چه رفتاری باید با فردی که به سران مملکت ناسزا می گوید داشته …

چه رفتاری باید با فردی که به سران مملکت ناسزا می گوید داشته …

چه رفتاری باید با فردی که به سران مملکت ناسزا می گوید داشته باشیم چون گفته اند با افراد بی دین نشست و برخاست نکنید. اگر مجبور باشیم با این افراد نشست و برخاست داشته باشم چه تکلیفی بر گردن من می باشد، چون این قضیه مرا خیلی آزار می دهد؟

پاسخ

در خصوص این سوال توجه‌تان را به مباحث ذیل جلب می نمائیم:

علل ناسزا گویی:
برای این که بتوانید گفتار و رفتار دینی خود را با تناسب گفتار و رفتاری آنها تنظیم کنید لازم است به علل مختلف ناسزاگویی افراد از جهات مختلف توجه داشته باشید و بعد از بررسی ببینید کدام علت یا علل در مورد آن فرد صادق است و پس از شناخت علل آن به درمان و معالجه آن مشکل بپردازید. نمی‌توان به شکل کلی قضاوت کرد و گفت هرکسی ناسزا می گوید به اندازه زشتی سخنانش، باطنی زشت و کریه دارد. گاهی افراد در ناسزاگویی خود تا حدود زیادی تقصیر زیادی ندارند و فقط عده‌ای معدودی از روی غرض و آگاهی ناسزا می‌گویند.
برخی از علل ناسزاگویی به قرار زیر است:
1. فشارهای روحی و عاطفی، و ناکامی‌ها[1] 2. تفکرات غلط و توقعات بیش از حد[2] (به‌خاطر عدم آگاهی از وظائف خاص هر مسئول)
3. بی عدالتی و فاصله طبقاتی
4. عملکرد بد برخی از مسئولین
5. شایعه و شبهه پراکنی
6. مورد سوء استفاده سیاسی قرار گرفتن
7. یادگیری و تحت تأثیر محیط بد تربیتی خانواده یا محیط زندگی قرار گرفتن
8. غرض و مخالفت عمدی.
علاج ناسزاگویی و تغییر برخوردها:
در زندگی ائمه اطهار _ علیهم السلام _، علماء و پیروان ایشان به داستان های متعددی بر می خوریم که آنها با برخورد صحیح، همدلی، ابراز محبت و رفع نیازهای عاطفی و مالی افراد ناسزاگو را مطیع و دوستدار و اسیر مهر و محبت خود کرده اند.
رشته ای بر گردنم افکند دوست
می‌کشد هر جا که خاطر خواه اوست
یکی از بستگان امام سجاد _ علیه السلام _ در حضور جمع سخنان نامناسبی به ایشان گفت، امام سکوت کردند بعد به اصحاب خود فرمودند: شنیدید، دوست دارم با هم برویم جواب او را بدهم و شما بشنوید، در راه مرتب آیه والکاظمین الغیظ (پرهیزکاران خشم خود را فرو می برند)[3] را تکرار می کردند. درب منزل ایشان که رسیدند درب زدند آن فرد بیرون آمد حضرت با خونسردی تمام و مهربانی رو به ایشان کردند و گفتند اگر آنچه گفتی در من هست از درگاه خدا طلب آمرزش می کنم و اگر در من نیست از خدا می خواهم تو را ببخشد، آن مرد تحت تأثیر مهربانی و لطف امام قرار گرفت جلو آمد امام را بوسید و بعد گفت: نه من خود مستحق همه آن ناسزاها هستم.[4] مالک اشتر، سردار شجاع امام علی _ علیه السلام، به مسجد رفت و در حق آن مرد بازاری گستاخ که به سمت او آشغال پرتاب کرده بود دعا کرد. امام حسن – علیه السلام – به آن مرد شامی ایی که به او ناسزا گفت کمک مالی و احسان عاطفی نمودند و بر آن ها تأثیر گذاشتند.[5] عالم بزرگ مرحوم کاشف الغطاء برای مرد فقیری که بر اثر سوء تفاهم به صورتشان آب دهان انداخت او که امام جماعت بود از سجاده برخاست از بین صفوف نماز جماعت کمک مالی جمع کردند و خشم خود را بروز ندادند.[6] آری همه این برخوردهای خوب و خوش رفتارهایی در مقابل بد رفتاری ها، درس زندگی و ارتباطات سالم اسلامی و انسانی به ما می دهد.[7] حال باتوجه به مطالب بالا نکاتی کاربردی بیان می‌داریم.
چه باید کرد؟
1. همدلی:
گاهی همدلی در برخی از موارد اثر عجیبی می‌گذارد فردی که در اجتماع حق‌اش ضایع شده و یا بی عدالتی‌ای را چشیده و یا در اثر فشار زندگی و استرس‌ها در تنگنا است و ظرفیت کمی هم دارد نیاز به همدلی و عطوفت دارد. گاه ناشنیده گرفتن ناسزاها و سکوت اثربخش تر از جواب دادن است؛ تکریم شخصیت و برجسته کردن صفات مثبت او و تشویق آن صفات در جمع می تواند رابطه صمیمی ایجاد کنید و در کل درجه پذیرش حق را بالا ببرد.
2. شفاف سازی:
گاهی افراد مورد سوءاستفاده سیاسی برخی از افراد مغرض قرار می‌گیرند یعنی به جای این که افراد مغرض به جنگ علنی بپردازند با اغفال برخی از افراد ساده دل و بی‌اطلاع و شایعه‌پراکنی و شبهه افکنی و با رنگ و لعاب حق طلبانه و اصلاحگرانه وارد میدان می‌شوند، این افراد که آلت دست دشمنان زیرک واقع می شوند چون گمان می‌کنند حق کشی شده و یا مسئولین به دنبال مقاصد و منافع خود هستند لب به ناسزا می گشایند و گاهی با این کار خود ممکن است قصد قربت و خدمت هم داشته باشند؛ بهترین کار اینجا این است که با اطلاعات دقیق و مستند به روشن ساختن این افراد بپردازیم و توطئه مغرضانه دشمنان را آشکار سازیم البته این کار نیز باید در فضای سرشار از صمیمیّت و بدون بگو مگو انجام گیرد؛ گاه هدیه دادن و نامه نوشتن از گفتگوی رو در رو مؤثرتر است.[8] 3. اصلاح تدریجی:
برخی از افراد سا‌ل‌های زیادی در محیط‌های ناسالم (پدر و مادر، دوستان، محل زندگی یا کار) زندگی کرده‌اند و تحت تأثیر محیط خود قرار گرفته‌اند. ممکن است فردی ناسزاگویی را یاد بگیرد و بدون تحلیل قضایا به شکل عادت لب به فحش بگشاید؛ اینجا لازم است با معاشرت های مکرر ولی کوتاه مدت آنها را تدریجاً آگاه ساخت و رفتار آنها را اصلاح کرد و چون به تدریج این صفت بد شکل گرفته لاجرم به تدریج هم برطرف می شود فقط نباید سریع منتظر تحول یک شبه او باشیم اما یقین بدانیم که رفتار مثبت ما بر او اثر خواهد گذاشت.
4. عملکرد برخی از مسئولین:
بی تردید برخی از مسئولین به رغم میل رهبر انقلاب و بزرگان دین دست به کارهایی نامناسب می‌زنند و مردم را بدبین می‌کنند، اینجا باید عملکرد بد آن نهاد خاص تحلیل شود و تبیین شود که خط سران اصلی مملکت از این افراد خودسر جداست. در زمان ائمه _ علیهم السلام _ نیز گاهی مسئولین برخی از قسمت‌ها کارهایی انجام می‌دادند که مورد تأیید ائمه _ علیهم السلام _ نبود البته برخی افراد به‌خاطر ضعف بینش سیاسی نمی دانند که چه وظیفه ای به چه نهادی مرتبط می شود و یا نمی‌دانند که سران مملکت از عملکرد مسائل جزئی در یک نهاد کوچک که تحت مسئولیت آنها نیست بی‌اطلاع‌اند بنابراین گمان می‌کنند که همه این مسائل به فلان مسئول باز می‌گردد. در برخی موارد نیز مسئولین نظام مثل مقام معظم رهبری نگرانی و ناراحتی خود را مکرر ابراز می‌دارند ولی در سطوح پایینی عده‌ای کارشکنی می‌کنند، که هوشیاری و تذکر آحاد مردم و حمایتشان از رهبری می تواند مؤثر باشد.
5. ترور شخصیت:
گاهی افراد مغرض از فشارهای زندگی و سختی های مردم سوء‌استفاده می‌کنند و به مردم می‌گویند که شما در این سختی هستید و فلان مسئول به چپاول اموال می پردازد و … که در این جا باید براساس سند و مدرک دقیق زندگی ساده و زاهدانه برخی از مسئولین دلسوز را به آنها نشان داد و بهترین نمونه زندگی، مقام معظم رهبری و خانواده ایشان است.
6. غرض ورزی:
بی‌تردید انقلاب و نظام مخالفینی دارد؛ افرادی هستند که نظام اسلامی را مانع منافع سیاسی، شهوانی و اقتصادی و … خود می‌دانند، این عده مسلماً دوست دارند که چهره سران دلسوز مملکت را زشت جلوه دهند و خود را حق به جانب مطرح کنند و غیظ و دشمنی خود را ابراز دارند. در برخورد با این افراد بهترین کار برخورد قاطعانه و پرهیز از جلسات گناه آلود آنهاست. امام صادق _ علیه السلام _ می فرماید: «سزاوار نیست مؤمنی در مجلسی بنشیند که در آن گناه می‌شود و او نمی‌تواند بحث آن جلسه و افراد آن را تغییر دهد»[9].

حرف آخر:
اغلب مردم مؤمن هستند اما گاهی مسائل اقتصادی، فشار زندگی، حق کشی و شایعه سازی ها بر عواطف آنها اثر می گذارد[10] بهترین راه در برخورد با این افراد در روشنگری، محبت، همدلی، بینش دهی سیاسی و … است اینها بی دین نیستند، و در برخوردها باید با آنها همدل بود و کمک کرد تا مشکلشان برطرف شود. اما با افراد مغرض و معاند نباید همراه و همدل شد و نباید در مجلس آنها حاضر شد.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

پی نوشت ها:
[1] . WWW.Mardoman.com (اقتباس).
[2] . رنوا پوری فوی، غلبه بر خشم، مهدی قراچه داغی، نشر اوحدی، چاپ اول، 1379 ش، ص 60، (اقتباس).
[3] . آل عمران/134.
[4] . محمدی اشتهاردی، محمد، داستان دوستان، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ چهارم، 1372 ش، ج 2، ص 55 با کمی تغییر.
[5] . مطهری، مرتضی، فلسفه اخلاق، نشر صدرا، چاپ پانزدهم، 1372 ش، ص 24 و 26، تلخیص.
[6] . مختاری، رضا، سیمای فرزانگان، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ چهارم، 1371 ش، ص 336.
[7] . مقام معظم رهبری به دوستان ایشان فرمودند که در حادثه کوی دانشگاه با زبان نرم برخورد کنید و حتی اگر کسی عکس مرا پاره کرد با او تندی نکنید.
[8] . گاهی برخورد تند، و عدم مهارت در نقد باعث افروخته شدن جنگ و ادامه ی بی ثمر بحث می شود. برای آشنایی بیشتر با این شیوه ها توصیه می کنیم کتاب مهندسی رفتار ارتباطی، نیما قربانی، نشر سینه سرخ، تهران، را مطالعه فرمائید.
[9] . اصول کافی، ج 2، ص 374، به نقل از، مکارم شیرازی، ناصر، 150 درس زندگی، مدرسه امام علی بن ابیطالب، چاپ هفدهم، 1380ش، ص 130.
[10] . گاهی ناسزاگویی حکایت از اعتراض از جا و عملکرد دیگری است به عنوان مثال جوانی که تحت تربیت مستبدانه والدین خود قرار می گیرد و یا می بیند که به مسئله شغل و یا ازدواج او بی اهمیت اند به چیزی که مورد احترام و توجه والدین است ناسزا می گویند تا با این برخورد به نوعی تلافی کنند و اعلام اعتراض و شکایت نمایند.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید