نشان قبولی نماز و اعمال واجب چیست؟

نشان قبولی نماز و اعمال واجب چیست؟

اولاً : چون هر کاری که انسان انجام می‌دهد، ‌آثار و پیامد خاصی دارد، ‌اعمال عبادی انسان نیز از این قاعده بیرون نیست. لذا می‌توان گفت یکی از راه‌هایی که انسان به خوبی میتواند بفهمد که اعمال عبادی او نظیر نماز،‌روزه، حج‌ و هر عبادت دیگر او مورد قبول خداوند قرار گرفته است یا نه، این است که ببیند آیا اعمال او در روح و جان او اثری معنوی ایجاد کرده است یا نه؟
برای نزدیک شدن مطلب به ذهن ، بدین مثال توجه شود: اگر کسی مریض باشد و دکتر برای او دارویی تجویز کند و دستور بدهد در فواصل زمانی معین آن دارو را مصرف کند، بدیهی است که اگر آن دارو برای آن مریض مفید واقع شود و برای درمان و علاج او اثر کند هر مرتبه که مصرف می‌کند در خود آثاری از بهبودی می‌یابد و با مصرف پیوسته آن دارو طبق دستور پزشک به تدریج سلامتی خود را باز می‌یابد. اعمال عبادی انسان نیز مانند مصرف آن داروی شفابخش است. یعنی همان طور که داروی پزشک، درمان امراض جسمانی است، عبادت نیز درمان و شفاء‌ امراض روحی است. لذا قرآن کریم می فرماید: «و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمهٌ للمؤمنین»[1] ما آنچه را برای مؤمنان مایه درمان و رحمت است از قرآن نازل کردیم.
بنابراین از اندازه تأثیر عبادت در جان انسان به آسانی می‌توان به قبول شدن آن پی برد و اولین اثر عبادت آن است که انسان را به خدا نزدیک می‌کند و به خود مسلط می‌شود. هر اندازه انسان بر اثر عبادت قرب به خدا پیدا کند و بر خود مسلط شود به همان اندازه عبادت او مقبول است، شهید مطهری در تبیین این مسأله می‌گوید: «اولین اثر عبادت که انسان را به خدا نزدیک می‌کند تسلط به خود است، از این جا بفهمید ، کدام عبادت قبول است و کدام قبول نیست. عبادت بدون این که انسان را به خدا نزدیک کند، عبادت نیست یعنی نمی توان باور کرد که انسان عبادت کند ولی به خدا نزدیک نشود وعبادتش را هم درست انجام داده باشد، چنین چیزی محال است، عبادت ، شرط تقرب و نزدیک شدن به خداوند است. وقتی عبادت مقبول است که ما را به خدا نزدیک کند، پس اولین و بهترین نشانه ای که ما بفهمیم آیا عبادت ما مورد قبول پروردگار واقع شده یا نه، آن است که ببینیم با آن عبادت چه اندازه بر خود مسلط و به خداوند نزدیک شده‌ایم».[2] ثانیاً، از دقت در بعضی آیات و روایات به آسانی می‌توان فهمید که نشانه پذیرش عبادت‌های انسان چیست. در این جا به چند نمونه از آیات و روایات اشاره می‌شود:
امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «ان العبد لایقبل منه الصلوه الّا ما اقبل فیها»؛[3] یعنی همانا نماز بنده به اندازه توجه و حضور قلب او پذیرفته می‌شود. از این روایت معلوم می‌شود که انسان از بررسی حضور قلب خود در عبادتها به خصوص نماز به اندازه قبولی آن پی ببرد.
و در برخی روایات آمده است که نماز و عبادت‌های انسان هر اندازه نیکو و شایسته انجام شود، زمینه قبولی و پذیرش بیشتری دارد. (قسم به خدا ، زمانی فرا می‌رسد که پنجاه سال بر شخص می‌گذرد در حالی که هیچ نمازی از او قبول نشده است، زیر او نمازش را سبک شمرده است و خداوند قبول نمی‌کند مگر اعمالی را که نیکو و شایسته انجام شود و سبک شمرده نشود.[4] )
از این روایت معلوم می‌شود اگر کسی می‌خواهد نماز او قبول شود، باید آن را شایسته و نیکو انجام دهد و سبک نشمرد.
یکی از عوامل قبولی عمل آن است که همراه با اخلاص باشد ، لذا شهید ثانی در این باره می گوید: «اخلاص کلید قبولی عمل است».[5] پس هر اندازه عمل انسان خالصانه باشد زمینه پذیرش بیشتر دارد و امید به قبول شدن آن بیشتر است. چه این که از طرف دیگر، نماز و عبادت موجب پدید آمدن اخلاص و تثبیت آن در انسان می‌شود، چنان که در حدیثی آمده است: «الصلوه تثبیت للاخلاص و تنزیه عن الکبر»[6] یعنی نماز باعث تثبیت اخلاص و پاکی انسان از خودخواهی و تکبر می‌شود.
ثالثاً: یکی از راه‌های فهمیدن قبولی اعمال توجه به آثار آن است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:
چون در برخی روایات و آیات به آثار عمل نیز اشاره شده است از جمله فرمود: «ان الصلوه تنها عن الفحشاء و المنکر»؛[7] نماز انسان را از بدی‌ها و زشتی‌ها باز می‌دارد.
و در روایتی آمده: «الصیام و الحج تسکین القلوب»؛[8] روزه و حج سبب آرامش دل می‌شود و یا به طور مطلق فرمود: «الا بذکر الله تطمن القلوب»[9]؛ آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرامش پیدا می‌کند.
بنابراین انسان باید ببیند که این آثار در وجود او پدید آمده است یا نه. اگر این آثار را در وجود خود یافت معلوم است که عمل او قبول شده و اثر گذار بوده است و گرنه معلوم نیست مورد قبول قرار گرفته باشد.
رابعا، یکی از راه‌های دیگر آن است که انسان اعمال و عباداتش را طبق شرایط و آدابی که در شرع بیان شده است انجام دهد که در این صورت احتمال قبولی آن زیاد است زیرا اگر اعمال برابر شرایط انجام شود، امّا مورد پذیرش قرار نگیرد نقص غرض لازم می‌آید که از خدای حکیم چنین کاری محال است.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. امام خمینی، سر الصلوه، نشر موسسه آثار امام خمینی، چ 6، سال 1378 ش.
2. مطهری، مرتضی، آزادی معنوی (با ویرایش جدید و اضافات)، نشر صدرا، چ 19، سال 1378 ش.
3. سه رساله در اسرار نماز، نشر فراهانی، تهران، سال 1377 ش.

پی نوشت ها:
[1] . اسراء/ 82.
[2] . مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، با ویرایش جدید گفتار معنوی، نشر صدرا، چاپ نونزدهم، 1378 ش، ص 108.
[3] . شهید ثانی، رساله اسرار نماز، تهران، نشر فراهانی، چاپ اول، 1377 ش، ص 139.
[4] . همان.
[5] . همان، ص 207.
[6] . محمودی، محمد جواد، ترتیب الامالی، قم، نشر معارف اسلامی، 1421 ق، ج 8، ص 127.
[7] . عنکبوت/ 45.
[8] . ترتیب الامالی، همان، ج 7، ص 468، حدیث 6.
[9] . مائده/ 28.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید