اگر فردی به زیارت خانه خدا برود آیا در آخرت از آتش جهنم، نجات پیدا خواهد کرد؟
به طور کلی برای نجات از آتش جهنم باید گفت که اگر انسان بتواند به وظایف بندگی خود عمل کند؛ یعنی واجبات الهی را بجا بیاورد و از انجام کارهای حرام پرهیز کند، خداوند او را از آتش جهنم حفظ می کند.
اما در خصوص مسئله رفتن به خانه خدا و انجام مناسک و اعمال حج باید گفت: طبق روایاتی که از حضرات معصومین ـ علیهم السّلام ـ رسیده است انجام اعمال حج آثار و برکات فراوانی دارد که یکی از آنها این است که حج سبب نجات انسان از آتش جهنم می شود، چون انجام اعمال حج، موجب آمرزش گناهان می گردد و وقتی کسی گناهانش بخشیده شد از آتش جهنم نجات پیدا می کند، در این جا به چند نمونه از آن روایات اشاره می شود:
1. در روایتی آمده است: کسی که از انجام مناسک حج و یا عمره بر می گردد، مثل کودکی است که هرگز گناهی ندارد و معصومانه زندگی می کند.[1]
2. در حدیث دیگر از امام صادق ـ علیه السّلام ـ رسیده است که ایشان فرمودند: کمترین پاداشی که نصیب حاجی می شود آن است که از آتش جهنم نجات پیدا می کند و از گناهان همانند زمانی که از مادر متولد شده پاک می شود.[2]
3. و نیز فرموده اند: وارد کعبه شدن در حقیقت، وارد رحمت خدا شدن است و خروج از آن به معنای خروج از گناهان است.[3]
4. در روایتی دیگر آمده: کسی که بدون هیچ گونه ریا و خودنمایی و تنها برای رضای خداوند، حج بجا آورد، خداوند گناهان او را می آمرزد.[4]
طبق این گونه روایات معلوم می شود که اگر واقعاً کسی برای رضای خداوند و بدون هیچ گونه ریاکاری به خانه خدا برود و اعمال حج را به طور صحیح انجام دهد. خداوند او را از آتش جهنم نجات می دهد. البته مشروط به آن که بعد از رفتن به حج و توبه دوباره گناه نکند و به اعمال واجب خود عمل نماید و از کارهای حرام پرهیز کند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. امام خمینی، چهل حدیث، صفحات 81، 434، 441، 490، 577، نشر آثار امام ، چاپ 20، 1378 ش.
2. ناصر مکارم، تفسیر نمونه، ج 19، ص 125، ج 14، ص 70، ج 2،ص 23، نشر دارالکتب تهران، 1378 ش.
پی نوشت ها:
[1] . صدوق، من لا یحضره الفقیه، قم، نشر جامعه مدرسین، بی تا، ج 2، ص 226.
[2] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، نشر مؤسسه الوفا، 1403 ق، ج 96، باب 2، ص 26.
[3] . قمی، شیخ عباس، بحارالانوار، مشهد، نشر بنیاد پژوهش های اسلامی، 1416 ق، ج 1، ص 516.
[4] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 96، ص 24، باب 2.