در دین کلماتی همچون پدر معنوی، برادر و خواهر دینی داریم، این کلمات یعنی پدر، برادر و خواهر را توضیح دهید.
بحث کنونی را در دو بخش بیان می کنیم: در قسمت اول در مورد پدر معنوی و مفهوم و مصادیق آن بحث میکنیم و در قسمت دوم، به توضیح واژه برادر و خواهر دینی، عقد اخوت، اهمیت برادری، اخلاق اجتماعی سخن میگوییم و در آخر نتیجهگیری خواهیم کرد.
پدر معنوی: در فرهنگ اسلام به کسی که نقش مؤثری در تعلیم و پرورش ابعاد روحی، شخصیتی و انسانی ما دارد، توجه زیادی شده است، پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: من و علی ـ علیه السلام ـ پدران معنوی این امت هستیم و حق ما بر این امت از حق پدر تنی آنان بزرگتر است.[1] چون اگر به دستورات حیات بخش ما عمل شود ثمره آن بهشت و رضوان خدا خواهد بود و اگر نافرمانی شود جهنم و غضب خدا نتیجه آن خواهد بود. و نیز پیامبر فرمودند اگر امت من ناسپاسی کنند و حق زحمات رسالت من و اهل بیت مرا رعایت نکنند، مورد لعنت و عاق ما که پدران معنوی شماییم قرار میگیرند. آری پدر معنوی انسان نقش بسیار زیادی در زندگی واقعی انسان (آخرت) دارد، چرا که به فرموده قرآن زندگی تنها به این لذت جسمانی و حیوانی، پوشاک، فرزند، شهرت و مال و…) محدود نمیشود.[2] از بزرگی پرسیدند چرا به معلم خویش بیش از پدرت ارج مینهی؟ در پاسخ گفت: معلم (خداشناس) منشأ و سبب زندگانی جاوید و پایدار من است ولی پدر من مجرای وجود جسمانی زودگذر و فناپذیر من است.[3]
سؤال: آیا هر معلمی و استادی پدر معنوی انسان محسوب میشود؟ با توجه به بحث قبل باید بگوییم تنها کسی پدر معنوی انسان است که بتواند انسان را به رشد و کمال حقیقی برساند و استعدهای والای فطری او را پرورش دهد به همین دلیل است که روایات ما در مورد علم (که حیات حقیقی به آن است)[4] و عالم وارسته که به علم خود عمل میکند و دلسوزانه هدایتگری میکند، سفارش و توجه زیادی شده است، البته هر معلم و استادی حقی به گردن انسان دارد ولی کسی که حیات واقعی انسان (بهشت و قرب خدا) را تضمین میکند حق والاتری دارد، چرا که او انسان را به کمال ابدی نزدیکتر میکند و راه هدایت را به انسان نشان میدهد و خطرهای مسیر زندگی حقیقی (غفلت و گناه) را به او گوشزد میکنند در واقع قداست آنها به خاطر قداست دینداری آنهاست. چه خوب است پدران بتوانند خود نقش پدر معنوی را نیز برای فرزندان خود ایفا کنند و اگر خود بضاعت معنوی ندارند، دست فرزندانشان را در دست پدران معنوی (ائمه معصومین، پیامبران الهی، قرآن، احادیث اهل بیت، و شیوه زندگی آنها و اصحاب خاص و عالمان ربانی و کتابهای دینی و مذهبی آنان) قرار دهند تا به رشد و کمال فرزندان خود کمک کنند.
برادر و خواهر دینی: طرح برادری و اخوت و به کارگیری این واژه از ابتکارات اسلام است. در صدر اسلام پیامبر همراه هفتصد و چهل نفر در منطقه نُخیله حضور داشتند که جبرئیل نازل شد و فرمود خداوند میان شما عقد برادری بسته است حضرت نیز میان اصحابش عقد اخوت بستند. و هر کسی با دیگری که همفکرش بود برادر میشد و شخص پیامبر با حضرت علی ـ علیه السلام ـ برادر شدند، اخوت میان زنان مؤمنه نیز هست، چنان که در جایی دیگر تعبیر اخوت در مورد زنان نیز به کار رفته است: «و ان کانوا اخوه رجالاً و نساءً»[5] در قرآن شریف مؤمنان را برادر همدیگر معرفی نموده و فرموده است که مؤمنان باید برای تحکیم این پیوند برادری تلاش کنند (غیبت نکردن، آشتی دادن، اهتمام به امور مسلمین، دشمن ستیزی، مسخره نکردن و در کل رعایت اخلاق اجتماعی).
عقد اخوت: اسلام به وحدت بین مؤمنین و عطوفت و مهربانی با یکدیگر اهمیت بسیاری داده است در روایات ما نیز جزئیات این مسأله مثل اقسام برادران، نهی از برخی برادریها، بهترین و حقیقیترین آنان، عوامل تحکیم برادری، عوامل نابودی پیوند برادری و برادران غیر واقعی اشاره شده است. امروزه کم رنگ شدن این دستور حیاتی اسلام، خانواده بزرگ مؤمنین و مسلمین را متزلزل ساخته است، به طوری که دشمن بین صفوف آنها رسوخ کرده و سهمگینترین جنایتها را به مسلمانان وارد میسازند. (فلسطین، لبنان، عراق، بوسنی، افغانستان، پاکستان و…). یکی از راههای پیوند بین مؤمنان عقد اخوت است. این عقد در روز عید غدیر سفارش شده است و کیفیت اجرای آن در کتاب مفاتیج الجنان ذکر شده است.
اهمیت برادری: در روایات ما به اهمیت برادری و انتخاب آنها سفارش شده است. گاهی آنها را مثل دو دست معرفی کردهاند که کمال همکاری را برای شستن همدیگر و پاک کردن عیوب هم دارند. امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند: مؤمن برادر مؤمن است و همگی به منزله اعضاء یکدیگرند که اگر عضوی از آنها به درد آید دیگر عضوها را نماند قرار.[6]
و پیامبر اسلام فرمودند که به شمار برادران خود بیفزایید، زیرا در روز قیامت هر مؤمنی شفاعتی میکند.[7] برای برادری، ثمرات دنیوی (کمک در سختیها، دفع دشمن، انیس و همدم، دفع غم و غصه، شریک شادیها و …) و معنوی (سفارش به اطاعت خدا، امر به معروف و نهی ازمنکر، غفلتزدایی و شفاعت و…) فراوانی بیان شده است.
اخلاق اجتماعی: وقتی به کتابهای اخلاقی رجوع میکنیم میبینیم که اسلام به بعد اجتماعی و زندگی اجتماعی انسان اهمیت زیادی داده است. اسلام مخالف کنارهگیری از مردم است. به همین خاطر با هر چیزی که باعث گسسته شدن پیوند مردمی و اجتماعی میشود مخالف است. بنابراین دستوراتی میدهد که برای رشد افراد جامعه بسیار مفید است و سلامت جسمی و روحی فرد و جامعه را تضمین میکند. لذا عوامل تقویت برادری همچون اهتمام به یکدیگر، آشتی دادن، گذشت، ایثار، تعاون، صبر، تغافل، سلام کردن مصافحه(دست دادن و برخورد شایسته هنگام دیدار) و معانقه(در آغوش گرفتن) معاشرت و … را بیان میکند و عوامل تضعیف برادری همچون کینه، حسد، غیبت، مسخره کردن، کبر، عجب و خودخواهی و… را گوشزد نموده است.[8]
نکته: اسلام دستورات زیادی نسبت به مهر به هم نوع ـ مسلمان و غیر مسلمان ـ دارد. در قرآن میخوانیم با چهره گشاده با مردم روبرو شوید[9] و با آنان سخنان نیکو و محبتآمیز بگویید،[10] فحاشی نکنید، آنها را به راه رشد و کمال دعوت کنید و این امر به وضوح در برخورد ائمه معصومین با دیگران حتی غیر مسلمانان نمایان میباشد. کسی که جاهل قاصر (مسلمان و غیرمسلمان) است یعنی در جایی زندگی میکند که حقایق ناب اسلام را نشنیده و خلاف دستور اسلام زندگی میکند تقصیری ندارد و در عوض، کسی که حقایق را میپوشاند ـ خواه مسلمان و یا غیر مسلمان ـ از دایره دینداری خارج است.
از سویی شیعه چون که راه هدایت و صراط مستقیم را شناخته است و به دستورات الهی عمل میکند، از قداست والایی برخوردار است. البته مقام و منزلت هر شیعهای که به حق، راه ائمه معصومین را میپیماید، بسیار بالاتر از دیگران است. یکی از وظایف ما نسبت به یکدیگر راهنمایی، تذکر و امر به معروف و نهی از منکر است تا مراقب مسیر رشد و کمال یکدیگر باشیم، اما کسی که دانسته و از روی «عناد» گناه میکند و با عمل مخالفت با خدا و ائمه میکند در واقع مسلمان و مؤمن حقیقی نیست و خارج پیمان برادری است.
در ادامه به برخی از حقوق برادران دینی نسبت به یکدیگر اشاره میکنیم: 1. لغزشهای او را ببخشد؛ 2. در ناراحتیها نسبت به او مهربان باشد. 3. اسرار او را پنهان کند؛ 4. اشتباهات او را جبران کند؛ 5. عذر او را بپذیرد؛ 6. درحال مریضی از او عیادت کند؛ 7. در تشییع جنازه او شرکت کند؛ 8. هدیه دادن و هدیه پذیرفتن (به خارج از حدّ اعتدال نباشد)؛ 9. مهمان کردن و مهمانی رفتن؛ 10. برآوردن حاجت او؛ 11. با دوستان او دوست باشد و با دشمنان او دشمن؛ 12. اگر ظالم است و یا گنهکار او را از آن باز دارد، اگر مظلوم است به او کمک کند و… [11]
حرف آخر: در دین ما به بعد جسمانی و روحانی انسان و ارضا کردن نیازهای آنها اهمیت زیادی داده شده است، اما به بعد معنوی انسان که منشأ حیات جاودانی و حقیقی انسان است توجه بیشتری شده است، به گونهای که حضرت علی ـ علیه السلام ـ میفرماید: علمی که باعث کمال و رشد معنوی انسان شود، نقش زندگی جاوید را دارد و همین طور است در مورد هر کسی یا چیزی که بتواند انسان را در مسیر کمال و هدایت و بندگی حق یاری کند (برادر دینی، پدر معنوی و…) او در حقیقت ما را به زندگی جاوید نزدیکتر میسازد زندگیای که سراسر سعادت و سلامت و تازگی و نشاط است.
پی نوشت ها:
[1] . قمی، عباس، الفصول العلیه در بیان مناقب و فضائل امیر المؤمنین، موسسه در راه حق، ص 68.
[2] . عنکبوت/4.
[3] . حجتی، سید محمد باقر، آداب تعلیم و تربیت در اسلام، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ص 320.
[4] . محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، باب علم.
[5] . نساء/176.
[6] . میزان الحکمه، باب اخوت.
[7] . همان.
[8] . ر.ک: قمی، عباس، خلاصه معراج السعاده، موسسه در راه حق.
[9] . لقمان/18.
[10] . بقره/82.
[11] . قرائتی، محسن، تفسیر سوره حجرات، ص 87.