اسامی حضرت فاطمه زهرا(س) (3)

اسامی حضرت فاطمه زهرا(س) (3)

طاهره

طَهَرَ، طَهُرَ، طُهْراً، طَهُوراً، و طَهارَه: ضد نجس،
الطُهْر: نقیض الحیض، پاک گردید.
طَهَرَتِ الْمَرْأه یعنى حیض زن منقطع شد.
طاهره یعنى زن پاکیزه از نجاست و نقص.
معناى ظاهرى اسم طاهره این است که حضرت زهرا علیهاالسلام به خواست خداوند متعال، از خونریزى ماهانه‏ى زنان و خونریزى زایمان به دور و پاکیزه بوده‏اند. معناى باطنى نام طاهره این است که فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام از هرگونه آلودگى ظاهرى و باطنى به دور بوده و روحى پاکیزه و دور از گناه داشته‏اند.

فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام از هر آلودگى به دور است:

عن أبی‏جعفر علیه السلام عن آبائه علیهم‏السلام قال:
«إنّما سمّیت فاطمه علیهاالسلام بنت محمّد «الطاهره» لطهارتها من کل دنس و طهارتها من کل رفث و ما رأت قط یوماً حمره و لا نفاساً،
امام باقر علیه السلام از پدران خود علیهم‏السلام نقل فرمودند: فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام چون از هرگونه پلیدى و گناه پاک بودند، «طاهره» نامیده شدند. هرگز فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام خون حیض و یا خون نفاس ندیدند.»
آیه‏ى تطهیر که در وصف پاکى اهل‏بیت عصمت و طهارت علیهم‏السلام نازل شده است، براى همه آشنا مى‏باشد. «إنّمإ؛ّّ یرید اللَّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیراً»، همانا خدا چنین مى‏خواهد که رجس و هر آلودگى را از شما خانواده‏ى نبوت ببرد و شما را از هر عیب، پاک و منزه گرداند.» (1)

پنج تن آل‏عبا:

عن أبی‏سعید الخدری:
«عن النبی صلى اللَّه علیه و آله فی قوله تعالى: «إنّما یرید اللَّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیراً» قال: جمع رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و آله علیاً و فاطمه والحسن والحسین علیهم‏السلام، ثم أدار علیهم الکساء فقال: هولاء أهل‏بیتى، اللهم أذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیراً، و اُمّ‏سلمه على الباب. فقالت: یا رسول‏اللَّه! ألست منهم؟ فقال: إنّک لعلى خیر (أو إلى خیر)،
خطیب بغدادى در کتاب تاریخ خود مى‏گوید: أبی‏سعید خدرى درباره آیه «إنّما یرید اللَّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیراً» گفت: پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم، على و حسن و حسین و فاطمه علیهم‏السلام را جمع کرد. سپس بر روى آنها یک عبا قرار داد و فرمود: خدایا! اینان، اهل‏بیت من هستند، رجس و پلیدى را از آنها بردار و آنان را پاکیزه گردان.
ام‏سلمه در این هنگام نزدیک در ایستاده بود عرضه داشت: یا رسول‏اللَّه آیا من هم در بین آنها هستم؟
پیامبراکرم صلى اللَّه علیه و آله و سلم فرمودند: تو در بین ایشان نیستى، اما از نیکان مى‏باشى.» (2)
حدیث کساء، از روایات مشهور است. این روایت در میان شیعیان از شهرت خاصى برخوردار است. مفاتیح‏الجنان را که ورق بزنیم به حدیث کساء مى‏رسیم، یعنى حدیث کساء در دل ادعیه‏ى ما جاى گرفته است و کمتر حاجتمندى است که در مواقع اضطرار به حدیث کساء پناه نبرد.

فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام همیشه پاکیزه بودند:

عن أبی‏عبداللَّه علیه السلام قال:
«حرّم اللَّه عز و جل على علی، النساء ما دامت فاطمه علیهاالسلام حیه. قلت: و کیف؟ قال: لأنّها «طاهره» لاتحیض،
امام صادق علیه السلام فرمودند: تا فاطمه‏ى زهراء علیهاالسلام زنده بودند، ازدواج مجدد بر امیرالمؤمنین علیه السلام حرام بود. راوى گوید: سؤال کردم: چرا این گونه بود؟ امام علیه السلام فرمودند: زیرا حضرت زهراء علیهاالسلام هیچ‏گاه حیض نمى‏شد و همیشه «طاهره» بود.» (3)

فاطمه علیهاالسلام هرگز خون نفاس ندید:

عن عائشه قالت:
«إذا أقبلت فاطمه، کانت مشیتها مشیه رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و آله، و کانت لاتحیض قط، لأنّها خلقت من تفاحه الجنه، و لقد وضعت الحسن بعد العصر، و طهرت من نفاسها، فإغتسلت و صلّت المغرب…،
عایشه مى‏گوید: زهرا علیهاالسلام هیچ‏گاه خون حیض نمى‏دید، زیرا از سیب بهشتى خلقت یافته بود. همان گونه که فرشتگان بهشتى خون حیض و نفاس ندارند، فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام نیز همیشه در پاکى به سر مى‏برد. فاطمه علیهاالسلام امام حسن را بعد از نماز عصر به دنیا آورد و سپس غسل نمود و نماز مغرب همان روز را بجاى آورد.» (4)

پى‏نوشتها:

1- بحارالانوار، ج 43، ص 19، ر 20 از مصباح‏الانوار.
2- فاطمه الزهراء من المهد إلى اللحد، ص 100 از الخطیب البغدادى فی تاریخه ج 10.
3- بحارالانوار، ج 43، ص 153، ر 12 از امالى الشیخ.
4- فاطمه الزهراء بهجه قلب المصطفى، ص 158، از اخبار الدول، ص 87، ط بغداد، على ما فى احقاق‏الحق، ج 10، ص 24.

زکیه

زَکا، زَکاءً و زُکُوّاً، یعنى رشد کرد. الزَکِىّ زَکیّه: هرچه پاکیزه و در حال رشد باشد. زکى الزرع: نما، یقال: «أرض زکیه»، یعنى زمینى پاک و ثمردهنده. زکیه: ما کان نامیاً طیب، زکیه: ما کان صالحاً: الزائد الخیر والفضل، الطاهر من الذنب. زکیه در لغت پاکیزه بودن و رشد و نمو را معنى مى‏دهد. پاکیزه بودن از هرگونه رجس، گناه و یا صفات رذیله، که به تفصیل، در شرح نام «طاهره» آمد. درباره معناى دوم نیز، در نام مبارک «مبارکه» سخن گفته شد.

مباهات امیرالمؤمنین علیه السلام بر همسرى با فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام:

«… أنا زوج البتول، سیّده نساء العالمین، فاطمه التقیه «الزکیه» البره المهدیه، حبیبه حبیب‏اللَّه و خیر بناته و سلالته و ریحانه رسول‏اللَّه…، … من شوهر بتول، سرور زنان عالم هستم. فاطمه‏اى که اهل تقوا، پاکدامنى و نیکوکاریست، او که از طرف خداوند هدایت شده است، دوست خداست، بهترین دختر و فرزند پیامبر خداست، ریحانه‏ى پیامبر اکرم صلى اللَّه علیه و آله و سلم است…» (1)
«… السلام علیک أیّتها الفاضله «الزکیه»…، درود بر تو اى زن با فضیلت! و اى زنى که از هر آلودگى خود را پاک نموده‏اى.» (2)

پى‏نوشتها:

1- بحارالانوار، ج 35، ص 45، ر 1 از معانى الاخبار همچنین، ج 33، ص 283، ر 547 از بشاره المصطفى.
2- بحارالانوار، ج 100 ص 199، ر 20 از الاقبال، ص 100.

راضیه

رَضِىَ، رُضاً، رِضاً، رُضی، رِضی، رُضْوانا، رضوانا و مرضاه عنه و علیه: ضد سخط، پسندید و خشنود گشت.
رض، رضی، راض، راضى: المحب.
فاطمه‏ى زهراء علیهاالسلام داراى صفت رضا بود، یعنى هر سختى و مصیبت و رنجى را که خداوند براى او مقدر کرده بود، تحمل مى‏کرد و به آن راضى بود. ما سراسر زندگى پر برکت فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام را مملو از غم مى‏بینیم، اما هیچ‏گاه سخنى از اعتراض و نارضایتى به میان نمى‏آورد. در تمام این وقایع دردناک، فاطمه علیهاالسلام به مقدرات خداوند تن درمى‏دهد و کوچک ترین اعتراضى ندارد، البته ایشان به بهانه‏ى تقدیر، دست از مبارزه با غاصبان ولایت و فدک نکشیدند و به وظیفه‏ى خود عمل نمودند.

فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام بر سختیهاى دنیا خرسند بود:

عن جابر بن عبداللَّه قال:
«دخل رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و آله على فاطمه و هی تطحن بالرحى و علیها کساء من حمله الإبل، فلما نظر إلیها قال: یا فاطمه! تعجلی فتجرعی مراره الدنیا لنعیم الآخره غداً. فأنزل اللَّه «و لسوف یعطیک ربک فترضى.»
جابر بن عبداللَّه گوید: پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و سلم وارد منزل فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام شدند در حالى که عبایى از پشم شتر بر دوش حضرت فاطمه علیهاالسلام بود و با دست آسیا مى‏کردند.
پیامبر نگاهى به فاطمه‏ى زهرا علیهاالسلام نمودند و فرمودند: عجله کن و تلخی هاى دنیا را تحمل کن تا فردا (در بهشت) به نعمتهاى آخرتى نائل گردى، چرا که خداوند بر من نازل کرده است که آن قدر پروردگارت به تو مى‏بخشد که تو راضى شوى، و لسوف یعطیک ربّک فترضى.» (1)

پى‏نوشتها:

1- فاطمه‏ى زهراء علیهاالسلام بهجه قلب المصطفى، ج 1، ص 189 از الدر المنثور، ج 8، ص 543 فی وره الضحى.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید