صمیمیت با مردم

صمیمیت با مردم

امید بدون عمل

جمعی از شیعیان در محضر امام باقر علیه السلام بودند، حضرت به آنها فرمود: ای گروه شیعه شما تکیه گاه میانه باشید و (از افراط و تفریط بپرهیزید) تا آنکه غلو کرده به شما باز گردد و کسی که عقب مانده است خود را به شما برساند. مردی از انصار که سعد نام داشت عرض کرد: فدایت شوم : غلو کننده کیست ؟ حضرت فرمود: مردمی که درباره ما چیزی گویند که ما خود نمی گوئیم اینها از ما نیستند و ما هم از آنها نیستیم .

آن مرد سوال کرد: عقب مانده کدام است ؟ امام علیه السلام فرمود: کسی که طالب خیر است ، خیر و نیکی به او می رسد و به همان مقدار نیتش پاداش دارد. آنگاه رو به ما کرد و فرمود: به خدا سوگند ما از جانب خداوند براتی نداریم و میان ما و او خویشاوندی نیست و بر خدا حجتی نداریم و جز با اطاعت بسوی خدا تقرب نجوییم .

پس هر کس از شما که مطیع خدا باشد دوستی مابرای او سودمند باشد و هر کس از شما نافرمانی خداوند کند دوستی ما سودش ندهد. وای بر شما مبادا فریفته شوید.(1)
صمیمیت با مردم

ابوعبیده گوید: من رفیق و همراه امام باقر (علیه السلام) بودم ، سوار بر مرکب که می شدیم نخست من سوار می شدم بعد او، به هر کس که می رسید احوالپرسی می کرد و دست می داد و وقتی از مرکب پیاده می شد با رهگذران سلام و احوالپرسی می کرد و دست می داد. عرض کردم : مولای من ، من از هیچ کس چنین ندیده ام که با مردم این چنین صمیمی باشد؟.

فرمود: مومنان وقتی بهم می رسند و با هم مصافحه می کنند تا دست در دست هم دارند گناهانشان آنگونه می ریزد که برگهای پائیزی از درخت می ریزد، و خداوند به آنها نظر می کند تا از هم جدا گردند.(2)

1.قصه های تربیتی چهارده معصوم (علیه السلام) / محمد رضا اکبری

2.داستان صاحبدلان / محمد محمدی اشتهاردی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید