانش براساس صدق و راستی است.
55- امام زمان (علیه السلام)، کلمهی تامهی خداوند
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی خود فرمود:
«… و کلمتک التامه فی ارضک» (35)؛
«… او که کلمهی تامّ تو در روی زمینت میباشد».
کلمهی خداوند متعال بر دو قسم است؛ یکی کلمهی قولی که از جانب او ایجاد میشود و دیگری کلمهی فعلی که همان ایجاد خداوند است که همانند کلمهی قولی گویای حقایقی است، و یکی از آنها که کلمهی تامهی خدا در روی زمین است وجود نازنین امام زمان (علیه السلام) میباشد، و این نوع کلمه اختصاص به آن حضرت ندارد بلکه تمام پیامبران الهی و اوصیای آنها دارای این عنوان میباشند همانگونه که خداوند متعال دربارهی حضرت عیسی (علیه السلام) این تعبیر را در قرآن به کار برده است.
56- امام زمان (علیه السلام)، ولیّ خیرخواه
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خود را چنین توصیف فرمود:
«الولی الناصح» (36)؛
«او که ولیّ و سرپرست نصیحت خواه است».
خیلیها رهبر و سرپرست جامعه هستند ولی خیرخواه و نصیحت خواه نیستند و تنها به فکر مطامع خود میباشند، ولی امام زمان (علیه السلام) ولیّ و سرپرستی است که خیرخواه و نصیحت خواه شیعیانش میباشد و هیچگاه امتش را فراموش نمیکند.
57- امام زمان (علیه السلام)، کشتی نجات امت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که خود را چنین توصیف کرده است:
«… سفینه النجاه» (37)؛
«… او که کشتی نجات است».
کشتیها بر چند قسم هستند؛ برخی باربری و برخی تفریحی و… و برخی تنها برای نجات افراد از غرق شدن خلق شده است و لذا همیشه آمادهی نجات هستند.
اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) و علی الخصوص امام زمان (علیه السلام) کشتی نجات کلّ بشر از منجلاب و جزر و مدهای پرتلاطم دنیا هستند که خداوند متعال آنها را برای این کار آماده کرده است.
58- امام زمان (علیه السلام)، احیاکنندهی احکام الهی
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه میدارد:
«و أحْیِ بی ما درس من فروضک و سننک» (38)؛
«و آنچه از احکامت که در گذشته روزگار به فراموشی سپرده شده را به وسیلهی من احیا کن».
از آن جا که تا وقت ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) بسیاری از احکام الهی تغییر کرده یا به آن عمل نمیشود لذا وقتی که حضرت ظهور کند زمینه برای آنها فراهم میشود و احکام فراموش شده را زنده خواهد کرد.
59- امام زمان (علیه السلام)، درهم شکنندهی شوکت و عظمت متجاوزان
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که درباره خود فرمود:
«أین قاصم شوکه المعتدین» (39)؛
«کجاست درهم شکنندهی شوکت و عظمت تجاوزگران؟».
گرچه در طول تاریخ بشریت متجاوزان به حقوق یکدیگر دارای شوکت و هیمنه بودهاند ولی با ظهور امام زمان (علیه السلام) این شوکت شکسته شده و مؤمنان عزیز خواهند شد».
پینوشتها:
1. غیبت، طوسی، ص 395.
2. الخرائج و الجرائح، ج 3، ص 1112.
3. وسائل الشیعه، ج 27، ص 140.
4. کمال الدین، ج 2، ص 510.
5. همان.
6. بحارالانوار، ج 53، ص 178.
7. اقبال الاعمال، ص 290.
8. همان.
9. بحارالانوار، ج 53، ص 222.
10. همان.
11. همان.
12. بحارالانوار، ج 53، ص 222.
13. همان.
14. بحارالانوار، ج 53، ص 222.
15. بحارالانوار، ج 53، ص 222.
16. بحارالانوار، ج 53، ص 222.
17. الاحتجاج، ج 2، ص 394.
18. نساء، آیه 59.
19. الاحتجاج، ج 2، ص 392.
20. نور، آیه 55.
21. الاحتجاج، ج 2، ص 392.
22. همان.
23. البلد الامین، ص 570.
24. مهج الدعوات، ص 67.
25. جمال الاسبوع، ص 303.
26. بحارالانوار، ج 53، ص 175.
27. بحارالانوار، ج 53، ص 173.
28. بحارالانوار، ج 53، ص 173.
29. مصباح الزائر، ص 223.
30 . مصباح الزائر، ص 223.
31. مصباح الزائر، ص 223.
32. مصباح الزائر، ص 223.
33 . مصباح الزائر، ص 223.
34. مصباح الزائر، ص 223.
35. مصباح الزائر، ص 223.
36. مصباح الزائر، ص 223.
37. بحارالانوار، ج 53، ص 173.
38. بحارالانوار، ج 94، ص 378.
39. مصباح الزائر، ص 230.
منبع مقاله :
رضوانی، علی اصغر؛ (1388)، دینشناسی از دیدگاه حضرت مهدی (ع)، قم: انتشارات دلیل ما، چاپ اول