چرا خداوندی که قادر به انجام هر کاری است برخی آرزوهای انسان …

چرا خداوندی که قادر به انجام هر کاری است برخی آرزوهای انسان …

چرا خداوندی که قادر به انجام هر کاری است برخی آرزوهای انسان را برآورده نمی کند؟

پاسخ

قبل از پرداختن به اصل جواب به عنوان مقدمه دو کلمه «آرزو» و «قدرت الهی» را معنی می کنیم که در اصل بحث بسیار مؤثر است.
کلمه «آرزو» و معادل آن در عربی «اَمَل» به معنای امید داشتن است.[1] که وقتی در قالب درخواست از خداوند متعال تبلور یافت، «دعا» نامیده می شود. و اما کلمه «قدرت» هر گاه با آن، پروردگار توصیف شود، به معنای نفی عجز و ناتوانی است و غیر از پروردگار هرگز کسی به قدرت مطلقه توصیف نمی شود.[2] در یک تقسیم بندی کلی، می توان آرزو را به دو دسته «آرزوهای پسندیده» و «آرزوهای ناپسند» تقسیم کرد؛که هر کدام از این دو قسم، خود به دو دسته «شدنی» و «ناشدنی» تقسیم می شوند. البته آرزوهای شدنی، برآورده شدن و تحقق آن این طور نیست که همیشه به نفع آرزوکننده باشد. گاهی می شود تحقق آرزو با مصالح فرد ناسازگار است که خداوند با حکمت الهی خود، آن را برآورده نکرده یا با تأخیر تحقق می بخشد. بدون شک امید و آرزو، عامل حرکت چرخ های زندگی انسانهاست، که حتی اگر یک روز از دل های مردم جهان برداشته شود، نظام زندگی به هم می ریزد و کمتر کسی دلیلی بر فعالیت و تلاش و جنب و جوش خود پیدا می کند. در حدیث معروفی که از پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه وآله ـ نقل شده، ایشان می فرمایند: (الاَمَل رحمه لامتی و لولا امل ما رضعت والده ولدها و لا غرس غارس شجراً) «امید مایه رحمت امت من است، اگر نور امید نبود، هیچ مادری فرزند خود را شیر نمی داد و هیچ باغبانی نهالی نمی کاشت».[3] ولی همین عامل حیات و حرکت، اگر از حد بگذرد و به صورت «آرزوی دور و دراز و دست نیافتنی» درآید، بدترین عامل انحراف و بدبختی است. درست همانند آب باران که مایه حیات است؛ اما این آب اگر از حد گذشت، مایه غرق شدن و نابودی خواهد شد. در آیه سوم از سوره حجر به این واقعیت چنین اشاره می کند: «بگذار آنها بخورند و بهره گیرند و آرزوها, آنان را غافل سازد، ولی به زودی خواهند فهمید». این آرزوهای کشنده همان است که این آیه و آیات دیگر قرآن، روی آن تکیه دارد و آن را مایه بی خبری از خدا و حق و حقیقت می شمارد. این آرزوها و امیدهای دور و دراز، چنان انسان را به خود مشغول می دارد و غرق در عالمی از تخیل می سازد که از زندگی و هدف نهایی اش به کلی بیگانه می شود.[4] البته تمنیات انسان گاهی شدنی و پسندیده است و از روح بلند او سرچشمه می گیرد و عاملی است برای حرکت و تلاش و جهاد و سیر تکاملی او، مثل این که انسان آرزو کند در علم و دانش و تقوا و شخصیت و آبرو سرآمد جهانیان باشد. ولی بسیار می شود که این آرزوها نشدنی و ناپسند است، و درست برعکس دسته اول، مایه غفلت و بی خبری و تخدیر و عقب ماندگی است. مثل آرزوی رسیدن به عمر جاویدان و خلود در زمین و در اختیارگرفتن تمام اموال و ثروت ها و حکومت بر همه انسانها و موهوماتی دیگر از این قبیل.
به همین دلیل در روایات اسلامی تشویق شده که مردم به سراغ آرزوهای خیر بروند. در حدیث از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله ـ می خوانیم: «کسی که تمنای چیزی کند که موجب رضای خداست، از دنیا نمی رود مگر به آن برسد».[5] بنابراین هر آرزویی پسندیده و ممدوح نیست، به علاوه هر آرزویی شدنی و ممکن نیست و خداوند متعال امور را از مجرای طبیعی انجام می دهد، مگر در مواردی که به حکمت الهی اش نیاز به معجزه افتد. و این اجرای امور از مجرای طبیعی باعث می شود، بسیاری از آرزوهای ما تحقق نیابد. و این هیچ ربطی به قدرت پروردگار ندارد، به علاوه قدرت پروردگار متعال بر ممکنات (آن چه امکان تحقق داشته باشد) تعلق می گیرد و اموری هستند که ذاتاً محال است و وقتی چنین شد از تحت قدرت الهی خارج است. مثلا جمع متناقضین اصلا شدنی نیست و قدرت الهی به آن تعلق نمی گیرد; حال اگر خدا چنین کاری را نکرد، ضرری به قادر بودن آن نمی زند چون مشکل از قابل است نه فاعل.
در هر حال خداوند اسباب و علل را آفرید تا معلول های خاصی از آنها صادر شود. حال کسی که بدون اسباب، آرزوی چیزی را داشته باشد، مثلا بدون داشتن بال یا وسیله پرواز، آرزوی پرواز با این بدن مادی را داشته باشد، این در مواقع عادی اصلا امکان ندارد، نه این که خداوند قادر نباشد. بله در موارد معجزه خداوند بدون بال نیز پرواز را میسّر می کند. مانند معراج رفتن رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه وآله ـ که طبق نظر مشهور جسمانی و روحانی بود.
سخن را با بیان نورانی امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ به پایان می بریم که ایشان ضمن سفارش هایی به فرزند بزرگوارشان امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ در نامه 31 نهج البلاغه چنین می فرمایند: «اما هرگز نباید از تأخیر در اجابت دعا مأیوس گردی، زیرا بخشش به اندازه نیت است».
گاهی می شود که اجابت به تأخیر می افتد تا اجر و پاداش و عطای درخواست کننده بیشتر گردد و گاه می شود که درخواست می کنی که اجابت نمی گردد، در حالی که بهتر از آن به زودی یا در موعد مقرری به تو عنایت خواهد شد و یا این که به خاطر چیز بهتری این خواسته تو برآورده نمی شود، زیرا چه بسا چیزی را می خواهی که اگر به تو داده شود، موجب هلاکت دین تو می شود….
نتیجه این که: بسیاری از آرزوهای انسان از سر جهالت و نادانی است و بسیاری تحققش به صلاح انسان نیست و خداوند حکیم بزرگتر از آن است که هر چه انسان خواست تحقق بخشد و انجام دهد.
خداوند همه ما را از آرزومندان لقای خویش قرار دهد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1- ترجمه نهج البلاغه، خطبه 28، 42، 52، 86، 114، 132 و…
2- تفسیر نمونه، ج 11 و 19 و 22.
3- معراج السعاده، ملااحمد نراقی، ص 478.

پی نوشت ها:
[1] . سیاح، احمد، فرهنگ بزرگ جامع نوین، انتشارات اسلام، ج 1، ص 48.
[2] . راغب اصفهانی، مفردات، ص 394.
[3] . قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، آستان قدس رضوی، مشهد، 1416 هـ . ق، ج 1، ص 82.
[4] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 11، ص 11، اقتباس.
[5] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 22، ص 527، اقتباس.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید