پسری دارم که اول نماز اول وقت می خواند اما کم کم نماز را به آخر وقت و مدتی است که نماز را سبک می شمارد و وقتی به او می گوییم، می گوید من از نماز سودی ندیدم، نمی دانم که چکار کنم تا نتیجه مطلوب بدهد؟

پسری دارم که اول نماز اول وقت می خواند اما کم کم نماز را به آخر وقت و مدتی است که نماز را سبک می شمارد و وقتی به او می گوییم، می گوید من از نماز سودی ندیدم، نمی دانم که چکار کنم تا نتیجه مطلوب بدهد؟

پسری دارم که اول نماز اول وقت می خواند اما کم کم نماز را به آخر وقت و مدتی است که نماز را سبک می شمارد و وقتی به او می گوییم، می گوید من از نماز سودی ندیدم، نمی دانم که چکار کنم تا نتیجه مطلوب بدهد؟

کسانی که بر این باور هستند که ما زمانی عباداتی همچون نماز را قبول داریم و به آن عمل می کنیم که فایده و اثر عملی آنرا با چشم ظاهر زود ببینیم این افراد باید به چند نکته توجه داشته باشند.
1. ما از هر عملی که صورت می گیرد باید واکنش و اثر و فایده متناسب با آن فعل را متوقع باشیم؛ چنانکه اقتضاء آتش سوزندگی و گرما است نه چیز دیگر. در باب عبادات و نماز هم انتظار و توقعی که از عمل به آن باید داشته باشیم چیزی متناسب با روح آن عبادت باشد. با توجه به آیات قرآن و روایات برخی آثار و فواید مهم این عبادت بزرگ که سراج مؤمن است عبارتند از: شستشو دهنده و پاک کننده گناهان،[1] بازدارنده از فحشاء و منکر،[2] وسیله تقرب عبد به پروردگار[3] و… است. اما اینکه ما از نماز انتظار داشته باشیم مشکلات فردی یا خانوادگی را حل کند مثل دفع معضلات اقتصادی و کم بودهای مالی و یا قبولی در امتحانات و… توقعی بی جا و دور از انتظار است. گرچه حل آنها بستگی به فاکتورها و اسباب دیگری متناسب با خود آنها دارد اما از محتوای آیات و روایات و همچنین سیره عملی علماء و بزرگان دینی که متعبد به مسائل دینی و عبادی بوده اند، استفاده می شود که با اداء درست و کامل همین نماز خداوند مهربان زمینه حل مشکلات مادی و معنوی را فراهم می کند.
2. به این نکته مهم باید توجه شود که ما اگر با انجام برخی عبادات آثار و فواید عملی آنها را مشاهده نمی کنیم این نشان از بی فایده بودن و ایراد در فلان عبادت نیست؛ چرا که اینها قول خداوند و رسول و ائمه معصومین ـ علیهم السلام ـ هستند و به ما نعوذبالله وعده دروغ نداده اند. اگر ایرادی هست، این را باید در خودمان و نحوه عملکرد و چگونگی انجام آن عمل جستجو کرد. در مسائل عبادی و از جمله نماز هم اینگونه است که خداوند متعال آن نمازی را از ما می خواهد و قبول می کند که با تمام آداب و شرایط آن برگزار شود. بدیهی است که نمازی دارای فواید و آثار عملی است که هم شرائط صحت، هم شرایط قبولی را دارا باشد. توضیح آن که شرایط صحت و قبولی نماز با هم متفاوتند، شرائط صحت نماز اموری فقهی هستند، مانند: وضوی صحیح، پاک بودن لباس نمازگزار و غصبی نبودن مکان نماز و انجام صحیح افعال و اذکار و قرائت درست نماز و بالاخره مطابق بودن نماز با احکام شرعی و فقهی آن. اگر کسی نمازی را با همه شرائط صحتش بجا بیاورد به طور یقین نمازش درست است و به دستور الهی عمل کرده است و تکلیفی بر او نیست اما اینکه آیا چنین عملی مقبول هست یا نه(یعنی آیا آثار معنوی و قربی دارد یا نه) بستگی به شرایط قبولی نماز دارد که عبارتند از اخلاص و حضور قلب در تمام حالات نماز؛ چرا که در احادیث وارد شده است که آن اندازه از نماز قبول می شود که نماز گزار در آن حضور قلب داشته باشد، ممکن است کسی به مقدار یک رکوع یا سجده حضور قلب داشته باشد لذا به همان مقدار، نمازش قبول می گردد[4] نه بیشتر، گرچه تمام شرائط صحت نماز را داشته باشد.
3. گذشته از موارد فوق باید توجه داشت که بر هر فرد مسلمانی لازم است که خود را ملتزم به انجام آنچه مولایش از او خواسته بکند، یعنی عبد وظیفه دارد پروردگارش به آنچه امر کرده و واجب دانسته عمل کند و از آنچه نهی کرده دوری کند، حال چه بداند و بفهمد که فلان فایده را دارد و چه نداند، فعلاً وظیفه مکلف عمل به تکلیفش است. چه بسیار بد است که آدمی عملی را برای بدست آوردن مُزد انجام دهد آنهم مزد دنیوی، چرا انسان خود را ارزان بفروشد. چگونه انسانی که هیچ بود و خدا او را هستی داد، و همه چیز برایش فراهم نمود به خود مغرور می شود. اگر آدمی در اطراف خود خوب بنگرد و به نعمت های بی شمار الهی که به او ارزانی شده توجه کند می فهمد که چقدر غرق نعمت است، پدر و مادری خوب، بدنی سالم و…. حال آیا شایسته نیست پروردگاری این چنین را پرستش کرد و در شبانه روز چند رکعت نماز خواند و شکرگزار او بود؛ مگر نماز چیزی جز دعوت کردن پروردگار از بنده اش برای گفتگو با او نیست.

ریشه یابی مشکل
حال باید این مشکل ریشه یابی شود که چه عواملی باعث دلزدگی پسرتان از نماز شده است، که ایشان دیگر مثل سابق به نماز و عبارت اهمیت نمی دهد. به احتمال زیاد این که می گوید از نماز سودی ندیده ام، بهانه ای بیش نیست، و عوامل و رخدادهایی موجب این مشکل شده است که به پاره ای از آنها اشاره می شود:
1. عدم شناخت کافی از خدا، و اینکه چرا اصلاً باید خدا را عبادت کرد. در این صورت باید متناسب با درک او، مقداری از فلسفه نماز و عبادت برایش بگویید. به او بگویید که میزان دین داری به تعبد است.
2. دیدن ضربه، گناه و بد اخلاقی هایی از اطرافیان، به ویژه از پدر و مادر خود؛ او به علت پایین بودن سطح درک و شناختش این ناهنجاری ها و بد اخلاقی ها را به حساب نماز خواندن پدر و مادرش می گذارد و از نماز دلزده و بیزار می شود. در این صورت باید سوء تفاهم ها را بر طرف کرد و اطرافیانش رفتار و کردار خویش را تغییر دهنده.
3. آلوده شدن ایشان به گناه و یا نشست و بر خواست با دوستان بد و بی نماز که باید این عوامل خاطر ناک با سعه صدر و خوش اخلاقی، و جایگزین الگوی مناسب بر طرف شود.
4. و…

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. ملکی تبریزی . حاج میرزا جواد . اسرار الصلوه . ترجمه و تلخیص جواد محدثی .
2. قرائتی . محسن . پرتوی از اسرار نماز . ناشر ستاد اقامه نماز.
3. امام خمینی(ره) . آداب نماز . مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) .
4. زرهانی . سید احمد . نگاهی به نقش های تربیتی خانه و مدرسه . انجمن اولیا و مربیان . 1375 .

پی نوشت ها:
[1] . فیض الاسلام . نهج البلاغه . خطبه 190 .
[2] . عنکبوت/45 .
[3] . کاشانی . محسن . محجه البیضاء . ج 1 . ص 339 . دفتر انتشارات اسلامی . همچنین : کلینی . محمد بن یعقوب . فروع کافی . ج3 . ص 265 . تهران . دارالکتب الاسلامیه . 1350 هـ ش .
[4] . مجلسی . محمدباقر . بحارالانوار . ج 81 . ص 260 . چاپ بیروت . قمی . ابن بابویه . علل الشرائع . ج 2 . ص 327 . باب 24 . حدیث 2 .

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید