بعضی از افراد وقت زیادی را در مهمانی‌ها و مراسم و جلسات صرف می‌کنند اما موقع نماز که می‌رسد تنبلی می‌کنند، چه سخنی با ایشان دارید تا نمازشان را به موقع و سر وقت بخوانند؟

بعضی از افراد وقت زیادی را در مهمانی‌ها و مراسم و جلسات صرف می‌کنند اما موقع نماز که می‌رسد تنبلی می‌کنند، چه سخنی با ایشان دارید تا نمازشان را به موقع و سر وقت بخوانند؟

بعضی از افراد وقت زیادی را در مهمانی‌ها و مراسم و جلسات صرف می‌کنند اما موقع نماز که می‌رسد تنبلی می‌کنند، چه سخنی با ایشان دارید تا نمازشان را به موقع و سر وقت بخوانند؟

مقدمه: انسان برای هر عملی که از او سر می زند باید شوق و علاقه شدید داشته باشد و شوق از راه علم به اهمیت و فواید عمل برای انسان حاصل می‌شود. عدم التفات و غفلت، باعث می‌شود که انسان به کارهای بسیار حساس که نقش کلیدی در سعادت او دارد بی‌توجه بوده و به کارهای عبث مشغول گردد. اینک مقداری اهمیت نماز و نقش اساسی آن را در سعادت بشر متذکر می‌شویم. والله هو الهادی.

اهمیت نماز
الف) ستون خیمه دین: حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: نماز ستون خیمه دین است، هنگامی که ستون ثابت و پایدار باشد، طناب‌ها و دیواره خیمه ثابت می‌ماند و اگر ستون‌ها شکسته شد، هیچ کدام از آن‌ها نفعی نخواهد داشت[1]. در روایت دیگر از امام باقر ـ علیه السّلام ـ آمده است که اولین چیزی که به حساب آن رسیدگی می‌شود نماز است. که اگر قبول شد، بقیه اعمال خوب هم قبول می‌شود.[2] و (اگر رد شد بقیه اعمال خوب انسان هم رد می‌شود). و حضرت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: «اولین چیزی که از اعمال بند‌گان نگاه می‌شود، نماز است، اگر نماز قبول شد در بقی اعمال او هم نظر می‌شود و اگر قبول نشد (اصلاً) به بقیه اعمال او نگاه نمی‌شود[3]. آخرین وصایای انبیاء الهی نماز بوده است و حضرت علی ـ علیه السلام ـ در آخرین وصیت خود که ساعتی پس از آن به دیدار معبود شتافت فرمود: «الله الله فی الصلاه فانها عمود دینکم»[4] خدا را، خدا را نسبت به نماز، که ستون دین شما است.
ب) ملاک ایمان و کفر
هر چیزی چهره‌ای دارد و چهره دین مبین اسلام نماز است.[5] و کسی که عمداً نماز را ترک کند کافر است.[6] و هیچ بهره‌ای از اسلام ندارد[7] . ترک نماز یا بی اعتنائی و سبک شمردن آن بسیار مذموم است.
در بعضی از روایات آمده است که اگر ترک نماز، بدون عذر باشد، باعث حبط و از بین رفتن سایر اعمال خوب انسان می‌شود. یکی از یاران امام صادق ـ علیه السلام ـ از آن حضرت سؤال کرد: چگونه است که زناکار را کافر نمی‌گویند ولی کسی که نماز را ترک کند کافر نام نهاده شده است، دلیل این چیست؟ آن حضرت فرمودند: «چرا که زانی و شبیه او بخاطر این‌که شهوت بر او غلبه می‌کنند آن عمل را انجام می‌دهند ولی کسی که نماز را ترک کند در واقع تنها از روی سبک شمردن نماز آن را ترک می‌کند[8]. رسول گرامی اسلام فرمود: نماز ستون دین است پس کسی که نماز را عمداً ترک کند دینش را ویران ساخته است و کسی که نماز را در وقتش نمی‌خواند داخل در «ویل» می‌افتد. و «ویل» وادیی در جهنم است که خداوند متعال فرمود: «ویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون»[9].
ج) ترک نماز، علت دخول در جهنم
وقتی از اهل جهنم سؤال می‌شود که چه چیز شما را به جهنم کشاند اولین دلیل را بی‌نمازی می‌دانند، می‌گویند: «لم نک من المصلین» ما از نمازگذاران نبودیم. دیگر آنکه: «و لم نک نطلعم المسکین؛ به فقرا کمک نمی‌کردیم» و سومین دلیل وارد شدن در آتش و عذاب را چنین عنوان می‌کنند که «کنا نخوض مع الخائضین و کنا نکذب بیوم الدین»[10] در هر چرندی هم وارد می‌شدیم، هر جا که حرف ضد دین می‌گفتند می‌رفتیم گوش می‌کردیم یا خودمان هم می‌گفتیم و به روز قیامت ایمان نداشتیم و آن را تکذیب می‌نمودیم نتیجه‌اش این شد که اکنون در جهنم به سر می‌بریم.
د) استحفاف نماز و محرومیت از شفاعت
ابوبصیر که یکی از شاگردان امام صادق ـ علیه السلام ـ است نقل می‌کند که نزد حمیده (همسرامام صادق ـ علیه السلام ـ) رفتم که او را در مصیبت رحلت امام صادق ـ علیه السلام ـ تسلیت بگویم، وقتی به نزد او رسیدم او گریه کرد و گفت: ای کاش شاهد بودی وقتی که مرگ آن حضرت فرا رسید و یکی از چشم‌های آن حضرت بی‌حس شد (حکایت از آخرین رمق‌های آن حضرت است)، آن حضرت دستور دادند که تمام نزدیکان و آشنایان مرا جمع کنید، وقتی که همه اطراف بستر آن حضرت جمع شدند. آن حضرت فرمود: ان شفاعتنا لاتنال مستخفا باصلاه[11] شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی‌رسد. و حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: هرگاه وقت نماز فرا رسید و شما بین نماز خواندن که الآن وقت فضیلتش می‌باشد و بین کار دیگر، کار دیگر را انتخاب کرده و ترجیح دادید، این سبک شمردن نماز است.

آثار ترک نماز
حضرت پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ می‌فرماید: «کسی که نماز خود را سبک گیرد و در بجا آوردنش سستی نماید، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا می‌فرماید: شش بلا در دنیا و سه تا در موقع مرگ و سه در قبر و سه در قیامت و هنگامی که او را از قبرش بیرون می‌آورند. اما شش بلای دنیوی، 1و2- خداوند برکت را از عمر و روزیش بر می‌دارد. 3- از صورتش نشانه نیکوکاران را بر می‌دارد. 4- هر کار خیری بکند پذیرفته نمی‌شود و برای آن اجری نیست. 5- دعایش مستجاب نمی‌شود. 6- از دعای نیکوکاران بهره‌ای ندارد. و سه بلایی که هنگام مردن برای او است:
1- آن‌که با ذلت و خواری می‌میرد. 2- با گرسنگی. 3- با تشنگی در حالیکه حالت عطش او طوری است که اگر از نهرهای دنیا بیاشامد، سیرآب نمی‌شود. سه بلائی که در قبر به او می‌رسد: یکی آن‌که ملکی در قبر بر او گماشته می‌شود که او را فشار دهد و زجر نماید، دیگر اینکه قبرش برایش تنگ می‌شود، سوم آن‌که قبرش تاریک و ظلمانی است و سه بلاء‌ قیامتش عبارتند از: یکی آن‌که ملکی، او را بر صورتش می‌کشاند، برای حساب در موقف حساب، مردمان به او می‌نگرند، دیگر آن‌که در حسابش سخت گیری می‌شود، سوم آن‌که خداوند نظر رحمت به او نمی‌فرماید و او را پاکیزه نمی‌کند و برایش عذاب دردناکی است»[12] بنابراین اگر این افراد اندکی به اهمیت نماز، نقش آن در سعادت و شقاوت آدمی، آثار دنیوی و اخروی نماز بنابر آن‌چه از ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ به ما رسیده است توجه کنند، کم کم با تمرین و ممارست، به نماز علاقه شدید پیدا کرده، به نحوی که چیزی برای آنان مانع از خواندن نماز در اول وقت، نمی‌شود
نکته:انسان مؤمن علاوه بردعوت زبانی به اعمال صالح ،رفتاراونیزتشویقگرواحیاگرارزشهادرجامعه است؛پس بکوشید که با اهمیتی که خودبه برپایی نمازودیگر ارزشهای الاهی می دهیددیگران رابه سوی خداوند هدایت کنید.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. دستغیب . گناهان کبیره . ج2 . ص163 تا 178 .
2. شهید مطهری . مرتضی . گفتارهای معنوی . ص95 به بعد .
3. جوادی آملی . اسرار عبادات . ص25 تا 38 .

پی نوشت ها:
1- کلینی . محمد بن یعقوب . کافی . ج3 . ص266 .
2- مجلسی . محمدباقر . بحارالانوار . ج83 ، ص25 .
3- همان . ج86 . ص227 .
1- نهج البلاغه .
2- امام صادق (ع) : لکل شیء وجه و وجه دینکم الصلاه . بحار الانوار . ج87 . ص310 .
3- بین الایمان و الکفر ترک الصلاه، رسول الله (ص) . کنزالعمال . 18869 .
4- لاحظ فی الاسلام لمن ترک الصلاه، امام صادق علیه السلام . بحار الانوار . ج82 . ص232 .
5- اصول کافی . ج2 . ص386 .
6- بحارالانوار . ج82 . ص202 .
7- مدثر/42 تا 46 . مطهری . مرتضی . گفتارهای معنوی . ص100 .
1- بحار الانوار . ج82 . ص236 .
2- کتاب صلاه. مستدرک . نقل از : فلاح السائل . سید بن طاوس ـ بنابر نقل از : دستغیب . گناهان کبیره . ج2 . ص167 .

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید