کرامت زن در اسلام و غرب (3)

کرامت زن در اسلام و غرب (3)

نویسنده : حسینعلی رحمتی

مورد ‌پژوهی تطبیقی امام خمینی و فمینیسم

علل برتری دیدگاه امام (ره)
با توجه به مباحث گذشته می‌توان گفت در مجموع، دیدگاه اسلامی، با خوانش امام، از امتیازهای بالاتر، و برای حفظ حقوق زن و احیای کرامت او از توانایی بیشتری برخوردار است. البته معیارهای ما برای این قضاوت نمی‌تواند درون‌دینی باشد، چرا که یکی از طرفین بحث (یعنی رادیکالها) چنین معیارهایی را نمی‌پذیرند. بنابراین، آنچه گفته می‌شود با نگاه برون‌دینی و بر اساس تحلیلهای عقلی و بررسی پیامدهای هر یک از دو اندیشه است. به هر حال، آنچه را که موجب برتری دیدگاه امام می‌شود می‌توان اینگونه برشمرد:

1ـ تعادل در نگاه.

امام نه مثل کسانی بود که زنان را افرادی محجور می‌دانند و نه همچون آنان که به بهانه یا به نیت نجات زن و مبارزه با زن‌ستیزی، در یک حرکت افراطی به دام مرد‌ستیزی افتادند یا جایگاه و شأن و شخصیت هر یک از زن و مرد را به‌هم زدندکه نتیجه هر دو، ظلم در حق زنان و محروم کردن آنها از حقوق طبیعی، شرعی و قانونیشان بود. دیدگاه امام را می‌توان نگرشی متعادل دانست که در عین حفظ حقوق و کرامت هر یک از زن و مرد و قرار گرفتن هر کدام در جایگاه شایسته خود، برای هر کدام وظایف، تکالیف‌و امتیازهایی را در نظر گرفته است.

2ـ بهره گرفتن از دین.

مسأله کرامت انسان یکی از بنیادی‌ترین موضوعهای مطرح در ادیان آسمانی است. در اسلام (چه در قرآن و چه در سنت و سیره پیشوایان دینی)، این موضوع به‌طور جدّی مطرح شده است (به عنوان نمونه ر.ک به: جوادی آملی 1369؛ 1384). بخشی از آموزه‌های اسلامی در باب کرامت انسان، به طور خاص درباره کرامت زن است و برای حفظ این کرامت راه‌کارهایی هم ارائه شده است. یکی از مزیتهای نگرش امام آن است که نه‌تنها بین حفظ دین و حفظ کرامت زن منافاتی ندیده بلکه به این موضوع از منظر دین نگریسته است. او با این کار خود، از یک طرف با نگرشهای غیر دینی (مثل برخی فمینیست‌ها) و از طرف دیگر با نگرشهای دینی ولی بدبین به زنان، مرزی ترسیم کرده است. امام نشان داده که بر خلاف ادعای فمینیست‌های رادیکالی که از مخالفت دین با حقوق زنان سخن می‌گویند، می‌توان از منظر دین از حقوق زن دفاع کرد و در عین حال شرایط را برای حضور او در عرصه‌های مختلف علمی، سیاسی و اجتماعی فراهم کرد.

3ـ واقع‌بینی.

می‌توان گفت نگاه امام به زنان، واقع‌بینانه‌تر و با طبیعت آنان سازگارتر است. ایشان در عین توجه به یکسان بودن زنان و مردان از نظر انسانیت و ارزشهای انسانی و توان آنان در رشد معنوی و فرهنگی، بر تفاوتهای جسمی و روحی ایشان نیز صحه می‌گذارد. به عنوان مثال، همان‌طور که گفته شد، ضمن دفاع از حضور زنان در جامعه، بر نقشهای خاص زنان در اموری چون ازدواج، تولید نسل و تربیت شایسته فرزندان از سوی مادران تأکید فراوان دارد. این در حالی است که فمینیست‌های رادیکال معمولاً چنین نقشهایی را به چالش کشیده و درصدد کنار نهادن آنها هستند (Gamble 2001: 302 – 303).

4ـ نگاه فراجنسیتی.

برخلاف رادیکالها که همه مسائل را از دریچه منافع زنان می‌نگرند نگاه امام معمولاً فراجنسیتی است. ایشان از رشد و سعادت انسان (چه زن چه مرد) سخن گفته و وجود هر دو را برای پیشبرد و تعالی جامعه لازم دانسته است. مجموع دیدگاهها و موضع‌گیریهای ایشان به‌گونه‌ای است که نمی‌توان از آن به مردگرایی یا زن‌گرایی رسید. این نگاه مانع از ایجاد دو قطبی متضاد زن ـ مرد، و دچار شدن به پیامد‌های ناگوار فرهنگی، تربیتی، سیاسی و اجتماعی آن در مقیاس فردی و اجتماعی می‌شود. اهمیت این امر وقتی مشخص می شود که چنین پیامدهایی را در بخشهایی از جامعه غربی، که مهد پیدایش نگرشهای رادیکال درباره زنان است، بررسی کنیم.

5ـ جامعیت و همه‌جانبه‌‌نگری.

امام به جنبه‌ها و ابعاد گوناگون شخصیت زنان توجه داشته است. در حالی‌که بسیاری از فمینیست‌های رادیکال (و حتی غیر رادیکال) بیشتر به دنبال فعال‌تر کردن زنان در عرصه‌های اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی‌اند. امام از یک طرف به زنان سفارش می‌کند که به دنبال تحصیل علم باشند و از طرف دیگر بر وظیفه آنان در تربیت فرزند و حفظ کانون خانواده تأکید می‌کند و از طرف دیگر بیان می‌کند که زنان حق رأی دادن و رأی گرفتن دارند و در جای دیگر از آنان می‌خواهد که در راه رشد و تعالی اخلاقی و معنوی خود تلاش کنند.

6ـ نگاه انسانی به زن.

نگرش امام، که برگرفته از نگاه دینی اوست، مانع از نگاه ابزاری به زن می‌شود. بررسی فرایند دفاع از حقوق زنان در غرب ــ و آنچه با این نام به‌ویژه در یکصد سال اخیر انجام شد ــ نشان می‌دهد که به‌رغم پیشرفتها و موفقیتهایی که در این راه حاصل شده، به دلیل پیدایش نگرشهای رادیکال یا نگاههای تک‌بعدی و یک‌سونگرانه درباره زنان، مشکلات و معضلات گوناگونی نیز امروز دامن‌گیر جامعه غربی شده است. بهره‌گیری از زنان به‌عنوان ابزاری برای جذب سود و سرمایه بیشتر، یا به‌عنوان ابزار تبلیغاتی، نگاه جنسی به زن، بهره‌گیری از او به‌عنوان یک نیروی ارزان قیمت، سوء استفاده جنسی از زن و هتک حرمت او در بسیاری از موارد، سست شدن کانون خانواده و افزایش شکاف نسلها، برخی از معضلاتی است که می‌توان به‌عنوان نمونه ذکر کرد. در راستای نگرش انسانی است که امام بارها نسبت به مسأله “شیء ” و بازیچه شدن زنان در دست دیگران هشدار داده و هدف اسلام و خودش را پیشگیری از این امر دانسته است (به عنوان نمونه ر.ک. به : امام خمینی 1385 ج 14: 196).

7ـ ضعفهای موجود در اندیشه فمینیست‌های رادیکال.

آنچه گفته شد، علاوه بر برخی ضعفهای دیگری که در فمینیسم رادیکال هست، در قضاوت بین دو دیدگاه مطرح شده در این مقاله، نگاه امام را تقویت می‌بخشد. البته ما در نقد اندیشه رادیکالها تنها نیستیم، بلکه اشکالات و زیاده‌رویهای آنان به اندازه‌ای است که گاه از سوی برخی فمینیست‌ها هم مورد انتقاد واقع شده است. در اینجا به‌طور مختصر فقط به برخی از این انتقادها اشاره می‌کنیم: الف) نادیده گرفتن تفاوتهای طبیعی بین زن و مرد؛ ب) تمایز قائل شدن میان کرامت زن و کرامت مرد. به عبارت دیگر، پر رنگ کردن نگاه جنسیتی؛ ج) زن‌گرایی افراطی و بازتولید مردستیزی؛ د) بی یا کم‌توجهی به برخی از اقتضائات طبیعی و معقول زندگی بشر، مثل تشکیل خانواده و حفظ این نهاد؛ هـ) زمینه‌سازی و کمک به ایجاد نگاه ابزاری به زن؛ و) بازتولید روایتی جنسیت‌گرا و نادرست از برتری و تبعیض نژادی؛ ز) بر باد دادن منافع و دستاوردهای نهضت زنان، با دو قطبی کردن ادبیات این عرصه، و تأکید بیش از اندازه بر سیاستهای جنسی؛ ح) تأکید غیر لازم و بیش از اندازه بر نابرابری جنسیتی و طرح آن به‌عنوان بنیادی‌ترین و بارزترین جلوه ستم به زنان، و نادیده گرفتن مواردی چون ظلم و تبعیضهای طبقاتی و نژادی، که از اهمیت بیشتری برخوردارند ( “Radical Feminism ” 2007: 4)؛ ط) مخالفت ادعاهای رادیکالها با واقعیتهای خارجی جامعه؛ ی) اخلال در سلامت حیات اجتماعی زنان (Zalewski 2000: 11).

سخن واپسین : برخی پیشنهادها

هر چند در این نوشتار از برتری نگاه امام سخن به‌میان آمد ولی این به‌معنای آن نیست که در این زمینه کار دیگری باقی نمانده است. از این رو، بسیار شایسته است که علاقه‌مندان به نگرش امام، به تکمیل و تداوم راهی که ایشان شروع کرد همت گمارند. برخی از کارهایی که در این زمینه می‌توان انجام داد عبارت است از:

1ـ شناخت و تبیین هر چه بیشتر چهارچوبها و بنیادهای نظری اندیشه امام درباره زنان.

توجه به نقش زمان و مکان در تغییر موضوعهای مربوط به زنان، که منتهی به تغییر حکم می‌شود یکی از مواردی است که در این بررسی می‌تواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. نمونه این امر آن است که ایشان در قبل از انقلاب با شرکت زنان در انتخابات، یا ورودشان به ادارات مخالف بود (امام خمینی 1385 ج 1: 150-145، 118)، ولی پس از پیروزی و با تغییر شرایط، با این کار موافق و شرکت آنان را در انتخابات و دیگر عرصه‌ها امری لازم و ضروری می‌دانست (امام خمینی 1385 ج 6: 408). این امر نشانه پویایی اجتهاد امام است و می‌تواند کماکان به عنوان یک الگو مورد استفاده قرار گیرد.

2ـ درس‌آموزی از سلوک عملی امام درباره زنان.

امام در فرصتهایی که فراهم می‌شد سعی می‌کرد نگاه اسلامی به زن را در عمل نیز به دیگران نشان دهد. به عنوان مثال، ایشان در جریان سفارت امریکا با تبیین اینکه اسلام برای زنان ارزش ویژه‌ای قائل است دستور آزادی زودهنگام زنان گروگان را صادر کرد (امام خمینی 1385 ج 11: 53 ، 79)، یا در هیأتی که برای ارسال پیام به رهبر شوروی سابق گسیل داشت، یکی از اعضای آن هیأت را از بین زنان انتخاب کرد.

3ـ تفکیک سنّتهای دینی از سنّتهای بومی.

یکی از نکته‌هایی که امام در مواجهه با مسائل زنان در نظر می‌گرفت، تمایز نهادن بین مواردی چون سنّتها و آداب و رسوم بومی با آموزه‌ها و سنّتهای دینی بود (مقدم 1386: 4). از جمله فایده‌های این کار آن است که نواقص و پیامدهای سنّتهای ملّی و محلّی به نام دین نوشته نمی‌شود.

4ـ توجه به شخصیت و کرامت زنان، در گفتار و کردار.

رعایت این امر به ویژه از سوی کسانی که در جامعه منشأ اثر یا دارای مسئولیتهای دینی، سیاسی و اجتماعی هستند از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است، چرا که سخن و عمل اینان در مورد زنان، نه تنها در ایران که در سطح جهان بازتابهای گسترده دارد و می‌تواند چهره‌ای نامناسب از اسلام و مسلمانان ارائه دهد. در این زمینه گفتار و رفتار امام می‌تواند درس‌آموز باشد.

5ـ پیگیری و باز اندیشی مداوم.

با توجه به تحولهایی که در عرصه‌های عملی و نظری عصر حاضر و جامعه امروز ایران در حال شکل‌گیری است و هر روز درباره زنان موضوع، مسأله یا سؤالی جدید مطرح می‌شود، بررسی و تحلیل مداوم این موضوعها و مباحث امری لازم و ضروری است. امام خود به اجتهاد مداوم درباره مسائل نو پیدا و مبتلابه جامعه توجه داشت و به همین خاطر تأکید می‌کرد که :
… حوزه‌ها و روحانیت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را همیشه در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث، مهیای عکس العمل مناسب باشند. چه بسا شیوه‌های رایج اداره امور مردم در سالهای آینده تغییر کند و جوامع بشری برای حل مشکلات خود به مسائل جدید اسلام نیاز پیدا کند. علمای بزرگوار اسلام از هم اکنون باید برای این موضوع فکری کنند (امام خمینی 1385 ج 21: 292).
ایشان همچنین در واپسین ماههای حیات خود، مباحث مربوط به نقش زنان در جامعه را یکی از موضوعهایی می‌دانست که فقها و دانشمندان اسلامی امروز باید درباره آنها بحث و بررسی کنند و تأکید می‌کرد که در حکومت اسلامی باب اجتهاد باید همواره باز باشد. البته از نظر ایشان کسی که می‌خواهد در این زمینه‌ها اعلام نظر کند باید علاوه بر آگاهی از علوم معهود در حوزه‌های علمیه، بتواند مصلحت جامعه را تشخیص داده و دارای آگاهیهای لازم نیز باشد (امام خمینی 1385 ج 21: 178ـ177).

6ـ تدوین راهکارهای دفاع از حقوق زنان، بر مبنای نگرش اسلامی.

به عنوان مثال، یکی از نکته‌هایی که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که برای تبیین تفاوتهای بین زن و مرد، به چه معیارها و مصداقهایی باید استناد کرد که تحولات زمانه نتواند آنها را زیر سؤال برده و سست کند.

7ـ حضور کنشگرانه.

جهان امروز جهانی به‌هم‌پیوسته و درهم‌تنیده است. به تعبیر دیگر، میدان رقابتی است که تنها کسانی می‌توانند جایگاه شایسته خود را در آن به‌دست آورده و سخن خود را به گوش دیگران برسانند که اولاً، به طور فعال وارد این عرصه شوند، ثانیاً، فضای گفتمانی حاکم بر آن ‌را بشناسد، ثالثاً، از ابزارها، شیوه‌ها و راه‌کارهای مناسب بهره گیرند، و رابعاً، متاع خود را هر چه معقول و منطقی‌‌تر ارائه کرده و از آن دفاع کنند. مسأله زنان نیز از این قاعده مستثنا نیست و برای ورود به چنین عرصه‌ای، آمادگی جدّی علمی و آگاهی از دیدگاههای رقیب لازم است. این امر هم محقق نمی‌شود جز آنکه با تلاشهایی چون مطالعات تطبیقی، و بازخوانی منابع دینی، دیدگاه اسلام به‌گونه‌ای نظام‌مند و به زبان روز دنیا عرضه شود.

8ـ پرهیز از افراط و تفریط ، مدگرایی و جو زدگی.

گاه دیده می‌شود برخی افراد از ترس اتهام زن‌ستیزی به اسلام، به ورطه افراط غلتیده و به‌گونه‌ای انفعالی و اغراق‌گونه به همان دامی می‌افتند که برخی فمینیست‌ها افتاده‌اند. باید توجه داشت که این امر به همان اندازه نادرست است که کسی از برتری مطلق مردان بر زنان سخن به ‌میان آورد. از بررسی منش و روش امام در برخورد با مسائل زنان چنین به‌دست می‌آید که ایشان در عین توجه به تغییر شرایط زمان و موضوعها و احکام مربوط به زنان، هیچگاه دیدگاههای مبنایی خود در این زمینه را صرفاً برای خوشامد این و آن تغییر نداد.

9ـ طراحی نظام حقوق زن در اسلام.

بهترین راه برای تبیین اندیشه اسلامی درباره حقوق زنان، طراحی این موضوع در قالب یک طرح منظومه‌وار و معقول است که هر مطلبی در محل خود قرار گرفته باشد. در این زمینه می‌توان از دیدگاه اسلام‌شناسان روشن‌اندیش و آگاهی چون امام خمینی و شهید مطهری بهره گرفت. از آنجا که بررسی این مطلب نیازمند فرصتی بیش از این است، از اطاله کلام در اینجا خودداری می‌شود.
یکی از مهمترین موضوعهایی که در ذیل چنین نظامی باید تبیین شود، نظام و معیارهای ارزش‌گذاری اسلام و فلسفه وجود برخی تفاوتها بین احکام زن و مرد است.

10ـ اجرایی کردن اندیشه‌های اسلامی.

صرف تبیین نظری اندیشه‌های اسلامی و نگرش کسانی چون امام خمینی کافی نیست، بلکه باید راه‌کارهایی اندیشید که استراتژیها به تاکتیک تبدیل شده و عملیاتی و اجرایی شوند. پیگیری تبدیل آموزه‌های دینی با برداشتهای نوین، به قانون، یا اصلاح و بهسازی قانونهای موجود، یکی از این راه‌کارهاست.
منابع فارسی :
– قرآن کریم.
– امام خمینی، سید روح الله. (1385) صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی، چاپ سوم، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، (مؤسسه چاپ و نشر عروج).
– جوادی آملی، عبدالله. (1369) کرامت در قرآن، چاپ سوم، تهران: مرکز نشر فرهنگی رجاء.
– ــــــــــــــ . (1384) تفسیر انسان به انسان: نظریه جدید پیرامون معرفت‌شناسی انسان، چاپ اول، قم: مرکز نشر اسراء.
– خمینی، سید حسن. (1385) “آفت دین، خرافه و آفت علم، دین گریزی است. “، روزنامه اعتماد ملی، ش98، (11 خرداد).
– سبحانی، محمدتقی و محمدرضا زیبایی‌نژاد. (1381) درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام، چاپ دوم، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.
– طهماسبی، ساسان. (1385) نقش زنان در نهضت امام خمینی، چاپ اول، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
– کمیته فرهنگی ستاد مرکزی بزرگداشت ارتحال امام خمینی. (1385) شخصیت حضرت زهرا(س) در اندیشه امام خمینی، چاپ اول، تهران: کمیته فرهنگی ستاد مرکزی بزرگداشت ارتحال امام خمینی.
– محمد، صلاح عبدالغنی. (1418ق.) وسائل الاسلام فی المحافظه علی کرامه المرأه، ج4، چاپ اول، بی‌جا: مکتبه الدار العربیه للکتاب.
– مشیرزاده، حمیرا. (1382) از جنبش تا نظریه: تاریخ دو قرن فمینیسم، چاپ اول، تهران: نشر و پژوهش تیراژه.
– مطهری، مرتضی. (1385) مجموعه آثار، ج24، چاپ اول، تهران: صدرا.
– مقدم، محمد. (1386) “احساس خطر از برخورد تند با جوانان “، روزنامه شرق، س4، ش871 ، (پنج شنبه 10 خرداد).
– مهریزی، مهدی. (1382) شخصیت و حقوق زن در اسلام، چاپ اول، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
– نوری، محمد. (1386) “معرفی کتاب “، نشریه همایش بین المللی امام خمینی و قلمرو دین، ش1.
– نیکخواه قمصری، نرگس. (1384) تحول نگرش نسبت به زن و تاثیر آن در انقلاب اسلامی، چاپ اول، تهران: پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی.
– هام، مگی و سارا گمبل. (1382) فرهنگ نظریه‌های فمینیستی، ترجمه فیروزه مهاجر، فرخ قره‌داغی و نوشین احمدی خراسانی، چاپ اول، تهران: نشر توسعه.
منابع لاتین :
– Bolaria, B. Singh (2000). Social Issues and Contradictions in Canadian Society, 3th. ed. Canada: Harcourt & Company Canada, Ltd.
– Button, John (1995). The Radicalism Handbook: Radical Activists, Groups and Movements of the Twentieth Century, London: ABC-CLIO.
– Code, Lorraine (ed.) (2000). Encyclopedia of Feminist Theories, London and New York: Routledge, 1st. ed.
– Gamble, Sarah (2001). The Routledge Companion to Feminism and Postfeminism, London and New York: Routledge.
– Lorber, Judith (ed.) (2005). Gender Inequality: Feminist Theories and Politics, 3th.ed. LosAngeles, California: Roxbury Publishing Company.
– “Radical Feminism “, (2007). in Wikipedia,www.en.wikipedia.org/wiki/radical_feminism.
– Ruddick, Sara (2005). “Maternal Thinking “, in: Gender Inequality: Feminist Theories and Politics, ed. by Judith Lorber, 3th. ed. LosAngeles, California: Roxbury Publishing Company.
– Ruether, Rosemary Radford (1981). “Feminism and the Future of Religious Studies “, in A Journal of Women Studies, vol. 6, No. 1/2, (spring – summer).
– Tong, Rosemarie (2000). “Radical Feminism ” in Encyclopedia of Feminist Theories, ed. by Lorraine Code, 1st. ed. London and New York: Routledge.
– Whitworth, Sandra (1997). Feminism and International Relations: Towards a Political Economy of Gender in Interstate and Non-Governmental Institutions, London: Macmillan Press Ltd.
– Zalewski, Marysia (2000). Feminism After Postmodernism: Theorising Through Practice, London and New York: Routledge.
منبع: پژوهشنامه متین شماره 36

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید