واجبات در وقت احرام سه چیز است: 1.نیت، یعنی انسان در حالی که میخواهد محرم شود، به احرام عمرهی تمتع، نیت کند عمرهی تمتع را و لازم نیست قصد کند ترک محرماتی را که بر محرم پس از احرام، حرام میشود. 2.تلبیه، یعنی لبیک گفتن و صورت آن این است که بگوید: «لبیک الهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک، إنَّ الحمد و النعمه لک و الملک لا شریک لک لبیک.»3.پوشیدن دو جامهی احرام برای مردان که یکی لنگ است و دیگری «رداء» که باید آن را به دوش بیندازد.
سوال: چه اختلافات فقهی بین شیعه و اهل سنت در مورد مناسک حج وجود دارد؟
بیان اختلافات فقهی بین فقهای شیعه و سنی درباره مناسک حج نیازمند نوشتن کتاب است که از حوصله این نوشته خارج است. به همین جهت، تنها به برخی اختلافات فقهی میان فقهای شیعه و سنی در مورد حج و عمره اشاره میشود و برای آگاهی بیشتر به کتابهایی که در اینباره نوشته شده، مراجعه شود.
1. محرّمات إحرام
شیعه امامیه معتقد است؛ حجگزار و یا عمرهگزار، پس از پوشیدن لباس احرام، نیّت و گفتن لبیّک، مُحرم میشود و باید تا پایان اعمال حج و یا عمره، از کارهایى که بر مُحرم حرام است پرهیز کند؛ مانند شکار حیوان صحرایى، آمیزش یا هرگونه استفاده شهوانى دیگر، استعمال بوی خوش، و … .[1]
یکی از اختلاف نظرها در این مسئله پوشاندن صورت برای مردان و زنان است. شیعه امامیه پوشاندن صورت را براى مرد در حال احرام حرام نمیداند و پوشاندن صورت برای زنان حرام میداند؛ در عین حال براى رو گرفتن از نامحرم، جایز است چادر یا جامه را که به سر افکنده؛ پایین بیندازد.[2]
برخی از مذاهب اهل سنت[3] همانند شیعه فتوا میدهند،[4] اما برخی دیگر[5] پوشاندن صورت براى مرد و زن را در حال احرام حرام میدانند.[6] و درباره پوشاندن صورت برای زنان میگویند: اگر بیگانه در حال نگاه کردن به او است و یا آنکه زن زیبا باشد؛ جائز است صورت خود را بپوشاند.[7]
2. وقوف در عرفات
شیعه امامیه میگوید: وقوف در عرفات از ظهر روز نهم ذیالحجه تا مغرب، از ارکان حج است و کسى که این وقوف را درک نکند حج او باطل میشود. آنچه رکن است، مقدارى در سرزمین عرفات بماند، هر چند خیلى کم باشد؛ پس اگر هیچ به عرفات نرود، رکن را ترک کرده است.[8]
اما مذاهب اهل سنت، در وقت آن اختلاف نظر دارند؛ برخی[9] وقت آن را لحظهاى از غروب شب دهم تا سحرگاه روز عید،[10] یا[11] از سحرگاه روز نهم ذیالحجه تا سحرگاه روز عید میدانند،[12] و گروهی دیگر[13] از زوال خورشید روز نهم ذیالحجه تا فجر روز دهم، هر چند لحظهاى حضور داشته باشد.[14]
3. نماز طواف
از جمله واجبات عمره و حج در فقه شیعه، نماز طواف است. طواف کننده بعد از اتمام طواف عمره و طواف حج، دو رکعت نماز – مثل نماز صبح- میخواند.[15]
اما فقهاى اهل تسنن در مورد حکم نماز طواف دو نظریه مختلف دادهاند:
الف. «شافعیها» و «حنبلیها» نماز طواف را از مستحبات طواف میدانند. بنابر این، نه تنها واجبى به نام نماز طواف را در حج قبول ندارند، بلکه استحباب آنرا در ضمن طواف میدانند و لذا میگویند: از جمله مستحبات طواف، خواندن دو رکعت نماز است.
شافعیها معتقدند که آن دو رکعت نماز هم لازم نیست حتماً به نیت نماز طواف باشد، بلکه هر نمازى اگر چه نماز واجب (مثلاً نماز صبح) یا نماز نافله باشد، کافى است. ولى در هر حال مستحب است بلافاصله بعد از طواف بخواند.[16] ابن رشد میگوید: «فقها اجماع دارند بر این که: از مستحبات طواف است که بعد از آن، دو رکعت نماز خوانده شود».[17]
ب. «مالکیه» و «حنفیه» خواندن دو رکعت نماز، بعد از طواف را از واجبات طواف میدانند. «مالکیه» تصریح مینمایند که: نماز طواف جزئى از «طواف» است.[18] سوال: چند چیز در احرام بستن واجب است و لازم است آن را شخص حاجی انجام دهد؟
جواب: واجبات در وقت احرام سه چیز است:
1. نیت، یعنی انسان در حالی که میخواهد محرم شود، به احرام عمرهی تمتع، نیت کند عمرهی تمتع را و لازم نیست قصد کند ترک محرماتی را که بر محرم پس از احرام، حرام میشود.
2. تلبیه، یعنی لبیک گفتن و صورت آن این است که بگوید: «لبیک الهم لبیک، لبیک لا شریک لک لبیک، إنَّ الحمد و النعمه لک و الملک لا شریک لک لبیک.»
3. پوشیدن دو جامهی احرام برای مردان که یکی لنگ است و دیگری «رداء» که باید آن را به دوش بیندازد.
(مناسک امام خمینی(ره)، م251 و259 و269)
آیه الله سیستانی دام ظله:
در نیابت چند چیز معتبر است:
اوّل: بلوغ، پس حج بچه نابالغ به جای دیگری کفایت نمی کند، چه در حجه الاسلام و چه حج های واجب دیگر، بلکه بنابر احتیاط اگر بچه ممیز باشد و خوب و بد را تشخیص دهد باز هم حکم همین است. بلی بعید نیست که نیابت وی در حج مستحبی با اذن ولی صحیح باشد.
دوّم: عقل، پس نیابت دیوانه از دیگری کافی نخواهد بود، خواه دیوانه همیشگی یا ادواری (گاه به گاه) باشد، اگر عمل در وقت دیوانگی باشد، و اما نایب شدن سفیه عیبی ندارد.
سوّم: ایمان، یعنی نایب باید مومن (علاوه بر خدا و پیغمبر، دوازده امام را نیز قبول داشته) باشد. پس نیابت غیر مومن کافی نیست، و بنابر احتیاط هر چند عمل را بر طبق مذهب ما به جا آورد کفایت نمی کند.
چهارم: آن که ذمه نایب در سال نیابت مشغول به حج واجب بر خودش نباشد در صورتی که وجوب آن منجر بر وی باشد، و امّا در صورتی که جاهل به وجوب باشد، یعنی نداند که حج بر خودش واجب است، نیابتش اشکال ندارد، و همچنین اگر اغفال از وجوب باشد، یعنی می دانسته که حج بر او واجب است ولی از آن غافل شده است.
و این شرط، شرط صحت اجاره است نه شرط صحت حج نایب، پس هرگاه در حالی که حج بر خودش واجب بود از طرف دیگری به حج رفت ذمه منوب عنه فارغ می شود، ولی نایب اجرتی را که قرار داده شده و مستحق نخواهد بود، بلکه مستحق اجره المثل خواهد بود. (اجره المثل یعنی اجرت متعارف)
پی نوشت ها:
[1]. امام خمینى و سایر مراجع، مناسک حج (محشى)، ص 193 – 252 [2]. محمودى، محمد رضا، مناسک حج با حواشى مراجع تقلید، ص 220 [3]. شافعیه و حنابله. [4]. مقدادى، محمد على، حج و عمره در آینه فقه مقارن، ص 212 [5]. حنفیه و مالکیه. [6]. حج و عمره در آینه فقه مقارن، ص 212. [7]. الفقه على المذاهب الأربعه و مذهب أهل البیت (علیهم السلام)، ج 1، ص 835 – 836. [8]. موسوى شاهرودى، سید مرتضى، جامع الفتاوى مناسک حج (با روشى جدید مطابق با فتاواى ده تن از مراجع عظام تقلید)، ص 173 – 174 [9]. مالکیه. [10]. حج و عمره در آینه فقه مقارن، ص 237. [11]. حنابله. [12]. حج و عمره در آینه فقه مقارن، ص 237؛ مغنیه، محمد جواد، الفقه علی المذاهب الخمسه، ج 1، ص 278 [13]. حنفیه و شافعیه. [14]. حج و عمره در آینه فقه مقارن، 238؛ الفقه علی المذاهب الخمسه، ج 1، ص 278. [15]. پیشوائى، مهدى، گودرزى، حسین، بحثهایى از فقه تطبیقى، ص 83 [16]. بحثهایى از فقه تطبیقى، ص 83 – 84. [17]. ابن رشد قرطبی، محمد بن أحمد، بدایه المجتهد و نهایه المقتصد،ج 2، ص 107 [18]. بحثهایى از فقه تطبیقى، ص 84.