در جامعه کنونی، بسیار دیده می شود که افراد مختلف (بویژه جوانان )در عین برخورداری از رشد جسمی و رشد ذهنی ، متاسفانه از رشد اجتماعی مناسب برخوردار نیستند ، از دیگر انسانها گریزانند ، دارای حالت جنگندگی وخشونت هستند و در نتیجه انسانهای پر توقعی هستند که همیشه انتظار دارند دیگران با آنان نرمش و ملایمت داشته باشند.
بطور مثال می توان انسان را به خودرو تشبیه کرد . هر چقدر خودرو دارای کمک فنرهای قویتر باشد سرنشین آن خودرو با آرامش بیشتری طی مسیر می نماید . در چنین ماشینی ناهمواریهای جاده برای سرنشین نمود وتاثیر زیاد نخواهد داشت بر خلاف ماشینهائی که دارای سیستم فنری ضعیف هستند ،که همه ناهمواریها وخرابیهای مسیر در جسم و روان راننده و سرنشین تاثیر می گذارد .
انسان هم چنین است ، میزان رشد فردی و اجتماعی افراد در طی نمودن مسیر زندگی تاثیر بسزایی دارد . شخصی که از رشد اجتماعی بالائی برخوردار است خوبیها و شیرینیهای زندگی ،سختیها و تلخی ها ی زندگی در او تغییرات محسوس ایجاد نمی کند، به همین خاطر دارای یک زندگی آرام وتوأم با محبت با دیگران خواهد بود و بین او و دیگران میزان ایجاد تنش بسیار اندک وحتی در بعضی افراد به صفر خواهد رسید .
از جمله اوصافی که نشانه چنین رشدی است صفت و فضیلت مدارای با مردم است . برای پی بردن به اهمیت این فضیلت از 3 آیه شریفه قرآن مجید بهره می بریم :
1)فبما رحمه من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لا نفضوا من حولک (1)
[بس به رحمت الهی با آنان نرمخو شدی و اگر تندخو و سخت دل بودی قطعا از پیرامون تو پراکنده می شدند .]
2)و اخفض جناحک للمومنین (2)
[… و بال خویش برای مؤمنان فرو گستر .]
3)و عباد الرحمن الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما (3)
[و بندگان خدای رحمان کسانی اند که روی زمین به نرمی گام بر می دارند و چون نادانان ایشان را مورد خطاب قراردهند به ملایمت پاسخ دهند.]
خداوند متعال در آیه اول مدارای با مردم و برخورد خوب با آنها را رحمتی از جانب خود می داند که به وجود نازنین پیامبراسلام صلی الله علیه وآله عطا نموده است و سبب جذب و روی آوردن مردم را به حضرت ، دارای این صفت بودن بیان می کند .در آیه دوم خطاب به پیامبر خود می فرماید : پیامبر بالهایت را برای مومنین بگشا ، در یک تشبیه بسیار زیبا تواضع و مدارای و تحمل مردم را به پیامبر خود تذکر می دهد .(توضیحی در مورد تشبیه : «خفض جناح » گشودن بال عملی است که مرغ انجام می دهد منتهی گاهی هنگام غذا دادن به جوجه هایش بال می گشاید و خود را هم سطح جوجه هایش می کند تا آنها با آرامش غذا بخورند وگاهی هم بالهای خود را می گشاید تا جوجه هایش برای استراحت و پناه گرفتن به زیر بالهای او بروند و با اطمینان خاطر استراحت کنند )
در آیه سوم هم بندگان خودش را چنین توصیف می کند که اینان افرادی هستند که با آرامش بر روی زمین قدم بر می دارند و بسیار با متانت هستند و اگر هم افرادیکه نادان هستند به آنها توهینی کنند به نیکی پاسخ آنها را می دهند .
فضیلت و اهمیت صفت مدارا
از مضمون برخی روایات استفاده می شود که اساسا ایمان در پرتو مدارا نمودن با مردم محفوظ می ماند و با دقت بیشتر می توان چنین استنباط کرد که در صورت فقدان ملایمت و مدارا، بر اثر خشونت وتندی وتعصب انسان گرفتار هیجانات عصبی شده و سرمایه های ایمان و تقوای خود را بر باد می دهد .
از حضرت امام باقر علیه السلام نقل شده : ان لکل شییء قفلا و قفل الایمان الرفق (4) همانا هر شیئی قفلی دارد (که حفظ کننده آنست از نفوذ افراد ناشناس ) و قفل ایمان هر انسانی رفق ومدارای با مردم است. همانگونه که برای ورود به هر خانه و محلی دربی وجود دارد که دارای قفلی است و تنها کسانی می توانند وارد آن مکان شوند که کلید آن درب را داشته باشند ، کلید خانه ایمان هم مدارا و نرمش و سازگاری با مردم می باشد . پس می توان نتیجه گرفت شخصی که دچار خشونت و تندی است دچار ضعف در مراحل ایمان خود می باشد.
از طرفی هم می توان گفت هر چقدر در انسان ظهور این صفت بیشتر باشد نشان دهنده سلیم بودن عقل او می باشد چرا که انسان هوشمند می داند شرط موفقیت در همه ی عرصه های اجتماعی تحمل و مدارای با انسانها ست از وجود نازنین پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نقل شده: اعقل الناس اشدهم مداراه للناس و الناس من اهان الناس .(5)
عاقل ترین مردم کسی است که بیشتر از دیگران با مردم مدارا می نماید و از طرف دیگر خوارترین مردم کسی است که به مردم اهانت می نماید .
خداوند . با مداراترین موجود عالم.
پروردگار جهان هستی که خالق همه خوبیها وکمالهاست خود دارای صفات نیکو وحسنه در حد اعلی می باشد . همه ما بارها در طول زندگی خودمان این موضوع را درک کرده ایم که با اینکه وظائف بندگیمان را بخوبی انجام نداده ایم و دچارکوتاهی شده ایم اما با این حال هنگام درخواست و طلب ازخدای متعال دست رد بر سینه حاجاتمان نخورده و کامروا از بارگاه الهی بر می گردیم و جالبتر و زیباتر اینکه در اوج تخلف از شرائط بندگی باز هم می دانیم تنها دری که به رویمان باز است باب الهی است این خود نشانه اوج این صفت در وجود پروردگار است .
از امام باقر علیه السلام نقل شده: ان عزوجل رفیق یحب الرفق فی الامر کله (6)
خداوند رفیق است (اهل رفق ومدارا است )و در همه امور دوستدار مدارا است.
سعدی شیرین سخن هم به زیباترین زبان بیان کننده این موضوع است.
شنیدم که پیری شبی زنده داشت
سحر دست حاجت به حق بر فراشت
یکی هاتف انداخت در گوش پیر
که بی حاصلی رو سر خویش گیر
برین در دعای تو مقبول نیست
به خواری برو یا به زاری بایست
شب دیگر از ذکر وطاعت نخفت
مریدی زحالش جز یافت ،گفت
چو دیدی کز آن روی بسته است در
به بی حاصلی سعی چندین مبر
به دیباچه بر اشک یاقوت فام
به حسرت ببارید وگفت ای غلام
به نومید ی آنگه بگر دیدمی
از این ره که راهی دگر دیدمی
مپندار گر وی عنان بر شکست
که من باز دارم زفتراک دست
چو خواهنده محروم گشت از دری
چه غم گر شناسد در دیگری ؟
شنیدم که راهم در این کوی نیست
ولی هیچ راه دگر روی نیست
درین بود سر بر زمین فدا
که گفتند در گوش جانش ندا
قبولست اگر چه هنر نیستش
که جز ما پناهی دگر نیستش (7)
بله وقتی انسان از راهی یا شخصی و یا … ناامید می شود که راه یا شخص و یا … دیگری را سراغ داشته باشد و این ویژگی مختص پروردگار عالم است که در هر شرائطی نمی توان برای او جایگزینی یافت حال چه زیبا گفته سعدی که این پیر با چنین حالتی بر زمین افتاده بود ناگاه ندائی در اعماق جان خویش شنید که حاجتت پذیرفته و مقبول است اگرچه خود در درونش می دانست که هیچ هنری ندارد ولی خدا ی متعال دست رد بر سینه او نزد .
آثار و برکات مدارا نمودن با دیگران
1)سبب زینت و زیبائی صاحب خویش است. (عن رسول الله صلی الله علیه وآله :ما کان الرفق فی شئی الا زانه)(8)
2)نیمی از رزق انسان است (عن رسول الله صلی الله علیه و آله :الرفق نصف المعیشه )(9)
3)نیمی از زندگی است (عن الکاظم علیه السلام الرفق نصف العیش )(10)
4)خیر دنیا وآخرت به همراه مداواست (عن رسول الله صلی الله علیه وآله: من اغطی حظه من الرفق اغطی حظه من خیر الدنیا و الاخره (11)
5)قله رفیع حکمت است (عن رسول الله صلی الله علیه و آله: الرفق رأس الحکمه )(12)
6)عامل جلب تکریم دیگران نسبت به انسان است.
[الامام الصادق علیه السلام: ان شئت ان تکرم فلن] (13)
7)واقع بین بودن نسبت به خود، بدین معنا که درباره ی انگیزه هایش خود را فریب نمی دهد .
8)چنین شخصی برای خودش احتمال خطا در نظر می گیرد.
9)چنین شخصی با مشکلات بطورعینی برخورد می کند لذا خود را با حقائق لازم ومربوط،آشنا می سازد و اطمینان می یابد که مشکل را شناخته،آنگاه برای حل آن برنامه ریزی می کند.
حضرت علی علیه السلام می فرمایند : الرفق ییسر الصحاب و یسهل شدید الاسباب (14)
رفق و مدارا با دیگران همه سختیها و شدائد را آسان می کند.
10) رسیدن به اهداف و مقاصد را آسان می کند .
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: الرفق تدرک المقاصد(15) بارفق و مداراست که انسان به اهداف خود دست می یابد.
11)سبب انس ومحبت با دیگران است .
حضرت علی علیه السلام می فرمایند: بلین الجانب تأنس النفوس(16)
12)مهمترین عامل موفقیت انسان در مدیریت وکارهای اجتماعی است .
حضرت علی علیه السلام می فرمایند :رأس السیاسه استعمال الرفق (17)
راه بدست آوردن و تقویت این صفت
نخستین گام در بدست آوردن صفات و روحیاتی که بازگشتشان به اصلاح روابط اجتماعی است پذیرفتن یک اصل است وآن نیست چیز جز « ارزش قائل شدن برای دیگران» ، «توجه نمودن به شخصیت وحقوق سایر انسانها » .به همین خاطر می توان گفت: هر چقدرخودبینی در شخص کمتر باشد، به همان میزان قدرت مدارای ، مردم در او بیشتر است .هر چقدر غرور و تکبر وعجب در شخص کمتر باشد به همان اندازه سازش او با سایرین تقویت می شود.
نکته: باید توجه داشت که بدست آوردن این فضیلت یک مسئله است ولی تقویت آن پس از کسب نمودنش بسیار مهمتر است . زیرا در صورت عدم تقویت و جدیت در حفظ این حسنه و از طرفی تزاحمات و درگیریها وتقابلها روزمره بین خواسته های انسان و سایر افراد ناخودآگاه انسان با دیگران دچار تنش شده و کار به عصبانیت و… خواهد رسید .
مهمترین عامل تقویت کننده این صفت خواست و اراده قوی هر فرد است . لذا تا خود شخص نخواهد که از لحاظ روابط فردی و اجتماعی قوت یابد . هیچ راه دیگری برای دستیابی به آن آرمان وجود ندارد.
مدارای ناپسند
سعدی می گوید : «رحم آوردن بر بدان ستم است بر نیکان . عفو کردن از ظالمان جوری است بر درویشان
خبیث را چو تعهد کنی و بنوازی
به دولت تو گنه می کند به انبازی
در جای دیگر می گوید :
پسندیده است بخشایش و لیکن
منه بر ریش خلق آزار ، مرهم
ندانست آنکه رحمت کرد بر مار
که آن ظلم است بر فرزند آدم (18)
حضرت علی علیه السلام می فرمایند : هرگاه به جای نرمی خشونت لازم باشد خشونت نرمی است بسا دارو که مایه درد و بیماری است و بسا درد و بیماری که خود دارو باشد .(19)
پس می توان گفت که در بعضی مواضع اعمال تندی وخشونت عین ملایمت است. درست است که دست دزدی را قطع می کنند ولی این حکم ملایمت است نسبت به سایر افراد جامعه لذا فلسفه تعزیرات در احکام الهی برای انسان فهیم و هوشمند کاملا روشن و مورد تایید خواهد بود و هیچ تنافی بین این امور وآیه (و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین)(20)که می گوید پیامبر عظیم الشأن اسلام مایه رحمت و لطف برای همه عالمیان است نمی باشد.
نرمی در عبادت
پیامبر عظیم الشأن اسلام می فرمایند: ان هذا الدین متین فاوغلوا فیه برفق و لا تکرهوا عباده الله الی عباد الله فتکونوا کالراکب المنبت الذی لا سفرا قطع و لا ظهرا ابقی(21)
همانا این دین استوار است ، پس با ملایمت در آن وارد شوید و عبادت خدا را بر بندگان خدا تحمیل نکنید که در آن صورت به سوار درماند ه ای می مانید که نه سفری را پیموده و نه مرکبی (با نشاط ) به جا گذاشته است .
عبادت بعنوان اظهار عشق و علاقه بنده نسبت به خدای خویش می باشد و در دین اسلام بر آن بسیار تأکید شده.عبادت انواع مختلفی دارد من جمله عبادتهای جسمانی – روحانی – مالی و.. هر کدام از این انواع شرائطی برای کمال و صحت خود دارند که با رعایت هر چه بهتر آنها شخص عابد مراحل سیر و سلوک را شتابان تر خواهد پیمود .
در کنار همه مباحث مربوط به عبادت یکی از مهمترین آنها اینست که انسان توجه نماید چگونه عبادت کند که خستگی ، دلزدگی برای او ایجاد نشود زیرا که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند : ان الله یحب مادام من عمل صالح و ان کان یسیرا (22)خداوند عملی را دوست دارد که با دوام باشد اگر چه آن عمل کم و ناچیز باشد. بهمین خاطر هر بنده ای باید در سیر عبادات خود بگونه ای برنامه ریزی کند که تا پایان زندگیش هیچگاه احساس خستگی ننماید. در این زمینه آنچه از سخنان معصومین علیهم السلام بدست می آید این است که در عبادت نباید نسبت به خود و دیگران سخت گرفت بلکه باید آنچه نفس را تربیت کرد که هیچگاه به حالت سرکشی جلو عبادت نرسد . امام صادق علیه السلام می فرمایند : «زمانیکه جوان بودم در عبادت سخت می کوشیدم . پدرم به من گفت : فرزندم ! کمتر از آنچه می بینم عبادت کن ؛ زیرا خداوند عز وجل اگر بنده ای را دوست داشته باشد به عبادت اندک او خرسند می گردد .» چه بسیار افرادی دیده شده اند که به علت زیاده روی های نامناسب در سنین جوانی ناگهان کاملا تغییر مسیر داده اند ، به قول معروف: (رهرو آنست که ره آهسته و پیوسته بپیماید.) مهمترین ثمره این دستور ائمه اطهار علیهم السلام اینست که شخص با مدارای با نفس و از کم به زیاد سیر نمودن به مرحله می رسد که قدرت عظیمی در عبادات بزرگ می یابد . چنانچه شنیده ایم که حضرت سجاد علیه السلام درقنوت نماز شب خویش دعاء ابوحمزه ثمالی را می خوانده اند . سعدی شیرازی می گوید : تو خود را چو کودک ادب کن به چوب – به گرز گران مغز مردم مکوب (23)حضرت علی علیه السلام فرمودند: برای عبادت کردن نفس خود را بفریب و با آن ملایمت کن و به زور (به عبادت )وادارش مکن و در زمان فراغت و نشاطش او را به عبادت گیر، مگر در عباداتی که بر تو واجب گشته که در این صورت بایدآنها را به موقع انجام دهی و بر آنها مواظبت کنی (24)
منابع :
1- آل عمران /159
2- حجر /88
3-فرقان /63
4-کافی /ج 2/ص 96
5-بحار -ج 75-ص52
6-(کنز العمال /5370)(میزان الحکمه /7381)
7-بوستان سعدی ص 254
8-کنز العمال 5367/میزان الحکمه 7355
9-بحار -19/349/71 /میزان الحکمه 7356
10-کافی 2-120-ح 11و13
11-شرح ابن ابی الحدید 6-339/میزان الحکمه 7362
12-بحار -75-352-62/میزان الحکمه 7398
13-بحار 78-269-109/میزان الحکمه 7396
14-غرر ج 1-ص 71
15-غرر ج 1-ص332
16-غرر1-333
17-غرر1-413
18-گلستان سعدی
19-نهج البلاغه /کتاب 31
20-سوره ی انبیا ء107
21-میزان الحکمه 7388
22-کنز العمال 5348-میزان الحکمه 7387
23-بوستان سعدی – باب -7-ص301
24-نهج البلاغه کتاب 69