آیتالله علمالهدی ظهر امروز در خطبه دوم نماز جمعه این هفته، 14 خردادماه در حرم امام رضا(علیهالسلام)، با اشاره به سالروز رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره)، اظهار کرد: سالروز رحلت جانگداز امام عزیز قهرمان آفرین امت، این خاطره جانگداز داغدار را به محضر مقدس شما برادران و خواهران، تسلیت عرض میکنم.
عدهای سعی میکنند امام در شخصیتی تاریخی محدود شود
امام بزرگوار بهعنوان یک شخصیت تاریخی قابلتأمل نیست، عدهای سعی میکنند امام را در یک هالهای از اساطیری شخصیت تاریخی حفظ کنند و در این جریان و در این آیینه، امام را نشان بدهند و لذا میگویند امام مخصوص یکزمانی بود، آن زمان گذشت، آن تاریخ سپری شد، تحولات زمانه الآن زندگی اجتماعی سیاسی ما را در یکجهت دیگری قرار داده است، امام مال گذشته بود.
عدهای سعی میکنند حتی تحت عنوان عشق به امام از امام بزرگوار، یک همچین تصویری را نشان بدهند و این بزرگترین خیانت به امام و حق امام است؛ امام تنها یک شخصیت تاریخی نبود، امام یک کسی نبود که بگوییم مال یکزمان بود، آن زمان هم گذشت، لااقل یک عده از اندکبینان و کوتهفکرانی که اینگونه فکر میکنند، بیایند بهاندازه یک آمریکایی کافر به امام معتقد بشوند که میگوید امام چندین سال است از داخل قبر دارد بر این کشور حکومت میکند، یک کافر آمریکایی نسبت به امام این باور را دارد.
عدهای از امام دم میزنند اما میگویند دورانش به پایان رسیده
یک عدهای که از امام دم میزنند میخواهند از امام یک شخصیت تاریخی ارائه دهند که زمانش گذشته، موقعیتش گذشته، آن سیاست، آن تعالیم، آن فرمایشات، آن رهنمودها دیگر الآن کاربرد ندارد.
برادران و خواهران، خطر بزرگ انقلاب ما و تحریف انقلاب ما، تحریف امام انقلاب است؛ اگر دستهای جنایتکارانه دشمنان ما از خارج، نادانیها و ولگردیها و لذت پرستیها و پولپرستیهای یک عده فرصتطلبهای سیاسی از داخل، اینها بخواهند امام را تحریف کنند، تحریف امام موجب تحریف انقلاب خواهد شد لذا ما هرسال به یاد و به نام امام در این روزها باید یک بازخوانی نسبت به امام داشته باشیم.
امام خمینی یک مانیفست برای مسلمانان جهان است
ببینیم امام کی بود، چی بود؟ امام یک کتاب است، امام یک رهنمود است، امام یک مانیفست برای انقلاب و ملت انقلابی است نه برای کشور ایران، نه برای نظام جمهوری اسلامی بلکه برای تمام مسلمانان جهان، امام یک کتاب مانیفستی است که جزء جزء این کتاب باید خوانده شود و جزءجزء این کتاب، راهبرد زندگی ما در عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باشد. «تکبیر»
توجه به اصول امام، راه مقابله با تحریف ایشان است
بزرگترین راه مقابله با تحریف امام، توجه به اصول امام است، وجود اقدس پیغمبر اکرم(صلوات الله علیه) در طی 23 سال در کنار قرآن، کلام پیغمبر، رهنمود پیغمبر، سیره پیغمبر یک مجموعه ایست که شخصیت رسالتی آسمانی رسولالله را بهعنوان مقتدای اسلام در کنار کتاب قرار داده و در کنار کتاب، سنت قرارگرفته است و دقیقاً در جریان انقلاب ما، مسئله همین است.
25 سال عمر انقلابی امام خمینی، کتاب عملی امام است
25 سال عمر نهضت امام، از اول انقلاب و نهضت امام در پاییز 41 تا رحلت امام در خرداد 68، 25 سال دوران انقلاب امام بود، 15 سال دوران مبارزه امام با استکبار و نظام ستمشاهی، 10 سال دوران بنیانگذاری و سازماندهی و تأسیس یک نظام حکومتی ولایی در برابر همه دکترینهای سیاسی حاکم بر جهان؛ این 25 سال یک ربع قرن کتاب امام است.
فصول و ابواب کتاب امام است، امام در این 25 سال بهصورت یک کتاب در آمده که تحریف این کتاب به تحریف انقلاب خواهد انجامید.
ما برای اینکه این کتاب مورد تحریف قرار نگیرد، باید اصول امام را توجه داشته باشیم، اصول امام از مجموعه 25 سال عمر و این کتاب 25 ساله زندگی چه در سیره و چه در گفتار، چند اصل استنتاج میشود و بهعنوان اصول قطعی باید در نظام ما، در انقلاب ما، در همه حرکتهای اجتماعی سیاسی مردم ما نصب العین باشد.
اصول پنجگانه امام در رفتار انقلابی
اصل اول، امام دو اسلام قائل شد، اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی(ص)؛ به فرموده امام که توجه میکنیم، به برخوردها و موضعگیریهای امام که توجه میکنیم، اسلام آمریکایی دو اسلام است، اسلام سکولار و اسلام تحجر؛ از نظر امام، اسلامی که به حکومت کار ندارد، اسلامی که به سیاست کار ندارد، اسلامی که مسلمانیاش با هر بینش، اندیشه و هر آرمان سیاسی و هر فرصتطلبی سیاسی میسازد، این اسلام، اسلام آمریکایی است.
اسلام تحجر، اسلامی که در یک سلسله مسائل خاص عاطفی خلاصه بشود، تو زیارت امام را انجام بده، نهار روز عاشورا را بده، عزاداریات را بکن، روضهخوانیات را داشته باش، بر سر اسلام هر مصیبتی آمد و هر ضربهای بر پیکر اسلام وارد شد، به تو مربوط نیست، این اسلام تحجر.
اسلام متحجر، اسلام بیاعتنا به حوادث اسلام
در صحن سیدالشهدا(ع) روز عاشورا آدمها خودشان را دارند غرق خون میکنند با قمه زدن، 150 کیلومتر آنطرف تر دشمنان امام حسین آمدهاند بچههای شیعه را سر میبرند که بیایند کربلا و ضریح امام حسین را تخریب کنند؛ خب آنانی که آنجا خودشان را به خون میمالند با قمه زدن اما کاری ندارند در 150 کیلومتری یک عده دشمن امام حسین دارند سر بچههای شیعه امام حسین را میبرند، این اسلام، اسلام تحجر است، اسلام آمریکایی است، این اسلام، اسلام پیغمبر و امام حسین نیست.
در مقابل اسلام ناب، اسلام ناب اسلامی است که همه حرکتها از آیات قرآن، از روایات پیغمبر و معصومین اتخاذ شده در یک نظام اجتهادی جواهری به تعبیر امام، و بهعنوان تکلیف در عرصههای اجتماعی و سیاسی از طرف ولی امر، حجت امام زمان و نایب امام زمان به ما ابلاغ میشود، این اسلام، اسلام ناب است.
اتکال به خدا، دومین اصل حرکتی امام
اصل دوم از اصول امام عبارت است از اتکال به خدا و بیاعتمادی به دشمن؛ امام در تمام مراحل انقلاب، قیام، نهضت، تشکیل نظام تا آن روزی که 10 میلیون آدم جنازهاش را تشییع کرد و سر بر خاک گذاشت، روحیهاش، احساسش و برخوردش هیچ تفاوت نداشت، یکجور بود و آن، اعتماد و توکل به خدا بود؛ خدا را یاری کن، خدا یاریات میکند، «ان تنصرالله تنصرکم و یثبت اقدامکم»، این آیه را خدا باور کرده و بود و آیه بعدش هم را باور کرده بود: «وَ الَّذینَ کَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ و أَضَلَّ أَعْمالَهُم»، کسانی که باور ندارند خدا آدم را یاری میکند، قرآن میگویند ننگ بر آنان، لعنت بر آنان، در اعمالشان هم گمراه شدهاند و هم گمراه میکنند.
کسانی که به خدا اعتماد نکنند، چشم به دشمن بدوزند، دروازه غرب را نگاه کنند، مشکلاتشان را بخواهند از در دروازه غرب حل کنند، خدا میگوید «وَ الَّذینَ کَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ و أَضَلَّ أَعْمالَهُم»، این اصل دوم امام بود.
هرکجا با مشکل مواجه شدید، کار را به مردم واگذار کنید
اصل سوم امام، اعتقاد به عشق و اراده و نیروی مردم بود؛ امام مردم را قبول داشت، به مردم اعتماد میکرد، هم به عشق مردم، هم به اراده مردم و امام معتقد بود آنجایی که دیگر امکانات نظام در حل مشکلات جواب نمیدهد، باید مطلب را به مردم سپرد، در جنگ همین کار را کرد، یک آدم خائن آمد، خیانت کرد، 75 کیلومتر به فاصله 3 ساعت دشمن را راه داد وارد مملکت شود؛ به خاطر توجه به امکانات نظامی، دیگر امکانات نظامی جواب نداد، تا آخرین قطره خون مقاومت کردند، خرمشهر را حفظ کردند، آخر هم سقوط کرد خرمشهر.
امام فرمود آنجایی که دیگر جواب نداد امکانات، کار را به مردم واگذارید، مردم حل میکنند، مردم 8 سال دفاع مقدس را حل کردند؛ در عملیات فتح المبین، یک خارجی، یک کارشناس نظامی خارجی نظر داده بود، گفته بود که ما فکر نمیکنیم میشود با تپههایی از گوشت و پوستواستخوان مردم جواب اسلحه را داد و در عملیات فتح المبین ایرانیها ثابت کردند؛ کار را به مردم واگذار کردیم، جنگ و دفاع مقدس تمام شد، با پیروزی و عزت هم تمام شد.
امام، اشراف و پولپرستان را بهعنوان مردم قبول نداشت
این اصل امام بود، اصل چهارم امام رضوانالله تعالی علیه این بود که در مردم قشر محرومین را بهعنوان مردم قبول داشت، امام، اشراف، پولپرستان، سرمایهداران منفعتجو و قشر رفاهطلب را بهعنوان مردم قبول نداشت، امام وقتی که گودنشینهای آخر تهران آمدند امام را ببینند، امام به آنان فرمود من یک تار موی شما را به تمام کاخنشینان نمیدهم، این اصل امام بود، اینها برای امام موقعیت و موضوعیت داشتند؛ امام از هر نوع اشرافی گری بدش میآمد حتی از ادبیات اشرافی گری هم بدش میآمد.
امام همواره در مقابل استکبار سرسخت بود
اصل پنجم امام، سرسختی در استکبارستیزی بود؛ امام بههیچوجه با آمریکا حاضر نبود معامله کند، ببینید عزیزان، تحریف امام از اینجا شروع میشود؛ این انگلیسهای بیدین فکر کردهاند آمدهاند چهار نفر آدم فقیه عالم را مورد هجمه قرار دادند، مورد حمله قرار دادند و برحسب اتفاقاتی که در انتخابات شد و مردم به آنان رأی ندادند که بحث دارند، فکر کردند که این مردم پیرو انگلیساند، این مردم مقلد بیبیسیاند.
نزدیک رحلت امام شده، در این خبرپراکنی جاسوسی انگلیسی بیبیسی، آمده بهعنوان ارائه مستند، یکمشت اراجیف و دروغ سر هم بافته است و به یک افرادی هم نسبت داد که با همه نااهلی و ناصالحی، حاضر نشدند و غیرتشان قبول نکرد که این دروغ را بپذیرند و اعلام کردند که این دروغ است نسبت به ما.
انگلیس خبیث خیال کرده مردم اراجیف آنان درباره امام را باور میکنند
آمده که امام با کارتر رابطه داشته، با کندی هم در آن زمانی که کندی رییسجمهور بوده، رابطه داشته، به امام تهمت زدن؛ فکر کرده حالا آمد یک فقیه مؤثر خدمتگزار دلداده دین را در برابر چشم مردم یک خورده منفی جلوه داد و جواب داد و مردم رأی ندادهاند، خیال کردند مردم گوش به حرف او دادهاند، دیدید که مردم سیلآسا آمدند بهطرف همان کسی که بیبیسی گفت به او رأی ندهید، آنان خیال کردهاند در مردم جایگاه دارند تا آنجایی که بیایند اراجیف و دروغها را سرهم کنند و به امام نسبت بدهند و این بشود معیار امام شناسی مردم در این کشور.
امام صادق فرمود «الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقا»، احمقتر از انگلیس در دنیا نیست در عینی که شیطانتر از انگلیس نیست، شیطنت با عقل فرق میکند، خیلیها هستند شیطان هستند اما عقل ندارند، فکر میکنند مردم تابع آنان میشوند و مردم تابع آنان میشوند؛ امام در تمام عمرش و در تمام عمر انقلابی و پیش از آن، یکلحظه و یک آن به دشمن اعتماد نکرد، با دشمن دست نداد، حتی در برابر دشمن از سرسختی استکبارستیزیاش پایین نیامد. «تکبیر»
در اوج مبارزات، امام با سلطنت شاه موافقت نکرد
در اوج مبارزات انقلابی که دیگر شاه خودش را مستأصل میدید و در آن بحرانی که مردم سینهچاک به استقبال گلولههای مسلسل مزدوران شاهی میرفتند، جریان ملیگرای جبهه ملی بهعنوان یک شگرد سیاسی جلو آمد، برحسب مذاکراتی که با دربار کرده بود که شاه حاضرشده دولت و مجلس را به انقلاب بدهد و خودش یک گوشه سلطنت کند و مسئله حل شود، اصرار به امام داشتند که شما هم بپذیرید.
اتفاقاً بنده همان زمان مشرف شدم نجف خدمت امام (رضوانالله تعالی علیه)، امام فرمودند کی میخواهی برگردی، عرض کردم فلان وقت، فرمودند وقتی رفتی ایران، این نامه آقای زنجانی که یک عمامه به سر جبهه ملی بود برای امام نوشته بود که بعد هم از دنیا رفت، فرمودند که این نامه قابل جواب دادن نیست، وقتی رفتی آنجا به آقای دکتر مفتح بگو از جانب من برود و جواب من را شفاهاً به این آقا و جبهه ملی بدهد که ما بعد از این همه خون دادن بیاییم راضی بشویم بار مدیریتی کشور را ما بکشیم، این یک الدنگ پاچه ورمالی مثل الیزابت یک گوشه کاخنشینی کند و عیاشی و الدنگی کند؟ این تعبیر امام بود که بروم به آقای دکتر مفتح بگوییم به آقای زنجانی بگوید که به اعضای جبهه ملی بگوید.
امام یکلحظه در استکبارستیزی آمریکا تنزل نکرد
امام یکلحظه تنازل نکرد، در قضیه استکبارستیزی آمریکا، هرچه مردم جلو میرفتند با رهنمود امام بود و مردم پشت سر مردم میآمد و تأیید میکرد، جاسوس خانه آمریکا را گرفتند و گفت این انقلاب دوم است، یکلحظه تنازل نکرد، اینها اصول امام است که این اصول در حقیقت راه گشای ماست که ما بعد از 27 سال، سالگرد امام، داغ امام را مثل روز اول درک نمیکنیم، جای امام را خالی میبینیم اما چرا آن سوزوگدازی که روز اول در 14 خرداد در داغ امام داشتیم، آن سوزوگداز را نداریم؟
چون میبینیم با رهبر حکیم و فرزانه ما، 17 سال است که امام زنده است؛ امام رهنمودش بر ما حاکم است چون چنین رهبری داریم، سوزوگداز داغ آن روز را ما درک نمیکنیم و امام هم میدانست و این حقیقت را در لاابالی فرمایشات خودش امام به مردم اعلام کرد.
با وجود این رهبر فرزانه، مردم داغ امام را حس نکردند
در یک نامهای که امام به مقام معظم رهبری نوشتند در صحیفه امام، جلد 17 صفحه 272 تعبیری از امام نسبت به مقام معظم رهبری بیان و نقل میکند که امام فرمودند به مردم «شما اگر گمان بکنید در تمام دنیا یک نفر را مثل آقای خامنهای پیدا کنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار و بنای قلبیاش خدمت به ملت باشد، پیدا نمیکنید»، این بیان امام است. «تکبیر»
در جواب امام به یکی از نامههای مقام معظم رهبری زمانی که رییسجمهور بودند در صحیفه امام جلد 20 صفحه 455، این جواب نامه را که امام به مقام معظم رهبری میدهند، در آنجا میفرمایند: «شما در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید روشنی میدهید».
27 سال است مبانی و خط امام بر کشور حاکم است
وقتی امام یک همچین خلفی را معرفی میکند، خب طبیعی است مردم 27 سال دارند امام را زنده احساس میکنند و امام را حاکم بر تمام مقدرات و راهبردهای کشور میبینند؛ آن روزی که امام از دست ما رفت، برای ما یک آینده مجهولی در این انقلاب بود، همه برای آن روز ما فکر کرده بودند، خودمان فکر نکرده بودیم که بی امام چطوری میتوانیم زندگی کنیم اما 27 سال است امام نداریم ولی درعینحال، مبانی امام، خط امام، عزت و اقتدار اسلامی ما عین زمان امام با سرانگشت معجزهآسای این رهبر حکیم که مورد تأیید حجت خداست، به حمدالله برای ما حفظ شده، بر این نعمت تو را شکر گذاریم.