نویسنده: محمد غفارنیا
پس از آن که نور اسلام در سرزمین مکه گسترش یافت، مشرکان هر چه خواستند با نَفَسهای آلوده خود نور اسلام را خاموش سازند، با اراده خداوندی جز از قوه آنان، چیزی از قدرت اسلام کاسته نشد.
مشرکان هر از چند گاهی با طرح نقشه تازه‌ای بهانه جدیدی می‌ساختند و معجزات عجیب و غریبی می‌طلبیدندکه بعضی از آنها محال بود. پیوسته آنان به دروغ ادعا می‌کردند، اگر آن معجزات را ببینند ایمان می‌آورند.
یک روز عده‌ای از قریش حضور پیامبر آمدند. گفتند: یا محمد، تو به ما خبر می‌دهی که موسی عصای خود را به سنگ می‌زد، دوازده چشمه جاری می‌شد و عیسی مرده را زنده می‌کرد، و حضرت صالح برای قوم خود ناقه آورد. تو نیز آیه و معجزه‌ای از این معجرات بیاور تا ما ایمان آوریم. پیامبر خدا می‌فرمود: می‌خواهید چه کاری برای شما انجام دهم؟
گفتند: از خدا بخواه، کوه صفا را به طلا تبدیل کند، یکی از مردگان ما زنده شود و ما از او درباره حقانیت تو سوال کنیم. نیز فرشتگان را به ما نشان بده تا درباره تو گواهی دهند. یا اصلاً خداوند و فرشتگان همگی را با خود نزد ما بیاور.
پیامبر فرمود: اگر یکی از این کارها را انجام دهم، ایمان می‌آورید؟
گفتند: به خدا سوگند، همگی پیرو تو خواهیم شد.
مسلمانان که اصرار مشرکان را دیدند، از پیامبر خواستند تا چنین کند، شاید ایمان بیاورند.
همین که پیامبر آماده شد تا از خدا بخواهد کوه صفا را طلا کند، سروش وحی نازل شد و پیام آورد:
((اگر بخواهی دعوت تو اجابت می‌شود، ولی در این صورت (چون از هر نظر اتمام حجت خواهد شد) اگر ایمان نیاورند، همگی سخت کیفر می‌بینند و نابود خواهند شد؛ اما اگر به خواسته آنها ترتیب اثر ندهی و آنها را به حال خودشان واگذاری، ممکن است، بعضی از آنها در آینده توبه کرده و راه حق را پیش گیرند. ))
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) راه دوم را انتخاب کردو این آیات نازل گردید. (1)
(وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَتْهُمْ آیَهٌ لَّیُؤْمِنُنَّ بِهَا ? قُلْ إِنَّمَا الْآیَاتُ عِندَ اللَّهِ وَمَا یُشْعِرُکُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا یُؤْمِنُونَ )
با نهایت اصرار، سوگند به خدا یاد کردند که اگر نشانه‌ای (معجزه‌ای) برای آنها بیاید، به آن ایمان می‌آورند. بگو: معجزات از ناحیه خداست (و در اختیار من نیست که به میل شما معجزه بیاورم). شما نمی‌دانید که آنها پس از آمدن معجزات باز ایمان نمی‌آورند. (2)
پی‌نوشت‌ها:
1- مجمع البیان: ج4. ص349.
2-انعام/109.
منبع مقاله :
غفارنیا، محمد، (1387) 142 قصّه از قرآن: همراه با شأن نزول آیاتی از قرآن، قم: جامعه القرآن الکریم، چاپ اول
