چگونه می‌توان در خانواده‌ای که سرپرست آن به احکام و شرایع دینی پای‌بند نیست، در مورد فرزندان، احکام و شرایع را تقویت نمود تا آن‌ها پای‌بند به عمل کردن به احکام شوند؟

چگونه می‌توان در خانواده‌ای که سرپرست آن به احکام و شرایع دینی پای‌بند نیست، در مورد فرزندان، احکام و شرایع را تقویت نمود تا آن‌ها پای‌بند به عمل کردن به احکام شوند؟

چگونه می‌توان در خانواده‌ای که سرپرست آن به احکام و شرایع دینی پای‌بند نیست، در مورد فرزندان، احکام و شرایع را تقویت نمود تا آن‌ها پای‌بند به عمل کردن به احکام شوند؟

در مورد سؤال شما یادآوری این نکته ضروری است که هر چند سؤالی مهم و قابل توجّه است امّا مشخص نکرده‌اید که نقش شما در خانواده چیست؟ و این خود پاسخ‌گویی صحیح را دشوار می‌سازد ولی در این حد باید گفت که شما به نکته مهمی توجّه نموده‌اید و آن الگوپذیری فرزندان از بزرگ‌ترها به ویژه سرپرست خانواده است. پس شما به نقش والدین در تربیت مذهبی کودکان پی برده‌اید و می‌دانید که فرزندان حتی در مسایل دینی و مذهبی از والدین تبعیت می‌کنند. 1ـ بهترین شیوه‌ای که شما می‌توانید روحیه مذهبی را در فرزندان تقویت نمایید این است که خود شما به احکام و مسایل دینی پای‌بند باشید چه در مسایل عبادی مانند نماز و روزه و چه در برخوردها و رفتارها. سعی کنید الگوی مناسبی برای آنان باشید. این یک واقعیت قابل لمس است که اصولاً وقتی یک دختر اهمیّت مادرش را به نماز اوّل وقت ببیند او نیز به این کار پسندیده علاقمند می‌شود. بنابراین اگر خود شما در انجام کارهای شایسته پیشقدم شوید و بیشتر با عمل، فرزندان را به مسایل شرعی و مذهبی دعوت نمایید، به مراتب اثرش قوی‌تر و ماندگارتر از امر و نهی‌های لفظی است. امام صادق- علیه السلام- فرمودند: «کونوا دعاه الناس باعمالکم و لا تکونوا دعاهً بالسنتکم»[1] مردم را با اعمال خود بخوانید نه با زبان خویش. و با توجّه به همین اصل دینی است که در ادب فارسی با مضامینی چون: «دو صد گفته چون نیم کردار نیست.» و یا «به عمل کار برآید به سخندانی نیست» بر می‌خوریم. از سوی دیگر تحقیقات روان شناختی نیز نشان داده است که الگودهی رفتاری، نقش مؤثری در یادگیری داشته و به مراتب اثرات آن ماندگارتر از دیگر روش‌ها است. این باور که انسان‌ها از راه مشاهده انسان‌های دیگر می‌آموزند دست کم به یونانیان باستان چون افلاطون و ارسطو باز می‌گردد. «و پس از آن روان شناسان در این زمینه تحقیقات گسترده‌ای انجام داده‌اند»[2] شما اگر این اصل دینی و تربیتی را سرلوحه رفتارتان قرار دهید و با عمل، فرزندان را به مسایل دینی دعوت نمایید قطعاً نتیجه‌بخش بوده و پس از مدتی محیط خانواده شما کاملاً مذهبی و قرآنی خواهد شد.
بد نیست به این نکته اشاره کنم که شاید تصور شود هر چند مادر رفتار شایسته از خود نشان دهد و با عمل خود فرزندان را به رعایت احکام و مسایل دینی دعوت نماید؛ امّا امید چندانی در اثر بخشی این روش نیست چون فرزندان در واقع در برابر دو الگوی رفتاری متضاد قرار می‌گیرند یکی پدر که پای‌بند به مسایل دینی نیست و دیگری مادر که می‌کوشد مسایل دینی را مراعات نماید؛ ولی واقعیت این است که نقش‌پذیری فرزندان از مادر بیش‌تر از پدر خواهد بود و قطعاً الگوهای مثبت مؤثرتر واقع می‌شوند. اولاً: از آن جهت که فطرت انسان فطرت الهی است و به خصوص در دوران کودکی که فاصله چندانی از آن نگرفته است. اگر الگوی مناسب در اختیار باشد به راحتی رنگ و بوی خدایی به خود می‌گیرد. ثانیاً: وابستگی فرزندان به مادر به مراتب بیشتر از وابستگی آن‌ها به پدر و سرپرست خانواده است. اگر مادر نقش‌های مثبت را با مهر و عاطفه عجین سازد، اثر آن سریع‌تر خواهد بود. پس اولین و مهم‌ترین راه کار این است که شما با رفتار خویش فرزندان را به رعایت احکام و مسایل شرعی علاقمند سازید.
2ـ هر چند تأکید ما بر دعوت عملی و الگودهی رفتاری بوده است، امّا شما می‌توانید از دعوت لفظی نیز به عنوان روش مکمل استفاده نمایید. آن گاه که دعوت عملی با دعوت لفظی همراه شود تأثیرگذاری‌اش نیز به مراتب بیشتر خواهد شد که در تعبیرات دینی از آن به «موعظه» یاد می‌شود. قرآن کریم برای تأکید بیشتر و درک بهتر این موضوع نمونه‌ای را معرفی می‌فرماید و آن موعظه لقمان برای فرزندش است «و اذ قال لقمان لابنه و هو یعظه یا بنیَّ لا تشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم»[3] به خاطر آور هنگامی را که لقمان به فرزندش در حالی که او را موعظه می‌کرد گفت: پسرم چیزی را همتای خدا قرار مده که شرک ظلم بزرگی است. از این آیه و آیات دیگر نکات تربیتی چندی استفاده می‌شود در رابطه با این که چگونه دیگران را موعظه نموده تا اثرگذاری‌اش بیشتر باشد. یا بُنیَّ در آیه مذکور تعبیر مهرآمیزی است و این نکته را می‌رساند که اگر پدر و مادر با برخورد ملایم و حاکی از مهر و عاطفه به موعظه فرزندان‌شان بپردازند مفیدتر است. در آیه دیگر آمده است: یا بنیّ اقم الصلوه وأمر بالمعروف»[4] یعنی پسرم! نماز برپادار و امر به معروف کن. دعوت به نماز و امر به معروف، هر چند دعوتی لفظی است علاوه بر این که در عمل نیز خود بدان پای‌بند بوده است، امّا با تعبیر سرشار از مهر و عاطفه بیان شده است. موعظه حسنه از دیگر تعبیراتی است که در قرآن آمده است و سفارش شده است که با موعظه حسنه دیگران را به سوی خداوند دعوت نماییم.[5] 3ـ نکته سومی که باید بدان توجّه نمایید و از نظر تربیت مذهبی نقش مؤثر دارد این است که هیچ گاه به فرزندان به خاطر رعایت نکردن برخی مسایل اخلاقی و دینی، برچسب نزنید و به صورت مطلق در مورد آن‌ها قضاوت نکنید مثلاً به محض این که دیدید عمل نادرستی را مرتکب شد و یا از انجام عمل خاصی مثلاً نماز سرباز زدند، هرگز نگویید شما آدم بدی هستید. خداوند شما را چنین و چنان خواهد کرد بلکه سعی کنید میان رفتارها و شخصیت آنان، فرق بگذارید بگویید این رفتار شما نادرست است و باید اصلاح شود. و یا تعبیراتی از این قبیل که: فرزندم اگر سعی نمایی فلان رفتارت را اصلاح کنی، نمازت را اوّل وقت بخوانی و… برای شخصیت شما برازنده‌تر است و خداوند توجّه خاصی به شما خواهد نمود. و دقیقاً یکی از مصادیق موعظه حسنه که در قرآن بر آن سفارش شده است، نیز همین است. امّا اگر فرزندان را به خاطر رعایت نکردن احکام و مسایل مذهبی، پیوسته مورد نکوهش قرار دهید و شخصیت آن‌ها را تحقیر نمایید، فرزندان باور خواهند نمود که واقعاً قابل اصلاح نیستند و در آن صورت، اثرات منفی به دنبال خواهد داشت.
در پایان، برای شما آرزوی موفقیت و بهروزی نموده و امیدوارم خداوند شما را در تربیت مذهبی فرزندان‌تان یاری نماید.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. کریمی‌نیا، محمد علی، الگوهای تربیت، نشر پیام مهدی «عج» .
2. جهانگرد، یدالله، نحوه رفتار والدین با فرزندان، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان .
3. قائمی، علی، خانواده و تربیت کودک، فصل 4، انتشارات دمیری .

پی نوشت ها:
[1] – سفینه البحار . ج 2 . ص 278 .
[2] – مقدمه‌ای بر نظریه‌های یادگیری . ترجمه : دکتر سیف  . علی اکبر . ص 373 .
[3] – لقمان/13 .
[4] – لقمان/17 .
[5] – نحل/125 .

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید