بنده در زمینه حفظ قرآن بچه ها با اجبار فرستادم و الان حافظ کل قرآن هستند، چه کار بکنم که دل زدگی از مسائل دینی و مذهبی برای آنها پیش نیاید؟

بنده در زمینه حفظ قرآن بچه ها با اجبار فرستادم و الان حافظ کل قرآن هستند، چه کار بکنم که دل زدگی از مسائل دینی و مذهبی برای آنها پیش نیاید؟

به طور طبیعی بچه ها انگیزه ای برای مسائل دینی ندارند لذا مقداری اصرار و پافشاری لازم است. بنده در زمینه حفظ قرآن بچه ها با اجبار فرستادم و الان حافظ کل قرآن هستند، چه کار بکنم که دل زدگی از مسائل دینی و مذهبی برای آنها پیش نیاید؟

در زمینه آموزش مسایل دینی به کودکان و نوجوانان دو موضوع اساسی باید مورد توجه قرار گیرد.
1. اصل آموزش و تربیت مذهبی کودکان و نوجوانان
درباره موضوع اوّل یعنی اصل آموزش و تربیت مذهبی کودکان، باید گفت که تأکید و سفارش فراوان در اسلام شده است. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ فرمودند: «حق فرزندت این است که به این مطلب توجه داشته باشی که اگر خوب باشد یا بد، از تو به وجود آمده و در این دنیا با تو نسبت دارد و در تأدیب او مسئولیّت خواهی داشت. در خداشناسی باید او را راهنمایی کنی و در اطاعت پروردگار یاریش نمایی[1]». بنابر این همه پدران و مادران می‌بایست در تربیت دینی فرزندان‌شان بکوشند.
2. تکنیک ها و روش های تربیتی مناسب
موضوع دوم که اهمیت آن به مراتب بیشتر از موضوع پیشین است، تکنیک و روش تربیتی است: در مواردی که والدین روش تربیتی نامناسب را بکار برده باشند، ممکن است پیامدهای نامطلوبی را در پی داشته باشد. برای جلوگیری از این نوع آسیب تربیتی هم در متون دینی و هم در دانش تعلیم و تربیت و روان‌شناسی تأکید شده است که هر روشی را نمی‌توان در تربیت کودکان مورد استفاده قرار داد و همچنین نمی‌توان کودکان را بدون توجه به جنبه‌های جسمی و عاطفی و سطح رشدی آنان به یادگیری هر موضوعی وادار نمود. بلکه باید توجه داشته باشیم که:
1. کودک علاقه و توانایی فراگیری موضوع مورد نظر را دارد یا خیر؟
2. آیا موضوع مورد نظر که می‌خواهیم به کودک بیاموزیم از ضروریات دین و لازمه زندگی است یا کاری است مستحب و نوعی کمال؟
3. آیا کودک از نظر رشد جسمی و روانی استعداد و توان فراگیری آن را دارد؟
4. آن‌گاه سعی ‌کنیم که بهترین روش را انتخاب کنیم.
3-نکات مهم:
الف) پرهیز از روش اجبار؛ اجبار اصلاً روش مناسب و درستی نیست به خصوص در تربیت دینی و آموزش و حفظ قرآن. سعی کنید بعد از این روش تشویق را جایگزین آن نموده و درفرزندانتان انگیزه ایجاد نمائید. برخورد نرم و ملایم داشته باشید، با محبت، گشاده رویی و تبسّم با فرزندان‌تان روبرو شوید.[2] در روایات موارد بسیاری را سراغ داریم که ائمّه اطهار ـ علیهم السلام ـ کودکان و نوجوانان را بخاطر کار نیک و عمل شایسته آن‌ها را مورد تشویق قرار داده‌اند[3]. چه زیباست نحوه رفتار بزرگان را با کودکان سرمشق زندگی خود قرار دهیم، فرزند حضرت امام(ره) در مصاحبه‌ای نقل کرده است: یادم می‌آید زمانی همسرم از روی عادت خانوادگی صبح‌ها دخترم را از خواب شیرین بیدار می‌کرد که نماز بخواند، امام که در جریان قرار گرفتند پیغام فرستادند، شیرینی اسلام را به مذاق بچه تلخ نکن. «و چقدر این حرف بجا بود و تأثیر عمیقی بر روحیه دخترم گذاشت به طوری که بعد از آن خودش سفارش می‌کرد که برای نماز صبح حتماً بیدارش کنیم».
شما نیز اگر می‌خواهید فرزندان‌تان از مسائل دینی دلسرد نشوند،  سعی کنید با رفتار پسندیده و استفاده از روش تشویق به جای تنبیه و اجبار، روح ایمان و دین‌باوری را بیش از پیش در آن‌ها تقویت کنید.
ب) استفلاده از روش الگویی؛ سعی کنید بجای امر و نهی‌های لفظی و صریح با رفتار خود الگوی مناسبی برای فرزندان باشید. اگر شما خود به مسایل دینی و حفظ و قرائت قرآن اهمیت قایل شوید، فرزندان شما نیز اینگونه خواهند بود.
ج) در نظر گرفتن تفاوت های فردی؛ به استعدادهای متفاوت کودکان توجه داشته باشید، هیچ‌گاه انتظار نداشته باشید که همه فرزندان شما به طور یکسان در فراگیری مسایل دینی و حفظ قرآن موفق شوند، و از همه مهم‌تر این‌که حفظ قرآن امری غیر واجب است لذا اگر اصرار و پافشاری شما باعث اذیت و آزار کودکان می‌شود و یا موجب می‌شود که کودکان نتوانند به بازی، تفریح و … بپردازند، بیش از حدّ اصرار نکنید. وادار کردن کودکان به عبادت‌های مستحبی و طاقت فرسا و غیر منطقی، اثر بدی به جای می‌گذارد و گاه ممکن است آنان را برای همیشه از مذهب بیزار نماید، یا به عکس به دنیا بی‌اعتنا شده و همه‌چیز را فراموش کنند و گاه به وسواس در مذهب و مسایل عبادی گرفتار ‌شوند.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. آیین تربیت، ابراهیم امینی، (انتشارات اسلامی، ص 321ـ317).
2. روان‌شناسی تربیتی، (کاربردی) دکتر غلام علی افروز، انجمن اولیاء و مربیان، 1373.

پی نوشت ها:
[1] – طبرسی، رضی الدین، مکارم الاخلاق، ص484.
[2]- نوری، میرزا حسین، طبرسی، مستدرک الوسائل، ج12، ص80.
[3] – قمی، عباس، سفینه البحار، ج2، ص719.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید