آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی : وحدت حوزه و دانشگاه یک اصل اساسی در پیروزی و انسجام آینده انقلاب است/ نخبگان سیاسی ایران زیر سایه انگلیس سکولاریزه شدند/ گسست نخبگان دینی و دانشگاهی راه نفوذ دشمن را هموار می‌کند

آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی : وحدت حوزه و دانشگاه یک اصل اساسی در پیروزی و انسجام آینده انقلاب است/ نخبگان سیاسی ایران زیر سایه انگلیس سکولاریزه شدند/ گسست نخبگان دینی و دانشگاهی راه نفوذ دشمن را هموار می‌کند

آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی پیش از ظهر امروز در خطبه دوم نماز جمعه این هفته 27 آذر مشهد مقدس در حرم امام رضا(ع)، با بیا این‌که امروز، 27 آذر روز وحدت حوزه و دانشگاه، سالروز شهادت جان‌گداز محور اصل اصیل وحدت حوزه و دانشگاه، مرحوم شهید آیت‌الله دکتر مفتح است، گفت: مسئله وحدت حوزه و دانشگاه ولو در ظاهر، عنوان یک ارزش دارد اما درواقع یک اصل اصیل در جریان پیروزی انقلاب مقدس اسلامی و مؤثر در تداوم انقلاب و انسجام مردم انقلابی در این کشور و جامعه است.

گسست نخبگان دینی و دانشگاهی راه نفوذ دشمن را هموار می‌کند

علت آن‌هم این است که گسست نخبگان اجتماعی، دو ضرر و دو آسیب بزرگ می‌رساند؛ آسیب اول، تعارض روانی جامعه است، علی ایهال مغز متفکر جامعه، نخبگان آن جامعه هستند، اگر بنا شد نخبگان دینی و نخبگان آکادمیک جامعه از هم گسست داشته باشند، از هم جدا باشند، جامعه دچار تعارض و عدم تعادل روانی می‌شود، جامعه یکپارچه نخواهد شد، یک تاب نخواهد شد.

تعارض روانی جامعه و تسلط دشمن، دو آسیب گسست نخبگانی کشور

آن بخشی از عناصر جامعه که تحت تأثیر فضای آکادمیک جامعه هستند با آن بخشی که تحت تأثیر نخبگان دینی و روحانیت جامعه هستند، این دو بخش در اجتماع دو جور فکر می‌کنند، یک فکر بر جامعه حاکم نیست؛ وقتی بنا شد مردم در جامعه در یک تضاد فکری و تعارض فکری باهم قرار گرفتند، طبیعی است این جامعه تعادل روانی ندارد.

استعمار انگلیس از دوره قاجار به دنبال ایجاد گسست بین نخبگان کشور بود

اثر دوم گسست نخبگان اجتماعی از هم، این است که دشمن بر این جامعه مسلط می‌شود و راه نفوذ دشمن باز خواهد شد چون جامعه دو بخش می‌شود، وسط این دو بخش یک شکاف به وجود می‌آید، این شکاف راه نفوذ دشمن است که از این راه وارد می‌شود، به هر طرف چه بدنه دینی جامعه و چه بدنه آکادمیک جامعه بخواهد نفوذ می‌کند، این ثمره گسست نخبگان یک جامعه است.

در دولت قاجار که جریان‌های استعماری  مخصوصاً به‌وسیله استعمار روباه‌صفت پیر جهان، بریتانیای و انگلیس ناپاک در جامعه ما نفوذ کردند، این‌ها بزرگ‌ترین حرکتشان این بود که این گسست را بین نخبگان جامعه به وجود بیاورند؛ در طول تاریخ شما ایران و ایران اسلامی را مهد رشد علم، توسعه فناوری و توان بالای فکری، فلسفی و علمی می‌بینید.

برجسته‌ترین نخبگان علمی و فکری جهان در ایران و در دوره اسلام تربیت شدند

ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی و فارابی، چهره‌های برجسته علمی و فکری هستند که هنوز هم دنیا دنباله‌رو آنان است و بزرگ‌ترین مفخر علمی جامعه ما، ایران ما و ایران اسلامی ما هستند و مهم این است، پیدایش تمام این نخبگان و این چهره‌های برجسته علمی و فکری بی‌نظیر در بشر، در ایران در دوران نفوذ اسلام در ایران به وجود آمد، قبل از این‌که اسلام در ایران وارد بشود، ایران، ایران اسلامی بشود، ایران نخبه نداشت، ایران چهره برجسته علمی و فکری نداشت، شاید در آن زمان افرادی بودند که به‌عنوان نخبگان جامعه شناخته می‌شدند اما عناصری که امروز در دنیا مطرح باشند و دنیا در نظریات علمی در فنون مختلف دنباله‌رو آنان باشد، ایرانی که نشان و چهره برجسته علمی امروز در دنیا به‌عنوان ایرانی باشد، این بعد از ورود اسلام و بعد از نفوذ اسلام در این کشور هست؛ درواقع این‌ها مفاخر اسلامی ایران هستند.

نخبگان مسلمان، رشد علمی توأم با آموزه‌های دینی داشته‌اند

این مفاخر در حوزه‌های دینی به وجود آمدند، در حوزه‌های علمیه دینی به وجود آمدند؛ آن روزی که کشور ما ابوعلی سینا داشت،آن روزی که جامعه ما ابوریحان بیرونی و فارابی به جامعه تحویل می‌داد، روزی بود که علوم اجتماعی، علوم فنی و علوم دینی در کنار هم و آمیخته باهم بود، ابوعلی سینا یک طبیب برجسته بی‌نظیر، یک فناور کم‌نظیر، یک ریاضی‌دان غیرقابل تمثیل، با همه این‌ها یک فیلسوف و فقیه هم بود.

غرب، دلیل عقب‌ماندگی ایران را آمیختگی آموزه‌های دینی با علوم تجربی معرفی کرد

در کنار آموزه دینی این‌ها در علم رشد می‌کردند، آن علمی که آمیخته با آموزه دینی و آموزش دین بود از دل حوزه‌ها، از دل معابد تحقیقاتی و علمی، ابن‌سیناها را بیرون می‌آورد؛ این نکته را دشمنان استعمارگر ما فهمیدند، از زمان قاجار که این‌ها نفوذ فرهنگی در کشور پیدا کردند، دنبال این بودند که علوم تجربی را به یک جریان سکولار سازی مبتلا کنند و دانشمندان علوم تجربی را از حوزه‌های علمیه بیرون بکشند و با ارائه این مطلب، علت این‌که اروپا و غرب پیش رفته و ما در فناوری‌ها، تکنولوژی‌ها و علوم مادی عقب ماندیم، علتش این است و علتش آمیختگی این علوم با آموزش دینی است.

نخبگان سیاسی ایران زیر سایه انگلیس سکولاریزه شدند

این را در مردم به‌خصوص به نخبگان سیاسی آن روز باوراندند و سکولار سازی شروع شد تا زمانی که وقتی انگلیس‌ها بر مملکت مسلط شدند و یک عنصر ناپاک دیوصفتی مثل رضاخان قلدر را بر سرنوشت سیاسی این مملکت مسلط کردند، بزرگ‌ترین فرمانی که به او دادند، حوزه‌های علمیه و آموزش‌های دینی را جمع کند، دانشگاه را به‌عنوان رقیب حوزه‌های علمیه و معبد علوم تجربی و فناوری به وجود بیاورد.

القاء سابقه 80 ساله وجود دانشگاه در ایران، یک ننگ برای کشور است

امروز وقتی‌که سخن از تاریخ دانشگاه به میان می‌آید، تاریخ دانشگاه را یک تاریخ 70 و 80 ساله می‌دانند، این برای ایران ما ننگ است بگوییم تاریخ دانشگاه ما یک تاریخ 80 ساله است؛ ما دانشگاه جندی‌شاپور داشتیم که مال قبل اسلام است؛ بعد از اسلام، تمام مدارس نظامیه‌ای که در بستر اسلام درست شد، حوزه‌های علمیه بزرگی که از دلش فناوران بی‌نظیر، یک آقای فقیه عمامه به سری مثل مرحوم شیخ بهایی، ریاضی‌دان عصر خودش از دل حوزه علمیه بیرون می‌آید، این‌ها در طول تاریخ به برکت آمیختگی دین و علم باهم بود و به برکت آمیختگی علوم دینی و علوم تجربی باهم بود.

دشمن فهمید برای این‌که این مملکت را بتواند تصرف کند، بتواند بر این مملکت مسلط شود، آرامش روانی این جامعه را بر هم بزند و به‌عنوان یک دزد بر این مملکت حاکمیت پیدا کند و ثروت مردم را بچاپد و ببرد، اول کارش گسست بین جریان نخبگان در جامعه، دانشگاه را از حوزه جدا کرد، آموزش دینی را از آموزش علوم تجربی جدا کرد، اینجا علوم تجربی و مادی را دچار ویروس سکولار سازی کرد برای این‌که نخبگان از هم جدا شوند.

پیش از انقلاب، نمازخواندن در دانشگاه یک ضد ارزش بود

یکی از بزرگان و فرزانگان بزرگ سیاسی امروز ما می‌فرمودند در دانشگاه تهران وقتی من دانشجو بودم، یک روز نماز ظهر و عصرم داشت قضا می‌شد، می‌خواستم نماز ظهر و عصر را بخوانم، نزدیک بود آفتاب‌غروب کند و نی توانستم از دانشگاه بیرون بیایم، در دانشگاه تهران به دنبال جایی می‌گشتم که پیدا کنم و آنجا نمازم را بخوانم اما یکی از اساتید و دانشجو نبیند که من نماز می‌خوانم، نمازخواندن در دانشگاه تهران ضد ارزش بود.

برادران، من و شما که سهل است، ده تا نسل ما هم بخواهند بیایند همه مغزهایشان را به هم متصل کنند، فرایندها و دستاوردهای این انقلاب را بخواهند بشمارند، از عهده برنمی‌آیند؛ در جریان مبارزات ضد رژیم ستم‌شاهی، فرزانگان و نخبگان کشور به این نتیجه رسیدند که این گسست بین دانشگاه  و حوزه باعث این عقب‌افتادگی و سلطه دشمن شده است.

شهید مطهری و مفتح بنیان‌گذار اساس وحدت حوزه و دانشگاه بودند

خدا رحمت کند دو شهید بزرگواری که بنیان‌گذار و سازمان دهنده اساس وحدت حوزه و دانشگاه بودند، مرحوم استاد شهید آیت‌الله مطهری و مرحوم شهید دکتر مفتح، این‌ها از دل حوزه درحالی‌که یک مجتهد مسلم بودند، آمدند و وقت خود را گذاشتند برای دانشگاه.

برادران، خواهران، آن روزی که شهید مطهری آمد به‌عنوان استاد دانشگاه استخدام شود، شهد مطهری شاگرداول مکتب فلسفه و فقاهت امام و مرحوم آیت‌الله عظمی بروجردی بود، یک فیلسوف کم‌نظیر بود و یک مجتهد مسلم جامعه و کامل اما برای این‌که بیاید در دانشگاه نفوذ کند و بتواند یک پیوندی بین این دو قشر بدهد و این گسست را از بین ببرد، مرحوم شهید مطهری آمد در مدرسه سپه‌سالار آن روز، به‌عنوان تصدیق مدرسی امتحان داد، یک مجتهد، یک فیلسوف آمد به‌عنوان یک دیپلمه امتحان داد تا راه برای نفوذ در دانشگاه پیدا کند.

انقلاب با پیوند حوزه و دانشگاه به پیروزی رسید

خدا رحمت کند استاد مرحوم شهید دکتر مفتح، من طلبه جوانی بودم، با ایشان دریکی از شهرهای مازندران منبر می‌رفتیم، مهمان یکی از خوانین مازندران بودیم که در دستگاه نفوذ داشت، شهید مفتح گفت اگر فایده این سفر من تنها در این باشد که از نفوذش استفاده کند و پرونده من در دانشگاه تکمیل شود، من به همه خواست خود رسیده‌ام که ساواک به هیچ قیمت نمی‌گذاشت پرونده گزینشی شهید مفتح مورد تصویب قرار بگیرد و آن برادر ما از نفوذش استفاده کرد و توانست با لابی‌هایی که کرد، این پرونده را تکمیل کند و گزینشش در دانشگاه قطعی کند.

این را شهید مفتح زمانی گفت که یک مجتهد مسلم و از مدرسین سطح بالای حوزه علمیه قم بود، این‌ها با فداکاری آمدند این گسست را از بین بردند؛ 15 روز مانده بود به پیروزی انقلاب، هنوز امام از پاریس تشریف نیاورده بودند، در دانشگاه تهران، علمای تهران آمدند، اساتید دانشگاه آمدند، کنار هم صف کشیدند، گفتند «روحانی، دانشگاهی، پیوندتان مبارک»، آن روز این گسست از بین رفت و انقلاب به پیروزی رسید. «تکبیر»

ترور شهیدان مفتح و مطهری در جهت ایجاد شکاف در نخبگان بود

در پیروزی انقلاب، اول چهره‌ای که گروه تروریست آمریکایی فرقان نشان گرفت، استاد شهید مطهری بود و استاد شهید دکتر مفتح بود، این دوتا را اول زدند چون این دو نفر عامل وحدت حوزه و دانشگاه بودند، عامل براندازی این گسست بودند، دیدند اگر این دو نفر باشند، با این عملی که انجام دادند، انقلاب تضمین‌شده است پس این دو عامل و عنصر اصلی این پیروزی که گسست نخبگان را از بین بردند، اگر این دو نفر را از بین ببرند، شاید بتوانند روزی به این گسست حوزه و دانشگاه دست پیدا کنند و خوشبختانه تا به امروز هنوز دست پیدا نکرده و نتوانسته‌اند.

حرکات ضد دینی اساتید در دانشگاه‌ها، یک کار حساب‌شده در جهت ایجاد گسست در جامعه است

برادران، در این جمع ما که بخش قابل‌توجهی از عزیزان اساتید دانشگاه و مدیریت‌های دانشگاهی حضور دارند، بنده می‌خواهم نکته‌ای عرض کنم؛ ببینید، اینی که شما امروز می‌بینید یک استاد در دانشگاه می‌آید حرکت‌های ناهنجار ضد دینی سر کلاس درس انجام می‌دهد، این‌که می‌بینید یک استادی که درسش ریاضی است و می‌آید در کلاس ریاضی، تحلیل سیاسی شروع می‌کند و روحانیت را هدف قرار می‌دهد، اینی که ملاحظه می‌کنید برخی جریان‌های سیاسی تحریک می‌کنند یک عده دانشجوی ناآگاه جوان چه دختر چه پسر را و حرکت‌های ناهنجار ضد دینی در محیط فرهنگی دانشگاه دست می‌زنند، این‌ها یک جریان‌های طبیعی و عادی نیست، این‌ها کارهای حساب‌شده است، می‌خواهند آن گسست را ایجاد کنند.

مراقب باشید فضای دانشگاه سیاست زده نشود

عزیزان من، خدای‌نکرده سیاست زدگی‌ها، دانشگاه‌های ما را فرانگیرد که اگر حساب کنند جریان‌های دینی، شعائر دینی و مسائل دینی در دانشگاه‌ها حاکم شد یا ناهنجاری‌های دینی از دانشگاه‌ها براندازی شد، حساب کنند این به سود یک جریان سیاسی خاصی است که ممکن است در دانشگاه نفوذ کند، این‌جوری حساب نکنید، نگذارید سیاست زدگی بر دانشگاه‌ها حاکم شود و بعد برای اجرای میولات و مطامع سیاسی جریان‌ها به‌پای دین بچسبید و دین را بخواهید از دانشگاه براندازی کنید، این کار را نکنید عزیزان.

حواستان جمع باشد، مسئله بی‌حجابی دختر دانشجو در محیط دانشگاه، جوان دانشجو را به دنبال سر انداختن و بستر دین را از زیر پای جوان دانشجو جمع‌کردن، این‌یک جریان توطئه گسست نخبگان و گسست روحانیت از دانشگاه و دین از محیط آکادمیک است، این توطئه شیطانی دشمن است.

دشمن با ایجاد شکاف بین حوزه و دانشگاه به دنبال نفوذ در همه ابعاد کشور است

عزیزان ما در مسؤولیت‌های فرهنگی دانشگاه اعم از نهاد مقدس نمایندگی رهبری در دانشگاه‌ها و معاونت‌های فرهنگی با دغدغه این مسائل را دنبال کنند و با اضطراب و دلواپسی به مسائل فرهنگی دانشگاه بپردازند؛ امروز دشمن دیده اگر روزی موفق شد دانشگاه را مقابل روحانیت نگه بدارد و اگر روزی موفق شد وحدت حوزه و دانشگاه را به هم بزند، آن روز موفق شده یک شکاف در جامعه و یک گسست بین نخبگان به وجود بیاورد، از این شکاف وارد شود و در همه ابعاد کشور و جامعه نفوذ کند، این راه دشمن ما هست.

هرچه دشمن از ایران ضربه خورده از وحدت حوزه و دانشگاه بوده

ناهنجاری‌های محیط دانشگاه و حرکت‌های ضد فرهنگی در محیط دانشگاه و یا القاء مطالب سوء در کلاس‌های درس بدون مناسبت یا سخنرانی‌های افراد فتنه‌گری که خودشان را در فتنه 88 نشان دادند در محیط آکادمیک کشور، این‌ها همه فعالیت‌های دشمن در جهت ایجاد گسست بین حوزه و دانشگاه است چون هرچه دشمن در این کشور سیلی خورده است، از وحدت حوزه و دانشگاه بوده. «تکبیر»

دنیا به این نتیجه رسیده باید روحانیت را براندازی کند، باید آخوندی را نابود کند تا مطامع استکباری در دنیا قابل‌اجرا بشود، بحث این کشور هم نیست، بحث کل جهان است، نمونه‌اش، یک عمامه به سر در یک‌گوشه آفریقا ظهور پیدا کرد، انسان‌های مؤمن و متدین را مثل دندان‌های زنجیر چنان به هم پیوند داد، یک بنیان مرسوس و یک سازه سربی به تعبیر قران به وجود آورد، ببینید با او چه کردند، خانه‌اش را خراب کردند، بچه‌هایش را کشتند، خودش را با بدن تکه‌پاره با همسرش از خانه به یک نقطه نامعلوم از زندان زیر شکنجه برده‌اند که معلوم نیست الآن زنده است یا نه و در حاشیه این تجاوز، 500 انسان کشتند، همه دنیا نگاه کردند، همه حقوق بشر تماشا کردند.

کشتار شیعیان نیجریه ثابت کرد سازمان ملل عنصر آمریکا است

این ماجرای کشتار شیعیان نیجریه ثابت کرد در این دنیا، سازمان ملل، دفاع از حقوق بشر و شورای امنیت، همه این‌ها عناصر توطئه‌گر دست‌ساز مطامع استکبار و آمریکا روی کره زمین است. «تکبیر»

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید