فضیلت قرآن و تلاوت آن

فضیلت قرآن و تلاوت آن

در عطش آب حیات
با این قلم‌های شکسته و کلمات بسیار محدودی که ابزار اندیشه‌های ناتوان ماست، نوشتن و سخن گفتن پیرامون فضیلت قرآن، به مثابه کوشش برای جای دادن بحری پهناور و بی‌انتها، در کوزه‌ای کوچک و باریک است. و این امر نه سخت و دشوار که امری محال و نشدنی است.
پس ما تشنگان اسیر سراب و گمشدگان کویر تفتیده زندگی، که ذره ذره وجودمان در عطش قطره‌ای از آب حیات می‌سوزد، حدیث این دریای زلال و بیکران را، برای خود و برای همه تشنگان و سوختگان ره گم‌کرده، چگونه بیان کنیم؟
تنها طریق جستجو
بطور قطع و یقین، تنها طریق اینست که ملتمسانه، در برابر محرمان اسرار الهی، اولیاء برگزیده و مقرّبان درگاه حق، حجج بالغه الهی، یعنی وجود اقدس پیامبر بزرگوار اسلام و اختران همیشه تابناک آسمان ولایت، ائمه معصومین ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ زانوی ادب زده، و شمه‌ای از فضیلت قرآن، عظیم‌ترین معجزه جاوید عالم امکان را، از لابلای احادیث این رازداران ذخائر الهی، جستجو و بیان کنیم، و به مصداق شعر زیبا و پرمعنای ملای رومی که گفت:
آب دریا را اگر نتوان کشید هم بقدر تشنگی باید چشید
قطراتی از این بحر بی‌ساحل را در جان تشنه و ملتهب خود بریزیم، و عاشقانه طریق فلاح و رستگاری را در پیش گیریم. «انشاءالله».
برترین موجود خلقت
اولین حدیثی را که زینت‌بخش این فصل می‌نمائیم، از پیامبر اکرم ـ صلی اللّه علیه و آله ـ می‌باشد که فرمود: «قرآن از همه چیز جز خدا افضل است»[1] پیامبر بزگوار در حدیثی دیگر، با یک قیاس بسیار مفهوم، اهمیت و عظمت قرآن را برای امت خویش، اینگونه بیان می‌فرمایند: «برتری قرآن بر سایر سخنان، مانند برتری خداوند است بر بندگانش»[2] مژده رهائی
قرآن تنها کتابی است که رستگاری انسان را در دو عالم تضمین می‌نماید. در دنیا چون مشعلی فروزان، انسان را از ظلمات جهل و نادانی رهائی می‌بخشد، و در سرای دیگر، محبوب حضرت پروردگار می‌نماید. مژده رهائی و نجات را در حدیث قرآن ناطق و مولای پرهیزکاران حضرت علی ـ علیه السلام ـ دریابیم و حلاوت آنرا در تمام وجودمان احساس نمائیم: «قرآن بخوانید و آن را از بر کنید «حفظ کنید»، زیرا که خدای متعال قلبی را که قرآن را فرا گرفته و دریافته باشد عذاب نمی‌کند»[3] بر قله رفیع عزت
پروردگار عالم که پیامبر عظیم الشأن اسلام را خاتم و اشرف پیامبران خود قرار داد، به تبع آن، امت اسلامی را اشرف امت‌های دیگر قرار داد، و از آنجا که فرمود: «عزت مخصوص خدا و رسول و مؤمنین است»[4] قرآن را وسیله‌ای برای تعالی مسلمانان قرار داد، تا با تمسک به آن، قله‌های رفیع عزت و سرافرازی و کمال را فتح نمایند.
«قرآن طناب ناگسستنی و پویای الهی است که از منشاء عزت و حکمت آویخته شده است. اگر امت به این طناب آویخته دسترسی پیدا کند، خود این طناب او را نگاه می‌دارد و بالا می‌برد. و اگر امت کمی بکوشد و حرکت کند و به این طناب مرتبط گردد، رفیع خواهد شد، زیرا این طناب دائماً در تنزل و ترّقی است»[5] پنجمین پیشوای راستین ما حضرت امام باقر ـ علیه السلام ـ ، نقش قرآن را در زندگی، این چنین توصیف فرمودند: «قرآن همانند دو اختر فروزان آسمان (خورشید و ماه) صحنه زندگی انسان‌ها را روشن می‌نماید»[6] کتاب شفابخش
قرآن عصاره جهان هستی است. قرآن تنها پیکی است که اسرار عالم هستی را به انسان می‌رساند. و قرآن، آری قرآن، این کتاب خدا و این معجزه جاوید پیامبر اسلام، «شفاء» است.
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ» «و ما آنچه از قرآن فرستیم، شفای دل و رحمت الهی برای مؤمنان است»[7] «شفاء ظریف‌ترین و دقیق‌ترین تعبیر درباره قرآن کریم، از نظر درمان بیماری‌های قلب و نفس است. زیرا دوا ممکن است اثر نکند اما شفاء چون درمان محض است لذا ممکن نیست اثر نکند. دوا و شفاء را می‌توان به چراغ و نور تشبیه کرد. چراغ را ممکن است خاموش نمود، ولی نور چون در ذاتش روشنائی است، دیگر امکان ندارد که از بین برود.»[8] قرآن از دیدگاه پیامبر (ص)
این فصل را با ذکر حدیثی بلند از سید رسولان خدا حضرت محمد ـ صلی اللّه علیه و آله ـ به پایان می‌بریم. حدیثی که نه یکبار و نه ده بار که همواره باید مضمون تفکرات خداجویانه ما باشد. همان تفکرات راهگشائی که فرمودند ساعتی از آن، برتر از هزار سال عبادت است.
چرا که پیامبر عزیز، در این حدیث مفصل، بسیاری از فضیلت‌های قرآن را متذکر شده‌اند. و براستی اگر معرفتی در وجود ما باشد. همین یک حدیث، آری فقط درک این حدیث، کافیست که دل‌های رمیده ما، با کتاب قرآن، از در آشتی درآیند:
«همانا قرآن، نور آشکار و ریسمان محکم و شفابخش از بیماری‌ها و بزرگترین فضیلت و سعادت است. کسی که از قرآن نور و راهنمائی بخواهد، او را نورانیت می‌دهد. کسی که کارهای خود را با قرآن منطبق سازد، خدا او را از لغزش‌ها حفظ خواهد کرد. کسی که به قرآن تمسک جوید، خدا دست او را گرفته و نجات خواهد داد. کسی که از احکام قرآن جدا نشود، خدا به او رفعت خواهد داد. کسی که از قرآن شفاء بخواهد، به او شفاء خواهد داد. کسی که دستور قرآن را برتمایلات خود و بر هر چیز دیگر مقدم بدارد، خدا او را هدایت خواهد کرد. کسی که هدایت را جز در سایه قرآن بیابد، خدا او را گمراه خواهد کرد. کسی که قرآن را شعار و شیوه خود قرار دهد، خدا او را سعادتمند خواهد کرد. و کسی که قرآن را مقتدا و رهبر و نقطه اتکاء خود قرار دهد، خداوند او را در بهشت نعیم منزل خواهد داد»[9] دستور پیامبر (ص) برای رهائی از ظلمت
انسان، در مسیر زندگی خود، همواره در کمین آشوب و فتنه و گمراهی قرار دارد. و گه‌گاه محیط زندگی، آنچنان تیره و تار می‌گردد که همه راه‌های گریز، مسدود و از نظرها پنهان می‌ماند.
مروری کوتاه، بر تاریخ زندگانی پرحادثه انسان، از ابتدا تا کنون، گواه این مطلب است که ظلمت‌های ترسناک و خفقان‌های کشنده، در همه اعصار و قرون، و در همه مکان‌ها، انسان ضعیف النفس را به ستوه آورده است.
پیامبر بزرگوار اسلام (ص)، با آگاهی از این واقعه مستمر، برای نجات امت خویش، منشور پاینده‌ای را صادر می‌فرمایند، که پشتیبان و ضامن آن، قدرت لایزال الهی است.
«هرگاه فتنه‌ها به شما روی آورد، و محیط جامعه مانند شب تاریک، سیاه گردد، پس بر شما باد تمسک به قرآن»[10] چرا که رمز رهائی از هر بن‌بست و طریق گریز از هر ظلمت، در این کتاب عظیم و عزیز آسمانی، نهفته است.
عصر ظلمت و ذلت
در ظلمانی‌ترین عصر تاریخ، انسان عنان گسیخته و خسران‌زده، با قلبی بیمار و چشمانی بسته، و حالتی پریشان و وحشت‌زده، آخرین گام‌هایش را بسوی پرتگاه ذلت و حقارت برمی‌داشت…
هر دری بسته، هر دیواری بلند، و هر کوره راه، سرانجام به بن‌بست غم‌انگیزی منتهی می‌شد. اگر هم بطور اتفاق، شعله شمعی برافرخته می‌شد، طوفان زشتی‌ها و پلیدی‌ها، آنرا بی‌رحمانه خاموش می‌کرد، و دقایقی بعد، باقیمانده نیم‌سوخته آن، در زیر تلی از شن و خاک نسیان و جهالت، مدفون می‌گشت… اگر زمزمه‌ای بگوش می‌رسید، زمزمه فریب و خدعه و نیرنگ بود، و…
انفجاری در سکوت
در آن عصر جهالت و آشوب و عصیان، و در آن شوره‌زار تلخ، که امید به رویش جوانه‌های پاکی و صداقت، انتظاری بود کشنده و عبث، ناگهان انفجاری در سکوت به وقوع پیوست، آسمان شکاف برداشت، و یکباره دریائی از رحمت و برکت و نور، و بر کویر زندگی جاری گشت… و این فریاد از عالم قدس طنین‌انداز شد که هان ای انسان! ای گمگشته خسران‌زده! لحظه‌ای درنگ و تدبّر، که سند رهائی و نجات، از عالم ملکوت، بسویت فرستاده شد: «کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلی صِراطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ»[11] بدینسان قرآن چون بارقه‌ای آسمانی، ظلمت مرگبار انسانیت را روشن ساخت، و از هر آیه روزنه‌ای و از هر سوره دری به سوی رحمت بیکران الهی گشوده شد.
و به انسان، آری انسان حقیر و خاکی، این لیاقت و شایستگی عطا شد تا بدون هیچ حاجب و واسطه‌ای، با حضرت رب العرش به گفتگو بپردازد و انس پیدا کند، و بر شاهبال عزّت و کمال، تا اعلی علیّین صعود نماید، وه که چه سعادت و چه فیضی!
قرآن از زبان محرمان درگاه
حال، صفحه دل را از همه اغیار خالی نموده، سراپا گوش و هوش می‌شویم تا محرمان درگاه و کلیدداران گنج‌های الهی، از فضیلت تلاوت قرآن، برایمان سخن بگویند. سلام و صلوات بی‌شمار حق نثارتان باد.
پیامبر رحمت و حبیب خدا حضرت محمد ـ صلی اللّه علیه و آله و سلّم ـ فرمودند: «اگر می‌خواهید که: همچون سعادتمندان زندگی کنید، و همچنین شهیدان از دنیا بروید، و در روز حسرت نجات یابید، و در روز گرمای سخت سایبانی داشته باشید، و در روز گمراهی بر راه راست بروید، قرآن را بخوانید که: کلام رحمان است، و حِرزی در برابر شیطان، و سبب سنگینی ترازوی اعمال»[12] آخرین زمزمه‌های ما
دومین حدیث را از مولای پرهیزکاران و اولین اختر تابناک آسمان ولایت امام علی ـ علیه السلام ـ نقل می‌کنیم.
در این حدیث شریف، آن امام همام، به نکته بسیار حساس و ظریفی اشاره می‌فرمایند، که هرچه درکنار آن تأمل و تدّبر نمائیم، باز هم کم است.


[1] . مستدرک، ج 1.
[2] . جامع الاخبار، به نقل از مستدرک الوسائل.
[3] . بحار، ج 92، به نقل از الحیاه.
[4] . سوره منافقون، آیه 8.
[5] . تفسیر موضوعی قرآن، ج 3، آیت الله جوادی آملی.
[6] . بحار، ج 89.
[7] . سوره الاسراء، آیه 82.
[8] . آیت الله جوادی آملی، به نقل از پاسدار اسلام، ش 41.
[9] . بحار، ج 92، ص 31.
[10] . کافی، ج 2.
[11] . سوره ابراهیم، آیه 1.
[12] . بحار، جلد 92، به نقل از الحیاه.
@#@
این نکته مهم که چه بسا هرگز به یاد آن نبوده‌ایم، توجّه به آخرین زمزمه‌های ما، در آخرین لحظه‌های زندگی ماست. و اینکه ما در آن لحظه‌های غم‌انگیز بریدن از دنیا، چه بگوئیم، و با چه ذکری از آخرین پل زندگی و مرگ بگذریم؟!
«چه خوب است که همه سخن شما ذکر خدا و قرائت قرآن باشد، که چون از پیامبر (ص) پرسیدند: در نزد خدا کدام عمل برتر است؟ فرمود: «قرائت قرآن، و اینکه تو در حالی بمیری که زبانت به ذکر خدا مشغول باشد»[1] با دیدن این حدیث، آرزوئی در وجود من شکفت، که به یقین آرزوی دل همگی شما عزیزانی است که حال مشغول مطالعه این کتاب هستید.
ما که نمی‌دانیم مرگ ما چه روزی فرا خواهد رسید، و ما درچه حالتی دعوت حق را لبیک اجابت خواهیم گفت! آیا روزها و ساعت‌های زیادی در بستر بیماری می‌افتیم؟ آیا بر اثر یک تصادف ناگهانی، در چند لحظه، دفتر زندگی ما بسته می‌شود؟ و یا اینکه به گونه‌ای دیگر، شربت تلخ مرگ را خواهیم چشید…
اما اگر به ما این فرصت استثنائی را خواهند داد، یا بهتر بگوئیم این توفیق بزرگ را عطا خواهند فرمود که لااقل چند دقیقه قبل از جان دادن، به ما الهام شود که شمارش معکوس آغاز شده و این آخرین نفس‌های زندگی است، چه زیبا و پرشکوه است که به دعا از پروردگار مهربان بخواهیم که در آن لحظه‌های جان کندن، بجای حسرت دل بریدن از همسر و فرزندان و خویشان، و همه آنچه که علائق زندگی ماست، به یاد این حدیث آقا و مولایمان بیفتیم و ترنم آخرین حرکت لب‌هایمان، این آیه از کتاب خدا باشد:
«رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً یُنادِی لِلْإِیمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَ‏آمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَ کَفِّرْ عَنَّا سَیِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ»[2] «پروردگارا! ما چون صدای منادئی که خلق را به ایمان می‌خواند شنیدیم، اجابت کردیم و ایمان آوردیم. پروردگارا! از گناهان ما درگذر و زشتی کردار ما بپوشان، و هنگام جان سپردن ما را با نیکان محشور گردان.»
لحظه‌ای درنگ و تأمل
خوب، مطمئن هستم که تمامی شما عزیزان خواننده، در چند لحظه پیش، با تجسم پایان دقایق زندگی مشتاقانه آرزو نمودید که آخرین زمزمه‎های زندگی شما نیز، تلاوت آیه‌ای از قرآن کریم باشد و انشاءالله برای شما عاشقان قرآن چنین خواهد شد. اما…
اما ای عزیزان لحظه‌ای درنگ!
کسیکه در طول زندگی چندین ساله خویش، لب‌هایش کمتر به ترنم این آیات مشغول بوده، و به تلفظ عاشقانه این کلمات مقدس عادت نکرده، و کسیکه با کلام خدا انس پیدا ننموده است، در آن لحظه‌های هیبت، که انسان نه دست و پایش که زبان و کلامش، و همه چیزش را گم می‌کند، شاید محال باشد که بتواند زبانش را به تلفظ آیات الهی بچرخاند، پس چه باید کرد؟
بدون هیچ تردیدی، تنها راه نجات اینست که از همین حالا، آری همین حالا، دوستی عمیق خود را با کتاب خدا آغاز نمائیم، پیوسته و در همه حال، آیات قرآن را عاشقانه زمزمه کنیم، تا زبان و دهان و لب‌هایمان، به تلاوت قرآن خو بگیرند، که تا رسیدن به آخرین لحظه‌های زندگی، فرصت چندانی باقی نمانده است.
ضرورت حیاتی عبادت
اگر براستی طالب رسیدن به فلاح و رستگاری ابدی هستیم، اگر تصمیم داریم که از مرتبه ناقص خود، به آن مرتبه‌ای که لایق ماست برسیم، اگر قصد تقرّب و نزدیک شدن به صفات نیکوی الهی را داریم، و در یک کلام، اگر می‌خواهیم که پیامبرگونه بشویم، باید عبادت مخلصانه را، بعنوان یک ضرورت حیاتی، در زندگی روزمره خود، صادقانه بپذیریم، و عاشقانه به آن بپردازیم…
و برای اینکه سریع‌تر به این هدف مقدس برسیم، چون همیشه، چشم به لبان مبارک پیامبر رحمت و دانای اسرار الهی، حضرت ختمی مرتبت (ص) می‌دوزیم و با جان و دل، کلام آسمانیش را می‌پذیریم: «بالاترین عبادت‌ها، قرائت قرآن است»[3]
[1] . بحار، جلد 92، به نقل از الحیاه.
[2] . سوره آل عمران، آیه 193.
[3] . مجمع البیان، ج 1، به نقل از قرآن در احادیث اسلامی.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید