اینجانب پدری دارم که مرجع تقلید ندارد و فقط ادعای دینداری و مذهب شیعه داشتن می کند. و روی خوشی نسبت به انقلاب ندارد. و صبح تا شب به غیبت و حرفهای زائد می پردازد و موجب ناراحتی من می شود و انتقاد پذیر هم نیست. لطفاً مرا راهنمایی کنید که چگونه با ایشان رفتار کنم و تذکری به ایشان بدهید که شاید بپذیرد؟

اینجانب پدری دارم که مرجع تقلید ندارد و فقط ادعای دینداری و مذهب شیعه داشتن می کند. و روی خوشی نسبت به انقلاب ندارد. و صبح تا شب به غیبت و حرفهای زائد می پردازد و موجب ناراحتی من می شود و انتقاد پذیر هم نیست. لطفاً مرا راهنمایی کنید که چگونه با ایشان رفتار کنم و تذکری به ایشان بدهید که شاید بپذیرد؟

اینجانب پدری دارم که مرجع تقلید ندارد و فقط ادعای دینداری و مذهب شیعه داشتن می کند. و روی خوشی نسبت به انقلاب ندارد. و صبح تا شب به غیبت و حرفهای زائد می پردازد و موجب ناراحتی من می شود و انتقاد پذیر هم نیست. لطفاً مرا راهنمایی کنید که چگونه با ایشان رفتار کنم و تذکری به ایشان بدهید که شاید بپذیرد؟

مقدمه:
پدر و مادر در زندگی انسان نقش اساسی را ایفاء می کنند و گسترده ترین و مهمترین نقش تربیتی را در زندگی فرزند خود به عهده دارند به همین خاطر بیشترین حق را بر گردن فرزند نیز دارند. حقوق پدر و مادر آنقدر گسترده است که اصلاً فرزند توانایی اداء کردن حقوق آنها را ندارد. به همین خاطر هر قدر هم فرزند برای پدر و مادر احترام قائل شود و به آنها رسیدگی کند نمی تواند کمترین حقی از آنها را به جای بیاورد. در قرآن و روایات نیز به همین نکته تصریح شده که به پدر و مادر خود احسان (کلامی و غیر کلامی) کنید. پس باید گفت که احترام به پدر و مادر با توجه به شرع مقدس اسلام در همه شرایط و احوال مگر در نافرمانی خدا، واجب است و خداوند به انسان اجازه کوچکترین بی احترامی را نسبت به پدر و مادر نداده است و برای اینکار مجازات های سنگینی در دنیا و آخرت در نظر گرفته است. ما در این نوشتار سعی خواهیم کرد نکاتی مفید برایتان مطرح کنیم تا ان شاء الله با توجه کافی به این نکات و در نظر گرفتن شرایط محیطی خودتان بهترین راه را برای حل این مشکل انتخاب کنید و به مقصود خود برسید.
1. اولین کاری که شما می توانید انجام دهید این است که ذهنیت و دیدگاه خودتان را نسبت به جایگاه و مقام پدر در زندگی انسان از لحاظ مادی و معنوی تغییر دهید و در واقع یک چارچوب فکری مستحکم اسلامی در این باره بدست آورید. مطمئن باشید کلید بسیاری از موفقیت های انسان در گرو رضایت والدین در سایه رفتار و گفتار نیک به آنها می باشد. و در صورت عدم رضایت والدین  انسان نمی تواند از لحاظ معنوی و علمی و حتی مادی پیشرفتی داشته باشد.[1] 2. برای اینکه بتوانید محبت او را در دلتان بیشتر کنید سعی کنید نکات مثبت پدرتان را جمع آوری کنید و با توجه به آنها خواهید دید که پدرتان آنقدرها هم که فکر می کنید شخصیت نامطلوبی ندارد. شما اگر منصفانه محیط هایی که پدرتان در آن قرار گرفته و می گیرد را به دقت بررسی کنید،  خواهید دید که قسمتی از مشکلات ایشان هم از محیط کار و زندگی ایشان ناشی می شود. تبلیغات منفی در جامعه، شایعات، فساد در ادارات دولتی، تبعیض های بسیاری که در قسمت های مختلف جامعه صورت می گیرد. رفاه زدگی مسئولان و مشکلاتی از این قبیل از طرفی و تبلیغات دشمنان نظام هم از طرف دیگر محیطی آلوده برای مردم درست می کنند تا برخی از مردم شروع به انتقاد از مسئولان بلند پایه نظام کنند. پس انتقاد کردن و بدبینی به نظام می تواند «دلایل مختلفی» داشته باشد و نمی توان ادعا کرد که مثلاً پدر شما از روی عناد و دشمنی،  از انقلاب انتقاد می کند. شما باید ریشه ها را جستجو کنید و از همان جهتی که بدبین شده در صدد رفع بدبینی برآئید.
3. اگر بتوانید محبت پدرتان را در دلتان بیشتر کنید، خواهید توانست محبت خودتان را نیز در دل پدرتان بیشتر کنید. و در نتیجه رضایت ایشان را بدست آورید تا از این راه دیدگاه های خودتان را به ایشان القا کنید. شما باید توجه داشته باشد که بهترین کسی که می تواند روش و منش پدرتان را تغییر دهد خود شما هستید. پس باید در پیش ایشان جایگاه خوبی داشته باشید (الگوی عملی خوب) تا به نظرات شما احترام بگذارد.
4. برای این که در نزد پدرتان جایگاه خوبی داشته باشید و از این راه ایشان را به راه درست دعوت کنید، باید اهل عمل باشید و به گفته هایتان عمل کنید و از گناهان دوری کنید. در این صورت خواهید دید که پدرتان احترام خاصی نسبت به شما خواهد گذاشت و سعی خواهد نمود خودش را با شما هماهنگ کند.[2] البته این عمل نیاز به زمان و تدریج و حوصله دارد (اصل تدریج در مسائل تربیتی رعایت شود) چون همانگونه که یک صفت بد به تدریج ریشه کرده،  به تدریج نیز ریشه کن می شود و به تدریج نیز صفتی مثبت جایگزین آن می شود.
5. در این مرحله شما خواهید دید که در بسیاری از بحث ها با شما همراهی خواهد کرد. و اگر بتوانید شیوه بحث کردن مناسب با ایشان را بدست آورید،  به تدریج بقیه مشکلات را حل خواهید نمود. اگر بتوانید در مورد انقلاب اسلامی مطالعات خود را بیشتر کنید و شناخت بیشتری نسبت به انقلاب داشته باشید، خواهید توانست در بحث هایتان مستند به ایشان پاسخ دهید. البته باید در نظر داشته باشید که در بحث کردن باید حوصله داشته باشید و با احترام به پدرتان پیش بروید. هم چنین منصفانه مشکلاتی که در نظام اسلامی وجود دارند را قبول کنید و توضیح دهید که منشاء این فسادها چه چیزهایی هستند؟ در این مورد هم باید مطالعه کافی داشته باشید  و هم اینکه با اهل فن به طور مستمر مشورت کنید.
6. اگر دیدگاه پدرتان نسبت به شما عوض شود، می توانید او را با بزرگان شهرتان آشنا کنید و با آنها مراوده داشته باشید و اینکه پدرتان را به مجالس مذهبی ببرید تا رفته رفته به احکام و وظایف دینی خود بیشتر آگاه گردد. در این زمینه می توانید با اساتید اخلاق بزرگ شهرتان نیز مشورت کنید تا از نظرات آنها نیز در تصحیح اعمال و رفتار پدرتان استفاده نمایید.
7. شیوه های انتقاد صحیح را یاد بگیرید. (مثلاً  این که باید دانست که انتقاد آنقدر برای طرف مقابل سخت است که برخی آن را «جراحی روانی» نامیده اند. جلوی دیگران از او انتقاد نکنید، اشتباه او را مستقیم متذکر نشوید، حتماً در یک جلسه بحث سعی نکنید او را متقاعد کنید، شما نکته اخلاقی و تربیتی خود را با شیوه صحیح و در هنگام آرامش ایشان بگویید و بگذارید آن نکته به تدریج در ذهن او جای بگیرد.
8. روز پدر برایش هدیه تهیه کنید.اگرتوان مطالعه دارد، برایش کتب مفید تهیه کنید تا با این کار بینش دینی او نیز تقویت گردد.
9. به دیگر اعضاء خانواده توصیه کنید که به شخصیت او احترام بگذارند و خود پیش قدم باشید.
نکته: رعایت مطالب فوق باعث می شود او یقین کند که شخصیت او مورد قبول شماست و شما قصد هجوم به کل شخصیت او را ندارید وقتی این احساس در او ایجاد شد شما را صمیمانه قبول می کند و آنجاست که شما می توانید تدریجاً بر او اثر بگذارید.
10. اگررعایت نکات بالا به همراه سعی وتلاش وهمچنین استقامت وتدریج بازهم مؤثر واقع نشد، خودرا به زحمت نیندازیدواسترس وفشارروانی برای خود ایجاد نکنید؛ چراکه خداوندمتعال به پیامبرش که هدایت کننده مردم است می فرماید:”ای رسول ما(باآنکه توهادی خلقی) چنین نیست که هرکسی رابخواهی بتوانی هدایت کنی لیکن خداهرکه رابخواهد هدایت می کندواوبه حال آنانکه قابل هدایتندآگاه تراست.”
بنابراین شما فقط به وظیفه خودکه احسان واحترام به والدین است عمل کنید تاخداونددرسایه رضایت آنها، ازشما راضی باشدوپاداش دنیوی واخروی خودرا شامل حال شما نماید.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. گناهان کبیره، شهید عبدالحسین دستغیب، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین.
2. معراج السعاده، ملا احمد نراقی، انتشارات کشف الغطاء.

پی نوشت ها:
[1] . نگارش، حمید، نصر آبادی، علی باقر، رمز موفقیت استاد مطهری، نشر خرم، چاپ دوم، 1377، ص34.
[2] . موسوی کاشمری، سید مهدی، روشهای تربیت، بوستان کتاب قم، چاپ اول، 1379، ص94.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید