آیتالله محمدتقی مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در جمع مربیان و مسئولان حلقه صالحین بسیج فرهنگیان کشور با اشاره به معنای فرهنگ، اظهار داشت: برای «فرهنگ» معانی متفاوتی ارایه میشود و اختلاف این معانی تا جایی است بر اساس بعضی از آنها که از دوران پهلوی رواج داشته، فرهنگ یک امر خنثی تلقی میشود که ممکن است خوب یا بد باشد. امروزه نیز گاهی واژه «فرهنگ» به امور هنری اطلاق میشود و بر همین اساس از نام وزارت فرهنگ و ارشاد، فقط برگزاری جشنوارههای محلی و بومی و حرکات موزون و نظایر آن به ذهن خطور میکند و کمتر به ارزشها و آموزش و تعلیم و تربیت ربط داده میشود.
آیتالله محمدتقی مصباح یزدی افزود: همین امر که هنوز معنای صحیح فرهنگ در جامعه رواج نیافته، خود یک آفت است؛ لذا ابتدا باید معنای این واژه مشخص شود تا با توجه به آن بتوانیم وظایف خود را بشناسیم.
وی با اشاره به این که مراد ما از «فرهنگ» باورها و ارزشهاست، ادامه داد: در واقع دو رکن اصلی فرهنگ باورها و ارزشها است؛ هر چند برای ترویج و انتقال آنها از لوازمی مانند خط، فیلم، آهنگ، شعر و نظایر آن استفاده میشود، اما این ابزار امور فرعی و لازمه فرهنگ هستند، نه رکن فرهنگ. به عبارت بهتر، این امور در خدمت فرهنگ قرار میگیرند؛ لذا اساس فرهنگ نیستند.
این فیلسوف اسلامی با اشاره به رابطه دین و فرهنگ اظهار داشت: اساس دین را نیز باورها، یعنی همان اعتقادات، و ارزشها یعنی اخلاق و احکام که در رفتار ظاهر میشوند، تشکیل میدهد؛ لذا اشتراکات زیادی بین فرهنگ و دین وجود دارد؛ به عبارت بهتر، دین یک مقوله فرهنگی است که فقط در برخی امور جزئی با هم تفاوت دارند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با تذکر این نکته که انقلاب ما، اسلامی بود، اظهار داشت: انقلابی که در کشور صورت گرفت، نه صرفاً یک انقلاب سیاسی، بلکه انقلابی با ماهیت اسلامی بود؛ از همینرو رهبر این انقلاب، بیشترین کلیدواژهای که در سخنانش استفاده میکرد، «اسلام» بود.
وی با اشاره به اینکه امام خمینی(ره)، اسلام را از آفتهایی که به آن مبتلا شده بود، زدود، ادامه داد: اما (ره) برداشتهای غلطی که از دین رواج یافته بود را اصلاح کرد، و احکامی که مورد غفلت واقع شده بود را احیا نمود، تا نظامی بر اساس اسلام ناب شکل بگیرد.
آیتالله مصباح یزدی با تأکید بر اینکه نقطه محوری این انقلاب، دین است، خاطر نشان کرد: انقلاب مردم ما از باورهای دینی سرچشمه گرفت و برای تقویت دین و جریان یافتن ارزشها در جامعه واقع شد؛ البته باید بدانیم دین اسلام، بر خلاف ادیان تحریف شده، یک دین جامع است که همه ابعاد زندگی بشر را در بر میگیرد.
وی با اشاره به این که در دوره پهلوی سعی شد تا دین در مساجد و حسینیهها محدود شده و اختیارش در دست دولت قرار بگیرد، ادامه داد: اما به برکت انقلاب، نظامی اسلامی بر سر کار آمد که همه ابعاد زندگی بشر از عرصه سیاست، روابط بینالملل، آموزش و پرورش، نیروی انتظامی، بهداشت، اقتصاد و سایر ابعاد را که زیر مجموعههای دین جامع محسوب میشوند، را شامل شود، و دین بتواند نقش محوری و اساسی در این زمینهها ایفا کند.
استاد اخلاق حوزه با بیان اینکه افرادی از روی جهل، یا غرضورزی سعی کردند دین را در مسجد و معبد محصور کرده، و مسائل زندگی اجتماعی بشر را از حوزه دین خارج کنند، ادامه داد: گرایش سکولاریسم و جدایی دین از امور اجتماعی، ریشه دیرینهای دارد؛ حتی در زمان حضرت شعیب علیهالسلام، وقتی ایشان مردم را به پرهیز از کمفروشی سفارش میکرد، آنها این توصیه را امری غیر مرتبط با دین عنوان کرده، و به حضرت شعیب علیهالسلام خرده میگرفتند که چرا در مسایل غیر دینی دخالت میکند!
رئیس مؤسسه اموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به مبدأ پیدایش سکولاریسم در اسلام، خاطر نشان کرد: بعد از وفات پیامبر صلواتالله علیه هم مردم گفتند تعیین خلیفه و اداره امور جامعه ربطی به دین ندارد و بر همین اساس خودشان اقدام به تعیین جانشین برای پیامبر صلیالله علیه و آله کردند.
وی ادامه داد: امام (ره) در سخنانشان، دائم از اسلام دم میزدند؛ به گونهای که آب و نان از دهان امام میافتاد، اما اسلام نمیافتاد؛ کدام سخنرانی از امام را سراغ دارید که در آن از اسلام دم نزده باشد؟ تا جایی که هر وقت پیروزیهایی به دست میآمد، نمیفرمود دشمنان از مردم ایران سیلی خوردند؛ بلکه برای اینکه مردم اسلام را فراموش نکنند، میفرمود آنها از اسلام سیلی خوردند.
عضو جامعه مدرسین افزود: عدهای ته دلشان این بود که این فرمایشات امام تعارفات و سخنانی شاعرانه است. از منظر این افراد جنگ با صدام ربطی به اسلام نداشت؛ هر چند در آن زمان به خاطر غلبه شخصیت کاریزمای امام(ره) بر جامعه این گروه جرأت نداشتند باور قلبی خود را صریحاً بیان کنند. اما بعد از رحلت امام آثار نفوذ اندیشه سکولاریسم در جامعه تدریجاً خود را نشان داد؛ تا جایی که برخی از انقلابیون در دفاع از سکولاریسم کتاب نوشتند و حتی دین و اسلام سکولار را معرفی کردند. کسانی هم بودند که صریحاً نامی از سکولاریسم نمیبردند، اما در اعماق دلشان همین بود.
آیتالله مصباح یزدی با بیان این که عدهای میگویند امام در زمان حیات خود شعارهایی داده است، که امروز نباید آنها را جدی گرفت؛ بلکه باید واقعیات روز را دید، خاطر نشان کرد: امروز بزرگترین آفتی که اسلام و انقلاب را تهدید میکند، خطر فرهنگی است. اگر ما باور داریم که اساس این انقلاب، فرهنگ و دین است، بزرگترین خطر آن است که این ماهیت عوض شود؛ یعنی باورها و ارزشهایی که مبنای این انقلاب بود، تغییر کند.
استاد اخلاق حوزه علمیه افزود: برخی میگویند دموکراسی امری است که همه دنیا آن را پذیرفته و یک فرهنگ جهانی است و نمیتوان آن را نادیده گرفت! البته این سخن مقدمه است برای روزی که ـخدای ناکردهـ کسانی جرأت کنند و این فکر باطل خود را به زبان بیاورند که رهبری یعنی چه؟! مردم رأی میدهند و رئیس جمهور را انتخاب میکنند و لازم نیست شخص دیگری به عنوان رهبر در رأس حکومت باشد!
وی با اشاره به این که، این نوع تفکر از غرب و آمریکا، و با هدف سلطه سیاسی و اقتصادی آنها بر کشورهای دیگر وارد شده است، ادامه داد: جلوههایی از این باور غلط بعد از وفات امام(ره) در سخنان برخی از مسئولان نیز بروز کرده است؛ لذا اگر بسیج وظیفه خودش را حراست از انقلاب میداند، باید متوجه خطراتی که این انقلاب را تهدید میکند باشد. البته در میان بسیجیان کشور که باید حافظ انقلاب باشند، فرهنگیان بسیجی تکلیف بیشتری دارند؛ زیرا آنها فرهنگی هستند و قرابت بیشتری با مقوله دین و انقلاب که امری فرهنگی است، دارند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ضمن اظهار اینکه باید آفتهای پیش روی انقلاب را بشناسیم، و برای مقابله با آنها آماده باشیم، ادامه داد: از طرفی باید ضعف و کمبودهای نظام را نیز شناخته، و برای جبران آنها برنامهریزی کنیم، تا اگر نمیتوانیم بر دستاوردهای این انقلاب بیافزاییم، حد اقل دستاوردهایی که ثمره خون صدها هزار شهید است، را حفظ کنیم.
آیتالله مصباح یزدی خاطر نشان کرد: دستاورد این انقلاب، پول نفت و رونق اقتصادی نبود؛ حتی دستاورد این انقلاب، رفع تحریمها هم نبود؛ بلکه اتفاقاً تحریمها برای به زانو درآوردن انقلاب و جریمهای از سوی دشمنان برای مردمی بود که میخواستند اسلام را بر سر کار بیاورند.
این استاد حوزه لغو تحریمها را در صورتی مطلوب دانست که موجب از بین رفتن اسلام نشود، و ادامه داد: اگر هزینه برداشتن تحریمها، نابودی اسلام، سرنگون شدن نظام اسلامی و تضعیف ارزشهای اسلامی باشد، و قرار باشد برای رونق اقتصادی دست از دین و انقلاب برداریم، پس اصلاً برای چه انقلاب کردیم؟!
وی در تبیین آفات انقلاب اسلامی، اظهار داشت: بعد از تفکر سکولاریسم، آفت دوم که از همین اندیشه جوانه میزند، این است که عدهای میخواهند بگویند مشکلات با آمریکا که او را مهمترین دشمن خود میدانستیم، با گفتگو و امضای برجام قابل حل است و این امر نشانه آن است که ما از اول هم اشتباه کردیم که با آمریکا دشمنی کردیم؛ حتی با شاه هم می توانستیم مذاکره کنیم و با بده بستان و یک معامله برد ـ برد با شاه قضایا را حل کنیم، تا او سلطنت کند و حکومت را به دست ما بسپارد!
آیتالله مصباح یزدی افزود: بر اساس این تفکر، امام اشتباه کرد و نباید برای در افتادن با شاه و صدام آن همه خونهای پاک بر زمین میریخت و هزینههای دیگر صرف میشد؛ چون همه مسایل با مذاکره حل میشد!
وی اظهار داشت: باید توجه داشت که مسأله فقط پیروزی ما در برجام، یا تأیید آن از سوی دولت جدید امریکا، و عدم نقض برجام با تمدید تحریمها یا وضع تحریمهای جدید نیست. مسأله این است که به دنبال این برجام، برجامهای دیگری در راه است که روز به روز، انقلاب را از هدف خود دورتر میکند، تا جایی که دیگر اثری از اصل انقلاب باقی نماند، و آن زمانی است که اثری از اسلام ناب و نظام مبتنی بر آن نباشد. تا روزی که چنین نظامی سر پاست، این مخالفتها ادامه دارد. رهبری بارها این مطلب را تذکر دادند؛ اما گوش ما سنگین بود و فرمایش ایشان را نشنیدیم.
این مفسر قرآن کریم خاطر نشان کرد: بر طبق سخن قرآن، مقابله دشمنان، با اسلام ادامه خواهد داشت؛ همچنانکه آمریکاییها بعد از شکست مارکسیسم صراحتاً گفتند دشمن ما اسلام است. از همینرو تمام برنامههایی که در منطقه غرب آسیا پیاده میکنند، برای از بین بردن مسلمانان و نابودی اسلام است. البته روشن است که این دشمنی بر سر چند وجب خاک نیست.
وی افزود: لذا خطر دیگری که امروز این انقلاب را تهدید میکند پشیمانی از انقلاب و اشتباه خواندن اصل آن است. در نتیجه این تفکر خون همه شهیدان و تمامی خسارتهایی که تاکنون از سوی دشمنان به این مردم و کشور تحمیل شده، نادیده انگاشته، و مجبور میشویم فرش قرمزی جلوی پای امریکا پهن کرده و خواهش کنیم تا سفارتشان را در ایران بازگشایی کنند و روز از نو، روزی از نو!
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در پایان با اشاره به این که هدف استکبار نابودی اصل نظام است، و انجام چند معامله و برداشته شدن تحریمها هدف اصلی نیست، افزود: ما باید باورهایمان را مرور کنیم و ببینیم آیا دین برای ما اصالت دارد یا اقتصاد؟ امام(ره) بارها فرمود ما برای اقتصاد قیام نکردیم؛ حتی فرمود عدالت هدف نهایی ما نیست، بلکه هدف، رواج دین خدا در تمام عالم است؛ آیا ما تابع چنین امامی هستیم؟ این اندیشه امام(ره) با ادعای برخی که هدف را رفع تحریمها و رونق اقتصادی معرفی میکنند و میگویند لازم نیست دغدغه آخرت مردم را داشته باشید، چگونه قابل جمع است؟ اگر باورها تغییر کرد، به دنبال آن ارزشها هم تغییر میکند.